|
تبعيد "رضاخان پهلوی" به جزيره موريس در جريان جنگ جهاني دوم توسط متفقين
تبعيد "رضاخان پهلوی" به جزيره موريس در جريان جنگ جهاني دوم توسط متفقين (1320 ش)
پس از ورود متفقين به ايران و استعفاي اجباري رضاخان از سلطنت، وي در 25 شهريور 1320 ش به ناچار ايران را ترك كرد و به امر انگليس به جزيره موريس و سپس ژوهانسبورگ در آفريقاي جنوبي تبعيد شد تا اينكه در همانجا درگذشت. اگر رضاخان از ابتداي امر، به وسيله اجانب و به ويژه انگلستان روي كار نيامده بود و پايههاي حكومت خود را بر روي افكار عمومي، عدالت و آزادي استوار ميساخت، متفقين هرگز نميتوانستند به اين سهولت او را بركنار و از ايران تبعيد نمايند. او خوب ميدانست كه با تمام مخالفتي كه روسها و انگليسها با وي دارند، اما اگر قوايشان وارد تهران شود، به او و خانوادهاش صدمهاي نخواهند زد و حداكثر شدت عمل آنها، بركناري از سلطنت و تبعيد وي خواهد بود. آنچه او را بيش از هرچيز نگران ساخته بود، بيم انتقام مردمي بود كه شانزده سال در زير فشار حكومت زور و استبداد قرار گرفته بودند. و اين نگراني سبب شد كه از سلطنت كناره بگيرد و از ايران خارج شود.
رأي اعتماد مجلس سنا به جعفر شريف امامي براي نخست وزيري (1339 ش)
جعفر شريف امامي، مهره وابسته دربار پهلوي براي دوره اول نخستوزيري خود پس از رأي اعتماد از مجلس فرمايشي سنا، مأمور برگزاري انتخابات دوره بيستم مجلس شوراي ملي شد. او در آغاز كار خود اعلام كرد، از اين پس اختناق وجود نخواهد داشت و آزادي انتخابات تضمين و به خلافكاريهاي گذشته رسيدگي ميشود. در اين زمان، گروههاي سياسي، تحرك پيدا كردند و انتخابات نيز با تشنج، اعتصاب و مشكلاتي بسيار همراه شد. همچنين نمايندگاني به مجلس راه يافتند كه طرفدار شاه بودند. سرانجام دولت شريف امامي كه با ناكاميهاي بسيار روبرو شده بود، پس از هفت ماه سقوط كرد و علي اميني، مهره سرسپرده آمريكا، مأمور تشكيل كابينه شد.
تصرف صوفيه پايتخت بلغارستان توسط امپراتوري عثماني (1386م)
ارتش عثماني در ادامه تصرف سرزمينهاي منطقه بالكان، در نوزدهم اكتبر 1386م صوفيه ،پايتخت بلغارستان را به تصرف خود در آورد و پس از آن، مقدونيه و صربستان را نيز به امپراتوري عثماني ضميمه كرد. كشورهاي منطقه بالكان، شامل يونان، بلغارستان، مقدونيه، آلباني، صربستان، بوسني، كرواسي و مجارستان در حدود پانصد سال، جزو قلمرو امپراتوري عثماني بودند و در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم، بر اثر قيامهاي داخلي، هجوم قدرتهاي اروپايي و در نهايت، جنگ جهاني اول، به استقلال دست يافتند.
ويران ساختن قسمتي از بغداد توسط سپاه مغول به فرمان "هلاكوخان" (656 ق)
پس از محاصرهي بغدادتوسط سپاهيان مغول به فرماندهي هلاكوخان، مغولان شكافي در ديوار بغداد ايجاد كردند و به شهر ريختند. لشكريان خليفهي عباسي كه فكر نميكردند سپاه مغول تا اين حد نيرومند باشد، از هم متلاشي گرديد و افراد آن به سردابهاي اطراف شهر پناه بردند. سپاه مغول بدون مقاومت لشكر خليفه، بغداد را تصرف نمود و دست به كشتار مردم زد.
حمله تجاوزكارانه ناوهاي آمريكايي به جزاير نفتي ايران در خليج فارس (1366ش)
پس از آن كه دولت كويت، جمهوري اسلامي ايران را به حملات موشكي متهم كرد و عراق با اين بهانه در 17 شهريور 66، به تأسيسات ايران حمله برد، ايران نيز يك موشك به نفتكش كويتي پرتاب كرد و خساراتي وارد آورد. دولت آمريكا به اين بهانه كه پرچم آمريكا روي نفتكش بود تصميم به اقدام تلافي جويانه گرفت و در 27 مهر 1366، چهار ناوشكن آمريكايي به جزيره رستم كه پايانه نفتي رشادت در آن بود، اعزام شدند. در اين حمله، تنها بيست دقيقه مهلت داده شد كه آنجا را تخليه كنند. آنگاه با توپهاي سنگين، هزار گلوله به آن شليك كردند و چون هنوز بخشي از تأسيسات نفتي پابرجا بود، گروه انفجاري را به جزيره اعزام داشتند كه آن را نيز ويران سازد. سپس يك گروه از كماندوهاي آمريكايي به ميدان نفتي رسالت در شمال جزيره رستم كه مدعي بودند در آن ميدان نفتي، تأسيسات رادار و مخابرات وجود دارد حمله نموده، تأسيسات مستقر در جزيره را نابود كردند. اين در حالي است كه هيچ گونه تأسيسات نظامي و راداري روي سكوهاي نفتي مذكور وجود نداشت. تجاوز مسلحانه آمريكا به تماميت ارضي ايران، نقض منشور ملل متحد و حقوق بين الملل و نقض مجدد ادعاهاي ظاهري آنان در رعايت بي طرفي و نقض كليه بندهاي قطعنامههاي شوراي امنيت بود. اين حلمه تجاوزكارانه آمريكا به سكوهاي نفتي ايران در خليج فارس، واكنشهاي متعددي در كشورهاي مختلف به دنبال داشت و برخي كشورها اين اقدام تجاوزكارانه را محكوم كردند.
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
نوشته شده
در
چهارشنبه 26 مهر 1396
توسط
کاربر 1
|
|
PDF
چاپ
بازگشت
|
|
|
|
|