مرگ "محمدعلي شاه" پادشاه مستبدِ قاجار (1303 ش)
محمدعلي شاه قاجار در سال 1249 ش در تبريز به دنيا آمد و پس از فراگيري مقداري از تحصيلات، در 17 سالگي اولين شغل دولتي را به او سپردند. او پس از روي كارآمدن مظفرالدين شاه، به وليعهدي انتخاب شد و در اين زمان علاوه بر ولايت آذربايجان، به هنگام سفر پدرش به فرنگ، متكفل امور مملكت بود. وي هر چند پس از آن كه پدرش فرمان مشروطه و قانون مشروطيت را امضا كرد، خود نيز آن را تأييد نمود ولي پس از به دست گرفتن قدرت از در مخالفت با مشروطهطلبان درآمد و مشكلات فراواني را براي مملكت به وجود آورد. عاقبت در تيرماه 1287 ش، مجلس شوراي ملي را به توپ بست و از اين زمان دوران استبداد صغير آغاز شد. اين عمل شاهِ قاجار با واكنش تند مشروطهخواهان در سراسر كشور مواجه شد تا اين كه آنان تهران را به تصرف خود در آورده و او را از سلطنت خلع كردند. از اين رو وي به سفارت روس پناهنده شد و پس از چندي ايران را ترك كرد. محمدعلي ميرزا پس از خروج از ايران، مدتي در روسيه، عثماني و اروپا ساكن شد. تا اينكه پس از سالها دوري از وطن و سرگرداني، در 16 فروردين سال 1303 ش، در 54 سالگي در اروپا درگذشت.
استعفاي سرلشكر "فضل اللَّه زاهدي" عامل كودتاي 28 مرداد از نخست وزيري (1334 ش)
سرلشگر فضل اللَّه زاهدي از ابتداي كودتاي سوم اسفند 1299ش، با رضاخان ميرپنج همراه بود و در كنار او سمتهاي مختلف را كسب كرد. وي در دوران اول حكومت محمدرضا پهلوي نيز به مناصبي دست يافت كه آخرين آنها پست وزارت كشور در كابينه دكتر مصدق بود. با اين حال وي به عنوان بهترين مهره و گزينه، مامور اجراي كودتا عليه مصدق در 28 مرداد 1332 شد. با سقوط مصدق و بازگشت محمدرضا پهلوي به كشور و تثبيت رژيم پهلوي، سرلشگر زاهدي به عنوان پاداش، سمتِ نخستوزيري را برعهده گرفت. ولي از آنجا كه در اين جايگاه، براي خود مقام و پايگاه خاصي قائل شده بود، پس از حدود بيست ماه از صدارت، به اصرار شاه و بر اساس توافق آمريكا، از رياست دولت كناره گرفت و همان روز به عنوان رياست نمايندگي دائم ايران در دفتر اروپايي سازمان ملل در ژنو منصوب گرديد و تا هنگام مرگ در سال 1348، عهدهدار اين سمت بود.
شكلگيري سازمان اطلاعات و امنيت كشور پس از روي كار آمدن دولت اقبال (1336 ش)
سازمان اطلاعات و امنيت كشور معروف به ساواك، يك روز پس از انتخاب دكتر منوچهر اقبال به نخست وزيري، به دستور وي، دست به كار شد. رييس ساواك كه از طرف شاه انتخاب ميشد، به عنوان معاون نخست وزير فعاليت ميكرد و داراي اختيارات وسيع امنيتي و اطلاعاتي بود. ساواك ظاهراً از بدنه اصلي ارتش و پليس جدا شد ولي بعدها به اندازهاي وسعت پيدا كرد كه كنترل ارتش و پليس هم با آن بود. در تشكيل ساواك، آمريكا و رژيم صهيونيستي مداخله تام داشتند و بنيانگذار آن در حقيقت دولت آمريكا بود و تمام برنامههاي آن با نظارت آمريكا انجام ميشد. ساواك در طول فعاليت خود با شدت و خشونت به سركوبي مخالفان ميپرداخت تا جايي كه تدريجاً اين سازمان بر تمام وزارتخانهها و سازمانهاي دولتي مسلط شد و هرگونه استخدام و انتصابي بايد با موافقت آنجا صورت ميگرفت. ساواك در طي سالها، معترضين به رژيم را به بدترين وجهي تحت شكنجه قرار ميداد و از هيچ كس جز شاه، اطاعت نميكرد. اين سازمان مخوف سرانجام در اقدامي عوام فريبانه براي آرام ساختن مردم توسط بختيار در روزهاي پاياني عمر رژيم، منحل شد. همچنين پس از انقلاب، برخي رهبران اصلي آن از جمله ارتشبد نصيري، رييس ساواك به حكم دادگاه انقلاب تيرباران شدند.
انعقاد "معاهده ي پاريس"، بين ايران و انگليس در عهد "ناصرالدين شاه"(1273ق)
هرات از ديرباز متعلق به سرزمين ايران بود ولي در زمان محمدشاه قاجار از دست ايران خارج شد. ناصرالدين شاه براي الحاق دوبارهي آن به هرات لشكركشي كرد و در صفر 1273 ق اين شهر را تسخير نمود. اين عمل كه به مذاق انگلستان خوش نيامد باعث عكسالعمل آنان گرديد و جزيرهي خارك، بوشهر و برخي نواحي خوزستان را اشغال كردند. پس از اين تيرگي روابط، ايران نمايندهاي جهت برطرف نمودن كدورتها به پاريس فرستاد و در آنجا پيمان پاريس امضا شد كه به موجب آن، ايران حق مداخله در افغانستان را ندارد و بايد از ادعاهاي خود دربارهي هرات چشم پوشي كند. اين معاهده باعث نفوذ هرچه بيشتر انگليس در ايران گرديد و به وجههي دولت لطمه زد.
تولد "هنري راوْلينْ سون" محقق و مستشرق انگليسي (1810م) (ر.ك: 5 مارس)
هنری کروزویک راولینسون خاورشناس معروف انگلیسی در تاریخ5 آوریل سال ۱۸۱۰ میلادی در نزدیکی آکسفورد انگلستان بهدنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات متوسطه، وارد ارتش شد و از طریق شرکت هند شرقی عازم هندوستان گردید. راولینسون در جریان این سفر، به فراگیری زبان و ادبیات فارسی تشویق شد و این زبان را آموخت. آشنایى و تسلط او به زبان فارسی باعث شد تا بههمراهی جمعی از افسران انگلیسی جهت آموزش نظامی به ایران اعزام شود. از آنجایى که راولینسون فارسی را به روانی حرف میزد، مورد توجه شاه ایران و مقامات دربار قرار گرفت. وی پس از چندی به کرمانشاه عزیمت کرد و به تحقیق و بررسی درباره سنگنوشتههای آثار باستانی کرمانشاه مشغول شد. از اینرو، تا زمانی که در ایران بود از کتیبههای تخت جمشید، کتیبههای میخی طاق بستان و کوه بیستون رونوشت برداشت و سالها بر روی آنها مطالعه نمود تا توانست به کشف آنها نائل آید. خواندن کتیبههای بیستون مانند کلیدی بود که درهای بسته تاریخ قدیم را باز کرد. همچنین نبوغ راولینسون در پیدا کردن این کلید و ترجمه سنگنوشتههای میخی، از کامیابیهایى است که نصیب وی شد. او این متون را ترجمه کرد و ترجمهای از آن را به زبان فارسی به محمدشاه قاجار اهدا نمود. توفیق او در این امر باعث شد تا کمپانی هند شرقی به او مدال طلا دهد و بهعنوان نماینده پارلمان انگلستان انتخاب گردد. راولینسون چندی پس از آن بهعنوان وزیرمختار به ایران آمد اما کار اصلی او همچنان تحقیق در تاریخ ایران و متون میخی بود. هرچند در این میان بهعنوان وزیرمختار بریتانیا، سیاستهای استعماری انگلستان را نیز در منطقه دنبال میکرد و در جستوجوی مطامع استعمار پیر هم بود. در کنار آن، موفقیتهای علمی راولینسون موجبات عضویت وی در انجمنهای علمی متعددی را فراهم آورد و القاب و عناوین زیادی را دریافت کرد. از راولینسون آثاری بهجای مانده که کتب «کتیبه میخی فارسی در بیستون»، «مطالعات درباره کتبیههای میخی آسیای غربی» و «یادداشتهایی درباره قدیمیترین ادوار تاریخی بابل» و مقالات متعدد دیگر از آن جملهاند. هنری کروزویک راولینسون سرانجام در پنجم مارس ۱۸۹۵م در سن هشتاد و پنج سالگی درگذشت.
پايان جنگ نيروي دريايي هلند و انگليس (1654م)
جنگهاي انگليس و هلند معمولاً برسر تصرف سرزمينها و يا به دليل بروز اختلافات سياسي و مذهبي بود. اما در سال 1652، جنگي ميان دو كشور به وقوع پيوست كه ريشه در رقابتهاي تجاري و اقتصادي داشت. چرا كه هر يك از اين دو كشور از موفقيت تجارتي طرف ديگر خشمناك بودند. از اين رو به دنبال بهانهاي بودند تا ديگري را از صحنه حذف نمايند. در نهايت، جنگ هنگامي آغاز شد كه در 23 مارس 1652م، ناوگاني از هلند در حال تردد در آبهاي انگليس نسبت به كشتيهاي انگليسي اداي احترام نكرد و به اين بهانه جنگي ديگر آغاز شد كه سه مرحله به طول انجاميد. دو كشور قدرتمند اروپايى قرن هفدهم درصدد حذف نفوذ ديگري در درياي مانش، درياي شمال، اقيانوس اطلس و هند شرقي بودند. اين جنگها هر بار طي قراردادهايي به پايان ميرسيد اما پس از مدتي، بار ديگر شعلهور ميشد. در سومين مرحله جنگ دريايي، هلنديها، انگليس را مجبور به پذيرش صلح نمودند كه اين قرارداد در 5 آوريل 1654م به امضا رسيد و آتشبس اعلام گرديد.