ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 دي 1404
جمعه 5 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 27 خرداد 1396     |     کد : 178344

روز شمار تاريخ :

یکشنبه28خرداد1396-23رمضان1438-18ژوئن2017

مرگ "آغامحمدخان قاجار" اولين پادشاه خونخوار قاجاريه در گرجستان (1176 ش)

مرگ "آغامحمدخان قاجار" اولين پادشاه خونخوار قاجاريه در گرجستان (1176 ش)

آغامحمدخان قاجار فرزند بزرگ محمدحسن خان قاجار قوانلو از اهالي استرآبادِ گرگان در مازندران بود. وي در كودكي پس از جنگي كه بين قبيله‏اش با خانِ افشار روي داد مقطوع النسل گرديد و پس از دربدري فراوان با اكرام كريم خان زند، به مدت شانزده سال زندگي خوشي داشت. آغامحمدخان به محض اطلاع از بيماري شديد وكيل الرُّعايا زند، از شيراز گريخت و براي تشكيل حكومت و كسب قدرت، وارد عرصه جنگ و مبارزه شد. وي نيرومندترين رقيب خود يعني لطفعلي خان زند را به زحمت شكست داد و سرزمين‏هاي قلمرو ايران را كه به علت ضعف حكومت مركزي، توسط حاكمان محلي، اعلام استقلال كرده بودند به تصرف خود درآورد. وي در صدد ايجاد حكومتِ مركزي مقتدر، از هيچ جنايتي فروگذار نكرد و حتي برادرانش را نيز به قتل رساند. آغامحمدخان قاجار در طول هفده سال، تمام مدعيان سياسي خود را از ميان برداشت و با قساوتي تمام، منظور خود را عملي ساخت. لشكركشي‏هاي آغامحمدخان قاجار به مناطق گوناگون و قتل عام‏هاي كرمان، تفليس و ديگر نقاط، اوج سفاكي و بي رحمي او را به نمايش گذاشت. آغامحمدخان پس از گذشت سال‏ها از كسب قدرت، در سال 1174 ش به طور رسمي در تهران تاجگذاري كرد و با اعلام تاسيس سلسله پادشاهي قاجار خود را پادشاه ايران ناميد، ولي هنوز مدتي از سلطنت رسمي وي نگذشته بود كه طي لشگركشي جديدي كه به قفقاز و گرجستان داشت توسط دو تن از خدمتكارانش به قتل رسيد و زندگي ننگين وي در 63 سالگي به پايان رسيد. آغامحمدخان قاجار در طي سال‏هاي حكومت خود، قسمت اعظم خاك ايران را تحت انقياد و اطاعت خود درآورد. وي مردي سنگدل، خشن و كينه‏توز بود و براي رسيدن به منظور خود از انجام هيچ جنايتي پرهيز نمي‏كرد.

اولتيماتوم "محمدعلي شاه" به مجلس براي تبعيد چند تن از رهبران مشروطه (1287 ش)

پس از آن كه محمدعلي شاه قاجار خود را براي وارد ساختن ضربه نهايي بر پيكر مشروطه آماده ساخت و براي حمله به مجلس تدارك ديد، با اولتيماتومي به مجلس شوراي ملي، خواستار دستگيري فوري هشت تن از رهبران و سخنوران مشروطه شد. ملك المتكلّمين كه از خطباي مشهور بود و به هر مناسبتي در سخنان خود به سرزنش محمدعلي شاه و اقدامات وي مي‏پرداخت؛ ميرزا جهانگير خان شيرازي كه با انتشار روزنامه صور اسرافيل با شاه در افتاده بود؛ سيد محمد رضامساوات كه در روزنامه‏اش به محمد علي شاه به شدت انتقاد مي‏كرد، سيد جمال الدين واعظ نيز كه سابقه طولاني در تهييج مردم و ايراد سخنان كوبنده و ضد استبدادي داشت و چند نفر ديگر، از جمله افرادي بودند كه محمدعلي شاه خواهان دستگيري و تبعيد آنان شده بود. به هرحال، مجلس از پذيرفتن اخطار شاه سرباز زد و بدين ترتيب، شاه كه بهانه لازم را براي انهدام كامل مجلس و مشروطه به دست آورده بود، دستور تهيه مقدمات انهدام ساختمان مجلس را كه نماد آزادي و حكومت مشروطه بود صادر كرد و اين ماجرا پنج روز بعد، در دوم تير 1287 اتفاق افتاد.

رحلت فقيه برجسته و عالم مجاهد آيت ‏اللَّه "سيد احمد خسروشاهي" (1356 ش)

آيت ‏اللَّه سيد احمد حسيني خسروشاهي در سال 1291 ش (1330 ق) در تبريز به دنيا آمد. پس از آن كه دروس مقدماتي علوم اسلامي را در زادگاه خود فراگرفت، در سال 1314 ش، پدرش به علت مخالفت با ماجراي كشف حجاب و ديگر اقدامات ضد ديني رضاخان پهلوي، به اتفاق عده‏اي از روحانيون مبارز تبريز، به سمنان و سپس به مشهد تبعيد شد. سيد احمد نيز به مشهد رفت و از محضر استاداني چون حضرات آيات: حاج آقا حسين قمي، ميرزا ابوالحسن انگجي و ميرزا محمد آيت‏اللَّه زاده خراساني استفاده كرد. سپس بعد از اقامتي دو ساله در تبريز، راهي قم شد و در درس شيخ عبدالكريم حائري يزدي و استادان ديگر حوزه حضور مستمر يافت وي پس از سالياني به مدارج عالي علم و كمال و فقاهت دست يافت و خود نيز سال‏ها به تدريس فقه و اصول و كلام و اخلاق پرداخت. آيت‏اللَّه خسروشاهي سپس به دعوت پدر به تبريز مراجعت نمود و تا آخر عمر، رسالت خود را در آن جا ادامه داد. اين فقيه بزرگوار در آغاز قيام امام خميني(ره) در سال 1342 ش، از جمله علماي مبارزي بود كه در تبريز به طرفداري از جنبش اسلامي امام پرداخت و در اين راه، بارها توسط عمّال پهلوي در تبريز، دستگير، زنداني و تبعيد شد. آيت‏اللَّه سيد احمد خسروشاهي سرانجام در 28 خرداد 1356 ش برابر با 30 جمادي الثاني 1397 ق در 65 سالگي دارفاني را وداع گفت و برحسب وصيت در صحن مطهر امام رضا(ع) دفن گرديد. برخي از آثار علمي و قلمي ايشان بدين قرار است: رسالةُ في المواعظ، حاشيه بر كتاب تبصره علامه حلي و حاشيه برعروةُ الوثقي و... .

پايان تأليف كتاب فقهی ارزشمند «جواهرالكلام» (1254ق)

اين منبع ارزشمند درباره احكام الهي و حلال و حرام شريعت اسلام مي‌باشد. كتابي جامع در استنباط فقه كه نظيرش را تا به حال كسي نتوانسته به رشته تحرير درآورد. نقل اقوال فقهاء و استدلال دقيق از نكات عمده قابل توجه در "جواهرالکلام" است. "جواهرالکلام" در بيان همه فروعات فقهي مانند "بحارالانوار" علامه مجلسي است. محمدحسن نجفي (صاحب جواهر) در سن ۲۵ سالگي شروع به تأليف آن نمود و حدود سي سال از عمر گران‏بهاي خويش را صرف كرد و به‏خاطر همين تصنيف به "شيخ‏الفقهاء" شهرت يافت. صاحب جواهر در عصري زندگي مي‌كرد كه عراق، محل نزاع و اختلاف بين دو كشور ايران و عثماني بود. با وساطت شيخ كاشف‏الغطاء، استاد صاحب جواهر، براي مدت كوتاهي فضا آرام شد و فعاليت و نشاط حوزه نجف آغاز گرديد. اما پس از اين وقايع، دو مسئله رخ داد كه سبب به هم ريختن اوضاع شد و انگيزه‌اي را براي شيخ جهت تأليف اثر گران‏مايه خويش به‏وجود آورد. آن دو، حمله فرهنگي وهابيون عربستان و مسأله اخباري‌گري بود. اخباري‏ها جمعيتي كوچك از شيعيان را تشكيل مي‌دادند كه از افكار جامد و راكد برخوردار بودند. اين‏ها مجتهدين و فقهاء را تخطئه و تقليد از آن‏ها را جايز نمي‌دانستند و اجتهاد را عملي حرام قلمداد مي‌كردند. با توجه به تهاجم افكار خطرناك وهابيت كه گاهي با حمله نظامي از جمله در سال ۱۲۲۱ق به نجف مصادف مي‌شد و گسترش انديشه‌هاي اخباريون، حوزه فقاهتي شيعه نجف درصدد برآمد تا به مقابله و دفاع برآيد، به‏همين خاطر شيخ شروع به تأليف كتابي جامع و استدلالي در فقه نمود. • تهاجم فكري وهابيت و اخباريون، صاحب جواهر را به فكر ضرورت رهبري امت اسلام انداخت. لذا موضوع ولايت فقيه را در اثر ارزشمندش مطرح نمود. و آن را از ضروريات فقه اسلامي قلمداد كرد. منكران ولايت را افرادي غافل از فقه جعفري دانست و آن را تداوم‏بخش حركت انبياء الهي و ائمه معصومين (ع) برشمرد. و مجتهد مطلق و جامع شرايط را در زمان غيبت از سوي ائمه (ع) براي اقامه حدود و مانند آن نائب خواند. بايد به اين نكته توجه داشت كه در طول قرن سيزدهم، آثار مختلفي در زمينه فقه به نگارش درآمد؛ "كشف‏الغطاء"، "مفتاح‏الكرامه"، "الرياض"، "القوانين"، "المكاسب" و... اما هيچ‏كدام از اين آثار هم‏چون "جواهرالكلام" مفيد و مهم نبودند. به‏طور كلي ويژگي‌هاي اين اثر را مي‌توان اين‏گونه بيان نمود: ۱- اقوال و ادله همه فقهاء را شامل مي‌شد. ۲- شامل همه ابواب فقهي بود؛ به‏طوري‏كه همه موضوعات فقهي ديگر منابع را دربرمي‌گرفت. ۳- متكي بر شيوه و اسلوب واحدي بود. ۴- دسترسي به همه ابواب فقهي و سهولت در استنباط احكام الهي نيز از ديگر ويژگي‌هاي اين كتاب است.

پايان تأليف منظومه‏ گران‏ سنگ ملا هادی سبزواری (1261ق)

"منظومه و شرح منظومه سبزواري" اثري نفيس و كم‏نظير مي‏باشد که حاصل تلاش بيش از بيست سال از عمر بابركت حكيم در سنين جواني است. مؤلف خود در آخر كتاب تاريخ شروع را سال ۱۲۴۰ق و زمان ختم آن را سال ۱۲۶۱ق ياد كرده است. حاج ملاهادي پس از فراغت از تأليف منظومه و شرح آن ابتدا خود به تدريس آن پرداخته و پس از پايان دوره اول آن فرزند بزرگ حكيم، آخوند ملامحمد تدريس مجدد آن ‌را براي شيفتگان حكمت به عهده گرفته است. در اهميت اين كتاب شريف همين بس كه از زمان تأليف تاكنون همواره در حوزه‌هاي علميه و حتي در عصر حكيم در مركز علوم عقلي تهران جزو كتاب‌هاي درسي بوده است. مجموع مباحث منطق و فلسفه امروزه به‏نام شرح منظومه سبزواري كانون باصفاي حوزه‏ها را گرم نگه داشته و علاوه بر اين‏كه نشان مي‏دهد حاج ملاهادي عالمي منطقي و فيلسوفي بزرگ بوده، شاعري زبردست و توانا هم بوده است. • در فلسفه اسلامي سه دوره فكري وجود دارد؛ حكمت مشاء، حكمت اشراق و حكمت متعاليه. حاج ملاهادي سبزواري از مناديان حكمت متعاليه ملاصدرا بود و مهم‌ترين اثر وي منظومه بود كه منطق و حكمت اسلامي را به‏صورت منظوم درآورد و خودش هم آن را شرح كرد؛ يعني هم منظومه و هم شرح آن، نوشته ملاهادي سبزواري است. درحقيقت منظومه، يك دوره حكمت اسلامي است كه مشتمل بر يك دوره منطق و هم‏چنين يك دوره حكمت است. حكمت وي، يك دوره حكمت صدرايي است. سبك حوزه‌هاي علميه همواره اين بوده است كه بعد از خواندن منطق، شرح منظومه حاجي سبزواري را مي‌خوانند و بعد از آن به مطالعه اسفار و شفا مي‌پردازند، ولي باب ورود به حكمت، شرح منظومه ملاهادي سبزواري است. البته در دهه‌هاي اخير مي‌خواستند كتاب بداية‌‌الحكمة و نهاية‌الحكمة تأليف علامه طباطبايي را جايگزين شرح منظومه كنند، اما به‏دليل اين‌كه اين دو كتاب، مباحث نفس و معاد را ندارد، ناقص است. اين‌كه ملاهادي سبزواري حكمت را در قالب شعر درآورده است، موجب مي‌شود تا اين مسائل در اذهان ماندگاري بيش‏تري داشته باشد. شيخ محمدتقي آملي تعليقي بر شرح منظومه نوشته است، هم‏چنين ميرزا مهدي آشتياني تعليقي بر شرح منظومه نگاشته است. اگر كسي شرح منظومه را بخواند، بر حكمت اسلامي مسلط مي‌شود، امام خميني (ره) نيز به‌‌نحوي شرح منظومه را خوانده بودند كه بعد از مطالعه آن، از طريق مباحثه با افرادي هم‏چون ميرزاخليل كمره‌اي به فراگيري كتاب اسفار مبادرت ورزيده‌اند؛ يعني براي مطالعه و آموختن كتاب اسفار، امام خميني (ره) استاد رسمي نداشتند و مطالعه شرح منظومه اين آمادگي را در ايشان پديد آورد كه به مباحثه و مطالعه اسفار بدون استاد بپردازند و حتي بعدها خودشان اسفار را تدريس كنند. ملاهادي سبزواري در نگارش شرح منظومه بر وفق روش ابن سينا عمل كرده است و از اين جهت با ملاصدرا تفاوت دارد؛ مثلاً مباحثي هم‏چون مبحث نفس را در طبيعيات آورده است، در صورتي كه ملاصدرا اين كار را نكرده است و مباحثي هم‏چون مبحث حركت را در الهيات بالمعني الاعم آورده است. شرح منظومه، باب ورود به حكمت متعاليه است. ملاهادي سبزواري هم‏چنين دعاي جوشن كبير را شرح كرده و به شرح مثنوي مولوي نيز پرداخته است. تأثير ملاهادي سبزواري بيش‏تر در احياي حكمت صدرايي بوده است.

پايان تأليف تفسیر شريف «المیزان» (1392ق)

تفسير الميزان که در حدود سال ۱۳۷۴ق شروع و در شب قدر (۲۳ رمضان‌) ۱۳۹۲ق پايان يافت، اين تفسير نخستين‏بار در ۲۰ جلد بالغ بر ۸۰۰۰ صفحه به زبان عربي در قطع وزيري منتشر شد. کتاب "الميزان في تفسير القرآن" تأليف علامه محمدحسين طباطبايي است. علامه براي تفسير، ابتدا آيه را بيان نموده و بعد از آن به تفسير هر جزء از آيه پرداخته است. شيوه تفسير "قرآن به قرآن" علامه طباطبايي شيوه‌اي بي‌سابقه بوده ‌است. وي بناي تفسير آيات را کمک گرفتن از ديگر آيات قرآن براي روشن نمودن قصد و معنا قرار داد. • اين تفسير شريف به زبان فارسي نيز ترجمه شده‌ است، در ابتدا جمعي از فضلاء و مدرسين حوزه علميه قم در ۴۰ جلد آن را ترجمه کرده‌اند. و از جمله مترجمين اين کتاب شريف مي‌توان به آيت‏الله ناصر مکارم شيرازي و آيت‏الله محمدتقي مصباح يزدي اشاره کرد. در مرحله بعد، اين کتاب توسط آيت‏الله سيدمحمدباقر موسوي همداني در ۲۰ جلد ترجمه شده ‌است. نام‏برده هم‏چنين از جمله مترجمين دوره اول ترجمه کتاب شريف الميزان بوده ‌است. • خود علامه پيرامون اين روش تفسير، کراراً اظهار مي‌داشت: «ما اين روش تفسيري را از مرحوم قاضي داريم.» طبق سخن خود علامه اين نوع تفسير، تفسير مرحوم آيت‏الله حاج ميرزاعلي آقاي قاضي بوده ‌است. اين عالم بزرگوار در مقدمه "الميزان" پس از اشاره به روش‌هاي مفسران، مي‌افزايد: «شما اگر در تمام روش‌ها و مسلک‌هايي که درباره تفسير قرآن برشمرده‌ايم دقت کنيد؛ مشاهده خواهيد کرد همه آن‏ها در يک نقص که نقص بسيار بزرگي است، شريک هستند و آن اين‏که نتايج حاصل از بحث‌هاي علمي و فلسفي را بر قرآن کريم تحميل کرده‌اند بي‌آن‌که آيات دلالتي بر اين معاني داشته باشند. درنتيجه، تطبيق خود را تفسير ناميده‌اند و حقايق قرآن را به‏صورت مجازهايي در نظر گرفته و وجه تنزيل عده‌اي از آيات را تأويل کردند.» • اولين و مهم‏ترين مزيت تفسير شريف "الميزان" تفسير آيه به آيه ‌است. علاوه بر آن، مي‌توان به ورود علامه به بحث‌ها از جوانب گوناگون اشاره کرد يعني علامه علاوه بر تفسير؛ بحث‌هاي روائي، اجتماعي، تاريخي، فلسفي و علمي را هم بدون خلت بيان کرده‌ است.

پايان زندگي سياسي "ناپلئون" به دنبال شكست در جنگ تاريخي "واترلو" (1815م)

پس از فرار ناپلئون بُناپارت از تبعيدگاه خود در جزيره اِلْب و به دست گرفتن مجدد قدرت در فرانسه، اتحاد جديدي بر ضد او به سرعت شكل گرفت. ناپلئون براي مقابله با ارتش‏هاي دولت‏هاي پروس و انگليس كه در دهكده‏اي به همين نام، در بلژيك عليه سپاه ناپلئون صف آرايى مي‏كردند، حمله پيشگيرانه‏اي به عمل آورد. ولي در اين نبرد كه در دشت واترلو درگرفت، ناپلئون با هفتاد و پنج هزار سرباز، تاب مقاومت در برابر يك‏صد و شصت هزار نيروي متحد دشمن را نياورد. در جنگ واترلو به علت بارندگي بسيار شديد و صعب‏العبور بودن راه‏ها، حركت توپخانه ناپلئون كه وي در جنگ‏ها به آن اتكاي زيادي داشت به تاخير افتاد و قواي كمكي هم در خطوط مقدم جنگ، به موقع به امپراتور فرانسه نرسيد. در نتيجه، ناپلئون در اين جنگ شكست خورد و تسليم نيروهاي دول متحد گرديد. با شكست ناپلئون در نبرد واترلو در هجدهم ژوئن 1815م، وي به پاريس بازگشت و چون از تجهيز قوا براي ادامه نبرد نااميد شد، به نفع پسرش از مقام سلطنت استعفا داد، ولي متحدين به تقاضاي او براي واگذاري حكومت به فرزندش اعتنا نكردند. در نهايت، ناپلئون به وسيله كشتي جنگي انگليس به جزيره سنت هلن در جنوب اقيانوس اطلس تبعيد شد و شش سال بعد در سال 1821م در همان جا درگذشت.


نوشته شده در   شنبه 27 خرداد 1396  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode