ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 9 آذر 1403
جمعه 9 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 29 دي 1389     |     کد : 14281

فوكوياما: دموكراسي آمريكا چيز خاصي براي آموزش به چين ندارد

فرانسيس فوكوياما دانشمند ژاپني‌الاصل آمريكايي در مقاله‌اي جديد با اشاره به اينكه مشكلات آمريكا به اين زودي‌ها حل نمي‌شود، به بررسي روابط واشنگتن-پكن پرداخته و تاكيد مي‌كند كه دموكراسي آمريكا چيزي براي آموزش به چين ندارد و مشكلات آمريكا به اين زودي‌ها حل نخواهد شد

 
فرانسيس فوكوياما دانشمند ژاپني‌الاصل آمريكايي در مقاله‌اي جديد با اشاره به اينكه مشكلات آمريكا به اين زودي‌ها حل نمي‌شود، به بررسي روابط واشنگتن-پكن پرداخته و تاكيد مي‌كند كه دموكراسي آمريكا چيزي براي آموزش به چين ندارد و مشكلات آمريكا به اين زودي‌ها حل نخواهد شد.

به گزارش فارس، "فرانسيس فوكوياما " مقاله‌اي را در روزنامه انگليسي "فايننشال‌تايمز " با عنوان "دموكراسي آمريكا چيز خاصي براي آموزش به چين ندارد " منتشر كرد.

متن كامل اين مقاله به شرح زير است:


دهه اول قرن بيست و يكم شاهد تغييري قابل توجه در اعتبار نسبي مدل‌هاي سياسي و اقتصادي مختلف بوده است.
10 سال قبل، در آستانه تركيدن حباب فناوري اطلاعات، آمريكا از جايگاه بالايي برخوردار بود. دموكراسي آن به شكل گسترده‌اي مورد تقليد قرار مي‌گرفت، اگر هميشه محبوب نمي‌بود اما فناوري آن در حال در بر گرفتن جهان بود و سرمايه داري به آرامي تنظيم شده "آنگلو-ساكسون " به عنوان موج آينده در نظر گرفته مي‌شد.

*جنگ عراق دموكراسي را «لكه دار» كرد

آمريكا موفق شد تا آن سرمايه اخلاقي را در فرمان به طور قابل ملاحظه كوتاهي به باد دهد كه آن حمله به عراق بود: جنگ عراق و همكاري نزديكي كه بين تهاجم نظامي و ايجاد دموكراسي ايجاد كرد باعث شد تا دموكراسي را « لكه دار » كند. در عين حال بحران مالي وال استريت به اين ايده كمك كرد كه مي‌توان به بازارها براي تنظيم خودشان اعتماد كرد.

*چين بالعكس آمريكا وضعيتش رو به راه است

بالعكس چين وضعيتش روبه راه است. سفر كم سابقه هوجينتائو رئيس جمهوري چين به واشنگتن در اين هفته، زماني صورت مي‌گيرد كه بسياري از چيني‌ها از سرگذراندن بحران مالي را به عنوان حمايت از سيستم خود تلقي مي‌كنند و آغاز دوره‌اي كه در آن ايده‌هاي ليبرال به سبك آمريكايي ديگر غالب نخواهد بود.
شركت‌هاي دولتي به صورت متداول در حال بازگشت هستند و اين سازوكار انتخاب شده‌اي بود كه پكن از طريق آن بسته محرك گسترده خود را به اجرا در آورد. تحسين خود به خودي براي همه چيزهايي كه آمريكايي هستند خيلي قبلتر توسط بسياري از چيني‌ها كنار گذاشته شد.

*مهم‌ترين نقطه قوت چين ثبات براي اتخاذ سريع تصميمات بزرگ و پيچيده است

بنا بر اين تعجبي ندارد كه نظرسنجي‌ها نشان مي‌دهد بيشتر چيني‌ها تصور مي‌كنند كشورشان در مسير صحيح نسبت به آمريكا قرار دارد.
اما مدل چيني چيست؟ بسياري از ناظران معمولا آن را در زمره "سرمايه داري استبدادي " در كنار روسيه، ايران و سنگاپور قرار مي‌دهند.
اما مدل چين در اصطلاح روانشناسي "يگانه " است؛ توصيف حالت خاص طرز حكومت دشوار است به گونه‌اي كه كمتر تقليدي است كه به همين دليل براي صادرات ساخته نشده است.
مهم‌ترين نقطه قوت نظام سياسي چين ثبات آن براي اتخاذ سريع تصميمات بزرگ و پيچيده و مناسب ساختن آن دستكم در سياست اقتصادي است. اين روشن‌ترين زمينه در زيرساخت است يعني حوزه‌اي كه چين در آن فرودگاه‌ها، سدها، ريل‌هاي قطارهاي سريع السير و سامانه‌هاي آب و برق را براي تغذيه پايگاه صنعتي در حال رشد آن، احداث كرد.

*حاكمان چين مقداري حس پاسخگويي در قبال مردم خود دارند

در مقام مقايسه اين موضوع با هند، در اين كشور تمام سرمايه‌گذاري‌هاي جديد در معرض ممانعت از سوي اتحاديه هاي صنفي، گروه‌هاي لابي، انجمن‌هاي كشاورزي و دادگاه‌ها قرار دارد. هند يك دموكراسي بر اساس قانون است كه در آن افراد معمولي مي‌توانند به طرحهاي دولت اعتراض كنند.
با اين وجود، كيفيت دولت چين بالاتر از روسيه، ايران و ديگر رژيم‌هايي است كه با اينكه اغلب درباره آن غلو مي‌شود صراحتا به اين دليل كه حاكمان چين مقداري حس پاسخگويي در قبال مردم خود دارند.

*چيني ها بسيار به طبقه متوسط شهري و منافع تجاري قدرتمند توجه مي كنند

اين پاسخگويي البته رويه‌اي خاص ندارد؛ صلاحيت حزب كمونيست چين نه به وسيله اجراي قانون محدود مي‌شود و نه به وسيله انتخابات دموكراتيك. اما در حالي كه رهبران حزب كمونيست انتقاد عمومي را محدود مي‌كنند، سعي مي‌كنند تا در بالاترين سطح نارضايتي عمومي قرار داشته باشند و سياست خود را در پاسخ دادن تغيير دهند.
آنها بسيار به طبقه متوسط شهري و منافع تجاري قدرتمند توجه مي كنند كه منجر به ايجاد شغل مي‌شود اما آنها به خشم ناشي از پرونده‌هاي بزرگ فساد يا عدم كفايت اعضاي سطح پايين حزب نيز، پاسخ مي‌دهند.

*تغييرات سياسي در چين كه آمريكايي ها منتظر آن هستند بسيار بعيد به نظر مي رسد

در واقع، دولت چين اغلب به آنچه معتقد است افكار عمومي است عكس العمل شديدي نشان مي‌دهد. دقيقا به اين دليل كه همانگونه كه يك ديپلمات ساكن در چين گفت، هيچ روش‌ نهادينه‌اي مانند انتخابات يا رسانه‌هاي آزاد براي مشخص كردن افكار عمومي وجود ندارد.
براي مثال چين به جاي اندازه گيري يك رابطه كاري حساس با ژاپن، به درگيري بر سر بازداشت يك كاپيتان كشتي ماهيگيري در سال گذشته دامن زد- كه به نظر مي‌رسد با توجه به حس ضد ژاپني پيش بيني شده در چين صورت گرفت.
آمريكايي‌ها مدت زمان زيادي است كه اميدوارند چين احتمالا يك تغيير سياسي را همانطور كه ثروتمندتر مي‌شود پشت سر بگذارد، و اين تغيير زماني ايجاد مي‌شود كه به اندازه كافي براي تهديدي راهبردي و سياسي شدن، قدرتمند شده است. با اين همه، اين تغيير بعيد به نظر مي‌رسد.

*دولت چين مي‌داند چگونه نخبگان و طبقه متوسط را راضي كرده و ترس آنها از پوپوليسم را افزايش دهد

دولت چين مي‌داند چگونه نخبگان چين و طبقه متوسط در حال ظهور را راضي كند و ترس آنها از پوپوليسم را افزايش دهد. اين به همين دليل است كه حمايت كمي از دموكراسي چند حزبي واقعي وجود دارد. نخبگان چين درباره نمونه دموكراسي تايلند نگران هستند. در تايلند انتخاب يك نخست وزير مردم گرا به درگيري بين حاميان او ديگر گروه رخ داد-هشداري كه مي‌تواند براي آنها رخ دهد.
به نظر مي‌رسد حزب كمونيست چين تصور مي‌كند مي‌تواند با مشكل نابرابري از طريق پاسخگويي بهبوديافته در بخش سلسله مراتب خود به فشارهاي مردمي پاسخ دهد. دستاورد تاريخي بزرگ چين در دو هزار سال گذشته دولت متمركز با كيفيت بالايي را ايجاد كرده كه همقطاران مستبد خود عملكرد بسيار بهتري داشته است.

*چين هزينه‌هاي اجتماعي خود را به سوي بخش مغفول مانده درون اين كشور تغيير داده است

در حال حاضر، چين هزينه‌هاي اجتماعي خود را به سوي بخش مغفول مانده درون اين كشور تغيير داده تا مصرف را افزايش دهد و انفجار اجتماعي را دفع كند. من ترديد دارم كه آيا رويكرد آن موثر خواهد بود يا خير، هر گونه سيستم از بالا به پايين پاسخگويي با مشكلات غيرقابل حل نظارت و پاسخگويي به آنچه به طور واقعي اتفاق مي‌افتد، روبرو مي‌شود.
پاسخگويي موثر فقط مي‌تواند از طريق يك روند از پايين به بالا حاصل گردد يا آنچه آن ما آن را به عنوان دموكراسي مي‌شناسيم. به عقيده من بعيد است اين روند به اين زودي حاصل شود. با اين همه در آينده، در مواجهه با يك ركود اقتصادي بزرگ يا رهبراني كه از شايستگي كمتري برخوردارند يا فاسدترند، مشروعيت شكننده اين نظام مي‌تواند به روشني به چالش كشيده شود. توانايي‌هاي دموكراسي اغلب در دوران دشمني بسيار روشن و مشهود هستند.

*سياست خارجي واشنگتن در دهه گذشته بيش از حد نظامي و يكطرفه بوده است

با اين همه، در صورتيكه مدل دموكراتيك بازار محور قرار است غالب شود، آمريكايي‌ها بايد به اشتباهات و ايده‌هاي غلط خود اعتراف كنند. سياست خارجي واشنگتن در طي دهه گذشته بيش از حد نظامي و يكطرفه بوده است و فقط متعاقب آن يك رويكرد ضد آمريكايي متناقض به وجود آمده است.
اين مشكلات تا حدي بسيار به آن پرداخته شده است اما مشكل عميقتري در خصوص مدل آمريكا وجود دارد كه در هيچ جا به اين زودي‌ها حل شدني نيست. چين تصميمات سريع و دشوار را به سرعت اتخاذ و آنها را به صورت كارآمدي اجرا مي‌كند. دموكراسي در آمريكا ممكن مشروعيتي ذاتي داشته باشد كه نظام چيني‌ از آن بهره مند نباشند اما اين مدلي نخواهد بود كه براي همه كار برد داشته باشد.

*آيا مجسمه آزادي بار ديگر برافراشته مي‌شود

در طي تظاهرات سال 1989 ميدان تيان‌آنمن چين، دانشجويان تظاهرات كننده يك مدل از مجسمه آزادي را براي نمادين كردن اهداف خود، به تظاهرات آوردند. اينكه كسي در آينده اين كار را در آينده انجام خواهد يا خير بستگي به اين دارد كه آمريكايي‌ها مشكلات خود را در حال حاضر چگونه حل مي‌كنند.

***

فوكوياما در گذشته ليبرال دموكراسي را پايان تاريخ مي دانست دو سال قبل نيز در مقاله‌اي در مجله نيوزويك با اشاره به بحران مالي بي‌سابقه در آمريكا، اين كشور و نظام سرمايه داري را در حال فروپاشي دانست.

وي يكي از تئوريسين‌هاي جريان نومحافظه‌كار آمريكاست. وي جز استراتژيست‌هاي ارشد موسسه RAND است كه اين سازمان يك اتاق فكر در حوزه سياست خارجي محسوب مي شود و مربوط به نيروي هوايي آمريكاست.

يوشي‌هيرو فرانسيس فوكوياما متولد 27 اكتبر 1952، فيلسوف آمريكايي، متخصص اقتصاد سياسي، رئيس گروه توسعه اقتصادي بين‌المللي دانشگاه جانز هاپكينز و نويسنده كتاب «پايان تاريخ و آخرين انسان» است كه به خاطر نظريه پردازي «پايان تاريخ» مشهور است.

تئوري پايان تاريخ فرانسيس فوكوياما، در سال 1989 مطرح و در سال 1992در كتاب پايان تاريخ و آخرين انسان (The End of History and the Last Man) تشريح شد.



نوشته شده در   چهارشنبه 29 دي 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode