ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 8 آذر 1403
پنجشنبه 8 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 22 آذر 1389     |     کد : 12762

هنرمند تربیت کنیم یا خلاق؟

اگر اندکی در دنیای اطراف خود دقت کنید متوجه می‏شوید توانگرترین مردم کسانی هستند...

اگر اندکی در دنیای اطراف خود دقت کنید متوجه می‏شوید توانگرترین مردم کسانی هستند که می‏توانند چیزهای تازه به وجود آورند. آنها مفاهیم تازه‏ای را خلق می‏کنند و می‏توانند برای مشکلات بزرگ، از هیچ راه حل بسازند و جالب‏ترین مردم هستند. آنان در حداقل زمان، حداکثر کار را انجام می‏دهند و از بقیه‏ی مردم خوشحال‏ترند زیرا زیر بار مشکلات کمر خم نمی‏کنند. همیشه ذهن آنها در برخورد با مسائل و معضلات جدید، در حال ساختن پرونده‏هایی است که کاملاً تازه است. علاوه بر اینها آنان کسانی هستند که باعث شده‏اند زندگی برای خودشان و دیگران آسان‏تر گردد. وجود چنین انسان‏هایی باعث گردیده که تمدن اولیه انسان غارنشین به تمدن پیشرفته امروزی بدل گردد. فرق این افراد در این است که آنها ذهن خلاق خود را پرورش داده‏اند و همواره سعی کرده‏اند مقلد و پیرو نباشند.

روند رشد و رسیدن به چنین زمینه‏ای از کودکی آغاز می‏گردد. آنها فرصت این را داشته‏اند در زمانی که خردسال هستند خود را پیدا کنند و در سال‏های بعد استعدادشان را شکوفا کنند. مخاطب من در این سخن تمام کسانی هستند که با کودکان سرو کار دارند اعم از والدین و مربیان عزیز کودک، تا با کلیتی از اهمیت نقاشی کودک و نوع برخورد با آن آشنا شوند.

انسان سالم انسانی است که در مورد غذای ذهن یک حرکت دورانی را در وجود خود انجام دهد و ذهن خود را انبار عقاید، نظرها و خاطرات در نیاورده، بلکه از آنها استفاده می‏کند و به‏صورت دیگری تخلیه می‏نماید. در غیر این صورت به صورت انسانی مریض جلوه می‏کند.

کودک به طور ذاتی این حرکت دورانی را در وجود خود دارد و هر چه را وی از اطراف می‏گیرد به شکل بازی و نقاشی و کار‏های عملی پس می‏دهد. مثلاً: یک دختر کوچک، صحبت‏های مادرش را که به او گفته است، برای عروسکش می‏گوید. خاطرات، ذهنیات، علائق، ترس‏ها و نگرانی‏هایش را، که به او منتقل گردیده با نقاشی و بازی بازگو و از خود گذر می‏دهد و این گونه ذهنش را تخلیه نموده و این عمل تضمین کننده سلامت او خواهد بود.

والدین و مربیان نباید با دخالت از روی ناآگاهی در کار کودک، و با آموزش و یا تصحیح نقاشی او، این روند تخلیه روانی را تخریب کنند. آنها با این کار روزنه‏ی خروجی ذهن کودک را می‏بندد و موجب انباشتگی ذهن او می‏شوند که این باعث بروز عوارضی است که عمل «خود درمانی» را قطع می‏کند.


در بین فعالیت‏های کودک نقاشی بسیار مهم است، چون تماماً از درون کودک سرچشمه می‏گیرد. و آنها فعالیت‏های خود را با آن شروع می‏کنند. و این می‏تواند یک سوال اساسی را در ذهن ما ایجاد کند که پاسخ به آن بسیاری از مسیرها را برای ما روشن می‏کند. والدین و مربیان نباید با دخالت از روی ناآگاهی در کار کودک، و با آموزش و یا تصحیح نقاشی او، این روند تخلیه روانی را تخریب کنند. آنها با این کار روزنه‏ی خروجی ذهن کودک را می‏بندد و موجب انباشتگی ذهن او می‏شوند که این باعث بروز عوارضی است که عمل «خود درمانی» را قطع می‏کند.

ابتدا کودک با بازی شروع می‏کند و سپس به خط خطی کردن می‏پردازد خط خطی کردن مرحله تکامل یافته‏تر و خلاق‏تر همان بازی است. کم‏کم با رشد او نقاشی‏اش نیز از مرحله خط خطی خارج شده و پیشرفته‏تر می‏گردد. دیگر نقاشی فقط وسیله لذت و بازی نیست بلکه با آن به‏طور ناخودآگاه مسائل و مشکلاتش را بیان می‏کند. حتی اگر او شی رنگ دانه‏ای یا نوک تیزی بیابد با آن روی دیوار نقاشی می‏کند. این حالت تقریباً غریزی می‏باشد در واقع نقاشی به عنوان یک ابزار- بیانگر تحول کودک- و سبب و وسیله تکامل او است. نقاشی در تشکیل شخصیت و روان کودک اهمیت بسزایی دارد. نه تنها سوالاتی برایش مطرح می‏سازد و به او امکان شناسایی محیط و حضور در آن را فراهم می‏کند، بلکه به او امکان می‏دهد تا مسائلی را که به صورت نامنظم از همه طرف برایش مطرح می‏شود به شکل صورت بندی شده، منظم کند.

نکته دیگر این که پرورش خلاقیت، در «نقاشی خود انگیخته» کودک نوعی پیشگیری است شاید نوعی «واکسن روانی» و بسیاری از مواقع یک «درمانگر بزرگ» که جلو رشد بسیاری از مشکلاتی که از کودکی سرچشمه می‏گیرد را سد می‏کند و انرژی او را به مسیر درست هدایت می‏کند تا آینده‏ای بهتر را در پیش بگیرد. به زبان بسیار ساده اگر خلاقیت از سمتی وارد شود و به صورت عادت گردد، تمام مشکلات فرد از زندگیش رخت بر می‏بندد و بهترین زمان شروع این تمرین از خردسالی و بهترین وسیله نقاشی است.

هنر کودکان را قادر می‏سازد تا به تجربه‏هایی دست یابند که هیچ منبع دیگری توانایی تولید این تجربه‏ها را ندارد. همچنین آنها را توانا می‏کند تا از این طریق تجربه‏های گسترده و گونه‏های احساسات خود را کشف کنند و به شخصیت منحصر به فرد خود برسند. این آثار گرافیکی علاوه بر ارزش بیانی، منعکس کننده‏ی پیچ و تاب‏های فکری کودک نیز می‏باشد.

توانگرترین مردم کسانی هستند که می‏توانند چیزهای تازه به وجود آورند. آنها مفاهیم تازه‏ای را خلق می‏کنند و می‏توانند برای مشکلات بزرگ، از هیچ راه حل بسازند و جالب‏ترین مردم هستند. آنان در حداقل زمان، حداکثر کار را انجام می‏دهند و از بقیه‏ی مردم خوشحال‏ترند زیرا زیر بار مشکلات کمر خم نمی‏کنند. به این دلایل است که زندگی انسان با هنر آغاز می‏شود و کودک از این راه اولین تجربه‏ها را کسب می‏کند یعنی از طریق تجارب تجسمی و نقاشی. جای تاسف بسیار دارد که والدین و مربیان کودک به دلیل عدم آشنایی با روانشناسی کودک و اصول بنیادی هنر کودکان، این مسیر درست را تخریب می‏کنند. متاسفانه پرورش خلاقیت و هنر کودک در آموزش و پرورش ما شناخته شده نیست و از مقوله «آموزش و پرورش» فقط «آموزش» وجود دارد و «پرورش» اگر هست، بسیار ضعیف می‏باشد که در نتیجه کودکان را از هدف بزرگ خلاقیت جدا کرده و به «مقلد و پیرو» تبدیل می‏کند که عوارض آن از قبیل تنش، عدم خلاقیت، عدم اعتماد به نفس، وابستگی و روان‏ پریشی است.

پرورش خلاقیت در این راستا یعنی «به فعل در آوردن» و «هماهنگ کردن» تمام قسمت‏های ذهن کودک در جهت «نوآوری»، که توسط مدیریت و نظارت مربی متخصص میسر می‏گردد و نتایج آن بطور خلاصه هماهنگی، سلامتی، خلاقیت و ابتکار می‏باشد.


کلاس نقاشی کودک باید هماهنگ با روانشناسی کودک باشد و مربی علاوه بر این شناخت، خود نیز با هنر مدرن آشنایی داشته و در این مسیر فعالیت کرده باشند تا تشخیص درستی از روند کودک داشته باشد. یعنی از دوره‏ای که کودک خود محور است تا زمانی که به دیگر محوری تغییر دوره می‏‏دهد با او هماهنگ بوده و او را از مسیر جدا نکند و به نوعی به بازیابی و کشف توانایی درونی کودک بپردازد تا زمانی که کودک «تاثیر خود» را بر دیگران کشف کند.

با این توضیح والدین باید کلاس نقاشی کودک خود را بسیار با مطالعه و دقت انتخاب کنند.
بسیاری از والدین تصور اشتباهی از کلاس‏های خلاقیت دارند و به تصور اینکه نمی‏خواهند فرزندشان هنرمند شود از این کلاس‏ها دوری می‏کنند. در حالی که اگر کلاس بر پایه آموزش نباشد بسیار مفید بوده و کودک زمینه بسیار خلاقی خواهد یافت که در هر زمینه شغلی که در آینده وارد شود موفق‏تر عمل خواهد کرد.

به زبان بهتر خلاقیت بزرگترین و دیعه الهی به انسان می‏باشد که باید آن را از کودکی شکوفا کرد. به امید نهایت استفاده از این هدیه بزرگ.

ابراهیم اکبری- ماهنامه کودک 


نوشته شده در   دوشنبه 22 آذر 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode