ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 14 تير 1403
پنجشنبه 14 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 21 دي 1387     |     کد : 1738

رمز جاودانگي انقلاب

در بستر تاريخ كشتار بيرحمانهٴ زيادي رخ داده است، امّا همهٴ آن جنگ‏ها و جنايت‏ها در لا به لاي كتاب‏هاي تاريخ دفن شده است و محققان بايد نبش تاريخ كنند تا زواياي تاريك آن‏ها روشن و دانسته شود كه در قرن‏هاي گذشته بر اين مرز و بوم چه گذشته است. صرف مظلوم بودن افراد مقتول، موجب ماندن آنان در حافظهٴ روز گار نمي‏شود. بسياري از مظلومان و ستمديدگان تاريخ فراموش شده‏اند و اكنون نامي از آنان برجاي نمانده است؛ كسي كه براي كشورگشايي و هدف‏هاي غير خدايي مي‏جنگد، در تاريخ مدفون مي‏شود.

تنها واقعه‏اي كه چونان نگيني بر انگشتري تاريخ مي‏درخشد و قدر اول آسمان جهاد و اجتهاد و قيام و اقدام است، همانا واقعهٴ عاشوراست؛ زيرا سالار شهيدان براي احياي دين خدا قيام كرد و از آن‏جا كه دين الهي «حيّ لايموت» است، احياگر دين نيز هرگز نمي‏ميرد و نامش براي هميشه بر جريدهٴ عالم ثبت است.

پس از واقعهٴ كربلا و شهادت امام حسين (عليه‏السلام) و يارانش، امويان چنين مي‏پنداشتند كه اسلام نابود شده است و ديگر نشاني از آن برجاي نخواهد ماند. يزيد سرْخوش از اين پندار خام، طبل نابودي دين بر كوفت و چنين سرود:

لعبت هاشم بالملك فلا ٭٭٭٭ خبر جاء و لا وحى نزل

يعني دين و حكومت از بازيچه‏هاي بني‏هاشم بود و اكنون جز افسانه‏اي از آن بر جاي نمانده است. نه وحيي نازل شده و نه خبري آمده است؛ ولي پس از سخنان گهربار و حماسي امام سجّاد (عليه‏السلام) و زينب (عليهاالسلام) ياوه‏هاي امويان باطل شد و دين، زندگي جاويد يافت.

زينب كبرا (عليهاالسلام) در دربار شام به امويان فرمودند: «به خدا سوگند! هر نيرنگي به كار بنديد، هرگز نخواهيد توانست نام و ياد ما را از خاطرها بزداييد». اين سخن در اوج قدرت امويان بيان شد. در آن روزگار بخش‏هاي عمدهٴ آسياي ميانه و بخش‏هايي از اروپا در قلمرو حكومت اموي بود و همهٴ اين بخش‏ها به يزيد ماليات مي‏پرداختند. دو ابرقدرت ايران و روم فروپاشيدند و زير سلطهٴ مسلمانان بودند و حكومت اموي تنها قدرت مطلق حاكم بر جهان بود. حضرت زينب (عليهاالسلام) در برابر چنين قدرتي، مقتدرانه چنين سخن گفت: «فَكِدْ كيدك و أسع سعيك و ناصب جهدك فوالله لاتمحو ذكرنا و لا تميت وحينا»(1).

هنگامي كه كاروان اسيران حادثهٴ عاشورا به دروازهٴ شام رسيدند، مردي از امام سجّاد (عليه‏السلام) پرسيد: در نبرد كربلا چه كسي پيروز شد؟ آن امام همام در پاسخ فرمودند: براي آگاهي از اين امر، ببين هنگام اذان و اقامه نام چه كسي را مي‏بري؛ «إذا أردت أن تعلم من غلب و دخل وقت الصلوة فأذّن ثمّ أقم»(2).

نهضت عاشورا الهام بخش قيام امام خميني (قدس‌سره) و حماسهٴ بزرگ دفاع مقدّس بوده و نيز به ملّت ايران، انديشهٴ خردمندانه و انگيزهٴ صادقانه بخشيده است. شرف ملي و ديني اين ملّت از سالار شهيدان است و دفاع هشت سالهٴ ملّت ايران رنگ و بوي كربلا داشت و در شب‏هاي عمليات از خط شكنان خاكريز مقدّم، نوايي جز مرثيهٴ «ياحسين» به گوش نمي‏رسيد.

هرگز خيل عظيم انسان‏هاي مستضعف و فارغ از زرق و برق دنيا جان خويش را صرفاً در راه آب و خاك به خطر نمي‏اندازند؛ چنان كه به هنگام جنگ جهاني دوم، وقتي كماندوهاي شوروي خاك ايران را اشغال كرده بودند، مردم در برابر آنان به پا نخاستند. تنها انگيزهٴ دفاع از عقيده و آيين الهي مي‏تواند آفرينندهٴ چنين حماسه‏هايي باشد. البته در ظلّ حماسهٴ ديني، تمام منابع و منافع و مصالح ملّي تأمين مي‏گردد؛ زيرا دين خداي سبحان همان‏طوري كه سلطه‏گري را مطرود دانسته است، سلطه‏پذيري را ممنوع مي‏داند و عرق ملّي را تعديل و در راه حفظ وطن و اعتلاي ميهن در پرتو قرآن و عترت، تحميس و تهييج و تحريك مي‏كند.

نام حسين (عليه‏السلام) از پس غبار ساليان و قرون، همچنان شهرهٴ جهان است و به آزادگان سراسر گيتي فروغ اميد مي‏بخشد. مراسم سوگ و ماتم سالار شهيدان به ايران اختصاص ندارد و در برخي كشورها بسيار پرشورتر و عاشقانه‏تر از ايران برگزار مي‏شود. شيعيان هندوستان به عشق حسين (عليه‏السلام) و با مدد نام او، بر آتش گام مي‏نهند و به فرمانِ خداي سبحان: ﴿يا نار كوني برداً و سلاماً﴾(3)، آتشِ گداخته توان خود را نسبت به پيروان راستين خليل الله از دست مي‏دهد.

چندي پيش در سوريه، همايش شناخت صحيفهٴ سجاديه برگزار شد و شاعري مسيحي از لبنان، در مدح و ستايشِ شخصيت والاي امام زين العابدين (عليه‏السلام) كه روزي آن حضرت را در همين شهر با زنجير اسارت بسته وارد نمودند و مأسورانه به بارگاه اموي بردند، شعري خواند و عده‏اي را منقلب نمود. همهٴ اين‏ها نشان‏دهندهٴ پيروزي خاندان پيامبر در كربلاست؛ زيرا با وجود گذشت ساليان دراز، نام و ياد و هدفشان زنده و پاينده است.

خلاصه آن‏كه: 1. آنچه در قلمرو تاريخ طبيعي است، محكوم دگرگوني و زوال است. 2. آنچه صبغهٴ فراطبيعي دارد، مصون از فناست. 3. سند اين دو قضيّه در متن آن‏ها نهفته است؛ زيرا منطقهٴ طبيعتْ صحنهٴ جهش، حركت، برخورد و سرانجام، زوال است و ساحت فراطبيعتْ ميدان ثبات، تجرّد، دوام و خلود است؛ ﴿ما عندكم ينفد و ما عند الله باقٍ﴾(4). چيزي كه براي وجه خداست از آسيب سيلان و حركت مصون است؛ ﴿كلّ شي‏ءٍ هالك إلاّ وجهَه﴾(5).



1 ـ مقتل لهوف، حوادث پس از شهادت.

2ـ بحارالأنوار، ج45، ص177.

3 ـ سورهٴ انبياء، آيهٴ 69.

4 ـ سورهٴ نحل، آيهٴ 96.

5 ـ سورهٴ قصص، آيهٴ 88.


شکوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني، ص 224-227.

اسرا


نوشته شده در   شنبه 21 دي 1387  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode