جام جم آنلاين: ژنرال ديويد پترائوس گفت: با اينكه آموزش نيروهاي امنيتي افغان توسط ناتو طبق برنامه پيش ميرود، اما ادامه جنگ با شورشيان افراطي در افغانستان امري اجتناب ناپذير است.
به گزارش ايسنا، ژنرال ديويد پترائوس ، فرمانده نيروهاي آمريكايي در افغانستان، در گفتگو با روزنامه آلماني "راينيشه پست" چاپ دوسلدورف، اظهار كرد: برنامهي ناتو در افغانستان براي آموزش نيروهاي افغان به خوبي پيش ميرود.
متن مصاحبه راينيشه پست با ديويد پترائوس به شرح زير است:
راينيشه پست : از سال 2002 تاكنون هر ساله از سالي سرنوشت ساز براي افغانستان سخن به ميان آمده است. آيا ميتوان سال 2011 را سال سرنوشتساز براي افغانستان دانست؟
ديويد پترائوس : من يادآوري ميكنم كه ايساف از پايان سال 2006 مسئوليت امنيتي خود را در تمام افغانستان درك كرد و تا قبل از آن، اين وضعيت تنها در كابل و سپس مرحله به مرحله در ديگر مناطق ايجاد شد تا جايي كه امروزه مراحل مهم و جديدتري پيش روي ماست. سال 2011 از آن جايي مهم است كه در اين سال مرحلهي انتقال مسئوليت شروع ميشود؛ مرحلهاي كه محتاطانه و متناسب با شرايط نيروهاي امنيتي افغان است. چنين مرحلهاي به جز اوت سال 2008 و آن هم در مورد كابل تاكنون وجود نداشته است.
از آنجا كه ما ميخواهيم تا پايان سال 2014 واگذاري امنيت را به پايان برسانيم، از اين رو سال 2011 شروعي مهم و البته به همراه پيامدهايي براي ايساف، افغانستان و تمام منطقه است.
شما در قندهار و هلمند فشار بر طالبان را افزايش داديد و موفق شديد كه اعضاي طالبان را از بين ببريد. آيا پيشرفتهاي ديگري وجود دارد؟
در كنار هلمند و قندهار بويژه در استانهاي اوروزگان و بويژه كابل براي ما اين امر ميسر شده است كه نه تنها اقدامات افراطيون را متوقف كه حتي آنها را عقب برانيم. به عنوان مثال بخش مرجاه يكي از مقرهاي طالبان بود كه در آن كارخانهاي از مواد منفجره به همراه اقتصاد مبتني بر تجارت مواد مخدر، به طالبان كمك ميكرد. در شرايط فعلي وضعيت اين منطقه كاملا متفاوت شده است. اكنون بچههاي اين بخش به مدرسه ميروند كه 40 درصد آنان را دختران تشكيل ميدهند. افغانهاي اين بخش اكنون از آزادي جديدي كه به آنها داده شده، خوشحالند. بخشداري اين منطقه اكنون جديدا بوجود آمده است و چيزهاي بسيار ديگري نيز در اين منطقه وجود دارد.
آيا اينها فقط زاييدهي خدمات نيروهاي ناتو (ايساف) است؟
اين مساله از طريق تقويت نيروهاي نظامي ايساف و ارتش رو به تقويت افغانستان ميسر شده است. از ديگر سو، وجود هماهنگي بهتر و بيشتر درميان تمام اقدامات نظامي و غير نظامي نيز بسيار حايز اهميت است. تلاش بيشتر و جدي در زمينه بازسازي كشور و همين طور افزايش توانايي دولت نيز از جمله اين موارد است. چنين موفقيتهايي بايد از طريق ادامه حضور و همين طور يكپارچه سازي دوبارهي مبارزان طالبان با جامعه و همين طور از طريق تلاشهاي سياسي، تثبيت شود.
سياستمداران آلمان اكنون مدلهاي مختلفي را براي خروج نيروها از افغانستان از شروع سال 2011 بررسي ميكنند. قبل از هر چيز حزب سبز اين كشور خواهان دانستن اين مساله است كه زمان خروج از افغانستان كي و خروج نيروها چگونه خواهد بود؟
مهمترين شروط براي شروع خروج محتاطانه و كاستن از نيروها، روند موفقيت آميز واگذاري مسئوليتها به افغانها و نيروهاي امنيتي آنان است. به طورصريح بايد بگويم كه واگذاري مسئوليت آغاز ميشود و سرعت و تداوم آن و همينطور كاهش مسئولانه نيروها به شرايط ما بستگي دارد و نه برنامههاي زماني از پيش تعيين شده.
پاسخ شما به مردم آلمان براي توجيه حضور سربازان آلمان در افغانستان چيست؟
دليل شروع ماموريت ما در افغانستان با حضور بيش از 140 هزار سرباز از 48 كشور و همين طور ادامهي اين حضور مستقيما به حوادث 11 سپتامبر سال 2001 و حوادث تروريستي لندن و مادريد بر ميگردد. ما تلاش ميكنيم تا از اين كه افغانستان بار ديگر به مكان بازگشت تروريسم بينالمللي تبديل شود، جلوگيري كنيم. همه تلاشهاي ما در اين كشور در ارتباط بلافصل با منافع امنيتي ماست. اين فعاليت بايد در عين اين كه از برنامههاي هماهنگ نظامي و دولتي تبعيت ميكند، منجر به توانايي افغانها براي حفظ امنيت و آيندهي آنها شود. نبايد اين ارتباط را فراموش كرد و بايد بر لزوم آن تاكيد كرد.
آيا شما ميتوانيد از اولين استانهايي نام ببريد كه نيروها از آنها خارج ميشوند. وستروله از برخي استانهاي شمال افغانستان هم چون هرات سخن به ميان آورده بود.
ايساف در شرايط كنوني به طور مشترك با دولت افغانستان به طور فشرده وضعيت كنوني افغانستان را تحليل ميكند. گزينههايي وجود دارد كه نميتوانم از آنها نام ببرم. در اين ارتباط بايد به اين مساله اشاره كنم كه ما از سال 2011 در كنار واگذاري برخي مناطق، برنامهي واگذاري نهادهايي را نيز داريم كه از سوي ايساف طي سالهاي گذشته براي آموزش و تجهيز نيروهاي امنيتي افغان ايجاد شده بودند.
طي هفتههاي گذشته اخبار بسيار كمي در مورد درگيري و عمليات انتحاري از مناطق شمال افغانستان به گوش ميرسد. آيا وضعيت نسبي آرام اين مناطق به دليل شرايط آب و هوايي است و يا تقويت نيروهاي ايساف باعث افزايش امنيت اين مناطق شده است؟
عوامل متعددي در اين مساله نقش دارند: اول، افزايش كمي و كيفي نيروهاي آلماني و آمريكايي و افغان و همين طور بهبود توانايي براي همكاري در همهي زمينههاي امنيتي و توسعه. دوم: توانايي براي هماهنگي و استفادهي پايدار از اصول ايساف.
آيا آموزش نيروهاي امنيتي افغان همچنان طبق برنامه پيش ميرود؟
جواب اين سوال به وضوح بله است. تجهيز و تشكيل نيروهاي ارتش و پليس از ابتداي سال بهتر از چيزي كه انتظار ميرفت، انجام شد. ما از برنامهي خود جلوتر هستيم و با تمام توان و تلاش خود براي آموزش در تمام زمينهها تلاش ميكنيم.
آيا پروژههاي شما براي مبارزه با كشت مواد مخدر با موفقيت همراه بوده است و يا اين كه بايد با جديت بيشتري با چنين اقداماتي مواجهه كرد؟
ايساف نيروهاي ويژهاي براي مبارزهي جدي با مواد مخدر در اختيار ندارد. مسئولان اين امر در دولت افغانستان هستند كه چندين بار براي تحقق چنين امري متعهد شدهاند. البته اين اقدامات از طريق ايساف حمايت اطلاعاتي ميشوند و به طور طبيعي ايساف بايد براي مبارزه با مواد مخدر و تجارت آن اهميت خاصي قائل باشد. از اين رو ما به طور مشترك با كمك سازمانهاي دولتي و غير دولتي به دنبال جايگزيني براي كشت اين مواد و تقويت اقتصاد محلي هستيم. كشت سبزيجات، حمايت از منابع زيرزميني همچون نفت، گاز، سرب، نقره و روي از جمله اين موارد است.
چالشهاي بزرگ پيش روي ايساف طي ماههاي آتي چه خواهد بود؟
طي ماههاي آتي مساله بويژه بر سر سه مورد است؛ اول: ادامه فشار روي افراطيون با همهي ابزار نظامي و غيرنظامي با حداقل وقفه.
دوم: حمايت از يكپارچه شدن دوباره افراطيون با جامعهي افغانستان.
سوم: شروع واگذاري مسئوليت كه در هماهنگي كامل با افغانها و با مسئوليتهاي بسيار همراه است.