اصطلاح هنر مفهومی به انواع مختلف آثار هنری که در آن مفهوم وایده اثر پر اهمیتتر از محصول نهایی تلقی میشود، اطلاق میشود.
اندیشه این اصطلاح، به "مارسل دوشان" باز میگردد. اما شکل ظهور و جلوه آن کاملا متنوع بود.
ویژگی و مشخصه مشترک هنرمندان مفهومی این ادعا بود که اثر هنری "حقیقی"، یک شیء فیزیکی که توسط هنرمند ساخته شده باشد نیست، بلکه در بردارنده "مفهوم" و "ایده" است.
اکثر هنرمندان حوزه مفهومی به طور تعمدی و آگاهانه در کارهای خود از محصولاتی که از نظر بصری پیش پا افتاده، معمولی و غیر جالب محسوب میشدند، استفاده میکردند تا به این ترتیب توجه بیننده را به مفهوم و ایدهای که بیانگر آن هستند، جلب کنند.
یکی از مشهورترین نمونههای آثار هنرمفهومی، "یک و سه صندلی" اثر"جوزف کازوت" در موزه هنرهای مدرن امریکا در نیویورک است.
این اثر مفهومی متشکل است از یک صندلی واقعی، عکسی از یک صندلی و تعریف واژه نامهای صندلی.
این اثر به طور یقین قصد ندارد از جنبه بصری، یک ترکیب بندی جالب به مفهوم سنتی خود خلق کند. با این حال ایدهای که ارائه میدهد، صندلی واقعی و محسوس، عکس صندلی و تعریف مفهوم، برای هر کسی که با کارکرد در حوزه ایده ها آشنا باشد، به شدت پیش پا افتاده است.
هیچ معیار صوری قابل قبولی برای متمایز ساختن آثار موفق از ناموفق، ماهرانه از ناپخته، خوب از بد در آثار هنر مفهومی وجود ندارد و در نظر بسیاری از افراد، اصطلاح اختصاری"con art " (هنر گول زنک) که گاه به جای conceptual art به کار برده میشود، به نظر میرسد بیشتر مناسب و در خور آن باشد.