دکتر نوید ابوالاحرار*: درد، تجربه حسی و عاطفی ناخوشایندی است که هنگام رویارویی بدن با عوامل آسیب (مکانیکی، حرارتی، شیمیایی) بافتی ایجاد میشود و هشداری است برای فرد تا جسم خود را از آسیب پیش روی محافظت کند.
درد مهمترین و بیشترین عاملی است که موجب مراجعه بیمار به پزشک میشود. ابتدا درد بهعنوان مجازات بشر برای پاک شدن گناهان تصور میشد ولی با پیشرفت علم، نظریههای گوناگونی در مورد ایجاد و انتقال درد ارائه شد که در ادامه از نظرتان میگذرد.
در جدیدترین نظریهها چنین بیان شده که ابعاد گوناگون زیر بر درک و ابراز درد توسط فرد تأثیر دارند:
• حسی - توصیفی؛ شامل گیرندههایی درد و دستگاه عصبی است که توانایی درک حسی و توصیف نوع درد را به انسان میدهد.
• خلقی - روانی که اثرات وضعیت روانی و خلق و خوی فرد را بر درک و ابراز نوع و شدت درد بررسی میکند (بهعنوان مثال افزایش درک درد در وضعیتهای تنش روحی- روانی).
• شناختی - سنجشی که تأثیر میزان توجه، اضطراب و تجارب قبلی را بر درک درد نشان میدهد (بهعنوان مثال کاهش درک درد در وضعیتهای روحانی خاص).
در نهایت این عملکرد قسمتهای عالی مغز در پردازش این سه بعد است که درک از درد و پاسخ مناسب به آن را موجب میشود.
دردها را به روشهای مختلف میتوان دسته بندی کرد ولی در رایجترین و سادهترین دستهبندی، به انواع حاد، مزمن، سرطانی (بدخیم)، پوستی، عضلانی- استخوانی و دردهای ناحیهای تقسیم میشوند.
درد حاد نشانه وجود عامل جدی و فوری آسیب بافتی یا تهدیدکننده حیات است؛ بنابراین وضعیت اورژانس پزشکی محسوب میشود و نیازمند ارزیابی و درمان دقیق و سریع است. ولی درد مزمن نشانه وجود نوعی از آسیب بافتی است که چون شدت و آزار آن کمتر است، ممکن است ابتدا چندان جدی گرفته نشود و بیمار تا مدتها آن را تحمل کند و اقدامی برای درمان آن انجام ندهد ولی بهعلت ماهیت آهسته و پیوسته و پیشرونده آن، بهتدریج موجب آسیب و تخریب وسیع بافتی میشود.
مهمترین نکته در مورد دردهای مزمن این است که بهعلت طولانی شدن تحریک پایانهها و اعصاب دخیل در مسیر انتقال درد، تغییراتی در این مسیر ایجاد میشود که موجب بروز نوعی درد با کیفیت و شکل متفاوت از درد اولیه میشود. نکته جالبتر در این تغییرات، ایجاد درد خودبهخود حتی پس از رفع عامل دردزای اولیه است.
از آنجا که بدن انسان یک سیستم پیوسته و مرتبط بین اعضا و دستگاههای مختلف است، درد (حاد یا مزمن) موجب بروز تغییراتی در سایر سیستمهای بدن انسان نیز میشود.
اولین و شاید مهمترین عارضه درد، تغییرات خلقوخوی فرد است که یک واکنش غریزی و ناخودآگاه در برابر درد است. فرد دردمند، ابتدا مضطرب و بیقرار است و بهدنبال درمانی برای تسکین درد خود است. باافزایش شدت درد، این اضطراب افزایش یافته و میتواند موجب بروز خشم و حالات تهاجمی و پرخاشگری شود. با طولانیشدن مدت درد و عدمبهبود آن، بهتدریج سایر اختلالات روحی -روانی مانند احساس ناامیدی، درماندگی، ناتوانی، ازکار افتادگی، وابستگی به اطرافیان و درنهایت افسردگی در بیماران روی میدهد. متأسفانه بروز این تغییرات روانی در فرد، خود موجب تشدید درد و مقاومت آن به روشهای مختلف درمانی میشود.
فرد دردمند همچنین بهدلیل بیحرکتی و قرار گرفتن در وضعیتی که موجب کمترین درد یا بیشترین بیدردی شود، مستعد بروز تغییراتی در دستگاه عضلانی - اسکلتی است. بیحرکتی موجب ضعف و تحلیل عضلات و استخوانها و در نتیجه کاهش مضاعف قوای جسمانی و آمادگی برای بروز آسیبهای بافتی بیشتر میشود.
در سالهای اخیر همزمان با پیشرفتهای جدید در شناخت منشأ، ماهیت، انتقال، اثرات و عوارض درد، نگرش نوینی نیز در نحوه برخورد با درد و بیمار دردمند در دنیا ایجاد شد و گروهی از متخصصین بیهوشی که از دیرباز مسئولیت ایجاد بیدردی و آرامبخشی برای بیمار حین اعمال جراحی و سایر اقدامات دردناک را برعهده داشتهاند، رشته فوقتخصصی کنترل درد و کلینیکهای چند تخصصی درد را پایهگذاری کردند. نکته شایان توجه در مورد درد و کلینیکهای درد، توجه به واژههای کنترل درد یا اداره درد است که بسیار هوشمندانه برگزیده شدهاند.
درد مزمن در طول زمان موجب تغییراتی در سیستم عصبی و بروز دردهای خودبهخود با ماهیت متفاوت و مقاوم به درمان میشود. گرچه هدف اصلی در اقدامات کنترل درد و کلینیکهای درد، تسکین کامل درد است، ولی از آنجا که در مورد دردهای مزمن این هدف گاهی غیرممکن است، هدف کاهش و به عبارتی کنترل درد به حدی است که برای بیمار قابل تحمل و غیرآزاردهنده باشد و بیمار بیشترین توانایی انجام زندگی روزمره و طبیعی را پیدا کند.
در کلینیکهای چندتخصصی درد، امکان کنترل انواع مختلف درد مزمن وجود دارد. برخی از این دردها عبارتند از: سردردهای مزمن، دردهای ستون فقرات گردنی و کمری که درمان جراحی ندارند، دردهای لگنی، دردهای عضلانی - اسکلتی و دردهای بدخیمی ناشی از تهاجم یا فشار تومورهای سرطانی به نواحی مختلف شبکه عصبی یا بافتهای مجاور. با توجه به جنبهها و اثرات مختلف درد، موفقیت بیشتر در کنترل درد مزمن نیاز به بررسی و درمان چندجانبه و چندتخصصی زیر دارد:
• درمانگر درد و متخصص بیهوشی
• متخصص مغز و اعصاب
• متخصص طب فیزیکی و توانبخشی یا متخصص پزشکی ورزشی
• متخصص رواندرمانگر، روانپزشک یا روانشناس بالینی
درمانگر درد متخصص بیهوشی است که دوره فوق تخصصی کنترل درد را گذرانده است. وی در نخستین جلسه ملاقات بیمار ( که ممکن است تا یک ساعت به درازا بکشد) تلاش میکند با توجه به شرح حال و معاینات کامل بیمار، بیشترین اطلاعات را درباره درد بیمار و اثرات آن کسب کرده، باتوجه به آن محتملترین تشخیص و سایر تشخیصهای مطرح را در نظر گیرد، سپس از میان روشهای مختلف درمانی، با توجه به وضعیت بیمار، مناسبترین و کمعارضهترین روش درمانی انتخاب میشود.
غالبا ابتدا درمانهای دارویی در نظر گرفته میشوند؛ ولی درصورت عدمکنترل مناسب درد، سایر درمانها که اغلب مداخلهای و تهاجمی هستند انجام میگیرند. این درمانهای تزریقی و مداخلهای ابتدا از نوع موقت و با هدف اثبات تشخیص انجام میشوند و پس از پاسخ درمانی مناسب و اطمینان از تشخیص صحیح، درمان قطعی که طولانی اثرتر است انجام میشود.
توجه به این نکته ضروری است که همانگونه که درد مزمن مشکلی است که در دراز مدت ایجاد میشود، کنترل آن نیز یک روند زمانبر است و ممکن است چندین برابر این زمان به درازا بکشد.
همکاران متخصص مغز و اعصاب، بیماریها و علل عصبی بروز درد را بررسی و درمان میکنند و در مواردی که علت زمینهای یافت نشود یا قابل درمان نباشد، بیمار را جهت اقدامات درمانی علامتی معرفی میکنند.
پس از موفقیت در این مرحله ابتدایی کنترل درد، نوبت به کنترل و درمان اثرات و عوارض درد مزمن میرسد. در این زمان همکاران متخصص طب فیزیکی و توانبخشی یا متخصصین پزشکی ورزشی با طراحی حرکات و فعالیتهای ورزشی مناسب و بهکارگیری ابزار و دستگاههای توانبخشی موجب رفع اثرات درد مزمن روی دستگاه عضلانی - اسکلتی (و سایر نقاط بدن) و بازتوانی بیمار میشوند.
همزمان همکاران متخصص رواندرمانگر (روانپزشک یا روانشناس بالینی) نیز با مصاحبه و ارزیابی وضعیت روحی - روانی بیمار و اثرات درد بر بیمار، درمانهای لازم (مشاورهای، رواندرمانی یا دارودرمانی) برای رفع این اثرات و بازتوانی روانی بیمار را طراحی و اجرا میکنند.ذکر مجدد این نکته ضروری است که کنترل درد، یک درمان چندجانبه و چندتخصصی و نیازمند همکاری نزدیک 4رشته تخصصی فوقالذکر است و اولویت ذکر اقدامات درمانگر درد تنها از این جهت است که شرط اصلی اعتماد و ادامه همکاری بیمار در روند برنامه کنترل درد، بیدردی ابتدایی (حداقل بهطور نسبی) و توانایی جسمی و روانی مشارکت در درمانهای فیزیکی و توانبخشی و رواندرمانی است.
* متخصص بیهوشی، فلوشیپ کنترل درد
دانشگاه علومپزشکی تهران