ورود "مورگان شوستر" آمريكايي به تهران به منظور اصلاح امور مالي كشور (1290 ش)
به دنبال موافقت مجلس با استخدام مستشاران خارجي براي سامان دادن اوضاع اقتصادي كشور، دولت ايران در پي انجام قراردادي با ايالات متحده آمريكا، يك هيئت مستشار مالي براي اصلاح امور مالي به كشور دعوت كرد و در اين روز، هيئتي به رياست مورگان شوستر وارد ايران شد. مجلس شوراي ملي با اطمينان به حسن نيت شوستر و همراهانش، به آنان درباره هر نوع فعاليت براي اصلاح امور مالي ايران، اختيار تام داد، ولي اين عمل ايران، به دولت روس بسيار گران آمد و روسها مصمم شدند كاري كنند كه شوستر و معاونينش از كار بركنار شوند. از اين رو، به بهانهاي واهي به دولت ايران براي اخراج شوستر اولتيماتوم داد كه با مخالفت مجلس مواجه گرديد. در اين حال قواي روس نيز به شهرهاي آذربايجان و به ويژه تبريز يورش بردند و به قتل و غارت پرداختند. اين عمل، دولت ايران را به بركناري شوستر وادار كرد و فردي وابسته به روسها را به جاي وي برگزيد.
تصويب آرم نهايي جمهوري اسلامي ايران توسط امام خميني(ره) (1359 ش)
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، قرار بر اين شد آرمي به عنوان نماد و نشان جمهوري اسلامي ايران معرفي شود كه بيانگر روح دينخواهي و اسلام طلبي ملت مسلمان ايران باشد. از اين رو پس از فراخوان شوراي انقلاب براي تهيه اين آرم، طرحهاي متعددي به اين شورا رسيد كه سرانجام از ميان آنها يك طرح مورد پذيرش قرار گرفت. در نهايت با ارايه اين آرم به رهبر كبير انقلاب اسلامي، طرح مزبور به تصويب رسيد. اين آرم به صورت چهار هلال و يك ستون مياني و نشانگر كلمه مقدس "اللَّه" ميباشد و در عين حال كلمه مبارك "لا اله الا اللَّه" را نيز تشكيل ميدهد. در توضيح محتواي اين شكل نمادين ميتوان گفت كه ستون مياني يا شمشير، نشانه اقتدار و قدرت؛ هلال نشاندهنده رشد، پنج جز اصلي نمايشگر اصول پنجگانه دين (مذهب تشيع)، و تركيب متقارن بيانگر تعادل و ميزان و عدالت ميباشد. اين آرم از آن پس در وسط رنگ سفيد پرچم مقدس جمهوري اسلامي ايران و بر بالاي عنوان تمام وزارتخانههاي كشور قرار گرفت.
آزادي منطقه شلمچه توسط رزمندگان اسلام (1361 ش)
رزمندگان اسلام درادامه عمليات ظفرمند بيت المقدس منطقه شلمچه را ازتصرف قواي بعثي آزاد كردند. دراين روز با آزادي شلمچه اراضي آزادشده بدست نيروهاي پرتوان اسلام حدود3060كيلومترمربع محاسبه شد و تعداد هواپيماهاي سرنگون شده دشمن به بيش از26فروند رسيد.
روز وقف
سنت وقف از مصاديق بارز احسان و خيرخواهي است که انسان در نتيجه تعاليم انبياي الهي آن را از گذشته هاي بسيار دور تاريخ به وجود آورده و در صحنه حيات انساني به صورت پديده اي اجتماعي براي همه نسل ها به وديعت نهاده است . وقف از حسنات موکد ديني و در زمره اعمال صالح باقيه است و از نظر اخلاقي ، بارزترين تجلي روحيه تعاون اجتماعي است . وقف تأسيسي اجتماعي است که از وارستگي و آزادگي و علو طبع واقف خود حکايت مي کند و به عمل خير واقف ، مهر ابديت و جاودانگي مي زند . وقف عملي است باقي و صالح ، و انفاقي است عاري از منت ، و احساني است خالي از اذيت و به دور از تحقير ديگران ، و صدقه اي است دائمي ، مستمر بدون ريا و وامي است بدون اضطراب از بازپرداخت آن و تعديل ثروتي است با رضا و رغبت ، بدون اکراه و اجبار و در طلب رضايت خداوند متعال . وقف از کنز اموال و تکاثر و بروز اختلاف فاحش طبقاتي به نحو موثر جلوگيري مي کند . خدمات وقف در جهان اسلام به ويژه در توسعه علم و دانش و ايجاد و احياي مراکز علمي و آموزشي به قدري واضح و روشن است که بسياري از مورخان و محققان به نقش موقوفات در توسعه علم و دانش اشاره نموده اند . به عنوان نمونه ، نظر دانشمند و مورخ معروف ابن خلدون ذکر مي شود : « نمي دانم خداوند چه عنايتي به شرق داشته ، ولي گمان مي کنم رواج بازار دانش و پيوستگي رشد تعليم در تمام زمينه هاي دانش و ديگر صنايع ضروري در سرزمين شرق ، به سبب فراواني عمران و آباداني و ترقي حضارت ( تمدن و شهرنشيني ) و کمک کردن به طالبان دانش از راه وظايف و مقرري هايي است که از اوقاف براي آنان معين مي شود و در نتيجه با توسعه يافتن اوقاف ، موجبات رفاه طالبان علم فراهم مي آيد . » [ مقدمه ابن خلدون 732 ـ 808 هـ . ق ] وقف به عنوان يک منبع مستمر مالي مراکز علمي بوده است و همواره پشتيباني ، مردمي داشته و اوامر و حکام زمان نقش زيادي در ايجاد آنها نداشته اند و اگر تاريخ موقوفات و صدقات جاريه تا کنون به صورت دقيق بررسي گردد ، معلوم خواهد شد که وقف چه تأثيرات فرهنگي و بهداشتي و تأميني در جامعه اسلامي داشته است و چه عالمان و دانشمندان بزرگي از رهگذر استفاده از منابع موقوفه به مقام هاي بلند علمي نايل آمده اند و همين دانشمندان چه خدماتي در پيشرفت فرهنگ و تمدن بشري انجام داده اند . اصولاً موقوفات با عنايت به استمرار درآمد و بهره آنها ، از بهترين و بيشترين منابع مالي براي تعليم و تعلم در جامعه اسلامي بوده است و استمرار و پايداري تعليم در اسلام طي قرون طولاني و همچنين نظم و ترتيب فعاليت هاي علمي در مراکز آموزشي به اين منبع مالي بستگي تام و تمام داشته است . از رهگذر موقوفات ثمرات فرهنگي و بهداشتي و حتي معيشتي بسيار زيادي در جوامع اسلامي نصيب جامعه گرديده است . مسلماً يکي از عوامل مهم رشد و شکوفايي تمدن اسلامي و نظام يافتن امر پژوهش و طلب دانش و حمايت از دانشمندان مراکز علمي : درالعلم ، دارالخزانه و بيت الحکمه بوده است که به وسيله موسسات بزرگ موقوفه اي که توسط واقفان خيرانديش به وجود آمده اند ، ايجاد شده تا نياز پژوهشگران مسلمان را برآورده ساخته که بتوانند فارغ از انديشه تأمين معاش به تحقيق و پژوهش و نگارش و ترجمه کتاب هاي قرون و اعصار پيش از خود پرداخته ، با سفر به دورترين نقاط عالم در طلب علم به ديدار علما و فرزانگان ديگر اقطار عالم نيز نايل آيند . مدارس ، کتابخانه ها ، دارالشفاها و حتي رصدخانه هاي بسياري را در دنياي اسلام مي توان برشمرد که کليه هزينه هاي ساختمان و اداره آنها از منابع موقوفه تأمين شود و در حقيقت وقف پشتوانه پايان ناپذيري بوده است که در هر شرايطي توانسته بدون نياز به کمک حکام و دولت ها اين گونه مراکز علمي را پابرجا نگاه داشته و امر تعليم و تعلم را آسان نمايد . البته خدمات وقف و آثار و برکات آن ، فقط در حوزه علم و دانش خلاصه نمي شود . نقش وقف در توسعه عدالت اجتماعي و نشر و ترويج شعائر اسلامي و حتي گسترش مدنيت غير قابل انکار است . به شهادت تاريخ ، آنچه شالوده بسياري از تمدن هاي بشري و به ويژه تمدن هاي فرهنگي گرديده ، مجموعه اقدامات ، اصولي است که از نظر معاني و مفاهيم ، تداعي کننده وقف مي باشد : ايثار ، گذشت ، انفاق و همدلي همه از اصولي هستند که در برهه اي از تاريخ ، موجبات پيروزي برخي از حکومت ها و دولت ها را در مقابل برخي از امپراطوري ها و حکومت هاي ديگر فراهم نموده اند ؛ همانند شکست حکومت ايران و روم در مقابل دولت و حکومت نوپاي اسلام که با بهره گيري از اين اصول و مفاهيم توانست در مدت کوتاهي بر دنياي زور و زر آن زمان پيروز شود . « نقل مي کنند روزي که سپاه اسلام به دروازه هاي مکه نزديک شد ، عده اي نزد ابوسفيان آمدند و گزارش دادند : تمام درب ها و دروازه ها را به روي محمد (ص) و سپاهش بسته ايم . ابوسفيان پاسخ داد : محمد (ص) از درها وارد نمي شود ، بلکه از دل ها وارد مي شود . » اين اصول و ارزش ها ، از قرن دوم هجري موجب يکه تازي و طلايه داري مسلمين در علوم و فرهنگ جهاني شده ؛ به اين جهت بر همه عالمان ديني ، هنرمندان ، نويسندگان ، محققان و پژوهشگران است که با تعهد و دلسوزي آگاهانه در ترويج و گسترش اين مفاهيم و ارزش ها تلاش و کوشش نموده ، و مکتب اسلام و قوانين حيات بخش آن را از که از چهارده قرن گذشته با ارائه الگوها و ارزش هاي مبتني بر فلسفه حيات بخش خود توانست به برتري خود تحقق بخشد به نسل جديد معرفي نمايند ؛ اسلامي که نه از طريق زور و حکومت داري و استبداد ، بلکه با ايجاد بهترين و پوياترين سيستم عدالت اجتماعي به وسيله خود مسلمانان و عدم تکيه بر بيت المال و خزانه دولت ، توانست بزرگ ترين مراکز علمي ، آموزشي ، بهداشتي ، درماني و اجتماعي را از طريق وقف و انفاق ايجاد نموده و سايه سياه و شوم برتري و استيلاي حکومت هاي غير اسلامي را بر مسلمانان در ده ها قرن کنار زده و مسلمين را آقا و سرور ساکنان ارض نمايد . امروزه با توجه به رشد جمعيت ، کميابي منابع و گسترش رقابت در کليه عرصه هاي اجتماعي و بازارهاي جهاني ، استفاده بهينه و کارآمد از منابع موجود وقفي و همچنين ايجاد منابع جديد با ظهور موقوفات جديد از اهميت به سزايي برخوردار است و اين امکان پذير نيست ، مگر وقف را شناخت و به ديگران نيز معرفي نمود . بديهي است اقدامات و تلاش هاي سازنده سازمان اوقاف و امور خيريه در اين مهم ، موثر واقع گرديده است ؛ هر چند هنوز بخش عظيمي از کار باقي مانده و بايد جامعه بيش از پيش به اين نکته واقف گردد که اين سنت شريف ، يعني وقف و ايقاف که از يادگارهاي ماندگار و ارزشمند پيامبر عظيم الشأن اسلام است ، توانسته ضمن رفع بسياري از نيازهاي جامعه ، امکانات لازم را جهت بروز خلاقيت ها و تربيت نوابغ فراهم نمايد و وسيله اي است که انسان پس از مرگ نيز مي تواند در امور خير و عام المنفعه شريک و سهيم باشد . جامعه بايد بداند وقف اهرم هاي متعددي دارد که مي تواند موجبات رفاه و آسايش و اعتلاي آن را به ارمغان آورد ؛ زيرا وقف مشارکت آور است و مشارکت در امور اجتماعي به معني قبول تعهد و مسئوليت است ؛ لذا مردم هر جامعه ناگزير از پذيرش آن هستند ؛ اين تعهد و مسئوليت مي تواند در شکل کار و فعاليت معين و نامحدودي ظهور نمايد که يا جنبه اخلاقي و اجتماعي دارد و يا فرم اقتصادي و حقوقي به خود گرفته باشد . آيا گسترش مشارکت هاي اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي که ضامن توسعه هر جامعه است ، جز در سايه وقف وانفاق صورت مي پذيرد ؟ آيا وقف ، مانع از انباشت پول و سرمايه در جوامع نمي گردد و ضمن ايجاد خير و صلاح آن جامعه موجبات استفاده معنوي واقفان حتي پس از مرگ آنان نمي شود ؟ و آيا ... ؟ آري ، اقدامات بي شماري لازم است تا جامعه و متمکنان به اين وادي سوق پيدا نمايند و اين امکان پذير نيست ، مگر با آگاه نمودن آنان و اين نيز محقق نمي شود ؛ مگر رسانه هاي جمعي به وظيفه خود در اين رابطه عمل نمايند . يک اصل مهم در اين زمينه آن است که زمامداران جامعه و به تبع آن حاکمان رسانه اي به درک و تشخيص مخاطبان خود عقيده داشته و احترام بگذارند . اصطلاحات : موقوفه : به مالي که وقف مي شود گويند . واقف : به کسي که مال و دارايي خود را وقف مي کند گويند . موقوف عليه : به شخص يا مصرفي که مال براي آن وقف شده گفته مي شود . انواع وقف : وقف عام : حبس دارائي بر امور عام المنفعه . مانند : مساجد ، مدرسه ، بيمارستان و ... وقف خاص : حبس مال و دارائي بر افراد خاص . مانند : وقف بر اولاد و احفاد . انواع وقف به اعتبار نوع موقوفه : الف : وقف اموال غير منقول مانند خانه ، زمين و باغ . ب : وقف اموال منقول قابل دوام مانند ظروف طلائي که امکان استفاده از آن به صورت زينت وجود دارد . وقف به اعتبار نيت واقف به دو بخش تقسيم مي شود : الف ـ وقف انتفاع : اگر قصد واقف از وقف ، تحصيل درآمد مادي نباشد . مانند : احداث مسجدي در زمين ملکي خود و يا زمين موات و امثال اينها . ب ـ وقف منفعت : اگر قصد واقف از وقف ، تحصيل درآمد باشد تا در مصرف معلومي هزينه شود . مانند : وقف چند مغازه براي حفظ و اداره مسجد يا مدرسه يا هزينه در دارالايتام . وقف از نظر مديريت : موقوفاتي که داراي متولي هستند ، غير متصرفي ناميده مي شوند . موقوفاتي که سازمان اوقاف توليت آنها را عهده دار است ، متصرفي ناميده مي شوند . صيغه وقف : لفظي است که اراده انشائي واقف ، داير بر وقف مال خود در قالب آن ابراز و اعلام مي شود . اعم از بيان صريح لفظ مانند اين که بگويد : « وقف کردم اين مال را براي فلان جهت » يا مفهوم وقف بطور ضمني بيان گردد ، مثل اينکه بگويد : « حبس دائم کردم مال خود را براي فلان جهت ».
تولد "گاسپار مونژ" دانشمند فرانسوي و مخترع هندسه ترسيمي (1746م) (ر.ك: 28 ژوئيه)
گاسپار مونژ در نوزدهم 1746 در شهركوچك بون واقع در فرانسه متولد شد مونژ كه فرزند كاسب دوره گردي بود تا شانزده سالگي به تيز كردن چاقو و قيچي و غيره مي پرداخت وي با وسايلي كه به دست خود ساخته بود نقشه بزرگي از وطن خود تهيه كرد كه مورد توجه و تحسين فراوان واقع شد و نقشه او را در فرمانداري نصب كردند. معلمين او پس از مشاهده نقشه گفتند او داناتر از آن است كه شاگرد ما باشد و او را براي تدريس فيزيك به مدرسه كشيشان شهر ليون فرستادند وي دستيار سارل بوسو، استاد رياضيات، شد در سال 1768 مونژ جانشين او شد اگرچه مقام استادي نداشت سالبعد به عنوان مدرس فيزيك تجربي در مدرسه جاي آبه نوله را گرفت در اين سمتها دوگانه كه قسمتي از آن اختصاص به هدفهاي علمي داشت مونژ نشان داد كه رياضيدان و فيزيكداني توانا، طراحي با استعداد، آزمايشگري ماهر و معلمي در تراز اول است. مونژ به مطالعه بعضي از شاخه هاي هندسه دوباره جان بخشيد و كار وي نقطه شروع شكوفايي فوق العاده آن رشته در سده نوزدهم بود علاوه بر اين پژوهشهاي وي به رشته هاي ديگر تحليل رياضي كشيده شد خصوصاً به نظريه معادلات ديفرانسيل جزئي و مسائل فيزيك، شيمي و فناوري. مونژ كه معلمي نامدار و رئيس مدرسه اي بي نظير بود، مسئوليتهاي مهم اداري و سياسي را در طول انقلاب و دوره امپراتوري بر عهده گرفت بنابراين وي يكي از مبتكران رياضيدانان عصر خود بود مونژ خيلي زود كارهاي شخصي خود را آغاز كرد پژوهشهاي دوره جواني او (1766-1772) بسيار متنوع اما جلوه خصوصياتي بودند كه نشانه استعداد كامل وي بود: از جمله حس تند و تيز درك واقعيت هندسي، علاقه به مسائل عملي، توانايي عظيم تحليلي و توجه به جنبه هاي متعدد تحليلي هندسي. در جريان سالهاي 1777 تا 1780 مونژ عمدتاً به فيزيك و شيمي علاقمند بود و مقدمات تهيه آزمايشگاه شيمي مجهزي را براي مدرسه مهندسي فراهم آورد. انتخاب شدنش به عضويت فرهنگستان علوم به عنوان «هندسه دان دستيار» در سال 1780 زندگي مونژ را دگرگون ساخت زيرا وي را مجبور كرد كه براساس منظمي در پاريس اقامت كند در پاريس در طرحهاي فرهنگستان شركت كرد و مقاله هايي درباره فيزيك و شيمي و رياضيات تنظيم و عرضه نمود. فهرستي از مطالبي كه به فرهنگستان تقديم كرد گواه بر تنوع آنهاست: تركيب اسيد نيتريك، توليد سطوح منحني، معادلات تفاضلي نامتناهي، و معادلات ديفرانسيل جزئي. انعكاس مضاعف و ساختار اسپات ايسلند، تركيب آهن، فولاد و چدن و تأثير جرقه هاي برقي بر گاز بيوكسيد كربن، پديده موئينگي و علل بعضي از پديده هاي هواشناختي و بررسي در نورشناسسي فيزيولوژيك. وقتي كه انقلاب در 1789 آغاز شد مونژ در زمره شناخته شده ترين دانشمندان فرانسوي بود او كه عضو بسيار فعال فرهنگستان علوم بود شهرتي در رياضيات و فيزيك و شيمي كسب كرده بود به عنوان ممتحن دانشجويان افسري نيروي دريايي، شاخه اي از مدارس نظامي فرانسه را رهبري مي كرد كه در آن زما عملاً تنها مؤسسات نظامي بودند كه تعليمات علمي شايسته اي به دانشجويان خود مي دادند و اين مقام وي را در هر بندري كه از آن ديدار مي كرد با ديوانسالاري در تماس مي گذاشت كه اندكي بعد تحت مديريت او قرارمي گرفتند اين مقام همچنين وي را قادر ساخت كه معدنهاي آهن، كارخانه ذوب آهن و كارخانه هاي ديگر را ببيند و بدين ترتيب در كار فلز پردازي و مسائل فناوري خبره و صاحب نظر شود علاوه بر اين اصلاح مهمي كه در 1776 در روش تعليم در مدارس نيروي دريايي انجام داده بود وي را براي تلاشهايي آماده ساخت كه در زمان انقلاب براي تازه كردن روشهاي علمي و فني بر عهده گرفت در سال 1794 مسئوليت تأسيس مدرسه مركزي كارهاي عامه (كه بعداً به مدرسه پلي تكنيك تبديل شد) به وي محول گرديد مونژ كه در سال 1794 به عنوان معلم هندسه ترسيمي منصوب شد بر عمل تربيت سركارگران آينده نظارت كرد و هندسه ترسيمي را در «دوره هاي انقلابي» كه براي تكميل تربيت دانشجويان آينده طراحي شده بودند تدريس نمود و يكي از فعالترين عضوهاي شوراي مديريت بود. اين مدرسه پس از دو ماه تأخير كه بر اثر مشكلات سياسي پيش مي آمد در سال 1795 به نجومي منظم شروع به كار كرد. هر چند وظايفي كه به عنوان سناتور به عهده مونژ محول شد موجب گرديد كه او چند بار از درسهايش در مدرسه پلي تكنيك دور شود از علاقه شديدش به مدرسه هيچ كاسته نشد مراقبت دقيق در پيشرفت دانشجويان داشت و كارهاي پژوهشي آنان را دنبال مي كرد و دقت خاصي به برنامه تعليمات مبذول داشت بيشتر آنچه مونژ در اين دوره منتشر كرد براي دانشجويان مدرسه پلي تكنيك نوشته شده بود موفقيت گسترده كتاب او بنام (هندسه ترسيمي) (1799) باعث اشاعه سريع اين شاخه جديد هندسه هم در فرانسه و هم در خارج از آن شد. اين اثر چند بار تجديد چاپ شد. كار عملي مونژ رياضيات (شاخه هاي گوناگون هندسه و تحليل رياضي) فيزيك، مكانيك و نظريه ماشينها را در بر مي گرفت اگرچه اطلاع از جزئيات خدمات مونژ به فيزيك بسيار ناچيز است زيرا وي هرگز اثر عمده اي در اين زمينه منتشر نساخت خدمات اصلي وي متمركز بودند بر نظريه گرما، صوت، برق ساكن، نورشناسي (نظريه سرابها) مهمترين پژوهش مونژ در شيمي مربوط بود به تركيب آب. خيلي زود در سال 1781 وي تركيب اكسيژن با هيدروژن را در لوله اكسيژن سنج تحقق بخشيد و در سال 1783 همزمان با لاووازيه و بي ارتباط با او آب را تركيب كرد. با اين كه اسباب مونژ بسيار ساده تر بود تنايج اندازه گيريهايش دقيقتر بودند. در قملرو تجربي در سال 1784 مونژ با همكاري كلوله براي نخستين بار موفق شد كه گازي را مايع سازد و آن را انيدريد سولفورو (بيوكسيد گوگرد) بود. سرانجام بين سالهاي 1786 و 1788 مونژ با برتوله و اندرمونه در اصول فلز پردازي و تركيب انواع آهن و چدن و فولاد به پژوهش پراخت. مونژ مردي شجاع و از دوستان ناپلئون بود و در سال 1798 به اتفاق او به كشور مصر رفت در اين سفر ناپلئون روانه سنت هلن گرديد مخترع هندسه ترسيمي و ايجاد كننده اصلي مدرسه پلي تكنيك هم تمام عناوين خود را از دست داد و از آكادمي رانده شد. مونژ در بيست و هشتم سال 1818 در هفتاد و دو سالگي در پاريس درگذشت. مخترع هندسه ترسيمي ميراثي عظيم از خود به جا گذاشت زيرا ساختن ماشيهاي مدرن و عمارات عظيم بدون كمك آن ممكن نيست.