جام جم آنلاين: از سال 1336 تاكنون كه واليبال از برادر توپياش «بسكتبال» جدا شده و صاحب فدراسيون مستقلي شده است تاكنون 16 نفر بر صندلي رياست اين تشكيلات نشستهاند،
از اين جمع فقط مرحوم محمود عدل، جابر خلفزاده، غلامرضا جباري و حسين عليرضايي تهراني واليبالي بودند و شادروان كاظم رهبري كه از داوران زبده اين رشته بود نيز از استادان ورزش به شمار ميرفت، اما هيچ يك از واليبالمردان بيش از 3 سال دوام نياوردند و حتي غلامرضا جباري كه 2 دوره به رياست فدراسيون نايل آمده بود نيز فرصت كافي براي برنامهريزي دامنهدار به دست نياورد و عجيب اين كه محمود عدل كه در 2 رشته واليبال و بسكتبال كاپيتان تيم ملي بود نيز در سال 58 دولتي مستعجل داشت، اما طولانيترين رياست و صدارت در اختيار محمدرضا يزداني خرم بود كه از سال 68 به مدت 17 سال سكان اين ورزش را در دست گرفت.
در نگاهي گذرا به شخصيتهايي كه مامور اداره و هدايت فدراسيون واليبال شده بودند، از امير اميني گرفته تا محمدرضا داورزني هر يك آثار ارزندهاي از خود بر جاي گذاشته و منشاء تاثيرات فراواني شدهاند. محمدرضا يزدانيخرم اقدامات ارزندهاي براي اعتلاي واليبال انجام داد و محمدرضا داورزني نيز دوراني افتخارآميز را رقم زد و حالا بايد ديد كه در انتخابات اخير، نوبت به چه كسي ميرسد. آيا داورزني دوباره انتخاب ميشود؟ آيا مهندس ناصر ميرفخرايي كه از مردان بزرگ واليبال است، مورد حمايت قرار ميگيرد؟ آيا اميرحسين منظمي، مليپوش لرستاني با عليرضا سليمي دكتري ورزش و بدنسازي از آلمان فرجهاي پيدا ميكند يا اين كه سازمان تربيت بدني نام چهرههاي ديگر را در آستين خود دارد و به عنوان برگ برنده رو ميكند؟
هر اتفاقي امكانپذير است و ما بدون اين كه بخواهيم درباره كانديداهاي رياست فدراسيون اظهارنظر كنيم، بد نديديم مهمترين رويداد پيش روي واليبال ايران را از نظر كارشناسان و دستاندركاران مورد پيشداوري و ارزيابي قرار دهيم.
بيتوجهي به جامعه واليبال
محمود چايچي، بازيكن پيشين تيم ملي واليبال كه دوره 6 ماهه مربيگري را در ژاپن گذرانده است، به طعنه ميگويد: شايد جاي آن باشد كه به عوض بحث در مورد استخدام مربي خارجي درخواست كنم كه مدير ورزشي از خارج وارد كنند، چون طي 3 دهه اخير اجازه ندادهاند از جامعه واليبال كسي رشد كند و ما براي تصدي رياست فدراسيون واليبال روي وي انگشت بگذاريم. لاجرم فكر ميكنم كه باز هم يك فرد سياسي انتخاب خواهد شد، بنابراين تنها انتظار من اين است كه لااقل اعضاي فدراسيون، واليبالي باشند نه اين كه از آبدارچي گرفته تا سرپرست تيم ملي غريبه باشند، چند روز پيش در جايي خوانده بودم كه براي مديرعاملي يا هيات مديره فلان باشگاه ورزشي گمانهزنيهايي با 9 ـ 8 نفر از نمايندگان مجلس آغاز شده است، واقعا پس جاي امثال حجازي، پروين، عابدزاده و... در ورزش ما كجاست. چرا كاري ميكنيم كه همه خانهنشين شوند.
سراغ يكي از فعالترين روساي هياتهاي استانها رفتيم؛ مردي كه به واليبال هرمزگان جان داد و اينك مدعي است كه بايد اداره كميته واليبال ساحلي كشور و حتي آسيا را به بندرعباس بدهند.
«واليبال بعد از فوتبال، دومين رشته پرطرفدار ورزشي است و از اين كه روزنامه جامجم بدرستي به مهمترين موضوع اين ورزش يعني انتخاب رئيس فدراسيون اهتمام ورزيده است، جاي قدرداني دارد. داورزني محاسن زيادي داشت و در چند محور اساسي كارهايي انجام داد كه توسعه واليبال در سطح استانهايي چون هرمزگان از آن جمله است، اما با وجود اين، نتوانست رضايتمندي عمومي را برانگيزد. ضعف عمده فدراسيون كنوني در بخش واليبال ساحلي است كه حتي نتوانسته عناوين سالهاي پيش را در سطح آسيا تكرار كند و هيچ دوره تخصصي را هم براي ساحليبازان و مربيان ايراني برگزار نكرده است. از سوي ديگر، جاي نمايندگان استانها در هياترئيسه فدراسيون واليبال خالي است و من به عنوان رئيس هيات يك استان هيچ اقدامي از تصميمگيريها ندارم و عدهاي در فضايي بسته مينشينند بدون اين كه بدانند نيازها، خواستهها و ايدههاي استانهاي كشور چيست.» الهامي ميافزايد: احداث خانه واليبال در هر استان ضروري است، همسانسازي كشف و پرورش استعدادها از ديگر الزامات واليبالهاست. از نگاه من هم كانديداهاي فدراسيون قابل احترام هستند، اما آقاي داورزني نيز به راه يزدانيخرم رفت. بنابراين فكر ميكنم فردي بايد انتخاب شود كه حوزههاي مديريتي را تجربه كرده باشد و تنها سابقه بازيگري نبايد ملاك قرار گيرد.
به واليبال استانها بايد توجه شود
حسن منصوري، مربي بينالمللي و رئيس كميته مربيان استان مازندران نيز از منظري ديگر به قضيه انتخابات فدراسيون ميپردازد، «نميخواهم وارد جزئيات شوم، اما مسائلي در فدراسيون واليبال ميگذرد كه شايد رئيس فدراسيون از آن بيخبر است، به طور مثال در استان مازندران با وجود چندين مربي بينالمللي مثل حسن كوچكزاده، بهروز عطايي، محمد شعبانپور، فياضنيا و... كميته آموزش فدراسيون افرادي از تهران را مامور برگزاري كلاسهاي درجه 3 و 2 مربيگري در استانها ميكند، آيا مسوول كميته آموزش، ما را قبول ندارد يا اين كه سياست فدراسيون بيتوجهي به شهرستانهاست؟
در زمان رياست آقاي يزدانيخرم، من و آقاي كوچكزاده مدرسان كلاسهاي مربيگري بوديم، اما امروز كار به جايي ميرسد كه بر اثر بيتوجهي به مربيان داخلي، افراد غريبه از رشتههاي ديگر سرپرست تيم ملي ميشوند كه چوب اين قضيه را در بازيهاي آسيايي گوانگجو خورديم. سرپرست تيمملي اگر واليبالي باشد، از نظر فني هم ميتواند به مربيان كمك كند. ولي به نظر ميرسد از ديد مسوولان فدراسيون واليبال با وجود 500 مربي بينالمللي، دچار قحطالرجالي شده است. چرا به پيشكسوتان كم توجهي ميشود، براي فدراسيون واقعا متاسفيم كه چند سال را بدون داشتن كميته مربيان گذرانده است، اميدوارم رئيس جديد فدراسيون، افق ديد خود را بازتر كند و اينقدر به عدهاي خاص وابسته نشود. از آقاي درخشنده به عنوان دبير فدراسيون و حسين حسيني كه كار كميته مربيان را اداره ميكنند، بشدت گلهمند هستم، آنها در زمان انتخاب گائيچ و آمدن حسين معدني سكوت كردند، گائيچ 2 سال با واليبال ايران كلنجار رفت و ميليونها دلار گرفت، همه را كنار گذاشت و در هيچ مسابقه برون مرزي نتيجه نگرفت، اما باز عدهاي سنگ وي را به سينه ميزنند. يا «ست كوويچ» كه اين همه فينالها و بازيهاي حساس را باخته و نسبت به همه بيادبي كرده است، اما باز عزيز و گرامي شمرده ميشود. به راستي چرا اين عزت را براي ما مربيان ايراني قائل نيستند؟»
جهاني شدن واليبال و فوت كوزهگري
عليرضا معمري، مربي و آناليزور ورزيده واليبال كه سالها از منتقدان محمدرضا داورزني بود، اين بار كمي ملايمتر و البته منطقيتر از قضايا ميگويد و اين كه به عنوان يك عضو واليبال چه توقعي از رئيس جديد دارد.
معمري: در 20 سال اخير تيمهاي ايراني از مرز آسيا گذشتند و جهاني شدهاند و حالا به قول معروف فقط به فوت كوزهگري نياز داريم تا بين جهانيان حرفي براي گفتن داشته باشيم
«بسياري از مشكلات را آقاي يزدانيخرم از سر راه واليبال ما برداشت و در 20 سال اخير بر اثر كارهايي كه انجام شد، تيمهاي ايراني از مرز آسيا گذشتند و جهاني شدهاند و حالا به قول معروف فقط به فوت كوزهگري نياز داريم تا بين جهانيان حرفي براي گفتن داشته باشيم، از رئيس جديد تمنا دارم كه از تجربه آدمهايي كه زندگي خود را در اين ورزش گذاشتهاند، استفاده كنند، علم و تجربه به آساني به دست نميآيد. براي به دست آوردن آنها خرج شده و نبايد نسبت به اين تجارب بيتفاوت بود. عاشقان واليبال كم نيستند و نبايد از مشورت با آنان گريزان بود. شرط موفقيت، كار گروهي و همفكري است.» معمري بار ديگر تاكيد ميكند كه فدراسيون نبايد مختص عدهاي خاص باشد «بخش عظيمي از آدمهاي خبره در فدراسيون واليبال فراموش شدهاند، كارهاي پايهاي بويژه ميني واليبال كنار گذاشته شد و خلأ زيادي بين تيمهاي ملي ما وجود دارد، پشتوانهسازي بندرت انجام ميشود و باشگاهها دستاندركار سازندگي نيستند.»
معمري با جو به وجود آمده در مورد مربي خارجي موافق نيست «واليبال به مربي خارجي نياز ندارد، مربيان ايراني ثابت كردهاند كه از عهده هدايت تيم ملي برميآيند. فقط مربي تيم ملي نبايد بيش از يك تيم داشته باشد. وقتي سرمربي تيم ملي باشگاهي باشد، بناچار شبهات و اختلافاتي به وجود ميآيد، واليبال ما آدم فني زياد دارد، اما اگر واقعا ميخواهند مربي خارجي بياورند، بايد تمام وقت باشد و توانايي سازگاري با فرهنگ ايراني را داشته باشد، «پارك كيوون» در ايران خيلي موفق بود، چون فرهنگ كره با فرهنگ ما داراي قرابتهايي بود، آثاري كه پارك كيوون از خود بر جاي گذاشت، در واليبال ايران كمنظير بود.
«ويچ»ها ديگر به درد ما نميخورند. در همين تيمهاي نوجوانان و جوانان كار را مربيان ايراني مثل محمد وكيلي انجام دادند، اما شهرتش را ستكوويچ برد، من بشدت از دادن 2 تيم به يك مربي آن هم «ست كوويچ» مخالف هستم، مگر اين كه 80 درصد بازيكنان دو تيم نوجوانان و جوانان مشترك باشند.»
پيمان اكبري، كاپيتان سابق تيم ملي، مردي كه در نخستين سال مربيگرياش با تيم پيكان به بزرگترين افتخار ممكنه در سطح جهاني دست يافت، ميگويد: آقاي داورزني سيستم خوبي را در واليبال ما برنامهريزي كرده است، اما هر كس ديگري غير از وي، رئيس فدراسيون شود، بايد از صفر شروع كند. در صورتي كه ضرورت ايجاب ميكند كه روند كنوني در واليبال ايران ادامه پيدا كند، من به عنوان بازيكني كه از يك شهرستان دورافتاده به تيم ملي راه پيدا كردهام، انتظار دارم كه در دوران جديد به استانهاي واليبالخيز، امكانات بيشتري تعلق بگيرد، استانهايي چون كرمانشاه، آذربايجان غربي، گلستان، مازندران و لرستان ارزش توجهات بيشتري را دارند. همچنين انتظار دارم رئيس جديد فدراسيون از مشورت با كارشناسان دلسوز غافل نماند و مربيان ايراني هم دست به دست هم بدهند تا ضعفهاي موجود برطرف شود. چراكه راهي را كه آغاز كردهايم، بايد تا حد رسيدن به سرمنزل مقصود با وحدت و همدلي ادامه يابد.
مسعود آرمات، مربي جوان بينالمللي نيز اعتقاد دارد كه «فدراسيون واليبال براي مربيگري تيمهاي ملي بايد از مربياني كه در ليگ برتر تيمداري ميكنند، استفاده كند؛ چون مربياني كه بدون مقدمه وارد جرگه مربيان ملي ميشوند، فاقد تجربه كافي هستند.»
ضرورت تعامل با باشگاهها
اما مديران باشگاهها به عنوان يكي از بازوان تنومند فدراسيونها چه انتظاري دارند. بهمن سليماني، مديرعامل كاله مازندران نگاهي بنياديتر به قضيه دارد؛ «فدراسيون واليبال بايد حداقل 2 درصد از 6 درصدي را كه از درآمد بازيكنان و مربيان ميگيرد، به باشگاههايي كه داراي آكادمي و مدرسه واليبال هستند، اختصاص دهد، براي انجام كارهاي اصولي و پايهاي آييننامه و ضوابط تعيين كنند، بهترين مربيان خارجي را مامور پرورش بازيكنان نونهال و نوجوان كنند و در تيمهاي ملي جوانان و بزرگسالان از مربيان ايراني استفاده شود.
تشكيل اتحاديه باشگاهها يكي ديگر از پيشنهادهاي صريح سليماني است. «باشگاهها بايد بتوانند در راهاندازي ليگ برتر و تفكيك سهميهها و شرح وظايف اظهارنظر كنند، ورود بازيكنان خارجي را از دست دلالها خارج ساخته و براساس هماهنگي با فدراسيون و از طريق آژانسهاي معتبر اين امر صورت گيرد.»
مهندس محمود شيعي، مديرعامل باشگاه فرهنگي ـ ورزشي پيكان هم حرف سليماني را تاييد ميكند: «وقتي كارهايي را كه كاله در آمل انجام داد، ديدم، از وجود اين همه شور و اشتياق ذوقزده شدم. فدراسيون بايد براي باشگاههاي سازنده، انگيزه ايجاد كند و دنبال راهكارهايي براي تقويت بنيه اقتصادي آنان باشد.
متاسفانه الان تعامل زيادي با فدراسيون وجود ندارد و همه چيز در حد يك شرح وظيفه خلاصه شده است. هيچ كس از فدراسيون سراغ باشگاهها نميرود تا ببيند كه واقعا چه ميگذرد. شيعي اضافه ميكند كه استعداديابي در مناطق روي هوا معلق مانده است و فدراسيون جديد بايد در اين زمينه طرح و برنامه داشته باشد و باشگاهها را براي همكاري افزونتر در اين زمينه راغب سازد.»
خب! در روزهايي كه همه اصل را رها كردهاند و به فرع پرداختهاند، اميدواريم فدراسيون واليبال در دوران جديد به خواستههاي جامعه توپ و تور توجه لازم را نشان دهد و بداند كه براي چه منظوري انتخاب شده است.
جمشيد حميدي / جامجم