هر شركت خودروسازي براي اينكه هر از گاهي در دنياي خودروسازي مدرن خبرساز شود محصولي با مشخصات خاص و متفاوت ارائه ميكند. محصول مفهومي اخير شركت رنو يعني CAPTUR از دسته اين خودروهاست. نگاهي به ظاهر اين خودرو نشان ميدهد كه مهندسان رنو تلاش كردهاند تا از تايرها گرفته تا بخشهاي مختلف داخل خودرو دست به يك ابتكار عمل هيجانانگيز بزنند. رنو مخصوصا اين خودروي اسپرت را در آستانه برگزاري نمايشگاه خودروي ژنو ارائه كرد تا به تمامي رقباي سرسخت خود از جمله فورد، بيام و، نيسان و مزدا نشان دهد كه همواره محصولي متفاوت در دست دارد. البته رنو پيش از اين نيز چنين محصولاتي ارائه كرده بود كه از آن جمله ميتوان به DeZir اشاره كرد. اين خودرو در نمايشگاه خودروي پاريس سال 2010 رونمايي شد كه تحسين كارشناسان را به همراه داشت. اكنون و با گذشت چند ماه از آن رويداد، رنو، CAPTURرا به عنوان ادامه همان استراتژي قبلي معرفي كرده است. اين خودرو در رده خودروهاي اسپرت قرار ميگيرد و به ادعاي طراحان اين شركت فرانسوي، بيننده با مشاهده آن حس هيجان و حركت را تجربه ميكند. رنو در توصيفي كه شايد كمي هم اغراق در آن ديده ميشود درباره CAPTUR و از زبان لارنس وان دن آكر ـ مرد شماره يك طراحي در رنو ـ اعلام كرده است: CAPTUR براي دو نفر كه هدفي جز گشتن به دور دنيا و كشف ناشناختههاي آن ندارند بهترين گزينه است.
اين خودرو مجهز به موتور دوقلوي dCi 160 توربو است كه توان كلي حدود 160 اسب بخار به خودرو ميدهد. البته ظاهر خودرو گوياي آن است كه حداكثر سرعت در آن بايد رقم بالايي باشد، اما واقعيت اين است كه CAPTUR از حداكثر سرعتي حدود 210 كيلومتر بر ساعت برخوردار است كه تاحدودي نااميد كننده است با اين حال توليد آلايندههاي كربني در آن چندان بالا نيست و با توليد 99 گرم دي اكسيد كربن به ازاي طي هر يك كيلومتر مسافت ميتوان آن را در زمره خودروهايي با ركوردي قابل قبول در اين زمينه توصيف كرد. البته نبايد از وزن كم خودرو يعني 1300 كيلوگرم كه در مقايسه با هيبت آن رقم كمي است بيتفاوت گذشت. به نظر ميرسد رنو در اين زمينه دست به كار بزرگي زده و توانسته با تكيه بر تازهترين پيشرفتهاي صورت گرفته در علم موادشناسي بدنهاي سبك براي اين خودرو ارائه كند.
CAPTUR گرچه يك خودروي اسپرت به شمار ميآيد، اما شتاب اوليه آن رقم چندان اميدواركنندهاي نيست. اين خودرو صفر تا 100 كيلومتر بر ساعت را در 8 ثانيه طي ميكند و پس از گذشت 29 ثانيه از حالت سكون به خط 1000 متري ميرسد. در اين خودرو، رنگ نارنجي حرف اول و آخر را ميزند. بهطوريكه طراحان رنو تلاش كردهاند تا با استفاده از تن خاصي از اين رنگ و البته پس از بررسي مدلسازيهاي متعدد رايانهاي مفهوم خاصي از طراحي و تلفيق آن را با رنگ ارائه كنند. استفاده از خطوط نارنجي در بخش داخلي اين خودرو و قسمت پشت صندلي راننده و سرنشين مجاور آن به ايجاد فضايي خاص و تا حدودي وهمانگيز در درون خودرو كمك كرده است. اين فضايي مناسب براي دو ماجراجوست تا با استفاده از CAPTUR دنيا را زير پا بگذارند. البته ميتوان گفت اين هدف اصلي طراحان رنو در پروژه CAPTUR بوده است. از آنجاكه اين خودرو براي استفاده از جادههاي كوهستاني و عبور از انواع معابر، به خصوص جادههاي پردستانداز طراحي شده است – كه بهكارگيري سبك خاصي از تايرها در اين خودرو نشاني روشن از اين نگرش به شمار ميآيد – طراحان رنو دست به ابتكار عمل جالب توجه ديگري نيز زدهاند و دو كلاه ايمني مخصوص به همراه دستكش و ساير تجهيزاتي از اين دست طراحي كردهاند كه در تمامي آنها تلفيق هنرمندانه پيچيدگي ساختاري و استفاده از رنگ نارنجي به عنوان يك نماد ديده ميشود.
رنو براي نخستين بار در خودروي DeZir لوگوي متفاوتي از خود ارائه كرد. البته اين لوگو همان طرح قبلي بود با اين تفاوت كه در ابعادي به مراتب بزرگتر بر پيشاني خودرو نصب شده بود. اكنون اين ابتكار عمل در CAPTUR نيز به كار گرفته شده است، اما دنباله هنرنمايي طراحان رنو در عمق اين خودرو بيشتر به چشم ميآيد جايي كه از فناوري فيبر كربني براي ساخت چارچوب كلي خودرو استفاده شده است. اين ماده در عين حال كه بسيار سبك است ـ تنها 1300 كيلوگرم ـ اما استحكام خيرهكنندهاي دارد.
طراحي اين خودرو به گونهاي است كه عملا نميتوان مرز مشخصي ميان حالت كوپه يا حالت سقف جمع شدن آن ترسيم كرد كه اين خود بيشتر به دليل نوع طراحي متفاوتي است كه در ساختار آن ديده ميشود. جداي از آنكه ميتوان از CAPTUR در جادههاي كوهستاني استفاده كرد، رانندگي با آن در شهر و در حالي كه سقف آن جمع شده است نيز جذابيتهاي خاص خود را دارد. درهاي خودرو به سبك بالهاي پروانه باز و بسته ميشود و تايرهاي خودرو بزرگ هستند و اين ويژگي مهمي است كه بيننده در نگاه اول به شدت محصور آن ميشود. تايرها 22 اينچي هستند و با تلفيق رنگهاي سياه و سفيد در آن به شكلي واضح هيجان را به بيننده و حتي رانندهاي كه نيم متر بالاتر از آن روي صندليهاي چرمي نشسته است، منتقل ميكنند.
آنچه كه در خصوص اين خودرو به روشني مشهود است تلاشي است كه براي متفاوت بودن آن صورت گرفته است. در حقيقت اين تلاش بيشتر در خصوص مشخصههاي ظاهري اين خودرو ديده ميشود تا پيچيدگيهاي فني آن. از اين رو CAPTUR نه از بعد فني و سيستمهاي حركتي بلكه از حيث ساختار، طراحي و نوع تركيببندي رنگهاي به كار گرفته شده با بسياري از خودروهاي اسپرت روز جهان و البته با تمامي خودروهايي كه تاكنون از شركت رنو خارج شدهاند متفاوت به نظر ميرسد. كارشناسان خودرو در روزهاي اخير واكنشهاي متفاوتي نسبت به اين خودروي جديد از خود نشان دادهاند. آنها تلفيق طراحي گرافيكي و رنگها را موفقيتي بزرگ براي رنو عنوان كردهاند، اما برخي آمار و ارقام نسبتا نااميدكننده در خصوص ابعاد فني و موتوري آن را نقصي آشكار بر محصول اخير اين برند خودروساز عنوان ميكنند.
CAPTUR در يک نگاه
استفاده از خطوط نارنجي در بخش داخلي اين خودرو به ايجاد فضايي خاص و تا حدودي وهمانگيز در درون خودرو كمك كرده است.
درهاي خودرو به سبك بالهاي پروانه باز و بسته ميشود و تايرهاي خودرو بزرگ هستند. اينها ويژگي مهمي است كه بيننده در نگاه اول به شدت محصور آن ميشود.
مهدي پيرگزي / جام جم