روز درختكاري و آغاز هفته منابع طبيعي تجديد شونده
در جمهوري اسلامي ايران، از 15 تا 22 اسفندماه، به عنوان هفته منابع طبيعي تجديد شونده نامگذاري شده است كه نخستين روز اين هفته، روز درختكاري ميباشد. در اين هفته، نهالِ انواع درختان، متناسب با شرايط جوي ايران، بين مردم توزيع ميگردد و شيوههاي كاشت درخت آموزش داده ميشود. اگر به صورت علمي از درختان استفاده شود و در ضمن، گونههاي آنها تكثير گردد، نه تنها ميزان منابع چوب جنگلي كاهش نمييابد، بلكه بر شمار درختان افزوده ميشود.
امضاي موافقت نامه الجزاير بين ايران و عراق در زمينه اختلافات مرزي (1353 ش)
در فرصت تشكيل اجلاس سران دول صادركننده نفت كه از تاريخ 13 تا 15 اسفند 1353 ش برابر با 4 تا 6 مارس 1975 م در الجزيره پايتخت الجزاير تشكيل گرديد، در اين روز، ايران و عراق طي اعلاميه مشتركي اعلام كردند كه درمورد رفع اختلافات دو كشور به توافق رسيدهاند و امنيت و اعتماد متقابل را در امتداد مرزهاي مشترك خويش برقرار خواهند ساخت. طرفين تصميم گرفتند روابط حُسن همجواري و دوستانه خود را به ويژه درراه حذف و از بين بردن كليه عوامل منفي و ايجاد همكاري متقابل برقرار سازند و منطقه بايد از هرگونه دخالت خارجي مصون بماند. به منظور اجراي تصميمات اتخاذ شده در الجزيره، وزيران امور خارجه ايران، عراق و الجزاير، جهت تنظيم و امضاي سند حاوي اعلاميه الجزاير، چندين بار با يكديگر ملاقات كردند كه در نهايت در 23 خرداد 1354 به امضاي دو طرف رسيد. پس از توافق الجزيره، سطح روابط دو كشور به حد اعلاي خود رسيد و طرفين ضمن اعلام تصميم قاطع خود براي اجراي كامل مفاد اين قرارداد، از اقدامات جدي دو طرف در اجراي مفاد قرارداد الجزيره، به منظور پايان بخشيدن به كليه اختلافات معوقه بين دو كشور و حفظ مناسبات ديني و تاريخي و روابط حسن همجواري، ابراز خشنودي كردند. اما اين موافقتنامه كه به قرارداد 1975 الجزاير معروف گرديد. بيش از پنج سال دوام نيافت و در شهريور 1359ش با نقض آشكار آن توسط صدام حسين، مرزهاي جمهوري اسلامي ايران مورد هجوم رژيم عفلقي قرار گرفت و جنگ هشت سالهاي به دولت و ملت ايران تحميل شد. در پايان جنگ و در شكستي مفتضحانه، صدام حسين حاكم ديكتاتور دولت عراق، دوباره اين قرارداد را به رسميت شناخت.
درگذشت علامه "ذبيح اللَّه محلاتي" فقيه و محقق برجسته مسلمان (1364 ش)
استاد ذبيحاللَّه محلاتي در سال 1271ش (1310ق) در محلات به دنيا آمد و مقدمات علوم را در زادگاه خود فرا گرفت. سپس به حوزه علميه نجف رفت و از محضر عالمان و محدثان بزرگي از جمله آيات عظام: عبدالحسين رشتي، سيدحسن صدر، سيد محمد فيروزآبادي، شيخ محمدجواد بلاغي، ميرزاي ناييني و سيدابوالحسن اصفهاني كسب فيض نمود. علامه محلاتي پس از 11 سال اقامت در حوزه علميه نجف و اخذ اجازات اجتهاد و روايت به سامرا رفت و در محضر شيخ آقا بزرگ تهراني به تكميل تحصيلات خود پرداخت. او پس از مدتي حلقه درس خود را در اين شهر تشكيل داد و كتبي را تاليف كرد. علامه محلاتي پس از 25 سال اقامت در سامرا، در سال 1327 ش به تهران رفت و تحقيقات و تأليفات خود را ادامه داد. دايرةالمعارف رياحين الشريعه در 6 جلد در بيان شرح حال زنان صاحب كمال و برجسته مسلمان، وقايعُ الايام در 8 جلد، كشفُ الغرور در مفاسد بيحجابي و تاريخ سامرا در 12 جلد و... از جمله آثار اوست. اين شخصيت علمي سرانجام در نيمه اسفند 1364ش در 93 سالگي درگذشت.
آغاز سفر هفت سالهي "حكيم ناصر خسرو قبادياني" حكيم و شاعر ايراني(437 ق)
حكيم ناصر خسرو قبادياني تا حدود چهل سالگي به خدمات دولتي مشغول بود ولي بر اثر تحول روحي كه در وي پديد آمد، از اين شغل كنارهگيري كرد و خود را براي سير و سياحت مُهيّا نمود. وي در اين سفر از سرزمينهايى چون حجاز، مصر، بين النهرين و روم ديدن كرد. حاصل اين جهانگردي، كتاب مهم سفرنامه است كه ناصرخسرو، نگارش آن را از سال 444 ق آغاز نمود. سفرنامهي ناصرخسرو از جهات مختلف داراي اهميت است، زيرا گذشته از آن كه اين كتاب يكي از آثار مهم ادبي به شمار ميرود، از لحاظ تاريخي و جغرافيايي نيز اهميت دارد. چرا كه وي در اين اثر، مختصات جغرافيايي مناطق را كه به آنها سفر كرده، به طرز جالبي ثبت نموده و از زندگي، اخلاق، دين و آداب و رسوم مردم آن دوره سخن گفته است.
مرگ "ژوزف استالين" رهبر ديكتاتور اتحاد جماهير شوروي سابق (1953م)
ژوزف ويساريونوويچ جوگاشويلي موسوم به استالين ديكتاتور سفاك شوروي سابق، در 21 دسامبر 1879م در شهري نزديك تفليس در گرجستان به دنيا آمد. وي در حين تحصيل به علت فعاليتهاي سياسي از كالج الهيات تفليس اخراج شد. استالين در 19 سالگي به سازمان زيرزميني و مخفي سوسيال دموكرات ماركسيست تفليس پيوست و پس از دستگيري بارها از زندان گريخت. استالين از سال 1902م به بعد به مدت پانزده سال در حال تبعيد و زندان بود و حتي پنج بار از تبعيدگاه سيبري گريخت. وي در سال 1905م با لنين آشنا شد و به عنوان نماينده مخفي بلشويكها عازم گرجستان گرديد. او در 1917 همراه با لنين، انقلاب موفق بلشويكي را به پيروزي رساند و از طرف لنين به وزارت كشور روسيه منصوب شد. استالين در سال 1922م به جانشيني لنين كه به علت بيماري توان انجام كار نداشت برگزيده شد و از اين تاريخ به بعد، استالين با قبضه كردن تشكيلات حزب كمونيست به تدريج قدرت را به دست گرفت. در اواخر سال 1922م، استالين براي اينكه رهبري بلامنازع كشور را به دست بگيرد، لنين را به عنوان استراحت و معالجه و در واقع براي دخالت نكردن در امور، به شهر كوچك گوركي در پنجاه كيلومتري مسكو منتقل كرد و ارتباط او را با خارج به تدريج قطع نمود. در اين زمان، لنين يادداشتي براي رهبران حزب كمونيست شوروي نگاشت و در آن خواستار بركناري استالين از مقام دبيركلي حزب گرديد. اما مزدوران استالين مانع رسيدن اين نامه به دست شوراي مركزي حزب كمونيست گرديدند به طوري كه اين يادداشت، سي سال پس از مرگ استالين و در واقع شصت سال پس از نگارش آن، افشا شد. استالين، پس از مرگ لنين در 1924م حاكم مطلق شوروي گرديد. از لحظه مرگ لنين هر دستور استالين واجب الاجرا بود و در اين راه هرگونه مخالفتي را با كشتار مردم و حتي بزرگان و افراد برجسته پاسخ ميداد. استالين پس از مرگ لنين، ياران و همكاران نزديك خود را كه رقباي بالقوه خود تشخيص ميداد، يكي پس از ديگري از مقامات حزبي و دولتي بركنار نمود. وي در سال 1927م نخستين برنامه پنج ساله اقتصادي شوروي را با هدف اشتراكي كردن كشاورزي و ايجاد واحدهاي بزرگ صنعتي آغاز كرد و ميليونها دهقان روسي را كه حاضر نبودند با رها كردن زمين خود، در مزارع دولتي و اشتراكي كار كنند، قتل عام نمود. در دهه 1930 و همگام با تأسيس سازمان پليس مخفي، صدها هزار نفر از مردم، دچار تصفيههاي خونين شدند و ميليونها نفر به سيبري و اردوگاههاي كار اجباري تبعيد گشتند. در اين دهه، سازمان پليس مخفي شوروي به عنوان منفورترين و سهمناكترين سازمانهاي پليسي جهان، تقريباً از تمامي اقشار جامعه و حتي بسياري از مقامات ميانهرو حزب كمونيست شوروي سابق را به جوخه آتش سپرد. در جريان اين تصفيهها، عدهاي از برجستهترين فرماندهان ارتش سرخ نيز دستگير، محاكمه و تيرباران شدند و تعميم اين تصفيه تا ردههاي پايين افسران ارتش سرخ، توان نظامي شوروي را در آستانه جنگ دوم جهاني تحليل برد. واژه سياسي استالينيسم، بيانگر اختناق هولناك سالهاي زمامداري استالين به ويژه در دهه 1930م ميباشد. استالين از 1941 تا 1945 جنگ عليه آلمان را رهبري كرد و با شركت در كنفرانس تهران و يالتا نفوذ قابل ملاحظهاي براي شوروي در اروپا و سازمان ملل كسب كرد. استالين در سالهاي پس از جنگ سياست دوري از غرب را در پيش گرفت كه بعدها به سياست پرده آهنين معروف شد. ژوزف استالين سرانجام در پنجم مارس 1953م پس از عمري جنايت و خونريزي، در 74 سالگي درگذشت و بسياري از مردمان را از شرّ خويش راحت كرد. از آثار معروف استالين ميتوان از كتابهاي مسائلِ لنينيسم، اساس لنينيسم، تاريخ اتحاديه حزب كمونيست و رسالههاي راه قدرت، وظيفه جوانان، امپرياليسم عاليترين مرحله كاپيتاليسم و جنگ آزادي ملي نام برد. پس از ژوزف استالين، نيكيتا خروشچف به زمامداري شوروي رسيد.
مرگ "فريدريش مسمر" روانشناس آلماني و مُبدع هيپنوتيزم (1815م)
فريدريش آنتوان مُسمِر روانشناس آلماني، در 23 مه 1734م در نزديكي بال در اتريش به دنيا آمد. وي پس از طي دروس متوسطه، در رشته پزشكي با درجه دكتري از دانشگاه وين فارغ التحصيل شد و به طبابت پرداخت. مسمر در جريان معالجه، روشي را برگزيد كه در جريان آن، با استفاده از خواص آهنرباي معمولي و سپس با كمك مغناطيس حيواني، با لمس كردن بيمار با دست، بيمار را درمان ميكرد. روش ابداعي مسمر سر و صداي زيادي برپا كرد تا جايى كه او را از وين اخراج كردند. از اين رو در سال 1778م به پاريس رفت و كار خود را ادامه داد. روش درماني مُسمر كه امروزه به هيپنوتيزم معروف است با تلقين بيمار همراه بود و گه گاه نتايجي در معالجه بيماران حاصل ميگشت. قواعد علم مسمريسم در كليات بر اصول مانيهتيسم استوار است كه شامل نيرويى در بدن انسان و برخي از حيوانات است كه اصل و ذات آن ناپيداست اما به واسطه اثرها و خاصيتهايى كه دارد، پي به وجود آن بردهاند. به عبارت ديگر، موجي است كه از بدن انسان خارج ميشود و از يكي به ديگري اثر ميكند. در اين راستا، اين موج در شرايط و حالات خاصي قادر به جذب و دفع ميباشد. مركز اين نيرو بيشتر در چشم است و كساني كه داراي اين نيرو ميباشند ميتوانند ديگران را تحت تاثير قرار دهند و آنها را مطيع اراده خود سازند و يا به خواب مغناطيسي ببرند. يكي از راههاي استفاده از هيپنوتيزم يا خواب مصنوعي، درمان برخي بيماريهاي رواني است. فريدريش مسمر سرانجام در 5 مارس 1815م در 81 سالگي درگذشت.
درگذشت ری تاملینسون، مخترع ایمیل ( 2016 م)
تاملینسون در سال 1971 میلادی هنگامی که به عنوان مهندس در یک شرکت تحقیقاتی در بوستون کار می کرد، اولین سیستم ایمیل مبتنی بر شبکه را در ARPANET (نسخه اولیه اینترنت)، با قالب آشنای «نام میزبان @ نام کاربری» ایجاد کرد. او در واقع اولین ایمیل را به شکل امروزی آن ارسال کرد، اما بعدها در مصاحبه ای گفت که به یاد ندارد متن پیغام ارسال شده، چه بود.
در سال 1977 رویکرد وی به عنوان قالب استاندارد ایمیل معرفی شد. انتخاب نماد @ برای ایمیل، این نماد از یاد رفته را به یک کاراکتر محبوب و نمادی برای تمام هرچه به اینترنت مربوط است، تبدیل کرد. وی در جریان کار خود، زمینه را برای شکل گیری شبکه های اجتماعی مدرن فراهم کرد. برای مثال توییتر بدون استفاده از اشاراتی که در قالب «@ mention» ارسال می شوند و امکان مکالمه با سایر کاربران را فراهم می کنند، دنیای متفاوتی خواهد بود.
تاملینسون جوایز متعددی از Webby Award گرفته تا Prince of Asturias Laureate را دریافت کرد و نام او در تالار مشاهیر اینترنت به ثبت رسیده است. اما او نیز مانند سایر پایه گذاران اینترنت از جمله تیم برنرزلی و وینت کرف، هیچگاه نیازی به این جوایز نداشت؛ هر بار که یکی از کاربران اینترنت به صورت آنلاین با سایرین ارتباط برقرار می کند، در واقع از میراث وی استفاده می کند.
ری تاملینسون، مخترع ایمیل به شکلی که ما آن را می شناسیم، در روز تولد 75 سالگی خود بر اثر سکته قلبی درگذشت.
جوایز و افتخارات
دریافت جایزه ی George R. Stibitz Computer Pioneer Award موزه کامپیوتر آمریکا در سال 2000
دریافت جایزه ی Webby Award از طرف آکادمی بین المللی هنرهای دیجیتال برای یک عمر دستاورد علمی در سال 2001
دریافت جایزه از طرف مجله ی دیسکاور در سال 2002
دریافت جایزه ی اینترنتی IEEE در سال 2004
در سال 2009، او همراه با مارتین کوپر به طور مشترک جایزه شاهزاده آستوریاس (Prince of Asturias Laureate)را دریافت کرد
به ثبت رسیدن نام او در تالار مشاهیر اینترنت در سال 2012 .