آغاز هفته دولت
به مناسبت انفجار دفتر نخست وزيری در هشتم شهريور سال 1360 و شهادت دو يار ديرين امام و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهيد محمدعلي رجايي، رييس جمهور و محمدجواد باهنر، نخست وزير كه نمونهاي از دولتمردان مردمي بودند و نيز به منظور آشنايي مردم با فعاليتها و بيان اهداف و برنامههاي آينده دولت، هفتهاي به نام هفته دولت نامگذاري شده است كه از دوم تا هشتم شهريور ميباشد. علت نامگذاري چنين هفتهاي اين است كه دولت شهيد رجايي، نخستين دولت مكتبي بود كه در آن دوره بحراني حداكثر تلاش و كوشش خود را براي خدمت به اهداف مقدس انقلاب، صادقانه اعمال كرد تا آن جا كه جان خويش را بر سر آن نهادند.
شهادت مبارز انقلابي سيد علي اندرزگو (1357ش)
سيدعلي اندرزگو از فعالان مبارزه مسلحانه عليه حكومت پهلوي، در 1318 ش. ـ ماه مبارك رمضان ـ متولد شد. در 12 سالگي در بازار تهران و در يك نجاري مشغول به كار شد. او روزها كار ميكرد و شبها به تحصيل ميپرداخت. اندرزگو در سنين نوجواني به عضويت جمعيت مؤتلفه اسلامي درآمد و در 1341 ـ در 23 سالگي ـ مبارزه مسلحانه عليه شاه را آغاز كرد. او در اين مبارزه در كنار شهيدان بخارايي، هرندي، نيكنژاد و تحت هدايت شهيد صادق اماني و شهيد مهدي عراقي قرار داشت. در پي قيام 15 خرداد 1342 بازداشت شد و پس از آزادي مبارزه مسلحانه را پي گرفت. وي در عمليات ترور حسنعلي منصور ـ عامل كاپيتولاسيون ـ در 1343 ش. مشاركت جست و پس از شناسايي، غياباً به اعدام محكوم شد. او مخفيانه به عراق سفر كرد و در 1345 به قم بازگشت، اما توسط ساواك شناسايي شد، به همين دليل راهي تهران شد و در منطقه چيذر در يك خانه اجارهاي اسكان يافت و حوزه علميه چيذر را مركز فعاليت خود قرار داد. او در 1349 ش. به اصرار برادرانش با تغيير نام به «شيخ عباس تهراني» ازدواج كرد. در 1351، يكي از دوستانش توسط ساواك بازداشت شد و در زير شكنجه به ارتباطش با اندرزگو اعتراف كرد و وي ناچار از چيذر به قم رفت. او در قم متوجه شد كه ساواك در سراسر كشور در پي اوست، اما با اين حال از مبارزه عليه حكومت شاه مأيوس نشد و به تهيه پول و اسلحه پرداخت. اندرزگو از قم به تهران و سپس به مشهد رفت و در مشهد به زابل و از آنجا همراه همسرش، به افغانستان رفت و پس از يك ماه با تغيير چهره به ايران بازگشت. اندرزگو علاوه بر تغيير چهره، از نامهاي مستعار، گذرنامههاي متعدد و 24 شناسنامه استفاده ميكرد. اندرزگو بين قم، تهران و مشهد تردد ميكرد. وي پس ازمدتي راهي مكه شد و از آنجا به نجف رفته و با امام خميني ملاقات كرد. سيدعلي اندرزگو پس از نجف، دو ماه در سوريه و لبنان به سر برد و در لبنان دورههاي فشرده آموزش نظامي را سپري كرد و با هدف ترور شاه به ايران بازگشت، اما قبل از آن كه نقشه خود را عملي سازد به دام مأموران ساواك افتاد. سيدعلي اندرزگو، در آستانة افطار روز 19 رمضان 1357 ش. كه راهي منزل يكي از دوستانش بود، به محاصره مأموران ساواك افتاد. مأموران ابتدا او را از ناحيه پا زخمي كردند. در اين فرصت، اندرزگو كه نقش بر زمين شده بود، با خوردن كاغذهاي حاوي شماره تلفن دوستان و نزديكانش و آغشته كردن بقيه مدارك به خون خود و نابود كردن آنها، مانع از آن شد كه نشاني كسي به دست ساواك بيفتد. شهيد اندرزگو در ماه مبارك رمضان 1318 ش. متولد و در ماه مبارك رمضان 1357ش. با زبان روزه به شهادت رسيد. از وي 4 فرزند به نامهاي مهدي، محمود، محسن و مرتضي باقي مانده است.
تولداحمد رائض هنرمند گرانقدر ميناكاری، مينياتور و تذهيب (1298ش)
استاد حاج احمد رائض هنرمند گرانقدر ميناكاري، مينياتور و تذهيب در شهر هنرپروراصفهان به دنيا آمد. احمد رائض عاشق هنربود و در12سالگي به شوق آموختن نقاشي به شاگردي استاداني چون حاج منصورُ المُلك درآمد. بدين ترتيب ايشان رموزنقاشي و تذهيب كاري را فراگرفت. استاد احمد رائض موضوع كارهاي مينياتور خود را از خمسه نظامي انتخاب مي كرد كه جزو دشوارترين موضوعات نقاشي بشمار مي رود. ايشان پس ازپيروزي انقلاب اسلامي مدتها سرپرست كارگاه مينياتور و ميناي وزارت فرهنگ و آموزش عالي بود. استاد رائض درسال1959ميلادي درنمايشگاه بين المللي بروكسل جايزه دوم نمابشگاه را دريافت كرد.
تصرف مصر توسط خلفای فاطمي و بناي شهر قاهره به عنوان مركز حكومت آنان(358 ق)
خلفای فاطمی به مدت تقریبی دو قرن بر بخش بزرگی از شمال آفریقا و خاورمیانه و دریای مدیترانه حکومت کرد. خلفای فاطمی پیشوایان شیعه اسماعیلی نیز بودند آنان در قسمت مدیترانهای خاورمیانه، بمدت بیش از دو قرن مؤسسِ دولتی بودند که به گسترشِ علم، هنر و بازرگانی علاقه فراوان نشان میداد. قاهره پایتختِ مصر، توسط فاطمیان پایه گذاری شد. امپراتوری آنها یعنی بخش اولیه تاریخ اسماعیلی، تقریباً از ابتدای اسلام تا قرن یازدهم را در بر میگیرد.
ولادت عالم مجاهد و فقيه مبارز آيت اللَّه شهيد "شيخ فضل اللَّه نوري" (1259 ق)
حاج شيخ فضل اللَّه نوري از شاگردان برجستهي ميرزاي بزرگ شيرازي در عراق بود. وي در سال 1300 ق به تهران رفت و به شدت با جدايى دين از سياست مخالفت ورزيد. شيخ فضل اللَّه در اوايل مشروطيت، از پيشگامان و مجاهدان اين نهضت به شمار ميرفت و دوشادوش سيدعبداللَّه بهبهاني و سيدمحمدطباطبايى به مبارزه عليه استبداد مشغول بود. ولي پس از چندي پي برد كه دستهاي پليد و پنهاني به قصد پايمان كردن خونهاي ريخته شده در راه اين نهضت ميباشند و مشروطه را نه به معني حكومتي كه مشروط به رعايت حدود و اجراي قوانين الهي باشد، بلكه رژيمي كه مردم در مقابل آن، مشروط به سكوت باشند، ميخواهند. لذا شيخ فضل اللَّه مخالفت خويش را با مشروطهي غيرمشروعه اعلام كرده، به تمام ولايات تلگراف ميزند و مشروطه را تحريم مينمايد. از آن سو، جناحهاي مقابلِ شيخ، او را در يك دادگاه فرمايشي به مرگ محكوم كرده و آن مجتهد والامقام را در سيزدهم رجب سال 1327 ق به دار آويختند.
درگذشت "شارْلْ سِنْت بوو" اديب و منتقد برجسته فرانسوي (1869م)
شارْلْ آگوستين سَنْت بوو، منتقد، شاعر و رماننويس فرانسوي در 15 فوريه 1804م در يكي از خانوادههاي قديم شمال فرانسه به دنيا آمد و در نوجواني به پاريس رفت. وي تحصيلات پزشكي خود را رها كرد و به راه ادبيات كشيده شد و با آنكه بعدها عقيده ضد مذهبي يافت، زندگي فكري و معنويش به طور عميقي تحت تاثير محيط مذهبي خانواده و مدرسه قرار گرفته بود. سَنْت بوو در 16 سالگي به خواندن آثار نويسندگان رمانتيك علاقه يافت و چيزي نگذشت كه به سبب هوش و استعداد زودرس و به سبب تحصيلات جدي و عميقي كه در زبان و ادبيات فرانسه انجام داده بود، به شناختن تاريخنويسان و متفكران قرن گذشته شوق فراوان نشان داد و در نتيجه به سوي اصول منطقي تحليل و تحقيق روحي و فكري سوق داده شد. وي در 20 سالگي اولين مقالههاي انتقادي خود را انتشار داد. سَنْت بوو در اين دوره، جنبههاي اساسي شخصيت خويش را آشكار كرد، يعني ادراك امور مربوط به تحليل رواني و معنوي و اعتماد به روشهاي علمي و ايمان به تاثير عالم مادي بر زندگي فكري كه بعدها همه آنها را در نقد ادبي به كار برد، چنانكه در اولين ديوانهايش نظير زندگي و تسليها، انعكاس يافت. با وجود اين، سَنْتبوو تا آن حد شاعر نبود كه بتواند همه احساسهاي خود را به صورت شعر واقعي عرضه كند. او در سالهاي بعد اثري بديع و ممتاز درباره تاريخ انتقادي شعر و تئاتر فرانسه در قرن شانزدهم انتشار داد. بدين طريق مبحث تازهاي در ادبيات كشور فرانسه گشوده شد و سَنْت بوو با اثر بديعش يكي از عصرهاي بسيار مهم شعر فرانسه را به جامعه شناساند. او همچنين با انتشار كتاب گفتارهاي دوشنبه در يازده جلد، خوانندگان را در جريان آخرين كتابهاي منتشر شده و مشهورترين آثار ادبي عصر قرار داد. به وسيله اين اثر بزرگ، تصوير شاعران و نويسندگان قديم و جديد پيش چشم ظاهر ميشود، همچنين اين كتاب، گواهي است، بر انديشهها و هنر تحليلي سَنْت بوو، كه علاوه بر مدارك مربوط به نويسندگان و شاعران، منعكس كننده اوضاع و احوال اجتماعي هر دوره نيز ميباشد. سَنْت بوو استاد غيرقابل انكار نقد است. وي بيش از آثار، به خود نويسندگان و مردان ادب توجه داشته، زندگي افراد را بيشتر مورد تحليل و بررسي قرار داده و ميان اثر و زندگي خصوصي نويسندگان و شاعران و محيط اجتماعي آنان، رابطه نزديك برقرار كرده است. از اينرو، تحليل رواني در نقد ادبي سَنْت بوو مقام اصلي را داشته است، اما نميتوان گفت كه وي در نقد هرگز دچار لغزش نشده و نظر شخصي را دخالت نداده است. بارها ديده شده كه گروهي را ناديده گرفته و درباره نبوغ و قريحه گروه ديگر، راه مبالغه پيموده است. در هر حال، سَنْت بوو فرمانرواي مطلق حكومت ادب زمان خود بود و با خطوط كوتاه و خلاصه، بيانيه خود را درباره آثار ديگران صادر ميكرد. ديگر آثار او عبارتند از: مكاتبات در شش جلد، نقد ادبي و تصوير بزرگان ادب در شش جلد و تصويرهاي زنان مشهور. شارل آگوستين سَنْت بوو سرانجام در 24 اوت 1869م در 65 سالگي درگذشت.