جام جم آنلاين: سريالهاي تاريخي را ميتوان در رديف سريالهايي قرار داد كه مردم به تماشاي آنها مينشينند تا از موضوعي تاريخي باخبر شوند و بخشي از تاريخ را كه نديدهاند با استفاده از تصاوير ساخته شده براي آن دوره در يك اثر تاريخي ببينند. در اين سريالها آن چه بيشتر براي بيننده اهميت دارد، داستاني است كه روايت ميشود.
بيننده دوست دارد تاريخ را بداند البته نه تاريخ خشك و رسمي را كه در كتابها جا خوش كردهاند. مردم تاريخي را دوست دارند كه قصهاش پرمايه باشد، يعني به حاشيهها بيشتر از اصل پرداخته شده باشد و آدمهاي تاريخي به تصورات آنها نزديكتر باشند تا به آدمهاي واقعي تاريخ. مثل سريال «هزار دستان» كه تاريخ نيست اما داستاني دارد كه در تاريخ معاصر اتفاق افتاده است.
سريالهاي تاريخي ميتوانند از منظر نويسنده و كارگردان روايت شوند اما در سريالهاي مذهبي كه به نوعي در زير گروه سريالهاي تاريخي جاي ميگيرند، نميتوان زياد دخل و تصرف كرد. حتي تخيلات نويسنده و كارگردان هم بايد براساس مستندات تاريخي شكل بگيرند. اين سريالها كه بيشتر شخصيتمحور هستند، ميتوانند آگاهي مردم را راجع به شخصيت يا شخصيتهاي مذهبي بالا ببرند.
از متن كه بگذريم، آنچه باعث ميشود يك سريال تاريخي مورد توجه مردم قرار بگيرد بازيگراني هستند كه در اين گونه آثار نقش شخصيتهايي را بازي ميكنند كه يا مورد علاقه مردم هستند يا مردم از آنها منزجر هستند. در 30 سال گذشته سريالهاي تاريخي زيادي در كشور ما ساخته شدند كه در هر كدام از آنها بازيگراني درخشيده اند و نقشهاي خود را به بهترين شكل اجرا كردند. براي بازبيني اين نقشهاي ماندگار و بازيگراني كه اين نقشها را در حافظه مردم به ثبت رساندند ميتوان از امروز به گذشته رفت.
سريال مختارنامه يك سريال مذهبي است كه بازيگران معروفي نقشهاي اصلي آن را بازي ميكنند. اما 2 شخصيت اصلي آن را كه يكي در قطب مثبت است و ديگري در قطب منفي 2 بازيگري اجرا ميكنند كه هر كدامشان اصول و قواعد خاص خودشان را دارند.
مختار را فريبرز عربنيا بازي ميكند كه ميداند در ذهنها براي هميشه ماندگار خواهد شد چون با هيبتي كه دارد، همان شخصيتي است كه مردم هميشه از جنگجويي مانند مختار در ذهن داشتهاند.
در مقابل او «عمر سعد» قرار دارد كه به مزدوري عادت دارد و آنقدر دنيا طلب است كه براي به دست آوردن حكمراني «ري» به يكي از فرماندهان يزيد تبديل ميشود و با سپاهي به جنگ امام حسين(ع) ميرود.
نقش عمر را با تمام خصوصيات بدش، مهدي فخيمزاده بازي ميكند كه انصافا در مختارنامه بازي فوقالعاده خوبي دارد. حتي نوع بيان فخيمزاده كه جزئي از خصوصيات فردي اوست براي بازي در نقش عمر سعد به كمك او آمده است.
عمر سعد هميشه در تاريخ تشيع، موجودي منزجركننده بوده است. فخيمزاده اين تنفر تاريخي را قبول ميكند و لباس عمر سعد را ميپوشد و براي هميشه در ذهن مردم ميماند. عمر در پايان مختارنامه به دست مختار كشته ميشود و به بدمنهاي تاريخ ميپيوندد.
سريال يوسف پيامبر با بازي «مصطفي زماني» و «كتايون رياحي» بين مردم به شهرت رسيد. زماني درهنگام ساخت سريال يوسف جوان گمنامي بود كه از بين صدها نفر كه براي تصاحب نقش يوسف تست بازيگري داده بودند، انتخاب شد.
البته يوسف به زماني نظر كرد و خيلي زود اين جوان گمنام به بازيگري معروف و پركار تبديل شد. كتايون رياحي هم تمام سالها تجربه بازيگري خود را به سريال يوسف پيامبر آورد تا نقش زليخا را آنچنان كه زيبنده اين زن است، اجرا كند و جاي هيچ اما و اگري نگذارد.
عقبتر كه ميرويم به سريال ولايت عشق ميرسيم. سريالي كه زندگي امام رضا(ع) را محور داستان خود قرار داده بود و بازيگران زيادي در آن نقشهاي تاريخي را بازي ميكردند. برخي از آنها ايفاگر شخصيتهايي بودند كه در تاريخ وجود دارد و برخي زاييده خيال نويسنده و كارگردان بودند كه هر دوشان را فخيمزاده انجام داده بود.
در اين سريال نقش امام رضا(ع) به فرخ نعمتي سپرده شد. البته چهره اين بازيگر ديده نميشد و مخاطب از طريق صدا با او ارتباط برقرار ميكرد و صداي نعمتي منحصر به فرد است و براي هميشه طنين صداي او در ذهن مخاطب و بخصوص علاقهمندان اهل بيت ماند.
محمد صادقي هم در اين سريال ايفاگر نقش «مامون» بود كه درست روبهروي شخصيت امام قرار گرفته بود. صادقي هم با قدرت وصفناپذيري اين نقش را به يكي از تاثيرگذارترين شخصيتهاي منفي تاريخ تبديل كرد.
صادقي مامون را از لابهلاي كتابهاي تاريخ بيرون كشيد و به او هويت داد. در اصل تمام بازيگراني كه نام آنها ذكر شد همين روش را در بازي خود اجرا كردند. حتي بازيگري مانند افسانه بايگان كه در سريال «تنهاترين سردار» نقش جعده، همسر امام حسن(ع) را بازي كرد، اين شخصيت مذهبي تاريخي را در ذهن مردم عينيت بخشيد و او را به شخصيتي پويا در اذهان تبديل كرد.
سريالهاي تلويزيوني چون در قسمتهاي زياد توليد ميشود و يك شخصيت را براي هفتههاي متوالي به نمايش ميگذارند اين خاصيت را دارند كه بيننده را متاثر كنند و بازيگران با نوع بازي خود در اين تاثيرگذاري بسيار سهيم هستند.
مردم جهان از حضرت مريم تصاوير مختلفي در ذهن دارند. از اين زن مقدس تمثالهاي زيادي ترسيم شده و بازيگران زيادي تاكنون در آثار سينمايي و تلويزيوني دنيا نقش مريم مقدس را بازي كردهاند اما شهريار بحراني با انتخاب «شبنم قليخاني» براي بازي در نقش مريم مقدس در سريالي به همين نام، چهرهاي معصوم و دوستداشتني از اين زن مقرب خداوند را در اذهان مسلمانان به ثبت رساند.
به سريال امام علي(ع) كه نگاه ميكنيم به بازيگراني مانند زندهياد مهدي فتحي برميخوريم كه نقش «عمرو عاص» را در اين سريال عالي بازي كرد. او آنقدر خوب در اين نقش درخشيد كه انگار سالهاي سال با عمروعاص زندگي كرده بود و با رفتار و نيرنگهاي او از نزديك آشنا بود.
بيراه نيست اگر بگوييم تمام بازيگران سريال امام علي يك طرف و زنده ياد فتحي در طرف ديگر. او با بازي درخشان خود نشان داد كه امام اول شيعيان در زمانه خود با چه افراد فريبكار و دنيادوستي رو در رو بوده است.
از سريالهاي مذهبي كه بگذريم به سريالهايي مانند اميركبير، بوعلي سينا، مدرس و سربداران ميرسيم كه اشخاص مهم تاريخ ايران در آنها به تصويركشيده شده بودند.
نقش اميركبير با بازي سعيد نيكپور براي هميشه در ذهن مردم ايران ماند. اين سريال در دهه 60 ساخته شد و تاكنون سريال ديگري درباره اين شخصيت تاريخي ساخته نشده كه بازيگر ديگري بتواند جاي نيكپور را در ذهن مردم بگيرد. امين تارخ با بازي در نقشهاي بوعلي سينا و شيخ حسن جوري در سريال سربداران بين عموم مردم به شهرت رسيد.
همچنان كه علي نصيريان با بازي درنقش قاضي القضات در سريال سربداران بخش مهمي از تاريخ ايران را روايت كرد. زندهياد خسرو شكيبايي هم با بازي در سريال مدرس، اين شخصيت انقلابي و موثر در تاريخ معاصر ايران را به نام خود به ثبت رساند.
بازيگران زيادي تاكنون نقشهاي مهمي را در آثار تاريخي تلويزيون بازي كردهاند كه ذكر نام همه آنها در اين مطلب امكانپذير نيست. اما نميتوان از اين نكته غافل شد كه بازيگران آثار تاريخي، بخصوص آنهايي كه نقشهاي اصلي را بازي ميكنند تاكنون آنقدر خوب در اين نقشها ظاهر شدهاند كه كمتر كسي است آنها و نقششان را فراموش كند.
طاهره آشياني
گروه راديو و تلويزيون