احمدينژاد در جمع سران كشورها در سازمان ملل:
امپراتوري آمريكا به پايان راه خود رسيده است
محمود احمدي نژاد رئيس جمهوري اسلامي ايران طي سخنان خود در مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورک با انتقاد از سياستهاي سلطهگرايانه قدرتهاي زورگو و با تاكيد بر رعايت حقوق ملتها گفت: امپراتوري آمريكا به پايان راه خود رسيده است. |
| |
به گزارش خبرنگار سياسي فارس، محمود احمدينژاد كه به منظور شركت در شصت و سومين مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك بسر ميبرد ساعتي پيش سخنراني خود را در سازمان ملل ايراد كرد. متن كامل سخنراني رئيس جمهور احمدي نژاد به شرح زير است:
بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين و الصلوه و السلام علي سيدنا و نبينا محمد (ص) و آله الطاهرين و صحبه المنتجبين اللهم عجل لوليک الفرج و العافيه و النصر واجعلنا من خير انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يديه آقاي رئيس؛عاليجنابان؛ خداي بزرگ را براي اعطاي فرصت حضور مجدد در اين مجمع جهاني سپاسگزارم. در سه سال گذشته از اميد هاي فراوان به آينده روشن جامعه بشري و برخي راه حل ها براي دستيابي به صلح پايدار و گسترش عشق و محبت و در مقابل، همکاري و فشار برخي قدرتها براي تضييع حقوق ملتها، ظلمي که بر اکثريت جامعه جهاني از جمله بر ملت هاي عراق، فلسطين، افغانستان، لبنان، ملتهاي آفريقايي، امريکاي جنوبي و آسيايي مي رود، چالش هاي فرا رو مانند تلاش براي فروپاشي خانواده، تخريب فرهنگها و تحقير ارزش هاي متعالي، ناديده گرفتن تعهدات، گسترش سايه تهديد و مسابقه تسليحاتي و نا عادلانه بودن و ناتواني نظامات حاکم بر جهان از اصلاح وضع با شما همکاران سخن گفتم.با روي دادن حوادث متعدد و جديد ناتواني سازكارهاي موجود آشكارتر شده است اما در همين حال يك جريان اميدبخش كه در متن انديشه و باور ملتها شكل گرفته است بارورتر و قويتر شده است و در برابر يأسآفريني حوادث نور اميد را براي تجربه فرداي زيبا، درخشان و مطلوب در دلها روشن ميسازد. خانمها و آقايان همكاران محترم: امروز ميخواهم درباره علل اصلي شرايط حاكم بر جهان و راهحلها با شما سخن بگويم. البته شما اين مطالب را ميدانيد ولي يادآوري آن ضروري است. به نظر ميرسد ريشه مشكلات بايد در نوع نگاه و دريافت از انسان و جهان و موضوع مهم آزادي و عبوديت و عدالت جستجو كرد جهان، انسان، عبوديت و آزادي و عدالت مهمترين موضوعات بشر در طول تاريخ بوده است. 1- جهان؛ خداي متعال جهان را هدفمند خلق كرده است اين جهان بستر تكامل و رشد مخلوقي به نام انسان است و قوانين حاكم بر جهان و همه موجودات در خدمت تعالي او هستند. فرصتهاي لازم براي تحقق هدف از خلقت انسان را محقق سازد هيچ امر، پديده و موجودي بيهوده و عبس نيست. همه با هم در يك نظم پيچيده و هدفدار زمينه شكوفايي انسان را فراهم ميكند و هر يك نشاني از نشانههاي خداوند بزرگ هستند. همه مخلوقند و او خالق و حاكم اصلي بر جهان است همه وجود از جمله قدرتها، ثروتها و علمها از آن اوست. 2- انسان؛ خداوند جهان را براي انسان و انسان را براي خودش خلق كرد او را از خاك آفريد ولي مانده در خاك و تمايلات انساني نپسنديد، چراغ هدايت را در وجود او روشن كرد و از او خواست كه با ياري عقل و پيامبران و انسانهاي كامل از خاك حركت كند و تا افلاك به نزد خودش بالا رود. همه جهان از بين ميرود ولي خدا انسان را براي ابديت خلق كرده است و او را ظرف تجلي خودش قرار داده است. تجلي خلاقيت، رحمانيت، رأفت، علم، حكمت، غيرت، عيبپوشي، زيبانمايي و جمال، عدالت، كرامت، عشق، جلال، عزت، گذشت و بخشش، بصيرت، حاكميت و همه زيباييها و خوبيها كه صفات خداوند هستند. خداوند انسان را براي تجاوز، خونريزي، كينهورزي، خودخواهي و تحقير نيافريده است او انسان را جانشين خود بر زمين قرار داده است و از او خواسته است از يك سو با تلاش براي بروز استعدادهاي الهياش زمين را آباد و بستر رشد صفات الهي براي همه انسانها مهيا كند. و زندگي سرشار از زيبايي، دوستي، آزادي، عدالت و خوبيها را براي همگان فراهم آورد و از سوي ديگر و در ادامه اين راه زندگي سعادتمند ابدي در جوار رحمت خدا را براي خود رقم بزند. او را مؤظف كرده كه خدايي و اجتماعي زندگي كند چرا كه بروز صفات الهي در انسان فقط در زندگي اجتماعي و تعامل با ديگران امكانپذير است. 3- آزادي و عبوديت؛ خداوند راه كمال انسان و آزادي حقيقي را در بندگي حقيقي و اطاعت خود قرار داده است آزادي حقيقي و عبوديت خداوند در يك تناسب مستقيم قرار دارند و در حقيقت دو روي يك سكهاند. بندگي خدا يعني اعتقاد به توحيد و اطاعت امر او و آزاد شدن از غيرخدا بندگي حقيقي يعني نور مطلق و زيبايي مطلق. بندگي خدا يعني كنار نهادن خودخواهيها و گرايشات حيواني، قدرتطلبيها، تجاوزات و تسليم حق و عدالت، عشق و كمال بودن و اينچنين است انسان آزادي حقيقي خود را به دست ميآورد رشد مييابد و صفات الهي در او متجلي ميگردد و به ديگران عشق ميورزد. به برپايي عدالت قيام ميكند از هيچ قدرت و تهديدي نميهراسد و از مظلومان دفاع ميكند. در چنين محيطي آزادي هيچكس مزاحم آزادي ديگري نيست درگيري مختص آزادي حيواني نيست و جوهر همه اديان الهي و جوهر عبوديت و آزادي واقعي دوري از ستمگران و در مقابل اطاعت پروردگار و عبادت خدايي است كه به همه چيز عالم است. پنهان و آشكار را ميداند و مهربان و رحيم است و همه موجودات در برابر عظمت او متواضعاند و همه چيز تسليم قدرت اوست. زنده و برپادارنده عالم است و حيات از او نشأت ميگيرد. بندگانش را دوست ميدارد جز خوبي خير و كمال براي آنان نميخواهد با زورگويي، بيعدالتي و خودخواهي، برتريجويي مخالفت است. 4- عدالت: عدالت اساس خلقت انسان و همه موجودات آفرينش است عدالت عبارت است از قرار دادن هر پديدهاي در محل خود و دادن فرصت شكوفايي به همه استعدادهاي انسان. بدون عدالت نظم عالم متلاشي ميشود و فرصت كمالجويي از بين ميرود و بدون عدالت محال است جامعه بشري طعم امينت، آرامش، زيبايي، لذت حقيقي و سعادت را بچشد. بدون عدالت حيات اجتماعي قوام و دوام و رشد نمييابد انسان براي برپايي جامعه سعادتمند در اين جهان و حيات زيباي ابدي بايد خدا را بشناسد و براي تحقق اين امر بايد خود را بشناسد و براي تعالي خود و جامعه تلاش كند اما تا زماني كه جهان بسته، محدود و غير هدفمند طراحي شود، تا زماني كه حيات ابدي امري خيالي و ذهني و معاد و حساب و كتاب پاداش و مجازات، موهوم و غير واقعي معرفي گردد تا زمان اخلاق و پايبندي به آن عقبماندگي نام بگيرد و بياخلاقي، دروغ فريب، خودخواهي و برتريجويي نه تنها مباح بلكه پسنديده تلقي شود و حيات انسان محدود به زندگي مادي در اين جهان تصور شود، تا زماني كه تلاش شود كه انسان به جاي بندگي خدا و اطاعت از پيامبران او و آزادي حقيقي در قيد بندگي تمايلات خاكي و حيواني و همنوعان سلطهگر قرار بگيرد و تزاحمها به اوج خود برسد تا زماني كه متجاوز به واسطه قدرت مالي، سياسي و تبليغاتياش صاحب قدرت شناخته شود و نه تنها از مجازات بگريزد بلكه مدعي و طلبكار بشود و تا زماني كه براي كسب رأي در انتخابات جنگ راه بيندازند و ملتها را اسير و برده كنند مشكلات جامعه جهاني نه تنها حل نخواهد شد بلكه روز به روز بر دامنه آن افزوده ميگردد. دوستان و همكاران: نگاهي به وضعيت امروز داشته باشيد، با ادعاي واهي كشف سلاح كشتار جمعي و اسقاط ديكتاتور به عراق حمله ميكنند، ديكتاتور سقوط ميكند و سلاح كشتار جمعي كشف نميشود، دولت مردمي با رأي مردم برپا ميشود ولي اشغالگران بعد از 6 سال هنوز حضور دارند و اصرار دارند با نگه داشتن ملت عراق تحت شرايط طبق فصل 7 منشور سازمان ملل متحد، قراردادهاي استعماري بر آنها تحميل كنند ميليونها نفر كشته و آواره ميشوند و اشغالگران بدون احساس شرمندگي همچنان به دنبال تثبيت موقعيت خود در جغرافياي منطقه و تسلط بر منابع نفتي هستند. آنان براي مردم عراق هيچ كرامت و حق و جايگاهي قائل نيستند سازمان ملل نيز قادر به حل مشكل و رفع تجاوز و اشغال و تحميل نيست. در فلسطين 60 سال كشتار و تجاوز توسط عدهاي صهيونيسم جنايتكار و اشغالگر ادامه دارد، با جمعآوري عدهاي از نقاط مختلف دنيا و در سرزمين ديگران و با آواره كردن و به اسارت گرفتن مردم اصلي سرزمين و با دروغ و هشدار حكومت درست كردند با اعلام قبلي تجاوز، اشغال و ترور ميكنند و مردم و دولت قانوني و مردمي را محاصره غذايي و دارويي ميكنند و در همين حال برخي قدرتهاي مستكبر و زورگو از آنها حمايت ميكنند شوراي امنيت هم كاري نميتواند بكند بلكه در بسياري از موارد تحت فشار دو سه قدرت زورگو عملاً راه را براي حمايت از آدمكشان صهيونيست هموار ميكنند؛ طبعيي است كه برخي قطعنامههايي كه هم اندك توجهي به حق مردم فلسطين داشته است به بايگاني سپرده ميشود. توليد مواد مخدر در افغانستان پس از حضور نيروهاي ناتو چند برابر شده است، درگيري داخلي ادامه دارد تروريسم توسعه يافته است و روزانه مردم بيگناه در كوچه، بازار، مدرسه و مراسم عروسي بمباران و كشته ميشوند. مردم افغانستان قرباني تمايل كشورهاي عضو ناتو براي سيطره بر منطقه هند، چين و آسياي جنوبياند و سازمان ملل و شوراي امنيت هم كاري نميتوانند بكنند. چرا كه همين اينها از تصميمگيران اصلي در شوراي امنيت هستند. در آفريقا تلاش ميشود مناسبات دوران استعمار بازسازي شود و با ايجاد جنگ داخلي كشورهاي بزرگ از جمله سودان را در جهت منافع برخي قدرتهاي فاسد تجزيه كنند و در صورت مقاومت ملي مسئولان و مقاومتكنندگان را بر سيطره سازوكارهاي حقوقي ساخته همين ملتها تحت فشار قرار ميدهند. در آمريكاي لاتين ملتها تحت سايه تهديد دولتهاي سلطهگر بيگانه و حتي سفارتخانههاي برخي امپراطوريها امنيت و منافع ملي خود را در خطر جدي ميبينند. جان و مال و حقوق مردم گرجستان و مناطق اوستيا و آبخازيا قرباني تمايلات و تحريكات ناتو و برخي قدرتهاي غربي و اقدامات موزيانه صهيونيستها ميشود. مسابقه بيپايان تسليحاتي و توليد و تكثير و انباشت سلاحهاي شيميايي، اتمي و كشتار جمعي و تهديد به استفاده از آنها و استقرار سپر موشكي وضعيت را ناپايدار ساخته است. در موضوع هستهاي ايران عليرغم حق مسلم همه ملتها و منجمله ملت ايران در توليد سوخت هستهاي براي استفاده در مقاصد صلحآميز، شفافيت همه فعاليتها، همكاري با آژانس بينالمللي انرژي اتمي و اعلام مكرر آژانس مبني بر صلحآميز بودن فعاليتهاي ايران چند قدرت زورگو و توليدكننده نسلهاي جديد سلاحهاي كشتار جمعي و سلاح مرگبار اتمي و داراي انبارهاي انباشته از سلاحهاي هستهاي كه اين سازمان بينالمللي بر فعاليتهاي آنان نظارت ندارد و فجايع هيروشيما و ناكازاكي در پرونده يكي از آنان موجود است با ادعاهاي واهي سالها با استفاده از اهرمهاي سياسي و اقتصادي و تهديد و فشار سنگين بر آژانس تلاش كرده است در برابر فعاليتهاي صلحآميز ملت ايران مانعتراشي كنند. آنان با سلاح اتمي مخالف نيستند بلكه مخالف پيشرفت ملتهاي مستقل هستند و ميخواهند با انحصار فنآوريها ابزار تحميل بر ملتها را در اختيار داشته باشند اما بسيار طبيعي است كه ملت بزرگ ايران با توكل به خدا و با قدرت و قاطعيت و كمك دوستان خود در برابر زورگوييها ايستاده است و از حقوق خود صيانت كرده و خواهد كرد. ملت ايران اهل گفتوگو است ولي زيادهخواهيها و مطالبات غيرقانوني را نپذيرفته و نخواهد پذيرفت. امروز وقت آن رسيده است كه آژانس اتمي گزارش روشني از نظارت بر خلعسلاح اين قدرتها و فعاليتهاي هستهاي آنان در اختيار جامعه بينالمللي قرار دهد و كميته خلعسلاح توسط دولتهاي مستقل تشكيل شود و بر روند خلعسلاح اين قدرتها نظارت نمايد. تئوريهاي توسعه بواسطه هماهنگي با نظام سلطه و ناهماهنگي با نيازهاي حقيقي انسانها و جوامع بشري به يك موضوع تكراري و بيروح براي همسانسازي اقتصادها و فراهم نمودن هرچه بيشتر زمينه سلطه مستكبران و البته مخرب محيط زيست انساني و متلاشيكننده انسجام اجتماعي ملتها و كشورها تبديل شده است و نقطه تعادل و پاياني براي آن متصور نيست. فقر، گرسنگي و محروميت بيش از يك ميليارد نفر از جمعيت جهان را آزار ميدهد و اميد به زندگي را از آنها گرفته است. حيثيت و شخصيت و حقوق مردم آمريكا و اروپا بازيچه دست عدهاي قليل و البته فريبكار بنام صهيونيست قرار گرفته است گرچه اقليتي محض هستند ولي بواسطه تزوير و نفوذ و سازماندهي مرموز و تبليغات گسترده و پيچيده در بخش مهمي از مراكز مالي، پولي و تصميمگيري سياسي از جمله در بخشهاي مختلف دولتهاي اروپايي و آمريكايي مسلط شدهاند. عمق فاجعه آنجا است كه نامزدهاي رياست جمهوري يا نخستوزيري برخي از كشورهاي بزرگ قبل از جلب آراي مردم خود براي كسب حمايت مالي و تبليغاتي خود بايد به ديدار آنها بروند و در جمع آنان به تعهد خود بر حفظ حمايت از آنان و پايبندي به منافع آنان سوگند بخورند و تأكيد كنند. اين يعني آنكه ملت بزرگ آمريكا و ملتهاي متعدد اروپا بايد تابع خواستهها و تمايلات عدهاي قليل زيادهخواه و تجاوزطلب باشند، اين ملتها بدون اينكه خود بخواهند بايد از حيثيت و منافع خود در راه جنايتها و اشغالگريهاي اين كشورها و تهديدات شبكه صهيونيستي هزينه كنند. دوستان و همكاران؛ همه اينها به خاطر نوع نگاه برخي قدرتمندان بياخلاق به جهان، انسان، آزادي، عبوديت و عدالت است. انديشه و عمل كساني كه در انديشهشان خود را برتر از ديگران و ديگران را موجودات درجه دوم و اسير و برده ميپندارند و بنا بر آن دارند كه خارج از دايره عبوديت خداوند اسير مطلق تمايلات بيپايان مادي و شخصي خود باشند و خوي تجاوزگري و برتريطلبي را توسعه دهند ريشه اصلي مشكلات امروز جامعه بشري و مانع بزرگ تحقق سعادت مادي و معنوي، امنيت، صلح و برادري براي ملتها است. من به صراحت اعلام ميكنم كه ملت ايران و بسياري از ملتها و دولتها با اين نگاه و عملكرد سلطهگران جهاني مخالفند. برپايي عدالت نيازمند انسانهايي است كه در درون خود به عدالت و اعتدال رسيده باشند و خوي برتريجويي را مهار كرده و خصلت و فداكاري و خدمتگذاري به نوع بشر را در خود متجلي كرده باشند كه تحقق كامل و تمام عيار آن جز در سايه حاكميت انسان صالح، كامل، عبد خدا و موعود پيامبران الهي ميسر نيست. همكاران عزيز و صميمي؛ البته به لطف خداوند متعال در متن جان و دل جامعه بشري يك جريان اميدبخش در حال رشد و شكوفايي است، تمايل عمومي به عدالت، پاكي و عشق به ديگران و حقپرستي و كمالجويي آشكارا و به طور روز افزون در حال گسترش است. يك مقاومت عمومي در برابر زيادهخواهيها، تجاوزطلبيها و خودخواهي زورگويان در حال شكلگيري است. امروز عمل و راهبردهاي برآمده از رفتار زورگويان از ناحيه ملتها و دولتها مطرود است و همگان به برپايي مناسبات جديد انساني و عادلانه و جستجوي راهي نو براي سعادت و كمال و امنيت و رفاه پايدار هستند. اين همان امر مباركي است كه همه سنتهاي آفرينش و قوانين حاكم بر هستي بر حمايت از آن تأكيد دارند. امروز رژيم صهيونيستي در سرزمينهاي اشغالي در سراشيبي قطعي سقوط قرار دارد و راهي براي نجات او در منجلاب ساختگي خود و حاميانش وجود ندارد. جمهوري اسلامي ايران ضمن احترام كامل به مقاومت مظلومانه ملت فلسطين در حمايت همهجانبه از آن راه حل انساني خود كه مبتني بر همهپرسي آزاد از مردم فلسطين براي تعيين و برپايي نوع حكومت در همه فلسطين است را به دبيركل محترم سازمان ملل متحد تقديم مينمايد. امپراتوري آمريكا در جهان به پايان راه خود رسيده است و حاكمان بعدي بايد دايره دخالتها را به مرزهاي خود محدود كنند امروز انديشه سلطهگري به سرعت به يك ضدارزش تبديل ميشود. و اما سخني با دولتهاي سلطهطلب حاكم جهاني: بدانيد كه زندگي در سايه عبوديت و اجراي دستورات خدا، عشق به مردم و تلاش براي تحقق عدالت به نفع شما نيز است. دعوت ميكنم كه به راه خدا، انبيا، ملتها، راستي و عدالت برگرديد. تنها راه نجات، راه مستقيم الهي است در غير اين صورت دست قدرت خدا كه از آستين ملتها بيرون ميآيد روزگار را بر شما تنگ ميكند و به سلطهگري شما پايان خواهد داد. بياييد مردم را دوست داشته باشيد و به حقوق ملتها احترام بگذاريد و گذشته خود را جبران نماييد كه اين به نفع شما و جامعه بشري است. ملت ايران آمادگي دارد كه در كنار ساير ملتها به شما براي برونرفت از وضع موجود و برپايي صلح و صلاح ياري نمايد. دوستان من؛ فرصتها در دسترس است، به لطف الهي پايههاي وضع ظالمانه موجود در حال فروريزي است، تحولات به نفع انسان و حقوق حقيقي واقعي او در راه است، آينده طلايي و درخشان در انتظار جامعه بشري است، جامعه جهاني سرشار از عدالت، دوستي، برادري و رفاه با وصفي كه گفتم در دسترس ما قرار گرفته است. جامعهاي كه تحت حاكميت انسان صالح و كامل، موعود همه پيامبران الهي، دوستدار حقيقي انسانها، و برپا كننده راستي، و عدالت راه زيبايي و عشق را ميپيمايد و از هر ترس و اندوه يأس و حرماني مبرا است براي ما و در نزديكي ما است. جامعهاي كه در آن پيامبران بزرگ الهي نوح، ابراهيم، موسي، عيسي و محمد (ص) وعده دادهاند در آستانه تحقق است. بياييد دست در دست هم انديشه مقاومت در برابر بديها و اقليت بدخواهان و حمايت از خوبيها و اكثريت خوبان و مظهر كامل خوبي موعود امم امام عصر(عج) كه با همراهي حضرت عيسي مسيح (ع) خواهد آمد را گسترش دهيم و متناسب با آن سازوكارهاي عادلانه و انساني براي تنظيم روابط سازنده بين ملتها و دولتها را طراحي و عملياتي كنيم. اي خداي بزرگ ياور ملتها را برسان و رنجها و آلام بشر را پايان بخش و عدالت و زيبايي و عشق را شكوفا كن. دوستان بياييد در برپايي آن دوران نوراني و وعده داده شده الهي سهمي مناسب داشته باشيم. از همه شما صميمانه قدرداني ميكنم. احمدينژاد در پايان سخنان خود مورد تشويق تمام حاضرين در سالن مجمع عمومي سازمان ملل متحد قرار گرفت.
|
|
|
|
|
|
|
نوشته شده
در
چهارشنبه 3 مهر 1387
توسط
مدیر پرتال
|
PDF
چاپ
بازگشت
|
|
|