لغو امتياز تنباكو به واسطه فشار ناشي از فتواي "ميرزاي بزرگ شيرازي" (1270ش)
پس از اين كه ناصرالدين شاه قاجار در سفر به فرنگ، دچار كم پولي ميشود، امتياز كشت، توليد و فروش تنباكو به مدت بيش از نيم قرن را به يكي از سرمايهداران انگليسي به نام تالبوت واگذار ميكند تا خرج عياشيهاي خود در غرب نمايد. وقتي خبر در كشور ميپيچد با مخالفت علما و مردم مواجه ميگردد و پس از مبارزات گسترده و گذشت هفده ماه از امضاي قرارداد تنباكو، ميرزاي بزرگ شيرازي در فتواي مشهور خود، استعمال تنباكو را در حكم محاربه با امام زمان(عج) اعلام ميكند و به شاه هشدار ميدهد كه در صورت عدم لغو قرارداد، فرمان جهاد صادر خواهد كرد. سرانجام پايداري علما و حمايت مردم، ناصرالدين شاه را به پرداخت غرامت به تالبوت انگليسي و لغو قرارداد مجبور ساخت. فتواي تاريخي تحريم تنباكو، توطئهاي را كه به دست ناصرالدين شاه قاجار با واگذاري امتياز دخانيات ايران به انگليسيها در حال شكل گرفتن بود در نطفه نابود كرد.
صدور بيانيه شوراي امنيت در محكوميت كاربرد سلاحهاي شيميايي عراق (1366 ش)
به دنبال عمليات پي در پي قواي جمهوري اسلامي ايران در جبهههاي غرب و جنوب در فروردين 1366 ش، عراق، بار ديگر سلاحهاي شيميايي را در مقياس وسيع به خدمت گرفت. در اين حال ايران از دبير كل سازمان ملل درخواست اعزام هيئت كارشناسي بررسي كاربرد سلاحهاي شيميايي را نمود. و عراق نيز براي آن كه از ايران عقب نماند با ادعاي كاربرد سلاحهاي شيميايي از طرف ايران، درخواست مشابهي را عنوان كرد. هيئت كارشناسان از سوم تا چهاردهم ارديبهشت آن سال از دو كشور بازديد به عمل آورد و به كارگيري سلاحهاي شيميايي از جانب عراق را در سطحي گسترده، اعلام نمود. در نتيجه، دبير كل سازمان ملل، گزارش هيئت را تقديم شوراي امنيت كرد و آن شورا در رسيدگي به گزارش هيئت و نامه دبير كل، در 25 ارديبهشت 1366 برابر با 14 مي 1987 بيانيهاي صادر و اعلام كرد كه غيرنظاميان در ايران، بر اثر سلاحهاي شيميايي مجروح شدهاند. شورا در آخر بيانيه، بدون ذكر نام از كشور عراق، كاربرد تسليحات شيميايي را به شدت محكوم نمود. اين بيانيه با آن كه متناسب با اهميت فاجعه نبود، ليكن عكس العمل جهاني قوي و مناسبي را به نفع جمهوري اسلامي ايران برانگيخت و كشورها و سازمانهاي بسياري، عراق را به خاطر كاربرد مجدد سلاحهاي شيميايي محكوم كردند.
حمله هماهنگ آمريكا و عراق به ترمينال نفتي خارك (1367 ش)
در ادامه حمايتهاي آمريكا از رژيم متجاوز بعث عراق در حمله به ايران، سازمان جاسوسي آمريكا، سيا، اطلاعات محرمانه ايران را كه از طريق ماهوارههاي جاسوسي به دست آورده بود، در اختيار عراق قرار ميداد. مقامات جاسوسي آمريكا در ديدارهاي خود با مسؤولان عراقي، آنان را تحريك ميكردند كه از برتري نيروي هوايي خود بيشتر استفاده نمايند و هدفهاي اقتصادي ايران را كه عموماً شامل تاسيسات نفتي و برق ميشد، زيادتر و دقيقتر بمباران كرده و آنها را از بين ببرند، چرا كه برآورد سيا نشان ميداد كه تعداد هواپيماها، تانكها و موشكهاي عراق، چهار برابر ايران است. درنهايت بر اثر تحريك آمريكا، حمله هواپيماهاي پيشرفته سوپراتاندارد فرانسوي عراق به جزيره مهم و نفتي خارك در 25 ارديبهشت 1367 موجب وارد آمدن خسارات سنگين گرديد و قدرت صدور نفت آن جزيره را از 90 درصد كل صادرات نفتي ايران به كمتر از 50 درصد تقليل داد.
روز بزرگداشت استاد سخن و ادب فارسي "حكيم ابوالقاسم فردوسي طوسي"
25 ارديبهشت ماه روز بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي، بزرگترين حماسه سُراي ايران و يكي از حماسه سرايان بزرگ جهان است. وي در سال 319 يا 320 ش برابر با سال 329 ق در طوس متولد شد. شهرت جهاني فردوسي، به خاطر كتاب شاهنامه است كه وي سرودن آن را از دوران جواني آغاز كرد، تا پايان عمر، بارها آن را بررسي و ويرايش كرد و بر غناي آن افزود. شاهنامه، گنجينه ميراث هزار ساله ملت و كشور ايران و دايرةالمعارف فرهنگ و تاريخ ايرانيان است. آن گونه كه فردوسي ميگويد، سرودن شاهنامه، سي سال طول كشيد. اين اثر جاويدان فردوسي كه در شمار بهترين آثار حماسي عالم است، در حدود پنجاه هزار بيت دارد و تاكنون به زبانهاي مختلف دنيا ترجمه شده است. شاهنامه فردوسي بر اثر نفوذ شديدي كه در ميان طبقات مختلف ايرانيان يافت، در همه ادوار تاريخي بعد از قرن پنجم هجري مورد توجه بود چنانكه همه شاعران حماسه گوي ايراني تا عهد اخير تحت تاثير آن بوده و از آن پيروي كردهاند. فردوسي در حفظ جانب امانت هنگام نقل مطالب، به كار بردن نهايت مهارت در وصف مناظر طبيعي و ميدانهاي جنگ و قهرمانان منظومه خود و نيز ذكر حِكَم و مواعظ دلپذير، كمال توانايي را نشان داده است. فردوسي در بيان افكار و نقل معاني و رعايت سادگي زبان، صراحت و روشني سخن، انسجام، استحكام و متانت كلام در درجهاي از قدرت است كه كلامش همواره در ميان استادان، نمونه اعلاي فصاحت و بلاغت شمرده شده و به منزله سخن سهل و ممتنع تلقي گرديده است. براي بزرگداشت مقام اين شاعر و سخنسراي نامي، روز 25 ارديبهشت هر سال به نام حكيم ابوالقاسم فردوسي نامگذاري شده است تا فرصتي فراهم آيد كه علاوه بر شناساندن اين شخصيت بزرگ ادبي به اقشار مختلف مردم، زمينه حفظ اين گنجينه و ميراث غني در همگان افزون گردد.
رحلت "ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي" سومين نايب خاصِّ امام زمان(عج)(326 ق)
سومين سفير و نايب و وكيل امام زمان، عالم جليل القدر و شيخ بزرگوار حسين بن روح نوبختي است. وي پس از محمد بن عثمان، نايب دوم حضرت ولي عصر(عج) به نيابت حضرت حجت دست يافت و در مدت 21 سال، واسطهاي بين مردم با ذات مقدس امام زمان بود. وفات اين دانشمند امامي در سال 326 ق روي داد و در بازار عطّاران بغداد به خاك سپرده شد.
وفات عالم جلیل ملا مهدی نراقی (1209ق)
شهر زیبا و تاریخی کاشان در طول تاریخ به «دارالمؤمنین» معروف بوده است. همواره عالمان بزرگ و نامی فراوانی از آن ظهور کرده اند و جهان اسلام از وجود نورانی آنان بهره های چشمگیری برده است. دانشمندانی که هر کدام با تألیفات خود در رشته های گوناگون چراغ هدایت شدند و یکی پس از دیگری در عرصه های علم و حکمت درخشیدند و بر زیباییهای این شهر جلوة دیگر بخشیدند. در این شهر با افول هر ستاره، ستاره أی دیگر طلوع می کند.در سال 1091 ق.هنگامی که دانشمند توانگر ملامحسن فیض کاشانی چشم از دنیا فرو می بندد از آن پس فروغ و نشاط معنوی شهر کاشان رو به افول و خمودی می نهد. این شهر حدود چهل سال زانوی غم به بغل می گیرد و به انتظار طلوع ستارة درخشان دیگر می نشیند تا اینکه در سال 1128 ق.در نراق ـ یکی از روستاهای اطراف کاشان ـ نوزادی از مادر متولد می شود. پدر وی که ابوذر نام داشت و از کارگزاران سادة دولتی بود، به امید اینکه فرزندش از ناشران حقیقی شریعت محمدی صلی الله علیه و آله و از منتظران واقعی حضرت مهدی (عج) باشد نام او را "محمد مهدی" می گذارد. این فرزند دوران کودکی و نوجوانی را در روستای نراق سپری می کند. در همان اوان نوجوانی علاقة شدیدی نسبت به تحصیل علم و آگاهی از واقعیتهای هستی در وجود خود احساس می کند. پس فرصت را از دست نداده، با ذوق و شوق فراوان آمادة یادگیری علوم و معارف اسلامی می شود. بدین سال محمدمهدی آوای هجرت سر می دهد و برای ثبت نام در مدرسة علوم دینی کاشان به سوی آن دیار روانه می گردد. حوزه های علمیة آن دوران، از نظر پذیرش، برنامة روشن و ثابتی نداشت. هر علاقه مندی تنها با مراجعه و معرفی آوردن از سوی روحانی محل می توانست بآسانی وارد مدرسه شود و از همان روز در پای درس استاد، حق حضور داشته باشد. او نیز این مرحله را پشت سر می گذارد و یکی از حجره های مدرسه را برای مطالعه و اقامت شبانه روزی خود انتخاب می کند. البته سادگی ورود عاشقان حقیقت به حوزه های علمیه بدان معنا هم نبود که از هیچ نوع نظم و برنامه أی برخوردار نباشد، بلکه طلاب علاوه بر اینکه زیر نظر استادان دلسوز و پرتلاش راهنمایی شده، پرورش می یافتند، در طول دوران تحصیل خود، امتحانهای سخت و گوناگونی از قبیل فقر، بیماری، کمبود استاد و مشکلات خانوادگی و...را یکی پس از دیگری از سر می گذراندند.به این ترتیب تنها افرادی می توانستند در این مرحلة حساس قبول شده، نمرة عالی به دست آورند که از روحیة قوی، علاقه، پشتکار و انگیزة الهی برخوردار باشند و تنها این گروه بودند که تا آخر نیز در این سنگر پرخطر می ماندند و از کیان اسلام و مسلمانان دفاع می کردند. هنور نتیجه این مرحله از آزمون در مورد محمد مهدی درست روشن نشده بود. معلوم نبود وی در جرگة کدام یک از این دو گروه قرار خواهد گرفت. آیا به سرنوشت آن کسانی دچار خواهد شد که با اندک گرفتاری و دشواری، درس و بحث و مدرسه را رها کردند و رفتند یا اینکه آستین همت بالا زده، طریق عشق و عرفان در پیش می گیرد؟ در هر صورت او با توکل به خداوند یکتا و تکیه بر ارادة آهنین، تلاش مخلصانة خویش را پی می گیرد و در حلقة درس اندیشمند توانا مرحوم "ملا جعفر بیدگلی" حاضر می شود. چندین سال از محضر پرفیض این عالم فرزانه خوشه های علم و حکمت می چیند و دورة مقدمات، سطح و مقداری از دروس عالی را در شهر کاشان به پایان می رساند. این عالم خدمتگزار پس از سالها فداکاری و خدمت، روز شنبه 18 شعبان 1209 در هشتاد و یک سالگی در شهر کاشان به دیار ابدی می شتابد و با پرواز جاودانی خویش ملت مسلمان عصر خود را به عزا و ماتم می نشاند. در آن حال پیکر پاک و مطهر نراقی با شکوه و عظمت فراوان در این شهر تشییع می شود و سپس به نجف اشراف منتقل گشته، در کنار حرم امیرالمؤمنین علی علیه السلام سر بر آستان علوی می گذارد و برای همیشه در آن مکان مقدس آرام می گیرد. رضوان خدا بر روان او باد.
روز بين المللي خانواده
خانواده از ابتدای تاریخ تاکنون، به عنون اصلی ترین نهاد اجتماعی، زیربنای جوامع و خاستگاه فرهنگ ها، تمدن ها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدس و بنیادین و هدایت آن به جایگاه واقعی اش، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن، موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه نابودی بوده است. اسلام به عنوان مکتبی انسان ساز، بیشترین توجه را به والایی خانواده دارد. از این رو، این نهاد مقدس را کانون تربیت می شمرد. نیک بختی و بدبختی جامعه انسانی را نیز به صلاح و فساد این بنا وابسته می داند و هدف از تشکیل خانواده را تأمین نیازهای عاطفی و معنوی انسان از جمله دست یابی به آرامش برمی شمارد. خانواده، کوچک ترین واحد اجتماعی و در عین حال، بزرگ ترین و اثرگذارترین واحد تربیتی در جوامع به شمار می آید، به گونه ای که می تواند منشأ تحول فردی و اجتماعی و رشد ارزش های انسانی در میان اعضای آن باشد. خانواده، مهم ترین نهادی است که فرد در آن پرورش می یابد. بنابراین، سرمایه گذاری و توجه هرچه بیشتر به این نهاد مقدس، از رسالت معلمان به ویژه پیامبران و پیشوایان ادیان قرار گرفته است. امروز نیز بشر همین رویکرد را پی می گیرد تا جایی که دولت ها به رشد و توسعه کیفی خانواده توجه می کنند و می کوشند با در اختیار قرار دادن امتیازها و تسهیلات رفاهی، آموزشی و مشاوره ای، به ارتقای سطح بهداشت و سلامت روانی خانواده کمک کنند؛ زیرا این کار، بر تربیت نسل آینده اثر مستقیم خواهد داشت. اگر گام نخست در تشکیل خانواده سنجیده برداشته شود؛ یعنی افراد در انتخاب همسر، معیارهای ارزشی، اخلاقی و ایمانی را در نظر بگیرند، سیر حرکتی خانواده به سوی تشکیل خانواده ای مطلوب خواهد بود. خانواده مطلوب، خانواده ای است که پدر و مادر گه گاه برای فرزندانشان تنها گوش باشند و هنر شنیدن را در خود تقویت کنند. در این صورت می توانند هرچه بیشتر به دنیای فرزندان خود نزدیک شوند و بر آن اثر بگذارند. این گروه، خانواده را بر اساس شاخص های والای معنوی بنیان نهاده و کانونی ساخته اند که حضور در آن، هم برای پدر و مادر لذت بخش است و هم برای فرزندان بهترین پناه گاه به شمار می رود. این خانواده کانونی خواهد بود برای پرورش نسل آینده و محلی برای انتقال درست ارزش ها و فرهنگ های گذشته، تا هیچ گاه فرزندان، خود را بدون هویت ندانند و از پیشینه خود دور نشوند. نوزاد، نخستین تعامل خود با محیط را در خانواده آغاز می کند. در این کانون اولیه، نخستین اثرگذاری و اثرپذیری آغاز می شود و کودک اندک اندک در فرآیند رشد اجتماعی قرار می گیرد. به نظر روان شناسان، سال های اولیه کودکی، در رشد شخصیت و آینده او نقشی بسزا دارد. بیشتر شناخت های کودک از خود، اطرافیان و محیط نیز در این دوران شکل می گیرد. میزان سلامت جسمانی و روانی کودک، بسته به ارتباطی است که خانواده با وی دارد و اینکه تا چه حد تلاش می کند نیازهای او را برآورده سازد. کودکانی که در این سال ها از نظر عاطفی و امنیتی در خانواده تأمین نمی شوند، به انواع سختی ها دچار می گردند. مشکل این کودکان، بیشتر با شیطنت ها، دروغ گویی ها و حرف نشنیدن های ساده آغاز می شود و با توجه به وضع نابسامان خانواده، به بزه کاری ها و جنایت های دوران بزرگ سالی می انجامد. ویژگی مهم دوران نوجوانی، استقلال طلبی نوجوان است. او می خواهد به شیوه ای، رشد و استقلال خود را به خانواده ثابت کند. بر این اساس، فاصله میان خود و خانواده را بیشتر می کند و به گروه هم سالان نزدیک می شود. در صورتی که خانواده در این دوران با کارکردهای اساسی خود آشنا نباشد و ویژگی های دوران نوجوانی را نشناسد، کارکرد تربیتی درستی نخواهد داشت. چه بسا رفتارهای نادرست اعضای خانواده و فضای نامناسب آن، نوجوان را بیشتر از این محیط دور سازد. سالم نبودن خانواده از نظر روانی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده به دلیل تأثیری که روی اعضای خود دارد، جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد. کارکرد زیستی خانواده، ضامن بقای جامعه انسانی است و کارکرد پرورشی آن، زمینه ساز تربیت فرزندانی است که برای ساختن جامعه فردا آماده می شوند. تعادل روانی، تقویت اراده، دیگرگرایی، رویارویی با مشکلات، میل به تلاش، سازندگی، نوآوری، ارتباط با خداوند و عبادت، همگی صفاتی اند که خانواده، مهم ترین نقش را در شکل گیری و تقویت آنها برعهده دارد. خانواده سالم، بهترین بستر رشد فرهنگی و سلامت جسم و روان و مهم ترین عامل انتقال ارزش ها، پرورش عاطفی، کاهش آسیب های اجتماعی و ارتقای امنیت هر جامعه به شمار می آید.