به باور رئيس پرديس قم دانشگاه تهران، در تقديرات الهی، انسان آزاد است كه در آن عكسالعمل خاص، گناه كند يا گناه را ترك كند؛ بنابراين هيچ فعلی از جمله افعال اختياری انسان بدون تقدير الهی انجام نمیشود اما اين تقديرات انسان را مجبور نمیكند؛ بلكه او را محدود میسازد.
حجتالاسلام و المسلمين «رضا برنجكار»، رئيس پرديس قم دانشگاه تهران
حجتالاسلام و المسلمين «رضا برنجكار»، رئيس پرديس قم دانشگاه تهران، در اولين نشست از سلسله نشتهای تخصصی دومين جشنواره ملی مطالعات قرآنی دانشجويان ايران كه در محل خبرگزاری ايكنا برگزار شد، در تبيين جايگاه اختيار انسان در قضا و قدر الهی، اظهار كرد: گاهی قرار گرفتن انسان در شرايط خاص به اختيار خود انسان صورت نمیگيرد؛ بلكه تقديرات الهی اينگونه رقم خورده كه آن شخص در آن شرايط خاص قرار بگيرد.
وی با بيان اين كه قدرت عكسالعملهای خاص انسان در آن شرايط نيز در اختيار وی نيست، عنوان كرد: در اين تقديرات، انسان آزاد است كه در آن عكسالعمل خاص، گناه كند يا گناه را ترك كند؛ بنابراين هيچ فعلی از جمله افعال اختياری انسان بدون تقدير الهی انجام نمیشود؛ يعنی خدای متعال در آنجا طراحی خاصی انجام داده و اندازه خاصی تعيين كرده است.
نويسنده كتاب «مبانی خداشناسی در فلسفه يونان و اديان الهی» تصريح كرد: اين تقدير الهی هم از اموری است كه به انسان بازمیگردد و قدرت، توانايی و استطاعت انسان در آن شرايط، اندازه و قدر معينی دارد و نيز از لحاظ مسائلی كه خارج از قدرت انسان است كه مربوط به شرايط، اسباب و اوضاعی میشود كه انسان در آن شرايط تصميمگيری میكند.
وی با بيان اين كه به هر حال انسان تصميم خود را با آزادی میگيرد، تأكيد كرد: تقديرات، انسان را مجبور نمیكند، بلكه او را محدود میكند؛ يعنی انسان نمیتواند هر چيزی كه بخواهد، انجام دهد. در روايتی نقل شده كه يك شخص «قَدَری» نزد امام(ع) آمد، امام(ع) به او فرموند: آيا تو میتوانی هر كاری كه میخواهی، انجام بدهی؟ آن شخص تأمل كرد.
وی اضافه كرد: امام(ع) به او فرمودند: اگر بگويی: «نه»، اختيار خودت را نقض كردهای و اگر هم بگويی: «بله»، در اين صورت ادعای ربوبيت كردهای. قرآن كريم در آيه شريفه 29 از سوره مباركه تكوير میفرمايد: «وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ؛ و تا خدا پروردگار جهانها نخواهد [شما نيز] نخواهيد خواست».
رئيس پرديس قم دانشگاه تهران بيان كرد: بنابراين تا خدای متعال نخواهد و تا او قدرت را به انسان ندهد و شرايط را برای انسان ايجاد نكند، انسان نمیتواند كاری انجام بدهد؛ لذا بدون قضا و قدر خدای متعال در تمام مراحل فعل، انسان نمیتواند كاری را انجام بدهد. اما به هر حال اين خود انسان است كه با آزادی و اختيار خود افعالش را انجام میدهد.
وی در طرح سؤالی در اين زمينه گفت: اگر خداوند متعال شرايطی را مهيا كرد، قدرت انجام فعل را نيز به انسان داد و در تعاليم دين هم به انسان امر كرد كه گناه نكند، ولی با اين حال انسان به انجام گناه مبادرت ورزيد و خدا انسان را رها كرد، آيا اينجا در انجام دادن اين گناه، خدا مقصر است يا انسان؟ در چنين شرايطی خود انسان مقصر است.
حجتالاسلام برنجكار افزود: دليل بر اين كه خود انسان مقصر است، اين است كه انسان میتوانسته با اختيار خود آن گناه را ترك كند، ولی از اختيارش استفاده كرده و گناه را مرتكب شده است. اگر هم انسان دستور الهی را اطاعت كند و گناه را ترك كند، آنجا هم اين انسان است كه با اختيار خود گناه را ترك كرده است؛ لذا قضا و قدر الهی در افعال اختياری باعث جبر نمیشود.
وی با بيان اين كه قضا و قدر الهی در افعال اختياری باعث محدوديت انسان میشود، تصريح كرد: اينطور نيست كه انسان هر كاری كه بخواهد، بتواند انجام بدهد. انسان در شرايط خاصی كاری را انجام میدهد و اين كار را نيز با قدرتی انجام میدهد كه خدای متعال با اندازه مشخص و معينی به انسان عطا فرموده است.
در ادامه اين نشست، «منصور پهلوان»، از اساتيد دانشگاه تهران، با بيان اين كه بحث درباره قضا و قدر الهی از مسائل بسيار مهم و اساسی در دين اسلام است، عنوان كرد: لازم است در اينباره هر شخصی مطالعات خوبی داشته باشد؛ چون اين مطلب به اصول عقايد مربوط میشود و اصول عقايد بايد با مبانی برهانی سنجيده شود و هر كس به اين مسائل از حيث برهانی اعتقاد پيدا كند.
وی افزود: مسئله جبر و اختيار، جنبههای مختلفی از جمله جامعهشناسی، روانشناسی، كلامی و عقيدتی دارد. در زمينه جامعهشناسی ما با مكاتب مختلف جامعهشناسی روبهرو میشويم كه اين مكاتب انسان را محصول جبری جامعه میدانند و معتقدند كه اين جامعه است كه انسان را میسازد و انسان از خودش اختياری ندارد و از اين حيث جبر بر انسان حاكم است.
نويسنده كتاب «فرهنگ واژگان نهجالبلاغه» تأكيد كرد: چنين مبحثی سابق در ادبيات ما وجود داشته است؛ در بيانات و برخی اشعار سعدی و بعضی شعرای ديگر نيز چنين معنايی ديده میشود. جملاتی همچون: «عاقبت گرگزاده گرگ شود/ گرچه با آدمی بزرگ شود» همين معنا را بيان میكند. در اين خصوص عدهای معتقدند كه چنين مباحثی كه در اين عبارت بيان شده، با ژن افراد و خصوصيات ارثی او ارتباط پيدا میكند.
وی با اشاره به اين كه ممكن است افرادی خصوصيات فردی را به ژن شخص مربوط بدانند، گفت: ولی از حيث خصوصيات اجتماعی اثرگذاری همنشين در شخصيت انسان بسيار قابل توجه است، سعدی میگويد: «گلی خوشبوی در حمام روزی ، رسيد از دست مخدومی به دستم / بدو گفتم كه مشكی يا عبيری؟ ، كه از بوی دلاويز تو مستم/ بگفتا من گِلی ناچيز بودم ، وليكن مدتی با گُل نشستم / كمال همنشين در من اثر كرد، وگرنه من همان خاكم كه هستم».
نويسنده كتاب «پژوهشی در زمينه كتاب كافی و مؤلف آن» تصريح كرد: همنشين میتواند يك ماهيت خوب يا بد را در انسان ايجاد كند، اگر ژن و خصوصيات ارثی يك شخص، ناشايست باشد تربيت در او فايدهای نخواهد داشت. سعدی در بحث تربيت میگويد: «تربيت نااهل را چون گردكان بر گنبد است» سعدی با اين تمثيل بيان میكند كه همانطور كه گردو بر روی گنبد قرار نمیگيرد، تربيت نيز در شخصی كه خصوصيات ارثی ناشايستی دارد، تأثير نمیگذارد.
پهلوان اضافه كرد: سعدی هم جنبههای اجتماعی و هم جنبههای مربوط به وراثت را كه امروزه روی آن تأكيد میشود، بيان كرده و میگويد: اين جامعه و محيط است كه انسان را میسازد. ما بر اين باوريم كه هم وراثت و هم محيط يك چارچوبی را ايجاد میكند كه انسان با اراده و اختيار خودش در آن چارچوب عمل میكند.