دکتر داوری عنوان کرد: فلسفه از آغاز رو به سوی آینده داشته و از سقراط تا کنون همه فیلسوفان درباره آینده گفته اند و فیلسوفی را نمیشناسیم که تفکر او به آینده مربوط نباشد.
دکتر رضا داوری اردکانی ، عضو فرهنگستان علوم ایران در اولین روز همایش بین المللی روز جهانی فلسفه با موضوع "فلسفه و آینده" سخنرانی کرد.
دکتر داوری درباره فلسفه و آینده به نکات زیر اشاره کرد:
• فلسفه از آغاز رو به سوی آینده داشته است. افلاطون و ارسطو آموزگاران و طراحان جامعه غربی اند و تجدد نیز با رجوع به آراء آنان و دیگر صاحبنظران و متفکران یونان آغاز شده است . قرون وسطی هم با جمع فلسفه و مسیحیت قوام یافت.
• وقتی می گوییم فلسفه به آینده چه ربطی دارد باید نگاه کنیم که افلاطون چه کرده است. افلاطون بنیان تفکری را گذاشت که دو هزار و پانصد سال بسط یافت و توانست مدینه یونانی را متلاشی کند. در دوره جدید رنسانس برای گذشت از قرون وسطی و نظم قرون وسطایی به یونان مراجعه میشود؛ به گذشتهای رجوع میشود که هنوز آینده را در بر دارد. از سقراط تاکنون همه فیلسوفان درباره آینده گفته اند و فیلسوفی را نمیشناسیم که تفکر او به آینده مربوط نباشد.
• در مورد عالم جدید و متجدد قضیه روشن تر است و به آسانی می توان نشان داد که این متفکران و از جمله فیلسوفانند که عالم جدید و متجدد را پیش بینی و بنیاد کرده اند اما در این زمان بعضی فیلسوفان به عبارات مختلف و با مبادی و غایات متفاوت درباره نسبت فلسفه و آینده سخن گفته اند.
• فیلسوفانی که به تاریخی بودن فلسفه قائل نیستند از نسبت آن با زمان و آینده چیزی نمی گویند اما بعضی قائلان به زمانی بودن و تاریخی بودن فلسفه که باید این نسبت را بیان کنند گفته اند که فلسفه هرچه را که در قوه داشته به فعلیت آورده است و دیگر تعلقی به آینده ندارد .
• مع هذا همین فیلسوفان با نقد تاریخ تجدد همچنان به گشایش افق آینده و تفکر و زبان امیدوارند حتی اگر نظر این فیلسوفان را بپذیرم، شک نکنیم که جهان توسعه نیافته برای سیر در راه توسعه به ره آموزی فلسفه نیاز دارد.
• تکنولوژی بدون فلسفه (البته نه هر فلسفهای) و بدون تفکری که دو هزار و پانصد سال بسط یافته است نمیتواند به وجود آید. فلسفه و اندیشه مسیری 2500 ساله را پیموده است، اکنون باید به آن بیاندیشیم که کجا هستیم، این تفکر اگر آینده ما را نیز طراحی نکند تصویری در مقابل دیدگانمان قرار میدهد که برای ادامه زندگی لازم است.