رحلت عالم، خطيب و واعظ بزرگوار آيت اللَّه "علي محدث زاده قمي" (1354ش)
آيت اللَّه علي محدثزاده قمي فرزند محدث بزرگ، حاج شيخ عباس قمي، در سال 1298ش (1338ق) در خاندان علم و تقوا در قم به دنيا آمد و در مشهد نشو و نما يافت. وي پس از آنكه مقدمات و ادبيات را در مشهد آموخت به همراه پدر رهسپار نجف اشرف گرديد و پس از چند سال، در نوزده سالگي از شيخ آقا بزرگ تهراني و يك سال بعد از پدرش اجازه روايت گرفت. آيتاللَّه محدثزاده در سال 1320ش راهي قم شد و از محضر حضرات آيات شيخ ابوالحسن مشكيني و سيد صدرالدين جزايري بهره برد، اما بيشتر همت خود را بنا بر توصيه پدرش، مصروف اخبار و احاديث نمود. ايشان پس از هفت سال، به تهران رفت و به شيوه پدرش، رشته وعظ و خطابه و تصحيح و تاليف كتب را برگزيد. اين محدث گرانقدر، همچنين تعداد زيادي از كتابهاي چاپ نشده پدر را تصحيح، تحشيه، مقابله و منتشر كرد. آيتاللَّه محدثزاده پس از واقعه خونين 15 خرداد 42، در حمايت از امام خميني(ره) عليه رژيم اعتراض نمود كه به همراه پنجاه عالم و روحاني ديگر بازداشت شد و به زندان افتاد. از اين نويسنده و عالم ديني آثار متعددي بر جاي مانده كه امام صادق(ع) در 4 جلد از آن جمله است. آيتاللَّه محدثزاده قمي سرانجام در 26 دي ماه 1354ش برابر با 12 محرم 1396ق در 56 سالگي در تهران درگذشت و پس از تشييعي با شكوه در تهران و قم، در قبرستان شيخان قم به خاك سپرده شد.
فرار شاه خائن "محمدرضا پهلوي" از كشور در پي گسترش نهضت اسلامي ملت ايران (1357ش)
با فراگير شدن جرقههاي اوليه انقلاب و فشار نيروهاي مخالف رژيم و هماهنگي قيامهاي مردمي به رهبري حضرت امام خميني(ره) و پس از وقايع خونين كشتار 17 شهريور و 13 آبان 57 و برگزاري مراسم چهلمهاي مختلف در شهرهاي كشور و نيز اعتصاب كارگران شركت نفت و از همه مهمتر چاپ اعلاميه توهينآميز روزنامه اطلاعات، كنترل امنيت كشور از دست نيروهاي رژيم و حتي حكومت نظامي خارج شد و موجب گرديد كه در مدت زمان كوتاهي، پايههاي اقتدار رژيم 2500 ساله شاهنشاهي سست شده و منجر به فرار شخص اول مملكت گردد. در آن تاريخ، همه ناظران سياسي معتقد بودند كه حل بحران با ادامه حضور شاه امكانپذير نيست و رهبر انقلاب اسلامي، به هيچ عنوان حضور شاه و رژيم سلطنتي را تحمل نخواهد كرد. شاه نيز به اين موضوع واقف بود. در اين زمان، وي، تنها خروج از كشور را به نفع خود ميدانست. سرانجام محمدرضا پهلوي سه روز پس از تشكيل شوراي سلطنت به همراه همسر و خانواده خويش در حالي ايران را براي هميشه ترك نمود كه به شدت ميگريست. آنها سوار بر هواپيماي اختصاصي (شهباز) شده و در حالي كه يك جت بوئينگ 707 و دهها هليكوپتر آن را همراهي ميكردند از كشور خارج شدند. پس از رفتن شاه از كشور، جشن و شادماني، سراسر ميهن را فرا گرفت، مجسمههاي شاه پايين كشيده شد و اركان رژيم شاهنشاهي متزلزلتر گرديد.
پيام 9 مادهاي حضرت امام خميني(ره) براي ملت ايران (1357 ش)
همزمان با فرار محمدرضا پهلوي از ايران، امام خميني(ره) پيامي در 9 ماده براي ملت ايران فرستادند كه اهمّ آن عبارت بود از: "به كساني كه در شوراي سلطنتي غيرقانوني به عنوان عضويت داخل شدهاند اخطار ميكنم كه بيدرنگ از اين شورا كنارهگيري كنند و در صورت تَخلّف، مسؤول پيش آمدها هستند؛ به وكلاي غيرقانوني مجلسين اخطار ميشود كه از رفتن به مجلس احتراز كنند و در صورت تخلف، مورد مؤاخذه ملت شريف قرار خواهند گرفت." در همين پيام آمده بود: "كشاورزان نسبت به كشت گندم ديم اقدام نمايند؛ بانكها از پرداخت سپردههاي وابستگان رژيم و دزدان و غارتگران اموال بيت المال خودداري نمايند؛ دانشگاهيان بايد به مبارزه خود عليه دولت غاصب و شاه و شوراي غيرقانوني سلطنت ادامه دهند و استاداني را كه با دستگاه ظلم رابطه دارند، نپذيرند." همچنين امام در اين پيام، برپايي راهپيمايي روز اربعين را به مردم توصيه كردند.
حمله نيروهاي چند ملّيتي به كشور عراق در پي اشغال كويت توسط رژيم بعث (1369ش)
در يازدهم مرداد 1369 ش با حمله نظامي عراق به كويت با اين بهانه كه كويت متعلق به عراق است، اين كشور كوچك ظرف چند ساعت به اشغال نيروهاي مهاجم درآمد. به دنبال اين تجاوز آشكار، دولتهاي غربي به خصوص آمريكا تلاش وسيعي را براي محكوميت عراق و بيرون راندن آنها از خاك كويت آغاز كردند. با تلاش كشورهاي غربي به رهبري آمريكا، فعاليتهاي سياسي جهت تصويب قطعنامه شوراي امنيت عليه عراق، با هدف همسويي كشورهاي غربي براي حمله به رژيم بعث شدت گرفت. در نهايت پس از اولتيماتوم آمريكا براي خروج عراق از كويت و عدم توجه عراق به اين تهديد، نيروهاي چند مليتي از بامداد بيست و ششم دي ماه 1369 حمله گسترده خود را با عنوان "طوفان صحرا" آغاز كردند كه پس از چند روز، با شكست و عقب نشيني نيروهاي عراقي، قواي متحد در منطقه مستقر شدند. اين جنگ باعث حضور دايمي نيروهاي چند مليتي به ويژه آمريكا گرديد تا اين كه پس از بهانهجوييهاي زياد مبني بر وجود داشتن سلاحهاي كشتار جمعي در عراق و پس از وقايع شهريور 1380 و حمله به برجهاي دو قلوي نيويورك، نيروهاي آمريكا و انگليس با حمله مشتركي به عراق، اين كشور را به تصرف خود درآورده و نظام صدام را سرنگون ساختند. از آن پس خود در اين كشور حاكم شده و منابع نفتي آن را غارت كردند.
استقلال كامل كشور "السالوادور" در امريكاي مركزي (1839م)
كشور السالوادور با 21/041 كيلومتر مربع مساحت در ميانه قاره امريكاي مركزي در كنار اقيانوس آرام واقع شده و با كشورهاي هندوراس و گواتمالا همسايه است. جمعيت آن، 6/300/000 نفر ميباشد و سانسالوادور پايتخت و سانتاآنا و سانميگِل از شهرهاي مهم اين كشورند. واحد پول السالوادور كولون و زبان رسمي مردم آن اسپانيولي است. اين كشور به نسبت مساحت كم، پرجمعيتترين كشور امريكاي مركزي ميباشد كه اكثريت مردم آن از نژاد دورگه سرخ و سفيد ميباشند. پيشبيني جمعيت آن تا سال 2025م بيش از 9 ميليون نفر عنوان شده است. كاشفان اسپانيايى، در سال 1524م به السالوادور قدم نهادند و در اواسط اين قرن در اين سرزمين به استعمار مشغول شدند. كشور السالوادور، پس از سالها قرار داشتن تحت سلطه استعمار اسپانيا در سال 1821م استقلال خود را از اين كشور به دست آورد و در سال 1824م به عضويت اتحاديه امريكاي مركزي درآمد. اين اتحاد ديري نپاييد و با انحلال اين اتحاديه، در 15 ژانويه سال 1839، السالوادور به طور كامل مستقل شد. در سالهاي پس از استقلال، السالوادور همواره با همسايگانش به ويژه هندوراس درگيري داشته و هميشه درگير جنگهاي داخلي نيز بوده است. همچنين از سال 1980 تا 1992م، اين كشور صحنههاي درگيريهاي داخلي شورشيان بود كه منجر به كشته و زخمي شدن صدها هزارنفر گرديد. در اوايل سال 1992م، بين شورشيان و دولت اين كشور مذاكرات آتشبس صورت گرفت و دوره ناآراميها سپري شد. (ر.ك: 15 سپتامبر)