رحلت عالم مجاهد و فقيه جليل آيتاللَّه "شيخ مرتضي آشتياني" (1325 ش)
آيت اللَّه شيخ مرتضي آشتياني متخلص به شعله، فرزند ميرزا محمدحسن مجتهد آشتياني در سال 1243ش (1281ق) در بيت رفيع مرجعيت و اجتهاد، در تهران به دنيا آمد. وي پس از فراگرفتن مقدمات و سطوح، و نيز پس از استفاده از محضر والد بزرگوارش، راهي نجف اشرف شد و از درس خارج استاداني همچون ميرزا حبيب اللَّه رشتي و آخوند ملامحمد كاظم خراساني بهرهمند گرديد تا به مدارج عاليه اجتهاد و فقاهت رسيد. آيتاللَّه مرتضي آشتياني سپس به ايران مراجعت نمود و در تهران به تدريس و اقامه جماعت مشغول شد. او در نهضت تحريم تنباكو، در كنار پدرش براي پيشبرد اهداف نهضت فعاليت كرد و بعد از پدرش، در تهران مرجعيت روحاني يافت. آيتاللَّه مرتضي آشتياني در جريان انقلاب مشروطه نيز يكي از رهبران روحاني در تهران بود كه به همين خاطر، عينالدوله، از رجال قاجار، او را از توليت مدرسه مروي بر كنار نمود. ايشان همراه با ساير علماي تهران براي پيشبرد امر مشروطه به حرم حضرت عبدالعظيم مهاجرت كرد و تحصن گزيد. وي تا آخر كار، مشروطه خواه باقي ماند ولي پس از فتح تهران توسط مشروطهطلبان و قبل از كودتاي رضاخان در 1299ش، به مشهد كوچيد و وظايف ديني خود را دنبال كرد. آيتاللَّه آشتياني در جريان كشف حجاب، به همراه ديگر بزرگان شهر نامه اعتراض خود را به رضاخان پهلوي فرستادكه متعاقب آن، دستگيري علماي مشهد و قيام خونين مسجد گوهرشاد شكل گرفت. ايشان در كنار امور سياسي و اجتماعي، به لحاظ اخلاص به اهل بيت، زبانزد خاص و عام بود به طوري كه تمام مواليد و وفيات اهلبيت را برپا نموده و با وجود كهولت سن از مردم پذيرايي و گاه خود مديحه خواني مينمود. ايشان داراي مكاشفات و رؤياهاي صادقه نيز بوده است. آيتاللَّه مرتضي آشتياني سرانجام در 27 آبان 1325ش برابر با 23 ذيحجه 1365ق در 82 سالگي دارفاني را وداع گفت و در حرم امام رضا(ع) به خاك سپرده شد. ميرزا محمود آشتياني، حكيم و فقيه معاصر و اسماعيل آشتياني، نقاش بزرگ، از فرزندان اويند.
تولد "سلطان القُرّاء تبريزي" قاري شهير قرآن و دانشمند علم قرائت (1255 ق)
شيخ عبدالرحيم بن ابوالقاسم تبريزي معروف به سلطان القُرّا يا شاه قرآن خوانان در 1255 ق در تبريز به دنيا آمد. وي در علم تجويد در عصر خود استاد بود و شاگردان فاضلي در اين زمينه تربيت نمود. از تاليفات وي رسالهاي است در علم تجويد به نام "دُرُّ المنثور" و رسايل ديگر. سلطان القرّاء پس از فراگيري اين علم نزد پدر، با شيخ شاميل داغستاني آشنا شد و هنگامي كه شيخ شاميل ارتشي فراهم آورده بود تا عليه روسها قيام كند، وي براي همراهي با اين نهضت با شيخ شاميل به سوي داغستان عزيمت كرد. سپس به تبريز بازگشت و حوزهي درسي جهت قرائت قرآن تشكيل داد و از آن زمان به برترين قاري قرآن كريم لقب يافت. سلطان القراء در سال 1336 ق در 81 سالگي درگذشت.
گشايش كانال سوئز در مصر و اتصال درياي سرخ و مديترانه (1869م)
طرح اتصال درياي سرخ و درياي مديترانه، به روزگار باستان باز ميگردد و گفته ميشد كه اين طرح، اولين بار در زمان حكومت هخامنشيان عملي گرديد. اما اين كانال پس از چندي در زيرشنهاي بيابان پرشد و آثارش از ميان رفت. بيش از 23 قرن بعد، اوجگيري رقابتهاي انگلستان و فرانسه در قرن نوزدهم و تلاش هر كدام از آنها در برتريجويى نظامي - تجاري باعث شد تا بار ديگر اين طرح عنوان شود و اين بار فرانسه به عنوان يك قدرت صنعتي - نظامي و در حقيقت به عنوان يك دولت استعماري درصدد برآمد تا ساخت اين كانال را عملي سازد. ازاين رو، طرح حفر كانال در سال 1854م توسط يك مهندس فرانسوي به نام فرديناند دول تهيه شد و كار حفر آن از 25 آوريل 1859م آغاز گرديد. در اين ميان، از آن جا كه بين فرانسه و انگليس، رقابت آشكاري در ميان بود، انگلستان از ارائه هر نوع كمك به فرانسه مضايقه نمود، چرا كه حفر كانال به قدرت فرانسه ميافزود. بنابراين فرانسويان بدون كمك از هيچ كشوري به تنهايى اقدام به اين كار نمودند و ظرف مدت ده سال، با هزينهاي بالغ بر چهارصد ميليون فرانك، اين پروژه را به اتمام رساندند. طول اين كانال حدود يكصد و هفتاد كيلومتر، عرض آن 60 متر و عميقترين نقطه آن، 22 متر عمق داشت كه بعدها وسعت بيشتري يافت به طوري كه عرض آن به 200 متر رسيد. كانال سوئز در 17 نوامبر 1869م طي تشريفاتي گسترده با حضور امپراتور فرانسه و عبور كشتي حامل وي، افتتاح شد. علت حفر كانال سوئز توسط فرانسه اين بود كه در آن زمان، سرزمين مصر تحت استعمار فرانسه قرار داشت و با حفر اين كانال، راه ارتباط دريايى اروپا به طرف ساحل شرقي قاره افريقا و شبه قاره هند و شرق آسيا بسيار كوتاه گرديد. اين كانال منافع اقتصادي ويژهاي براي مصر فراهم آورد و تجارت منطقه را تحت تأثير قرار داد چرا كه مسير عبور كالا از آسيا و اقيانوسيه به اروپا را بسيار كاهش ميداد. همچنين كانال سوئز مرز بين دو قاره آسيا و افريقا به شمار ميرود.