مشاور رئيسجمهور سوريه در مقالهاي ترور دانشمندان هستهاي ايران را جنگ جديد رژيم صهيونيستي، آمريكا و غرب عليه كشورهاي اسلامي و عربي دانست.
به گزارش فارس، دكتر "بثينة شعبان " مشاور اطلاع رساني "بشار اسد " رئيسجمهور سوريه در گزارشي در روزنامه الشرق قطر به ترور دانشمندان هستهاي ايران به دست رژيم صهيونيستي اشاره مي كند.
وي در اين مقاله به تحليل اين رويداد ناگوار پرداخته و مينويسد كه تمام روزنامههاي غربي به اين نتيجه رسيدند كه سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي مسئول عمليات ترور "مجيد شهرياري " دانشمند هستهاي ايران و مجروح شدن "فريدون عباسي " همكار او در خيابانهاي تهران است (براي مثال نگاه كنيد به روزنامههاي: اينديپندنت انگليس در تاريخ 30نوامبر، گاردين انگليس در تاريخ 2دسامبر و 6 دسامبر و روزنامه صهيونيستي هاآرتص در تاريخ 4 دسامبر ). همچنين مجله انگليسي "تايم " در مقالهاي بيان كرد كه گروههاي تروريستي وابسته به موساد با همكاري اطلاعاتي آمريكا و كشورهاي غربي اين عمليات ترور را براي تعليق برنامه هستهاي ايران به جاي حملات نظامي مستقيم به ايران انجام داد. قابل توجه است كه سه رويداد در روز 29 دسامبر اتفاق افتاد، اول: انتشار اسناد پايگاه اينترنتي "ويكيليكس " كه بيشتر آنها مربوط به نگراني از برنامه هستهاي ايران بود، دوم: ترور مجيد شهرياري دانشمند ايران و مجروح شدن فريدون عباسي، و سوم: منصوب كردن "باردو " به عنوان رئيس جديد سازمان موساد كه يكي از دستگاههاي جاسوسي جهان است كه بيشترين سهم را در ترورها دارد. برخي از روزنامههاي غربي و رژيمصهيونيستي با افتخار بيان كردند كه ترور دانشمند هستهاي ايران به عنوان آخرين هديهاي است كه "مائير داگان " رئيس سابق موساد تقديم كرد و اين ترور به عنوان پايان فعاليتهايش در موساد قلمداد ميشود.
* موساد ماشين قتل و جنايت در تمام كشورهاي جهان
به نوشته اين مقاله هيچ يك از منابع سازمان جاسوسي خارجي رژيم صهيونيستي معروف به موساد، شرمي از بيان اينكه اين سازمان گروههاي مرگ، مسموم كردن و ترور دارد، نداشتند، آنها ميگفتند كه موساد هر يك از فلسطينيها و مسلمانها را كه رژيمصهيونيستي او را دشمن خود و يا حتي دشمن غربيها بداند ترور ميكند، كما اينكه پيش از اين موساد اعتراف كرد كه مسئول قتل "اردشير حسنپور " دانشمند هستهاي ايران كه در فوريه 2007 با گاز مسموم شد است. يك مسؤول اطلاعاتي اروپا كه خواست نامش فاش نشود، ميگويد كه رژيم صهيونيستي در گذشته هيچ شكي نسبت به ترور دانشمندان نظامي كشورهاي مخالف خود نداشت، آنها اين كار را در عراق انجام دادند و هر زمان كه بتواند در ايران انجام ميدهند،(روزنامه تلگراف 16 فوريه 2009). در گذشته تروريستهاي موساد همانطور كه روزنامهنگارها و سياستمدارها و حتي شاعران و روشنفكرها را ترور كردند، دانشمندان مصري و عراقي را نيز ترور كردند.
"ريوا بهالا " تحليلگر سياسي و كارمند يكي از شركتهاي جاسوسي آمريكا ميگويد كه استراتژي رژيمصهيونيستي رهايي از مهرههاي كليدي است (تلگراف 16 فوريه 2009) . "يوسي ميلمان " تحليلگر سياسي صهيونيست بيان ميكند: اسرائيل به عنوان جزئي از تلاشهاي گسترده و برنامهريزي شده بينالمللي براي تعليق برنامه هستهاي ايران است (همان منبع)، همه منابع ميگويند كه موساد با توافق و همكاري اطلاعات كشورهاي غربي اقدام به عمليات ترور ميكند كه آنها هدف رژيمصهيونيستي را با خود سهيم ميكنند، همان چيزي كه در هنگام برنامهريزي و انجام ترور " محمود المبحوح " در دبي اتفاق افتاد.
به نوشته شعبان، حادثه ترور مجيد شهرياري آخرين اقدام از ليست ترورهاي برنامهريزي شده رژيمصهيونيستي عليه تهران يا هر كشور مسلمان يا عربي ديگر نيست، اين ترورها هرگز به عنوان تنها روش تلاش براي برهم زدن آرامش كشورهاي مسلمان و ناكارآمد كردن تلاشهاي آنان از اكتشاف و پيشرفت علمي مورد نيازشان نيست، آنها همين گزينه را در لبنان نيز دنبال مي كنند، اسرائيل با هدف تهمت زدن به حزبالله ترور شخصيتهاي مشخصي را در لبنان انجام داد، اين چيز جديدي از سوي غربيها براي هدف قرار دادن كشورهاي عربي نيست، هر زمان كه كشوري تلاش ميكند در پيشرفت علمي و هستهاي گامي بردارد، به سرنوشت مصر در زمان "جمال عبدالناصر " يا عراق و يا پاكستان گرفتار ميشود، علت اصلي سلسله آشوبهاي اين كشورهاي مسلمان در چند سال اخير اين است كه آمريكا در آنها دست داشته است.
در گزارشي كه اداره حقوق بشر وزارت خارجه آمريكا در تاريخ 3 مارس سال 2009 تهيه كرده، پرده از جنايات موساد برداشته و نوشته كه اين سازمان تاكنون با همكاري نيروهاي آمريكايي، 350 دانشمند هستهاي عراقي و بيش از 300 استاد دانشگاه متخصص در رشتههاي گوناگون و صدها افسر و خلبان و مهندسين ساخت و راهاندازي موشك را ترور كرده است. اين گزارش آمريكايي بيان ميكند كه وظيفه اصلي گروههاي مرگ وابسته به موساد كه از جنگ آمريكا در سال 2003 به بعد در عراق فعاليت ميكنند، بعد از شكست خوردن تلاشهاي واشنگتن براي راضي كردن دانشمندان برجسته هستهاي و مهندسين غير نظامي و نظامي براي همكاري و كار در آمريكا، پاكسازي عراق از آنان است. اين گزارش در ادامه ميافزايد كه اين دانشمندان در برابر فشارها و بازجوييها تسليم شدند، ولي رژيمصهيونيستي اصرار داشت كه زنده ماندن آنان خطري براي امنيت آن در دراز مدت است.
*چرا آمريكا و غرب ترورهاي موساد را محكوم نميكنند؟
به نوشته اين مقاله بيشترين گزارشهاي منتشر شده پيرامون اين موضوع حاكي از اين است كه موساد با همكاري سازمان اطلاعات آمريكا و غرب كار ميكند، پس سادهلوحانه است كه اعراب انتظار دارند غربيها عمليات كشتار عمدي كه رژيمصهيونيستي عليه رهبران فلسطين مثل شيخ "احمد ياسين " و "محمود مبحوح " و عليه دانشمندان عراقي و ايراني را محكوم كنند. الان سوال اين است كه فرق بين آنچه موساد (از قتل و مسموم كردن و انفجار و ترور) انجام ميدهد و بين آنچه گروههاي تروريستي انجام ميدهند و غرب از آنها گله دارد (چون ميخواهد از آنان كه خطري براي او به شمار ميآيند خلاص شود) چيست؟ آيا قتل در هر دو حالت قتل انسانهاي بيگناه نيست؟ كجاست شرع و قانوني كه غربيها از آن به عنوان يك خصوصيت فرهنگي ياد ميكنند كه آنان را از تروريسم جدا ميكند؟
به نوشته اين مقام رسمي سوريه، بعد از رسواييهاي ويكيليكس كاملا مشخص شد كه دولتهاي غربي هر چيزي را در هر زمان و هرگونه كه بخواهند توجيه ميكنند و به حقوق بشر، منافع ملتها، دولتها و قانون توجهي ندارند و با مردم مليتهاي ديگر با معيارهاي كاملا متفاوت با مردم كشورهاي خود رفتار ميكنند و به طور كلي، رفتار نژادپرستي و برتري بيني غربي دارند و خواستههاي ملتها و استقامت آنان در دستيابي به برابري در علم، عمل و عدالت را نميپذيرند، وگرنه چه چيزي كشورهاي عربي را از دستيابي به دانش هستهاي منع ميكند؟! زمان زيادي از تهيه قرارداد منع گسترش سلاحهاي هستهاي ميگذرد، اين در حالي است كه رژيم صهيونيستي و آمريكا اين معاهده را امضا نكردند و هر زمان و هرگونه كه بخواهند از اين سلاحها استفاده ميكنند. چه چيزي عراق و همچنين كشورهاي مثل آن را از داشتن دانشمندان برجسته برحذر ميكند؟! بدون شك امروزه جنگ علم و دانش جديترين جنگ ملت ما با دشمنانش است، مشخص است كه رژيمصهيونيستي چند دهه است كه جوانان عرب را در مصر، لبنان، عراق، فلسطين و در هر نقطهاي از جهان ترور ميكند و در زندانهاي مخفي و علني خود مردان و زنان پيشرو را زنداني ميكنند و حتي كودكان عرب را به خاطر ترس از اينكه مبادا در آينده پيشوا شوند و آيندهاي به دور از نژادپرستي و اشغال و ترور بسازند، ترور ميكند.
اين روزها خبر عقبنشيني آمريكا از درخواست خود از رژيمصهيونيستي مبني بر توقف شهركسازي منتشر شد، اين درحالي است كه رسانههاي عربي هيچ تامل جدي بر روي اين خبر نكردند، آمريكا ادعا كرده است كه ميتواند ميانجي بيطرف براي برقراري صلح بين عرب و صهيونيستها باشد، اما واقعيت تامين سرمايه آمريكا براي زرادخانه سلاحهاي كشتار جمعي رژيم صهيونيستي و همچنين شهرك سازي رژيمصهيونيستي آن را تكذيب ميكند. آشكار است كه آمريكا زمام سياست خاورميانه را به دست رژيمصهيونيستي داده و حتي دستهايش را به خاطر اميال رژيم صهيونيستي بالا برد و راضي به قتل و شهركسازي رژيمصهيونيستي شد، غرب نيز با رژيم صهيونيستي عليه عربها و مسلمين - هر زمان كه رژيم صهيونيستي بخواهد آنان را به قتل برساند - همكاري ميكند، آنچه در اين موضوع جديد است شايد پايان يافتن شكل قديمي جنگها است، چون ثابت شده است كه اين نوع از جنگها پرهزينه و ناكافي هستند، به ويژه بعد از جنگ عراق در سال 2003 و لبنان در سال 2006 و جنگ غزه در سال 2008- 2009 و جنگ دائمي افغانستان. اين چيزي است كه غرب را در منجلاب فرو برده و راه گريزي براي آن نيست.
*مقاومت بهترين روش احقاق حقوق ملتهاي عربي
بنابرين قتل، ترور، تخريب و دخالت از اين به بعد روش رسميِ رژيم صهيونيستي و همپيمانان غربي او است كه براي برهم زدن آرامش كشورهاي عربي و اسلامي به كار ميگيرند، اين در حالي است كه ملتها به استقلال خود و استقلال در تصميمگيري خود افتخار ميكنند و با تمام وجود از آن حمايت ميكنند، آيا اين به معناي اين نيست كه مقاومت بايد با روشهاي گوناگونش در برابر اين پيمان خونين و خطرناكي كه عليه عرب است، شكل بگيرد و فعاليتش را عليه زرادخانه نظامي رژيمصهيونيستي مستحكم كند؟ امروزه اين بهترين روش براي مقابله با جنگها، دستيابي به استقلال و حمايت از آن و رسيدن به آزادي و دفاع از آن و دستيابي به پيشرفت علمي ملتها است.