گفت وگو با دکتر محمدامیر شیخ نوری درباره جریان های سیاسی پهلوی اول / محقق و مدرس تاریخ معاصر ایران
دکتر محمدامیر شیخنوری، درباره احزاب دوران رضاخان گفت: " در آن موقع چند حزب وجود داشتند: 1ــ محافظهکاران اصلاحطلب، که افرادی مثل شاهزاده فیروز فرمانفرما، محمد قوامالسلطنه و مرتضیقلیخان بیات در آن شاخص بودند.
2ــ دوم، حزب تجدد بود که علیاکبر داور و عبدالحسین تیمورتاش معروف و سیدمحمد تدین آن را هدایت میکردند؛ همچنین بسیاری از فعالان انقلاب مشروطه مانند تقیزاده، ملکالشعرای بهار، مستوفیالممالک و محمدعلی ذکاءالملک نیز به این گروه پیوستند. 3
ــ گروه سوم، حزب سوسیالیست بود که دموکراتهای قبلی، آن را تشکیل دادند. سلیمانخان اسکندری که خودش هم از نسل قاجار بود و نیز مساوات و قاسمخان صوراسرافیل، برادرزاده همان صوراسرافیل معروف، از اعضای آن بودند.
4ــ گروه چهارم فرقه کمونیستها بودند که بعد از مرگ حیدرخان عمواوغلی، شخصی بهنام نیکبین که روزنامهنگار و تحصیلکرده مسکو بود، جانشین او گردید. حسین شرقی هم بعدها جانشین نیکبین شد.
5ــ گروه بعدی، مذهبیها بودند که با رویکارآمدن رضاخان سخت به مخالفت پرداختند.
این محقق و مدرس تاریخ معاصر ایران افزود: " رضاخان بهقدری از مدرس ترسیده و عصبانی بود که به او گفته بود: «سید از جان من چه میخواهی؟» و مدرس هم گفته بود: «میخواهم که تو نباشی» ــ با همین صراحت. بعداً مدرس با جمهوریخواهی رضاخان مقابله کرد و بقیه علما را نیز با خود همراه نمود؛ چنانکه رضاخان مجبور شد حرف خودش را پس بگیرد. "
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه الزهرا(س) ادامه داد:" بههرحال منظوراینکه در آن دوره گروههای مختلف خواهان تغییر بودند و لذا از رضاخان استقبال میکردند و میگفتند او آدمی است که این کارها را انجام میدهد و کارهایش هم ظاهرا از لحاظ مذهبی، اقتصادی و یا از لحاظ امنیتی درست است. این مسائل باعث شد همه فکر کنند او میتواند جامعه ایران را به جایی برساند و حداقل کمبودها را رفع کند.
ازاینرو در ابتدا نظر خوشی نسبت به او وجود داشت، اما به قول معروف خوش بود گر محک تجربه آید به میان ــ تا سیهروی شود آنکه در او غش باشد."