بُسْتانْآباد، شهرستان و شهر مركز آن واقع در استان آذربايجان شرقى.
شهرستان بستانآباد از شمال به تبريز و هريس، از شرق به سراب، از غرب به آذرشهر و اسكو، و از جنوب به هشترود، ميانه و مراغه محدود مىگردد. قرار گرفتن اين شهرستان در مسير جادة ترانزيتى تبريز - تهران و تبريز - اردبيل از لحاظ اقتصادي حائز اهميت است.
اين شهرستان براساس تقسيمات كشوري سال 376ش از دو بخش مركزي و تيكمهداش تشكيل شده است. بخش مركزي به مركزيت شهر بستانآباد، شامل دهستانِ اوجان غربى، شبلى، مهرانرود جنوبى، مهرانرود مركزي و قوريگل، و داراي 6 آبادي است. بخش تيكمهداش به مركزيت روستاي تيكمهداش، شامل دهستانِ سهندآباد، اوجان شرقى، عباس شرقى و عباس غربى، و داراي 9 آبادي است سازمان...،. در شهرستان بستانآباد، اوجان از اهميت تاريخى برخوردار است. مساحت اين شهرستان /50 ،كم، و در كل داراي 85 آبادي است سرشماري...،پانزده.
هواي منطقه در زمستان سرد، و در تابستان معتدل و ملايم است. رودهاي شرقى، اوجان و بارنج قسمتهايى از آن را مشروب مىكنند دايرةالمعارففارسى .كوه سهند به ارتفاع 00 ،متر با قلههاي متال، اروانه و بزداغ در جنوب اين شهرستان واقع است. همچنين رشته كوه عون بن على با قلة تك آلتى به ارتفاع 52 ،متر در اين شهرستان قرار دارد. مقدار باران ساليانه به 20 ميلىمتر مىرسد. رود اوجان از كوهستانهاي سهند شمالى سرچشمه مىگيرد و پس از دريافت شعبات چندي از وسط بستانآباد مىگذرد خاماچى، 15.
اينناحيه چشمههاي آبگرممعدنى دارد كهاز جاذبههايجهانگردي آن محسوب مىشود و در بين آنها چشمة مرجان سو، شايان توجه است مشكور، 4. محصولات عمدة آن غلات، سيبزمينى، ميوه، صيفى، سبزي و لبنيات به خصوص پنير مرغوب است جغرافيا...،90. براساس آمارگيري سال 375ش، جمعيت اين شهرستان 02 ،08نفر، شامل 78 ،3نفر شهري و 24 ،4نفر روستايى بوده است سرشماري،شانزده. اشتغال روستاييان كشاورزي، دامداري و قالىبافى است جغرافيا،همانجا. به علت وجود معادن گچ و آهك در كوههاي اين ناحيه كارخانههاي مجهز گچ آذربايجان در كنار جادة تبريز - بستانآباد تأسيس شده است همانجا؛ خاماچى، 39. معادن فسفات نيز در منطقه وجود دارد مشكور، 9.
شهر بستانآباد در 6 و 0 و 0 طولشرقى، و 7 و 0 و 5 عرضشمالى، در 0 كيلومتري جنوبشرقى تبريز واقع است. ارتفاع آن از سطح دريا 79 ،متر است. دماي هوا در تابستان به 0 تا 5 و در زمستان به 7- تا 8- سانتىگراد مىرسد. شهر از قسمت بستانآباد عليا و وسطى و اسكى كند ده كهنه تشكيل مىشود و جمعيت شهر بر طبق آمار سال 375ش، 78 ،3نفر بوده است كه همه شيعه مذهبند و به زبان تركى تكلم مىكنند دائرةالمعارفتشيع .
سابقة تاريخى: بستانآباد تقريباً در محل شهر قديم اوجان بنا شده است. از نام بستانآباد در منابع كهن نشانى نيست و تنها از شهر اوجان به عنوان شهر و سرزمينى تاريخى ياد شده است.
اوجان بهسبب بروزحوادث و جنگها، بارها ويرانگرديد و رفتهرفته اهميت خود را از دست داد. اصطخري اوجان را به صورت اُجَن نوشته، و نام آن را در رديف شهرهاي ميانه، خونه، داخرّقان دهخوارقان، خوي، سلماس، مرند، تبريز و ديگر شهرها آورده است ص 81- 82. ياقوت اين نام را به صورت اُجان ذكر كرده است /31. ابوالفدا آن را شهر كوچكِ پرخير و نعمت، داراي چشمههاي آب، بازارها و رستاق نوشته است ص 98، 99. چنين به نظر مىرسد كه اوجان در سدة ق/4م شهريآباد بوده است. حمدالله مستوفى كه تا اواخر سدة ق مىزيسته، از اوجان به عنوان شهر ياد كرده است ص 83. اين شهر در حملة لشكر تاتار و مغول ويران گرديد نسوي، 9، ولى احيا و تجديد آبادانى شهر به فرمان غازان خان حك 94 - 03ق/295-304م از ايلخانان مغول صورت پذيرفت و وي آن را «شهر اسلام» ناميد
در 94ق بايدوخان، يكى از ايلخانان مغول در اوجان به فرمان غازان خان كشته شد اقبال، /57- 58. غازان خان بارويى بر شهر اوجان كشيد كه گِرد آن هزار قدم بود مجدي، 79. عوايد اين. شهر و روستاهاي اطراف آن به نهادهاي عمرانى غازان خان تعلق داشت بارتولد، همانجا. عوايد ديوانى اوجان در سدة ق/4م، 0 هزار دينار بود بيانى، 90. غازان خان در اوجان سمت وزارت و صاحب ديوانى را به خواجه سعدالدين محمد مستوفى ساوجى داد و نيابت وزارت را برعهدة رشيدالدين فضلالله همدانى گذارد و اين دو با هم سرزمينهاي دولت غازان خان را اداره مىكردند اقبال، /66. در ذيحجة 99 از سوي غازان خان، قوريلتايى در اوجان تشكيل شد همو، /74. اندكى پيش از آن در 98ق/299م غازان خان تمام شهر اوجان را كه ويران شده بود، از نو بنا كرد همو، /07. اولجايتو سلطان محمد خدابنده سل 03-16ق/304-316م در ذيحجة 03 پس از مرگ غازانخان به اوجان آمد و در 5 همان ماه بر تخت سلطنت ايلخانى نشست همو، /07- 08؛ حافظ ابرو، 6. محل تولد ابوسعيد فرزند اولجايتو و فرمانرواي ايلخانى بنا به نوشتة مورخان در اوجان بوده است ابوالقاسم، 4. تاجالدين على شاه وزير ابوسعيد ايلخانى در 23ق/323م در اوجان درگذشت. جسد وي را از آنجا به تبريز بردند و در آرامگاهى كه بنا كرده بود، به خاك سپردند مشكور، 99-00. در 36ق/336م موسى، نوادة بايدوخان كه آخرين فرمانرواي دودمان ايلخانى بود، در شهر اوجان بر تخت نشست شرفالدين، گ 64آ؛ اقبال، /52.
چنين آمده است كه آرپاخان از فرمانروايان ايلخانان مغول، در اوجان به دست عساكر اميرعلى شاه، در 36ق/336م كشته شد اعتمادالسلطنه، /31. سلطان اويس جلاير سل 57-77ق/ 356- 375م در 62ق/361م به قراباغ رفت، ولى به سبب بروز وبا، آن سرزمين را ترك گفت و به اوجان آمد عبدالرزاق، 33. در 77ق/375م شاه شجاع سل 59-86ق/358-384م به تبريز لشكر كشيد و مدتى از پاييز همان سال را در اوجان گذرانيد مشكور، 96 -97. بنابر نوشتة بارتولد، اوجان يكى از خنكترين نقاط ييلاقى ايران محسوب مىشد و در سدة ق/4م جوامع مسيحى در اين شهر سكنى داشتند همانجا. مرگ قرايوسف فرمانرواي قراقويونلو به سال 23ق/420م در اوجان روي داد اعتمادالسلطنه، /39؛ قس: روملو، 15.
در قرن 1ق/7م تبريز دروازه داشت كه يكى از آنها دروازة اوجان بود بهرامى، 7. در دوران سلطنت فتحعلى شاه قاجار، ازسوي عباس ميرزا نايبالسلطنه در اوجان كاخى بنا گرديد اعتضادالسلطنه، 92؛ چنانكه نوشتهاند، اين كاخ اقامتگاه ييلاقى عباس ميرزا بود كوتزبوئه، 82. كوتزبوئه قصر اوجان و سبك معماري و تابلوهاي نقاشى آن را به شرح آورده است. به نوشتة وي، بهترين نقطة اوجان، برج مربع وسيعى است كه مشرف به تمام عمارت است ص 96. با مرگ محمدشاه قاجار در 264ق/848م ناصرالدين شاه هنگام عزيمت از تبريز به تهران، در همان سال ميرزا تقىخان اميركبير را كه همراه او بود، در اوجان به مقام اميرنظامى منصوب كرد بامداد، /11 و اوجان را «سعادت آباد» ناميد خورموجى، 3