رواج غربگرايي، ابتذال فرهنگي، به حاشيه رفتن زبان "دري " و "پشتو " و از بين رفتن سنتها و هنجارهاي افغاني از جمله تبعات فرهنگي پايگاههاي نظامي دائمي آمريكا در افغانستان خواهند بود.
به گزارش فارس، افغانستان كشوري است اسلامي با تاريخ و فرهنگي كهن كه مردمان اين سرزمين سخت به فرهنگ و اعتقادات كشور خود پايبند هستند.
بسياري از آداب و رسوم اين سرزمين كه برگرفته از آموزههاي ديني است نسل به نسل و سينه به سينه به نسل امروزي رسيده است، نسلي كه اكنون درگيري جنگي خانمانسوز شده اند و هر روز شاهد قرباني شدن بستگان يا هموطنان خود هستند.
راهكار غرب براي پايان دادن به اين جنگ و بحران نه تنها به نتيجه اي نرسيده است، بكله تبعات زيادي را بر افغانها گذارده است كه تبعات فرهنگي از نمونههاي بارز و آشكار آن است.
مقايسه امروز كابل، پايتخت اين كشور، "هرات " شهر "خواجه عبدالله انصاري " يا "بلخ " زادگاه مولوي با ده سال پيش، نتايجي شگفتآور ميدهند.
شايد در گام نخست بازسازي صورت گرفته به چشم آيد، اما با كمي تعمق، تغيير فرهنگ اين مردم كه شايد براي خود آنان نامحسوس باشد، بسيار محسوس و قابل تأمل است.
به كار بردن فراوان لغات بيگانه در زبان "دري " يا "پشتو "، تغيير سنتها و پوشش ظاهري از جنبههاي قابل ملاحظه اين تغييرات هستند.
هرچند برخي از اين تغييرات پسنديده و نكو هستند اما بسياري از آنها متفاوت با آداب و فرهنگ افغانها هستند و ناخواسته دچار آن شده اند.
بخش از اين تغييرات فرهنگي ناشي از حضور 150 هزار نظامي خارجي با فرهنگي متفاوت از فرهنگ افغانها است.
هزاران جوان افغان در كنار اين نيروها مشغول به كار شده اند و دهها هزار ديگر به طور غيرمستقيم با آنان در ارتباط هستند، بنابراين خواه ناخواه تغييرات عمده اي در آنان رونما شده است.
انتظار بر اين بود كه پس از شكست طالبان و توانمند شدن نظاميان و دولتمردان افغان، نظاميان خارجي افغانستان را ترك كنند اما اكنون سخن ديگري مطرح است و آن تأسيس پايگاههاي دائمي آمريكا در خاك افغانستان است.
پايگاههايي كه گفته ميشود در چندين نقطه افغانستان و براي ساليان درازي تأسيس ميشوند.
استقرار دراز مدت نظاميان خارجي در مناطق مختلف افغانستان، نگرانيهايي را برانگيخته كه از جمله آنها، تبعات فرهنگي حضور درازمدت نظاميان آمريكايي در افغانستان است.
"رهنورد زرياب " كارشناس مسائل فرهنگي افغانستان، حضور دائمي نيروهاي خارجي در افغانستان را سرآغاز نابودي فرهنگ، سنت، زبان و رسومات مذهبي افغانها دانست.
وي اظهار داشت: در صورتي كه حضور دراز مدت نيروهاي خارجي بويژه آمريكاييها در افغانستان تثبيت شود، تا ده سال ديگر شيوه زندگي مردم افغانستان بكلي دگرگون خواهد شد.
اين صاحب نظر افغان با اشاره به اين كه نگراني عمده ابتذال فرهنگي در افغانستان است نه تهاجم فرهنگي، گفت: فرهنگي كه باعث رشد غرب در عرصههاي اقتصادي، فرهنگي و علمي شده، وارد افغانستان نخواهد شد، بلكه مبتذلترين فرهنگي كه حتي كشورهاي غربي نيز در پي نابودي آن هستند، نسل جديد افغانستان را هدف قرار خواهد داد.
نويسنده افغان افزود: در حال حاضر شيوه زندگي نسل جديد اين كشور تحت تأثير آداب و رسوم نيروهاي غربي قرار گرفته و به عنوان مثال زبان انگليسي به عنوان زبان اول افغانستان در ادارات دولتي و موسسات خارجي رواج يافته است.
زرياب خاطر نشان كرد: در هر كوچه و پس كوچه افغانستان كلاسهاي آموزشي زبان انگليسي براه افتاده اند كه مملو از دانش آموز هستند و شايد در كل افغانستان بيش از هزاران كلاس آموزش زبان انگليسي وجود داشته باشد كه به طور جدي قابل تأمل است.
زرياب كه نزديك به نيم قرن فعاليت ادبي كرده است، افزود: در حال حاضر افغانها در هيچ مؤسسه اي استخدام نميشوند مرگ اين كه زبان انگليسي را بخوبي صحبت كنند، تابلوها به زبان انگليسي نوشته ميشوند و زماني كه در شهرهاي افغانستان گشت و گذار ميكنيم به نظر ميرسد كه در يك كشور خارجي و انگليسي زبان هستيم.
رماننويس برجسته افغان با انتقاد از دولت افغانستان در رواج فرهنگ غربي گفت: دولتمردان افغانستان به جاي واژههاي دري، واژههاي انگليسي بكار ميبرند و حتي شنيده ميشود كه آنان در نشستهاي خود به زبان انگليسي صحبت ميكنند.
اين كارشناس افغان اظهار داشت: تغييري كه در افغانستان احساس ميشود ترويج يك زبان شكسته و نادرست انگليسي در ميان مردم بويژه جوانان است نه زبان درست و اصيل انگليسي.
وي افزود: با حضور دائمي نيروهاي آمريكايي در افغانستان، بخشي از فرهنگ مبتذل آمريكايي گسترش خواهد يافت كه امروز نتايج آن فرهنگ در ديگر كشورها، مبتلا شدن هزاران انسان به بيماري "ايدز " است.
زرياب تصريح كرد كه در آمريكا دانشمندان، نويسندگان، زبانشناسان، روانشناسان و فرهنگيان بزرگي وجود دارد، اما اين نوع فرهنگها در افغانستان رواج نخواهد يافت بلكه فقط فرهنگ مبتذل رواج خواهد يافت.
نويسنده افغان خاطر نشان كرد: در حال حاضر كه پايگاههاي نظامي آمريكا ايجاد نشده است، سنتها و هنجارهاي افغاني از اين كشور رخت بربسته است و جوانان لباسهاي آمريكايي به تن ميكنند.
زرياب معتقد است كه آمريكاييها در هر كجاي جهان كه پايگاه نظامي تأسيس كرده اند، ديگر از آن كشور خارج نشده اند.
وي كشورهاي ژاپن، فيليپين، عربستان سعودي و آلمان را به عنوان نمونه ياد كرد و گفت: آمريكا در اين كشورها پايگاه دائمي ايجاد كرده است اما با وجود امنيت حاكم بر اين كشورها، هرگز حاضر نيست از آنها خارج شود.
زرياب افزود: نخست وزير ژاپن در برنامههاي انتخاتابي خود به مردم اين كشور وعده داده بود كه در صورت پيروزي در انتخابات، پايگاههاي آمريكا را از خاك ژاپن جمع خواهد كرد، اما پس از پيروزي در انتخابات، نتوانست آمريكاييها را از ژاپن اخراج كند و به همين دليل استعفا داد.
نگراني كارشناسان فرهنگي افغان در كنار كارشناسان سياسي و امنيتي اين كشور از عواقب اين پايگاهها، با گذشت زمان رو به افزايش است و عدم توجه به اين نگرانيها، ممكن است عواقب ناگواري را در پي داشته باشد.
سابقه تاريخي افغانستان نشان ميدهد، در صورتي كه دين، مذهب، فرهنگ و رسومات اين كشور با هجوم بيگانگان در معرض خطر قرار گيرد، با آن مقابله خواهند كرد كه قيام افغانها در مقابل تهاجم انگليسيها و ارتش سرخ نمونه بارزي از بيگانه ستيزي افغانها است و دولتمردان افغان پيش از امضاي هر گونه قراردادي به نگراني جامعه مدني و كارشناسان اين كشور توجه كنند.