ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 2 دي 1404
سه شنبه 2 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 10 بهمن 1389     |     کد : 14706

فقيه واقع گرا

فقه سیاسی امام خمینی (ره)» در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین دكتر احمد واعظی...

فقه سیاسی امام خمینی (ره)» در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین دكتر احمد واعظی
امام خمینی(ره)، فقیهی است كه توانست فقه اجتماعی را از حالت انزوای ماقبل خود خارج كند و فقها را از پرداختن به مباحث صرف عبادات فردی برحذر دارد. آنچه برای فقهای ماقبل امام مسئله ساز بود جمع بین تعهد به احكام اولیه و عبور از حوادث اجتماعی بود كه امام با وارد كردن مسئله زمان و مكان در اجتهاد و ورود مصلحت در استنباط های فقهی و اعلام اولی بودن حكم حكومتی و ارجحیت حفظ نظام، توانست فقه پویای شیعه را احیا كند. پیرامون این مباحث با حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی گفت و گویی انجام دادیم كه می خوانید:

سلوك فقهای ماقبل امام خمینی(ره) در مباحث سیاسی و اجتماعی چگونه بوده است؟
فقه شیعه به دلایل متعدد از جمله تحت فشار حكومت های ضد شیعی به انزوای سیاسی سوق داده شده بود. به عبارت دیگر به دلیل اینكه تقریباً حكومتی صددرصد متعهد به آموزه های تشیع مستقر نشده بود، طبعاً فقه شیعه به مقدار وسیعی جنبه فردی پیدا كرده و فقه اجتماعی كم رمق و كم رونق شده بود و البته این به معنای این نیست كه فقهای گذشته ما به مباحث اجتماعی اصلاً نپرداخته اند، بلكه این باب از فقه شیعه، رونق و شكوفایی نداشت.
بنابراین اگر ابواب فقهی بررسی شود، دیده می شود كه برای موضوعاتی از قبیل صلاه، طهارت، حج و یا روزه آثار متعدد و پر حجمی نگاشته شده است ولی در عین حال موضوعات فقه اجتماعی همچون امر به معروف و نهی از منكر، جهاد و دفاع و... كم رمق است و این رویه در سلوك فقهای قدیم بیشتر دیده می شود. به سخن دیگر، ابواب فقهی فقهای متقدم گرایش به مباحث فردی دارد و هر قدر به گذشته باز می گردیم فقه اجتماعی كم رمق تر و كم رونق تر می شود.
ظهور امام خمینی(ره) چه تاثیری در مباحث فقهی گذاشت؟
با ظهور حضرت امام(ره)، مباحث فقه اجتماعی و فقه سیاسی فعال می شود و باید نقش امام در فقه سیاسی را با توجه به تاثیر و جایگاه نقش ایشان در تفكر سیاسی معاصر ارزیابی كرد، چرا كه فقه سیاسی بخش و ضلعی از اضلاع تفكر سیاسی است.
تفكر سیاسی دست كم سه ضلع اساسی دارد؛ 1. علوم سیاسی؛ شامل جامعه سیاسی و روابط بین الملل 2. فلسفه سیاسی و 3. فقه سیاسی.
مولفه های اساسی فقه سیاسی امام(ره) چیست؟
شاید از مهم ترین ویژگی های امام خمینی(ره) این است كه روح خودباوری و اعتماد به نفس و استقلال را در فضای تفكر ایران معاصر دمید؛ یعنی چه در بعد عمل سیاسی و اجتماعی كه امام نقش فعالی داشت ـ كه منتهی به پیروزی انقلاب شد ـ و چه در حوزه نظر و اندیشه، روح خودباوری و استقلال را در میان اندیشه ورزان دمید.
امام خمینی(ره)، دانشگاه اسلامی را با استقلال فكری گره می زند ودر (ج 12 / ص 54) صحیفه نور می فرماید؛ «ما از حصر اقتصادی نمی ترسیم و.... و آنچه ما را می ترساند وابستگی فرهنگی است» و این سخن امام(ره) روحیه استقلال در روح جامعه و حوزه های علمیه دمید.
ایجاد چنین روحیه ای چه تاثیری در روند انقلاب اسلامی گذاشت؟
قطعاً با چنین اعتماد به نفسی می توانیم بر خلاف روند به اصطلاح رایج فضای تفكر سیاسی حركت كنیم و مبتنی بر تعالیم اسلامی یك نظام سیاسی جدیدی برپا كنیم و اركان اندیشه ای این نظام را تاسیس كنیم.
بنابراین مولفه دوم فقه سیاسی امام(ره) حركت بر خلاف موج غالب در فضای تفكر جهانی است، یعنی در فضایی كه اشكال مختلف نظام های سیاسی معاصر دنیا، همه تحت پارادایم سكولاریسم هستند؛ چه لیبرال دموكراسی و چه سوسیالیستی و ارزش های دینی، منشا اثر قرار نمی گیرند و در انزوا قرار دارند، امام راحل به ما آموخت كه می توان بر خلاف این جریان حركت كرد.
مولفه سوم فقه سیاسی امام(ره) این است كه اندیشه ایشان، صبغه فقهی و كلامی دارد، ولی ایشان متمركز در فقه سیاسی شده بودند و نقش وافری در تكامل فقه سیاسی شیعه داشتند.
مولفه دیگر فقه سیاسی امام (ره) این است كه در عین تعهدشان به تفكر فقهی سنتی ـ به معنای پایبندی به متدولوژی به خلف صالح ـ شهامت اجتهاد را داشته و به عنوان فقیه آزاد اندیش دست به نوآوری های فقهی می زند كه تبلورش در حكم حكومتی و مصلحت نظام و ارجحیت مسئله حكومت از احكام اولیه اسلام است.
این ها مباحثی در حوزه فقهی شیعه هستند كه فقیهان كمتری به این امور توجه و از آن ها سخن به میان آورده بودند و امام این شجاعت را داشت كه در حوزه فقه اجتماعی ورود پیدا كنند و آرایی داشته باشند كه كمتر فقیهی در آن زمینه سخن گفته باشد.
با توجه به اینكه امام به نقش زمان و مكان در اجتهاد، جایگاه مصلحت در فقه، حكم حكومتی و... توجه ویژه داشتند، آیا می توان ایشان را فقیهی واقع گرا نامید؟
البته! واقع گرایی ایشان در نگاه حكومتی به فقه دیده می شود؛ یعنی همساز كردن مباحث تئوریك حوزه با مقوله حفظ نظام كه این امر باعث می شود كه فقیه نقش هدایتگری و نقش كلیدی در تصمیم ها و امر و نهی كردن اداری و حكومتی را باهم جمع كند.
امام(ره) با نگاه به واقعیت های اجتماعی و جهانی و صحنه عمل سیاسی این دو مقوله را باهم گره زده است، لذا دیده می شود كه فقه ایشان فقهی پویا و منعطف است؛ امام (ره) توانست بین تفكر سنتی در فقه و پویایی لازم، جمع حاصل كند، چرا كه ایشان با طرح این نظریه كه حكم حكومتی از احكام اولیه اسلام است و مقدم بر سایر احكام، این فضا را ایجاد كرد كه در بن بست ها و در مواضعی كه حكم اولیه جوابگو نیست، واقع گرا باشد و آنچه به مصحلت نظام است را با تعهد به احكام اسلامی جمع كند، لذا ایشان به یك جنبه بسیار مهم در تفكر فقهی، یعنی پویایی و همگامی با مقتضیات و تحولات زمانی دست یافت.
تاثیر پذیری امام(ره) از عرفان در مباحث نظری و عملی چگونه بوده است؟
اگر منظورتان این است كه رویكرد عرفانی ایشان در استنباط فقهی دخالت داشت، این صحیح نیست! چرا كه عرفان و فلسفه و فقه هر كدام دانش مجزایی هستند و اتفاقاً شخصیت های بزرگ در تاریخ تفكر علمی، كسانی هستند كه بین این حوزه ها تفكیك قائل می شوند و از ویژگی های حضرت امام(ره) تعهد به فقه سنتی و متدولوژی استنباطی است و از این متدولوژی خارج نمی شوند، اما به نظر من روحیه عرفانی در عمل سیاسی ایشان متجلی است، توكل و اعتماد به حضرت حق و روحیه عرفانی ایشان كه در سخت ترین شرایط این انقلاب، ایشان دل آرامی داشت و افق روشنی در پیش روی نظام می دید و این كه از تهدید های شرق و غرب و ضد انقلاب نمی هراسید و با اقتدار شخصیت، مواضع را پیش می برد، نشان از باور های عرفانی ایشان است كه در كنش سیاسی ایشان موثر بود.

منبع: روزنامه رسالت


نوشته شده در   يکشنبه 10 بهمن 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode