درگذشت علامه ي فاضل شيخ "سليمان بحراني" از علماي بزرگ شيعه(1121 ق)
شيخ ابوالحسن سليمان بن عبداللَّهبن عليبن حسن بحراني ماحوزي، معروف به محقق بَحراني از بزرگان علماي اماميهي اوائل قرن 12 هجري در نيمهي رمضان 1076 ق به دنيا آمد. او در علم حديث، رجال، تاريخ و سيره تبحُّر داشت. شيخ عبداللَّه سماهَيجي و سيدهاشم بحراني صاحب تفسير برهان و شيخ احمدبحراني از تلامذهي او بودند. از آثار قلمي او: الاشارات في الكلام، الشفاء في الحكمة النظريه و المعراج قابل ذكرند. اين فقيه و عالم بزرگ سرانجام در 17 رجب 1121 در 46 سالگي دار فاني را وداع گفت و به ديدار دوست شتافت.
شهادت افسر مسلمان مصري "خالداسلامبولي" توسط رژيم مصر (1982م)
خالد شوقي اسلامبولي افسر مسلمان و مبارز مصري در سال 1958م به دنيا آمد. او در مدرسه فرانسوي نوتِردام قاهره تحصيل كرد و سپس به ارتش پيوست و در 20 سالگي با درجه ستواني در توپخانه ارتش مصر مشغول به كار گرديد. وي ضمن اين كه از افسران لايق ارتش محسوب ميشد، با جنبش اسلامي جهاد مصر، همكاري مخفيانه داشت. پس از امضاي قرارداد ننگين كمپ ديويد كه در آن انور سادات رئيس جمهور وقت مصر حكومت غاصب اسرائيل را به رسميت شناخت، نقشه ترور اين خائن به آرمان فلسطين، در ذهن خالد اسلامبولي ترسيم شد. اين نقشه در ششم اكتبر 1981م عملي گرديد و هنگامي كه انور سادات در مراسم رژه نظامي ارتش مصر در سالگرد جنگ اكتبر 1973م شركت كرده بود، خالد اسلامبولي در لحظه عبور زرهپوشها و خودروهاي نظامي از مقابل جايگاه، همراه با چند تن از نظاميان همرزم خود به سوي سادات آتش گشود. خالد اسلامبولي و گروهي كه براي قتل او هم قسم شده بودند. در اين زمان در مقابل جايگاهي كه سادات و رهبران سياسي و نظامي مصر در آن نشسته بودند توقف كردند و با سرعت عملي كه بيشتر به يك فيلم سينمايى شباهت داشت از خودروي نظامي خود بيرون پريده، با شليك مسلسل و پرتاب نارنجك به طرف جايگاه سادات پيش رفتند. در اين حادثه، هفت تن از مقامات مصري به هلاكت رسيدند. كه در جايگاه بودند و سادات نيز ساعاتي بعد در بيمارستاني در قاهره به كام مرگ فرو رفت. پس از اين عمليات شجاعانه، خالد اسلامبولي كه رهبري آن را بر عهده داشت دستگير و پس از يك محاكمه طولاني، در 15 آوريل 1982م در 34 سالگي تيرباران شد. وي در جريان محاكمه خود فرياد ميزد: مردم! من فرعون مصر را كشتم.
سقوط نظام كمونيستي در افغانستان كشور مسلمان (1992م)
پس از كودتاي خونين كمونيستي در 27 آوريل 1978م توسط افسران كمونيست ارتش افغانستان و قتل محمد داود خان اولين رئيس جمهور اين كشور، نور محمد تركي به عنوان نخستين رئيس جمهور كمونيست افغانستان زمام امور آن كشور را به دست گرفت. اما اين حكومت ديري نپاييد و طي كمتر از دو سال، دو كودتا در اين كشور روي داد و حكومت را سرنگون كرد، تا اينكه نوبت به بَبرك كارمِل كه مورد حمايت شوروي بود، رسيد. در اين زمان ورود ارتش سرخ شوروي و دخالت نظامي شوروي در افغانستان با مخالفت شديد غرب و كشورهاي مسلمان روبرو شد. از طرف ديگر، نيروهاي مخالف رژيم دست نشانده افغانستان كه با دريافت اسلحه و كمكهاي مالي از خارج تقويت ميشدند، در نقاط مختلف اين كشور دست به شورش برداشتند. در اين ميان، دولت شوروي پس از هشت سال جنگ بيحاصل در افغانستان، سرانجام درصدد تغيير سياست خود در اين كشور برآمد. از اينرو، در چهارم مه 1986م، به عنوان نخستين گام در راه اين تغييرسياست، ببرك كارمل را از رياست جمهوري افغانستان بركنار كرد و محمد نجيب اللَّه را به جانشيني وي برگزيد. دومين مرحله اين تغيير سياست، تخليه بيش از يكصد هزار سرباز ارتش سرخ شوروي از خاك افغانستان بود كه از 16 مه سال 1988م آغاز و در 15 فوريه 1989م به پايان رسيد. نجيباللَّه از آغاز زمامداري و به ويژه پس از تخليه افغانستان از نيروهاي شوروي درصدد جلب همكاري مخالفين با دولت خود برآمد ولي رهبران اصلي مجاهدين افغان، تحت هيچ شرايطي حاضر به همكاري با وي نشدند. حكومت نجيباللَّه در سالهاي 1990 و 1991م، بيشتر در نتيجه اختلاف بين رهبران مجاهدين بر سر تقسيم قدرت دوام يافت، ولي از اوايل سال 1992م كه رهبران مجاهدين به يك موافقت اصولي درباره جانشيني رژيم حاكم بر افغانستان دست يافتند، نجيباللَّه چارهاي جز كنارهگيري از حكومت نيافت. سرانجام در روز پانزدهم آوريل 1992م، با استعفاي وي از مقام رياست جمهوري، دوران حكومت 14 ساله كمونيستي در افغانستان به پايان رسيد و شوراي موقت رهبري افغانستان در بيست و چهارم آوريل 1992م شكل گرفت. با اين حال، اختلاف نظر در تقسيم قدرت، نزاعها و كشمكشهاي خونيني در اين كشور به وجود آورد و دهه بعد از سقوط كمونيسم در افغانستان، به صحنههاي درگيريهاي قومي تبديل شد. لازم به ذكر است كه حكومت داودخان مورد حمايت كامل شوروي بود و از بُعدي ديگر، با احتساب دوره زمامداري داودخان، ميتوان دوران حكومت كمونيستها در افغانستان را نوزده ساله دانست.