ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 11 آبان 1389     |     کد : 10934

سه شنبه 11 آبان 24 ذي القعده 2 نوامبر

كشته شدن حسين بن منصور حلّاج در سال 309 هجري قمري

كشته شدن حسين بن منصور حلّاج در سال 309 هجري قمري
ابومغيث حسين بن منصور، معروف به "حلّاج" در بيضاي فارس، واقع در هشت فرسنگي شيراز، ديده به جهان گشود و در واسط، شهري ميان بصره و كوفه، رشد يافت.
وي، از همراهان مشايخ صوفيه، همانند جنيد بغدادي، ابوالحسن نوري، عمر مكي و ابوبكر فوطي بود و خود وي، پيشواي بسياري از صوفي مسلكان را بر عهده گرفت و در ميان عامه مردم و حتي در دربار خلافت عباسيان نفوذ زيادي نمود.
ولي به خاطر برخي پندارها، گفتارها و ادعاهاي غير قابل باور، باعث اختلاف و دوگانگي در ميان مردم گرديد و بزرگان صوفيه در رد و قبول او دو دسته شدند. تعدادي از آنان، وي را رد و عقايدش را باطل اعلام كردند و از اين كه وي، از گروه صوفيان باشد، اكراه نمودند.
اما عده اي ديگر، مانند ابوالعباس بن عطاء، محمد خفيف و ابراهيم بن محمد نصرآبادي، وي را تأييد نمودند و تهمت هاي ديگران درباره وي را صحيح ندانسته و او را از محققان و از علماي ديني و رباني معرفي كردند.
به هر روي، هنگامي كه شايعات درباره وي فزوني يافت و حساسيت ويژه اي در جامعه مسلمانان پديد آورد، مأموران حكومتي دستگيرش كرده و در نزد "حامد بن عباس" وزير "مقتدر عباسي" حاضر نمودند و در نزد برخي از قضات و روحانيون معروف و سرشناس، از وي بازجويي به عمل آوردند. پس از گفت و شنودهايي در آن مجلس، علما و قضات آن عصر، از جمله "قاضي ابوعمرو" فتوا به حليت خونش داده و وي را مهدور الدم اعلام كردند.
آن گاه، وي را به زندان افكنده و منتظر فرمان مقتدر عباسي ماندند.
مقتدر، در پاسخشان گفت: اگر علما، فتوا به ريختن خونش دادند، وي را به جلاد بسپاريد، تا هزار تازيانه بر او بزند و اگر هلاك نشد، هزار تازيانه ديگر بزند و سپس او را گردن زنند.
حامد بن عباس، وي را به محمد بن عبدالصمد، رئيس شهرباني وقت سپرد تا در تاريكي شب، در كنار رود دجله و در داخل محوطه شهرباني، وي را هزار تازيانه زدند و سپس دست ها و پاهايش را قطع و آن گاه، سرش را از بدن جدا نمودند و تن بي جانش را در آتش سوزانيدند و خاكسترش را در دجله ريخته و سرش را پس از مدتي آويختن بر روي پل بغداد، به خراسان [مركز اصلي پيروان حلاج] فرستادند، تا درس عبرتي براي پيروانش باشد.

درگذشت مظفرالدّين شاه قاجار در سال1324هجري قمري
مظفرالدّين شاه قاجار در سال1324هجري قمري ازدنيا رفت. او پسرچهارم ناصرالدّين شاه بود و در5 سالگي به وليعهدي انتخاب شد. او مدت 40سال حاكم آذربايجان بود و بعد ازمر گ ناصرالدين شاه به سلطنت رسيد. مظفرالدين ميرزا مردي ساده لوح، ضعيفُ النَّفس و ازسياست كاملاً بي اطلاع بود. دردوران حكومتش ظلم و جور برسراسرايران حاكم بود و بسياري ازمنابع حياتي كشور درمقابل دريافت وام ازبيگانگان به آنان واگذارشد. او درچند سفري كه به اروپا كرد قرضهاي بسياري به جاي گذاشت و براي تأمين مخارج اين سفرها دوبارازروسها تقاضاي وام كرد و درمقابل عوايد گمرك و شيلات شمال را به آنان واگذاركرد. درمقابل اخذ وام ازانگلستان نيزعوايد گمرك جنوب را دراختيارآنان گذاشت. بدين ترتيب كشوربه فقرو فلاكت دچارشد. مهمترين اقدام اين شاه قاجاردردوران حكومتش امضاي فرمان مشروطيت بود كه تحت فشارآزاديخواهان انجام گرفت. او درآخرين روزهاي حياتش يعني در14ذيقعده سال1324هجري قمري 51اصل ازقانون اساسي را كه مجلس تهيه و تنظيم كرده بود امضا كرد و چند روز بعد درتهران ازدنيا رفت.

انتشار اعلاميه تاريخي بالفور در سال1917ميلادي
اعلاميه تاريخي بالفور در سال1917ميلادي منتشرشد. انتشاراين اعلاميه 30سال بعد سبب تشكيل اولين دولت صهيونيستي درفلسطين اشغالي شد. بالفوردرآن زمان وزيرامورخارجه انگلستان بود و فلسطين با نظارت دولت استعماري انگليس اداره مي‎شد. اعلاميه بالفورحاكي ازاين بود كه دولت انگلستان با تشكيل دولت يهودي درفلسطين موافق است و همه كوشش خود را براي تأسيس چنين دولتي بكارخواهد برد. سرانجام 30سال بعداز صدوراين اعلاميه استعماري كه حقوق كليه فلسطيني‎هاي مسلمان آزاده را ناديده گرفته بود دولتي صهيونيستي درفلسطين روي كارآمد و ازآن زمان تاكنون مبارزات حق‎طلبانه دراين سرزمين اشغالي براي رهايي همچنان ادامه دارد.

خروج نیروهای هلندی از خاک اندونزی در سال1949 ميلادي
استقلال طلبان اندونزي و نيروهاي هلندي در سال1949 ميلادي موافقت نامه معروف به موافقت نامه نيروهاي هلندي كه ازاوت سال1945ميلادي با قيام آزاديخواهانه دكتراحمد سوكارنو و محمد حتي رهبران استقلال اندونزي روبرو شده بودند بناچار خاك اين سرزمين را ترك كردند. گفتني است كه جنگ استقلال مردم اندونزي چهارسال بطول انجاميد و سرانجام به موجب اين موافقت نامه جنگ پايان پذيرفت تاهنگام خاتمه اين جنگ اين سرزمين هندهلند خوانده مي‎شد و پس از پيروزي استقلال طلبان اين كشور به نام اندونزي خوانده شد. اندونزي بطوررسمي دردسامبر سال1949 ميلادي مستقل شد.

استقلال كشورالجزاير در سال1961ميلادي
كشورالجزاير در سال1961ميلادي از فرانسه مستقل شد. اين كشورازسال1830ميلادي مورد هجوم قواي فرانسه قرارگرفت كه همزمان با اين تهاجمات مقاومت‎هاي وسيع و پيگيرانقلابيون الجزايري نيزبرضد استعمارآغازشد. درسال1882ميلادي الجزايربخشي ازفرانسه اعلام شد و متعاقب آن جنبش استقلال طلبانه مردم الجزايربه رهبري اميرعبدالقادرو روحاني مبارز الجزايري شدت بيشتري يافت بطوريكه تشنجات ناشي از آن به اعلام خودمختاري وسپس استقلال و برقراري حكومت جمهوري دراين كشور منتهي شد.


نوشته شده در   سه شنبه 11 آبان 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode