تولد "خيام نيشابوري" شاعر، فيلسوف، پزشك و رياضيدانِ شهير ايراني(439 ق)
شهرت حكيم ابوالفتوح عمر بن ابراهيم خيام نيشابوري بيشتر در حكمت، طب، نجوم و رياضيات بود، ولي در اين دوران، بيشتر او را به سبب رباعيات لطيفش ميشناسند. اين رباعيها بسيار ساده و بيآرايش و به دور از تصنع و تكلف و در كمال فصاحت و بلاغت، در معاني عالي سروده شدهاند. در اين اشعار، خيام، افكار فلسفيِ خود راكه غالباً در مطالبي از قبيل تحيّر يك متفكّر در برابر اسرار خلقت و تاثّر از ناپيدايي سرنوشت آدميان و كوتاهي حيات و مصائب آن است، بيان ميكند.
درگذشت "كمال الملك" نقاش معروف ايراني در نيشابور (1319ش)
استاد محمد غفاري، مشهور به كمالالملك، بزرگترين نقاش دوران يكصد سال اخير، در حدود سال 1226 ش (1264 ق) در كاشان به دنيا آمد. خاندان غفاري كه كمالالملك، يكي از اعضاي آن است، هنرمنداني بسيار به عالم هنر تقديم داشته است. كمالالملك پس از طي دوران ابتدايي، از 13 سالگي به تهران آمد و در دارالفنون به تحصيل پرداخت. پس از ديداري كه ناصرالدين شاه از مدرسه دارالفنون در سال 1259 ش به عمل آورد، تابلويي از كمالالملك توجه شاه قاجار را به خود جلب كرد و از آن پس او را به عنوان نقاشباشي مخصوصِ خود به دربار برد. ناصرالدين شاه در سال 1271 ش، محمد غفاري، نقاش بزرگ دربار خود را به كمالالملك ملقب و او را از ديگر نقاشانِ معاصرش متمايز ساخت. كمالالملك سپس براي تكميل تحصيلات خود راهي اروپا شد و سه سال بعد مظفرالدين شاه در جريان سفر دومش به اروپا، از كمال الملك خواست به ايران باز گردد. سفر كمالالملك به اروپا و تفحص و مطالعه او در نقاشي آن ديار، اثري ژرف و غني در او برجاي نهاد و تكنيك او را از نقاشان دوران او فراتر برد. كمالالملك در مراجعت به ايران با توطئهها و حسادتهاي درباريان روبرو شد و به بهانه زيارت عتبات و در واقع به قصد فرار از محيط مسموم دربار، در سال 1280ش، بيتابانه به كربلا شتافت. وي پس از چند سال اقامت در كربلا به ايران بازگشت و پس از تاسيس مدرسه صنايع مستظرفه در سال 1290ش، به تربيت شاگردان هنرمند همت گماشت. از كمالالملك آثار هنرمندانه متعددي بر جاي مانده كه علاوه بر تالار آينه كه بزرگترين و پركارترين اثر اوست، ميتوان از فالگير بغدادي، عرب خفته و كيمياگران نام برد. سرانجام، كمالالملك، نقاش شهيرِ ايراني در 27 مرداد سال 1319 ش در 93 سالگي در نيشابور درگذشت و در كنار قبر عطار نيشابوري به خاك سپرده شد.
روز "دَحوالارض"
روز دَحوُالارض براي اهل معني و صاحبان سير و سلوك، يكي از روزهاي مهم سال است كه شيخ عباس قمي در مفاتيح الجنان اعمال زيادي براي اين روز نقل ميكند. از جمله ميگويد: يكي از چهار روزي است كه روزهاش بسيار سفارش شده است و اين روزي است كه رحمت خدا در زمين منتشر گرديده است.
تولد حضرت ابراهيم(ع) به نقل از امام رضا(ع)
منابع تاريخى در مورد محلّ تولد حضرت ابراهيم اختلاف نظر دارند ، بعضى از مورّخين بر اينباورند كه ايشان در دمشق و در روستايى به نام «برزه» كه در كوه قاسيون واقع است متولد گشت . درمقابل گروهى ديگر بر اين عقيدهاند كه ايشان در منطقه بابل كه سرزمين كلدانىها در عراق است به دنيا آمدهاست . نظريه پذيرفتنى تر اين است كه ايشان در بابل متولد شده است . اين كه بعضى گفتهاند كه ايشان در توابع دمشق متولد شده از آن جا سرچشمه مىگيرد كه ايشان براى مساعدت و يارى رساندن به فرزند برادرش لوط رهسپار اين منطقه گرديد و در آن جا نمازخواند ، كه همين امر عدهاى را به اين اعتقاد واداشت كه تصور كنند ايشان در اين منطقه متولد شدهاست . ابراهيم پس از آن كه پدرش به هفتاد و پنج سالگى رسيد به دنيا آمد . وى فرزند ارشد خانواده آزربود . هنگامى كه به سنّ جوانى رسيد با «سارا» ازدواج كرد .
خروج پيامبر اكرم(ص) از مدينه به قصد حجة الوداع(10 ق)
از طرف پيامبر اكرم(ص) در ماه ذيقعدهي سال دهم هجري قمري به اهالي مدينه و قبيلههاي اطراف اعلام شد كه امسال، آن حضرت قصد زيارت خانهي خدا و برپايى مراسم حج را دارد. به همين جهت، تعداد زيادي از مسلمانان به همراه آن حضرت عازم مكه شدند. پيامبر اكرم(ص) در روز 25 ذيقعدهي سال دهم هجري قمري از مدينه حركت نمود و در مكاني به نام ذوالحليفه احرام بست. تمام همسران آن حضرت و يگانه دختر گراميش، حضرت فاطمه(س) در اين سفر همراه پيامبر(ص) بودند. حضرت علي(ع) نيز پس از مأموريت جهادي و تبليغي در منطقهي يمن، به دستور پيامبر اكرم(ص) در مراسم بزرگ حجةالوداع حضور يافت. چون حجّ اين سال آخرين حج پيامبر اكرم(ص) بود به حَجَّةُالوِداع مشهور گرديد. پس از پايان مراسم حجةالوداع هنگام بازگشت به مدينه، در مكاني به نام غدير خم،پيامبر اكرم(ص) در اجتماع يكصد هزار نفري، حضرت علي(ع) را به فرمان خداوند متعال به جانشيني خودمنصوب فرمود و همگان با اميرالمؤمنين علي(ع) بيعت كردند.
درگذشت "ميرزاعيسي قائم مقام فراهاني" وزير نامدار عهد فتحعلي شاه قاجار(1237 ق)
ميرزا عيسي قائم مقام فراهاني پدر ميرزا ابوالقاسم قائم مقام، مشهور به "ميرزا بزرگ" از وزراي ناميايران در عهد فتحعلي شاه قاجار بود. وي اديب و دانشمندي فاضل به شمار ميرفت و شخصيتي كاردان و با تدبير بود و براي انجام امور اصلاحي كوشش فراوان انجام داد. اثباتُ النَّبَويَّةُ الخاص+ه، احكام الجهاد و اسباب الرشاد و الجهادية الصغري (كه ديباچهي اين هر دو كتاب اثر ميرزا ابوالقاسم قائم مقام، پسر وي ميباشد) از جمله آثار ميرزا عيسي قائم مقام فراهاني است. ميرزا عيسي قائم مقام فراهاني پدر ميرزا ابوالقاسم قائم مقام مشهور به ميرزا بزرگ ، 189 سال پيش در 25 ذيقعده 1237 قمري به علت ابتلا به بيماري وبا از دنيا رفت و در بقعه شاه حمزه در تبريز به خاک سپرده شد.
آغاز قيام تاريخي "مارتين لوتر" عليه مسيحيت كاتوليك (1517م)
مارتين لوتر، مؤسس فرقه پروتستان در 13 مه 1483م در آلمان به دنيا آمد. وي پس از فراگيري فلسفه، حقوق، ادبيات و موسيقي، با تاثير از زمان، استاد علوم مذهبي گرديد. وي در سالهاي جواني به دليل اختلافات بين مقامات كليسا آشفته خاطر شد و پس از چندي بر برخي از اعمال ارباب كليسا ايراد گرفت. با اين حال، آغاز قيام لوتر بر ضد كليساي كاتوليك و استبداد مذهبي بر سر مسئله آمرزش گناهان از طرف كشيشان و پاپ بود. در آن زمان، رؤساي كليسا به دلخواه، اشخاص را از كليسا اخراج يا تكفير ميكردند و سپس براي آمرزش گناهان و ورود مجدد به كليسا، گناهان آنان را با پول ميخريدند. اما آنچه لوتر را بر ضد اين اوضاع برانگيخت، اقدام مسئولين كليسا به فروش رسمي آمرزشنامه بود. با قيام لوتر، طلسم تعصب مذهبي و استيلاطلبي صاحبان كليسا و استبداد كاتوليكي قرون وسطي درهم شكست و مذهبي نو با نام پروتستان شكل گرفت. پروتستان كه معني معترض داشت در ابتدا با انگيزه اصلاح كليساي كاتوليك آغاز شد و با مقاومت كليساي كاتوليك در برابر هرگونه اصلاح، اين جنبش به طور مستقل داراي اصول و مباني خاص خود گرديد. لوتر معتقد بود كه يگانه چيزي كه در مسيحيت معتبر است كتاب مقدس ميباشد، از اين رو، هيچگونه حجيّتي براي مقام پاپ، شوراهاي كليسايى يا آراي ارباب كليسا و قدّيسان قائل نبود. از ديدگاه پروتستان، هر مسيحي ميتواند پيام كتاب مقدس را به وجدان شخصي خود دريابد و نجات و رستگاري شخصْ تنها از طريق فيض الهي و در ضمنِ ايمان پديد ميآيد. از جمله ويژگيهاي اخلاق و تفكر پروتستاني، خردگرايي، تاكيد بر آزادي فردي، تساهل و مدارا، تكيه بر توليد و گسترش ثروت، عبادت دانستن كار، موهبت الهي دانستن ثروت و پسنديده دانستن آن را ميتوان برشمرد.