ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 4 دي 1404
پنجشنبه 4 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 29 آبان 1395     |     کد : 108676

یکشنبه30ابان1395-20صفر1437 -20نوامبر 2016

وفات آیت ‏الله تبريزی؛ از مراجع تقلید شیعه ...

وفات آیت ‏الله تبريزی؛ از مراجع تقلید شیعه

آیت‏الله ميرزاجواد تبريزی در سال ۱۳۰۵ش در شهر تبریز در میان خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. تحصیلات علوم جدید را تا پایان سال دوم دبیرستان در‌‌ همان شهر به پایان رساند تا این‏که عشق و علاقه فراوان به مکتب اهل بیت علیهم‏السلام و روحانیت شیعه، او را به سوی تحصیل در حوزه کشاند. این‏گونه بود که پس از گذراندن تحصیلات جدید، با شوق فراوان، در سن هجده سالگی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و طی چهار سال، مقدمات و مقداری از دروس سطح را در شهر تبریز به پایان رساند. آیت‏الله تبریزی برای ادامه تحصیل، شهر و دیار خویش را در سال ۱۳۲۷ش به قصد ورود به حوزه علمیه قم ترک گفت. وی در قم دوره سطح را به پایان برد و در اوج شکوفایی علمی و فقهی، وارد درس خارج استادان گران‏مایه‌ای چون مرحوم آیت‏الله العظمی سیدمحمدحجت و مرحوم آیت‏الله العظمی بروجردی شد. در طول این مدت، شاگردی نزد آیت‏الله زنوزی تبریزی و آیت‏الله العظمی بروجردی، از او در فقه و اصول، چنان طلبه ممتازی ساخته بود که مرحوم بروجردی، او را به‏عنوان مسئول امتحان‏گیری از طلاب حوزه انتخاب کرده بود. علاقه فراوان به ادامه تحصیل آن هم در کنار مرقد پاک امیرمؤمنان علی علیه‏السلام، آیت‏الله تبریزی را بر آن داشت تا به نجف اشرف برود. ماجرای این سفر مقدس شنیدنی است: آن مرحوم روزی در محضر علما و بعضی از مراجع وقت آن زمان در قم نشسته بود که بحثی علمی پیش می‌آید و تنها ایشان به‏خوبی از عهده پاسخ برمی‏آید. همین امر موجب شگفتی حاضران می‌شود. اتفاقاً در آن جمع، شخص تاجری که فردی دین‏دار و علاقه‌مند به روحانیت بوده، حضور داشته است. پس از جلسه، از آیت‏الله تبریزی می‌خواهد که قدری صبر کند و سپس از ایشان می‌خواهد اگر خواسته‌ای دارد، بفرماید. آن مرحوم نیز می‌گوید: «من خیلی علاقه دارم برای ادامه درس و بحث به نجف بروم، ولی به‏دلیل نبود امکانات نمی‌توانم.» آن شخص تاجر، مخارج سفر را فراهم می‌کند و آیت‏الله تبریزی پس از پنج سال حضور در حوزه قم، در سال ۱۳۳۲ش به نجف اشرف می‌رود. آیت‏الله میرزاجواد تبریزی را باید از شاگردان برجسته مرحوم آیت‏الله خویی دانست؛ چه آن‏که همواره مورد عنایت خاص وی و طرف مشورت آن مرد بزرگ بود. آیت‏الله خویی، آینده این شاگرد ممتاز را بسیار درخشان توصیف می‌کرد و می‌گفت: «میرزاجواد، فاضل و مجتهد مطلق است.» آیت‏الله تبریزی پس از گذشت ۲۳ سال حضور در حوزه مقدس نجف اشرف و تحقیق و تدریس و تبلیغ معارف اهل بیت علیهم‏السلام، سرانجام در سال ۱۳۵۵ش هنگام بازگشت از مرقد سیدالشهداء علیه‏السلام از سوی رژیم بعث عراق، دستگیر و به ایران فرستاده شد. معظم‏له پس از ورود به میهن نیز دوباره در حوزه علمیه قم، فعالیت‌های علمی خود را از سر گرفت. آیت‏الله تبریزی در طول سال‌ها تدریس، هزاران طلبه فاضل را به جامعه اسلامی تحویل داد و حوزه درس وی، جزو شلوغ‌ترین حوزه‌های درسی به‏شمار می‌آمد. پس از درگذشت محمدعلی اراکی، وی یکی از هفت مرجع تقلیدی بود که از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم معرفی شد. آیت‏الله ميرزاجواد تبريزی در ۳۰ آبان ۱۳۸۵ش برابر با بیست و هفتم شوال‏المکرم سال ۱۴۲۷ هجری قمری در شهر قم درگذشت و در حرم فاطمه معصومه دفن شد. تألیفات آیت‏الله تبریزی عبارت‏اند از: "ارشاد الطالب"؛ "اسس القضاء والشهادات"؛ "طبقات الرجال"؛ "تکمله منهاج الصالحین و تعلیقه بر آن"؛ "رساله توضیح المسائل"؛ "مسائل منتخبه"؛ "مناسک حج"؛ "حاشیه عروةالوثقی"؛ "حاشیه بر وسیله مرحوم اصفهانی"؛ "حدود و قصاص"؛ "فی علم الاصول"؛ "فی علم الفقه"؛ "شرح کفایةالاصول"؛ "صراط النجاة در ۶ جلد"؛ "قصاص"؛ "التهذیب در احکام حج"؛ "الأنوار الالهیة فی المسائل العقائدی"؛ "رساله احکام بانوان"؛ "رساله احکام نوجوانان و جوانان" و "استفتائات جدید"

عین الدوله وزیران خود را به این شرح معرفی کرد: (1296ش)

عین الدوله رئیس الوزراء‌ - مستوفی الممالک وزیر مشاور مشیرالدوله وزیر جنگ - مؤتمن الملک وزیر فوائد عامه و تجارت - علاء السلطنه وزیر خارجه - وثوق الدوله وزیر علوم و اوقاف - قوام السلطنه وزیر داخله - مشارالملک وزیر مالیه - امین الملک وزیر پست و تلگراف - مخبر السلطنه وزیر عدلیه.

ورود اهل‏بيت سيدالشهداء به كربلاي حسيني (61 ق)

بنا بر روايتي مقارن چهلمين روز شهادت امام حسين(ع) كاروان اهل بيت پيامبر(ص)، پس از افشاي ماهيت ضد اسلامي يزيد و حقانيت امام حسين(ع)، به سرزمين كربلا بازگشتند. بنابر همين روايت، خاندان امام حسين(ع) در آنجا با صحابي بزرگ پيامبر، جابر بن عبداللَّه انصاري و عده‏اي ديگر از ياران امام(ع) مواجه شدند كه براي زيارت قبر امام حسين(ع) آمده بودند. آنان با سوگواري و سوز و گدازي حسرت بار، ياد آن امام شهيد و مظلوم را گرامي داشتند و پس از مدتي راهي مدينه شدند.

اربعين حسيني "روز زيارتي مخصوص حضرت سيدالشهدا"

اربـعین در لغت، به معنای چهل، چهار دهه (لغت نامه دهخدا، 5/164) و در اصطلاح، سپری شدن چهل روز از مرگ کسی و بر پای داشتن مراسمی برای بزرگداشت اوست. این واژه در اصطلاح شیعه، به طـور خـاص بـر روز بـیـسـتـم مـاه صـفـر یـعـنـی چـهـل روز پـس از واقـعـه عـاشـورا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش اطلاق می گردد (همان) و به اربعین حسینی نامبردار است.

مرگ "لئو تولْسْتوي" نويسنده بلندآوازه روسي (1910م)

لئو تولْسْتوي، نويسنده شهير روسي در نهم سپتامبر سال 1828 در روسيه به دنيا آمد. از نوجواني استعداد درخشان و هوش سرشارش، معلمان را به تعجب وا مي‏داشت. لئون در جواني وارد ارتش شد ولي پس از مدتي به نويسندگي روي آورد و به آموختن زبان‏هاي فرانسه و يوناني همت گماشت. تولستوي در ميانسالي، از زندگي احساس نارضايتي مي‏كرد و ترديد و زدگي در قلب او ريشه مي‏دوانيد. او مدام در جستجوي زندگي بود، در معناي مسيحيت سير مي‏كرد و سرانجام به اين نتيجه رسيد كه انجيل، خطاها و تحريفات بسيار دارد اما منكر معني اصلي مسيحيت، نشد. از اين رو بيست سال آخر عمر تولستوي براي حكومت روس دردسر به حساب مي‏آمد، او را تحت نظر قرار داده و بيشتر آثارش را ممنوع كردند. هم‏چنين يك كليسا وي را در 72 سالگي تكفير كرد. وي در قحطي سال 1891م با دريافت كمك‏هاي انساني به ياري مردم شتافت و در اواخر عمر، چنان بلندآوازه شد كه تقريباً همه دنيا او را مي‏شناختند و به آثار و شخصيتش ارج فراوان مي‏نهادند تا جايى كه مهاتما گاندي رهبر هند طي نامه‏اي به تولستوي، خود را خاكسار تولستوي خواند. تولستوي در سال‏هاي پاياني عمر خود، تزار دوم لقب گرفته بود، زيرا حكومت بيم داشت كه حتي كوچك‏ترين تعرُّضي به او بكند. او در روسيه به استثناي تزار، يگانه كسي بود كه مي‏توانست هر چه دلش مي‏خواهد بگويد و در امان باشد. او اين آزادي را با قدرت قلمش و با نمونه‏وار زيستنش به دست آورده بود. تولستوي عالي‏ترين نمايشگر روح ملت روس به شمار مي‏رود. او همانند يك دانشمند الهيات و معتقد به اصول اخلاقي در جستجوي مرام دوستي پاك و بي‏آلايش بود كه در مسيحيت اوليه وجود داشت. تولستوي در ميان رفاه و ثروت و شهرت، شكاكيتي در دل داشت و تحولي را در دلش ايجاد كرد كه آيين تولستوي نتيجه آن بود. اين آيين مبتني بر عشق مسيحي و متضمن اصل عدم مقاومت در برابر شرّ است. تولستوي كه آميخته‏اي از خصوصيت‏هاي متناقض بود و نمي‏توانست زندگي را با انديشه‏هاي خويش وفق دهد در مورد مذهب به تغيير عقيده رسيد و به ارتدوكس گرويد. وي در كتاب اعتراف، سرخوردگي پيايى خود را از زندگي آميخته به لذت، مذهب قراردادي و علم و فلسفه بيان مي‏كند. با اين حال تولستوي اعلام كرد كه ديگر براي پرستندگان، زمان آن فرا رسيده است كه دست از آداب ظاهري و قشري بردارند و به حقيقت و راستي بپردازند. وي خواهان خدمت متقابل، مساوات اجتماعي و كوشش مشترك براي از بين بردن ول‏خرجي‏ها و زياده‏روي توانگران و مسكنت و رنج بي‏نوايان بود كه اين، مذهب واقعي اوست. شهرت و بقاي تولستوي به سبب داستان‏هايش بود. عظمت كتاب جنگ و صلح او، علاوه بر وسعت موضوع و كمال هنرمندي، در بيان نكته‏هاي فلسفي و اخلاقي موجود در آن نهفته است. تولستوي در اين اثر به شيوه‏اي بسيار كامل، حوادث اساسي زندگي از تولد، بلوغ و ازدواج تا كهولت، مرگ و نيز جنگ و صلح را مورد توجه قرار داده است و به همين دليل از طرف منتقدان به عنوان حماسه‏اي بزرگ مورد ستايش قرار گرفته است. اگر چه داستان‏ها و كتاب‏هاي تولستوي با ستايش و پيروزي همراه گشت، با اين حال وي معتقد بود هنر دروغي بيش نيست و من ديگر نمي‏توانم اين دروغ زيبا را دوست داشته باشم. تولستوي به سبب ترسيم دنياي معاصر و معرفتش درباره عالم محسوس و ملموس و توجّهش به مسائل انساني و هنر داستان‏نويسي، مرد بزرگ و رمان‏نويس برجسته و ممتاز روسيه در قرن نوزدهم به شمار مي‏آيد. علاوه بر جنگ و صلح، از تولستوي آثار متعددي به يادگار مانده كه هنر چيست، حاجي مراد و تاريخ ديروز... از آن جمله است. لئو تولستوي سرانجام در بيستم نوامبر 1910 م در حالي كه خانه را ترك كرده بود، همانند بي ‏نواترين افراد، در بي‏خانماني و سرگرداني در 85 سالگي درگذشت.



نوشته شده در   شنبه 29 آبان 1395  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode