عضو هيئت علمی دانشگاه بهشتی با بيان اينكه كتاب «فصوص» فارابی از چند فصل تشكيل میشود كه فارابی در بيشتر فصول به آيات قرآن كريم تمسك میجويد، اظهار كرد: به عبارتی ديگر، اين كتاب تفسير قرآن كريم است و میتوان نام اين كتاب را تفسير قرآن ناميد.
آيتالله سيدمصطفی محقق داماد، عضو هيئت علمی دانشگاه بهشتی
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، آيتالله سيدمصطفی محقق داماد، عضو هيئت علمی دانشگاه بهشتی، در نشست اول همايش «فارابی و تأسيس فلسفه اسلامی» كه امروز، چهارشنبه، 6 بهمنماه، در سالن صدرالمتألهين بنياد حكمت اسلامی صدرا آغاز به كار كرده است، به ايراد سخنرانی با موضوع «تسبيح موجودات در فلسفه فارابی» پرداخت.
وی با بيان اينكه در خصوص كتاب «فصوصالحكم» اقوال مختلفی مطرح است، تصريح كرد: برخی آنرا منسوب به فارابی میداند برخی نه. اين پرسش هميشه مطرح است كه آيا او اين كتاب را او نوشته يا خير؟ هر دو قول طرفدارانی دارد كه برخی از جهت فلسفی و برخی هم از جهت نسخهشناسی نظرات مختلفی را بيان میكنند.
عضو هيئت علمی دانشگاه بهشتی ادامه داد: به جهت عدم آشنايی بنده با نسخهشناسی به اين جنبه نمیپردازم. اما آنچه مسلم است، ملاصدرا در چندين اثر خود از اين كتاب به عنوان نوشته فارابی نام برده است، اما در مورد اينكه اين كتاب از اوست به سختی میتوان صحبت كرد. اين كتاب از چند فصل تشكيل میشود كه فارابی در بيشتر فصول به آيات قرآن كريم تمسك میجويد.
وی بيان كرد: به نظر میرسد ملاصدرا از اين روش فارابی در آثار خود استفاده كرده است. كتاب فصوص در بيشتر فصلها تكيه به آيات قرآن كريم میكند و به تفسير اين آيات میپردازد؛ به عبارتی ديگر اين كتاب تفسير قرآن كريم است و میتوان نام اين كتاب را تفسير قرآن ناميد.
اين پژوهشگر فلسفه افزود: فارابی در فصل سیام مینويسد «آسمان با دَوَرانش نماز میگذارد و زمين با رجحانش (رججان)؛ و باران با بارش تسبيحگوی هستند». كلمه نماز در اين كتاب قطعاً از قرآن گرفته است. در قرآن نماز و سجده و ركوع به كرار به موجودات متفكر نسبت داده شده است. پس نسبت نماز و تسبيح به آسمان و زمين به جهت اين است برای اينها شعور قائل هستند. نكته قابل توجه اين است كه ملائك به نماز و تسبيح نسبت داده نشده است، بلكه صرفاً صلوات را نسبت داده شده است.
آيتالله محقق داماد تصريح كرد: فارابی به عنوان حكيم بايد توجيه نماز خواندن آسمان و زمين را بيان كرده باشد؛ زيرا مصلی بايد ذیشعور باشد. در حكمت مشّاء اين مسئله را با نظريه نفوس فلكی توجيه میكند و ابن سينا در نمط سوم «اشارات و التنبيهات» برای فلك اثبات نفوس میكند و در نمط ششم به غايت افلاك كه همان عشق وصول به بالا است، اين مسئله را توجيه میكند؛ پس افلاك به جهت داشتن نفس ذیالشعور میتوانند نماز و تسبيح بگويند.
وی بيان كرد: حكمت ملاصدرا با اعتقاد به نظر مشاء در اين رابطه، تمام موجودات را به جهت وجودشان دارای شعور میداند، پس تسبيحگويی و صلاة را برای آنها توجيه میكند. دليل برای اين امر به جهت اعتقاد اصالت وجود است.
آيتالله محقق داماد در پايان اظهار كرد: فارابی به عنوان يك فيلسوف كه به تسبيح موجودات معتقد است و بين تسبيح انسان و ديگر موجودات تفاوت قائل است؛ زيرا معتقد است تسبيح و نماز انسان با حضور قلب صورت میگيرد، در حالی كه در ديگر موجودات چنين حضور قلبی وجود ندارد.