|
اعتراض مسلمانان جهان به هتك حرمت رژيم بعث عراق به عتبات عاليات (1370 ش)...
اعتراض مسلمانان جهان به هتك حرمت رژيم بعث عراق به عتبات عاليات (1370 ش)
پس از آن كه مردم مسلمان عراق از جنايات بياندازه رژيم حاكم بر عراق به ستوه آمده و دست به قيام فراگير زدند، به دستور صدام حسين، ديكتاتور وقت عراق، علاوه بر كشتار وسيع و بيرحمانه مردم، اماكن مقدسه و عتبات عاليات در اين كشور مورد هتك حرمت قرار گرفتند. اين عمل رژيم بعث، احساسات مسلمانان و به ويژه شيعيان جهان را برانگيخت و طي راهپيماييهاي متعدد اعتراضآميز، آن را به شدت محكوم كردند. اين بيحرمتي در حالي صورت گرفت كه مردم عراق تا پيروزي فاصله چنداني نداشتند. در اين زمان، آمريكا و متحدانش به كمك صدام شتافته و براي كشتار و سركوب مردم، انواع كمكها را در اختيار رژيم بعث قرار دادند. با پناه گرفتن مردم در حرم ائمه معصومين، اين اماكن شريف توسط ارتش بعث مورد هجوم قرار گرفت و دشمن با احساس غرور دروغين، ژست پيروزي گرفت. در ايران به اين مناسبت، از طرف رهبر معظم انقلاب اسلامي، دوم خرداد 1370، عزاي عمومي اعلام گرديد. بعد از سرنگوني رژيم بعث در فروردين 1382، گورهاي جمعي فراواني از مردم عراق كه به دست صداميان به شهادت رسيده بودند، كشف شد و ابعاد جنايات صدام در اين واقعه بيش از پيش آشكار گشت.
وفات "ابن فصيح" از فقهای حنفي مذهب(755 ق)
ابن فصيح، ابوطالب فخرالدين احمد بن على بن احمد همدانى كوفى (۶۸۰- ۲۶شعبان۷۵۵ق /۱۲۸۱-۱۵سپتامبر ۱۳۵۴م)، فقيه حنفى، شاعر و اديب سده هشتم هجري بود. بهسبب اقامت و تدريس در شهرهاي بغداد و دمشق، او را بغدادي و دمشقى نيز خواندهاند. ابن فصيح در كوفه ديده به جهان گشود و در همانجا به آموختن فقه و ادبيات پرداخت و قرائت هفتگانه را نزد ابن صباغ و على بن سعد ديوانى آموخت. در بغداد از ابن عبدالحق، ابن دواليبى و ابن صباغ حديث شنيد و اسماعيل بن طبال و ديگران به او اجازه روايت دادند. وي در عراق مدتى در آرامگاه ابوحنيفه به تدريس اشتغال داشت، سپس به دمشق رفت. در آنجا مورد تفقد و اكرام طنبغا امير شام قرار گرفت و به افتاء، مناظره و تدريس در مدارس قصاعين و ريحانيه پرداخت و در ۷۵۰ق /۱۳۴۹م به حج رفت. از شاگردان ابن فصيح مىتوان ابن وهبان و ابن ادمى را نام برد. وي شعر نيز مىسرود و بسياري از موضوعات و كتب فقهى را به نظم درآورد. پارههايى از اشعار وي بهصورت پراكنده در منابع آمده است. مرگ ابن فصيح در دمشق و بيست و ششمين روز از شعبانالمعظم سال ۷۵۵ق اتفاق افتاد. برخى از آثار ابن فصيح به شرح زير بهصورت خطى در كتابخانهها موجود است: ۱. "حلالرموز"، قصيدهاي است لاميه در قرائات سبع نظير قصيده شاطبيه كه در آن به نام قراء تصريح شده است. ۲. "مستحسن الطرائق فى نظم كنز الدقائق"، چنانكه از نامش پيداست، همان كتاب "كنز الدقائق نسفى" است در فقه كه ابن فصيح آن را به نظم درآورده، اين منظومه توسط نورالدين على بن غانم مقدسى با نام اوضح رمز على نظم الكنز شرح شده است. ۳. "نظم منارالانوار"، همان "منارالانوار نسفى" است در اصول فقه كه در ۹۰۳ بيت به نظم درآمده و نسخهاي از آن در مكتبةالعربيه دمشق موجود است.
آغاز جنگهاي سي ساله مذهبي در اروپا (1618م)
ظهور مذهب پروتستان در اوايل قرن شانزدهم ميلادي، شكاف عميقي بين پيروان مسيحيت به وجود آورد و كاتوليكها و پروتستانها در طول سدههاي پس از آن، بارها با هم به نزاع و نبرد پرداختند. يكي از جنگهاي معروف طرفداران پروتستان با كاتوليكْ مذهبان، در دهه دوم قرن هفدهم ميلادي به وقوع پيوست و در حدود سي سال به طول انجاميد. در روز 23 مه 1618م، پروتستانهاي چك كه از محدود شدن آزاديهايشان توسط فرديناند دوم، امپراتوري مقدس روم نگران بودند، دو فرستاده وي را به قتل رساندند و به اين ترتيب جنگهاي سي ساله مذهبي در اروپا آغاز شد. اين جنگها كه عمدتاً در آلمان روي داد، فراز و نشيبهاي زيادي داشت. در طول جنگ، كشورهاي فرانسه، سوئد و دانمارك در حمايت از پروتستانها و دولت اسپانيا و امپراتوري روم به طرفداري از كاتوليكها وارد جنگ شدند. جنگهاي سي ساله مذهبي اروپا در نهايت، با انعقاد پيمان وِسْتْفالي در سال 1648م خاتمه يافت، اما اسپانيا و فرانسه تا امضاي پيمان پيرْنِه در سال 1659م با هم درگير بودند. جنگهاي سي ساله، علاوه بر ويراني و تجزيه آلمان و نيز تضعيف امپراتوري مقدس روم، قدرت يافتن فرانسه را در پي داشت. در اين جنگها اگر چه نزاع ديرينه دو مذهب كاتوليك و پروتستان نقش مهمي داشت، اما عواملي چون اختلافهاي ارضي و سياسي دولتهاي اين قاره نيز در شروع و ادامه جنگ، بسيار مؤثر بود. از نتايج مهم اين جنگها، پايان نسبيِ درگيريهاي مذهبي پروتستانها و كاتوليكها و آغاز رشد جريانهاي ناسيوناليستي و مليگرايى و نژادپرستي در اروپا بود. در كنار اين تاثيرات، تفكر جدايى دين از سياست نيز سر برآورد. به عبارتي، يكي از وقايع مهم اجتماعي كه زمينه جدايي نهاد ديني را از سياست فراهم ساخت، همين جنگها و پيمان وِسْتْفالي بود. در اين پيمان قرار بر اين شد كه قدرت اقتصادي كليسا تضعيف شود و به تعبيري، مراكز اقتصادي كه در سلطه كليسا بودند از نفوذ كليسا خارج گردند.
|
|
|
|
|
|
|
| |
|
نوشته شده
در
دوشنبه 1 خرداد 1396
توسط
کاربر 1
|
|
PDF
چاپ
بازگشت
|
|
|
|
|