رحلت عالم بزرگوار و فقيه كبير "سيدابوالحسن اصفهاني" مرجع اعلاي شيعه (1325 ش)
آيت اللَّه سيدابوالحسن موسوي اصفهاني در اصل از سادات موسوي بهبهان بود كه در سال 1247ش (1284 ق) در لنجان اصفهان به دنيا آمد. وي پس از تحصيلات مقدماتي در اصفهان، عازم حوزه علميه نجف شد و از محضر ميرزا حبيب اللَّه رشتي و آخوند خراساني بهرهمند شد. آيتاللَّه اصفهاني در دور دوم مجلس شوراي ملي به عنوان يكي از پنج عالم طراز اول به مجلس رفت اما پس از مدتي به دليل مشاغل و مسافت زياد استعفا كرد. ايشان پس از آخوند خراساني و ميرزا محمد تقي شيرازي، به همراه ميرزاي ناييني عهدهدار مرجعيت شيعه شد و مرجع خاص و عام گرديد. اين عالم بزرگوار در حمله وهابيهاي سعودي به عراق، به همراه بسياري از علما، در مقابل تجاوز آنان مقاومت كرده و همچنين انتخابات فرمايشي عراق را تحريم نمود. ايشان در جريان مبارزه مردم عراق عليه انگليسيها نقش سياسي بارزي ايفا كرد و در اين رابطه ميتوان به فتواي ايشان در خصوص حفظ سرزمين عراق و اماكن متبركه و ترغيب مردم در جهاد اشاره نمود. با ارتحال ميرزا محمدحسين ناييني و حاج شيخعبدالكريم حائري يزدي در سال 1315ش، مرجعيت شيعه به صورت تمام به وي محول شد و تنها مرجع مسلم شيعيان گرديد. از آن پس، ايشان به مدت ده سال بر مسند رياست حوزه علميه نجف تكيه زد. اين تمركز مرجعيت و قبول شيعيان عالم در وجود هيچ مرجعي قبل آيتاللَّه اصفهاني ديده نشده بود. تبحر او در علوم شرعي و معارف اسلامي و ملكات و مكارم اخلاقي و حلم و جود و بزرگواري و موقعشناسي و روابط دوستانهاي كه با دولتهاي اسلامي به ويژه بلاد شيعه برقرار كرده بود و اطميناني كه دولتهاي بزرگ به نظر او داشتند سبب شد كه نه تنها سفر طلاب از شرق و غرب عالم به نجف بلامانع شود، بلكه مشكلي نيز در انتقال وجوه شرعي از كشورهاي ديگر به محضر ايشان پيش نيامد. ايشان در طول ساليان دراز، شاگردان فرهيختهاي پرورش داد. همچنين وسيلةُ النجاة، ذريعَةُ الحياة و ذخيرةُ الصالحين از جمله آثار ايشان است. سرانجام اين مرجع اعلاي شيعه در سيزدهم آبان 1325 ش برابر با نهم ذيحجه 1365 ق در هشتادوهشت سالگي در كاظمين به جوار رحمت حق شتافت و در جوار استادش، آخوند خراساني، در نجف به خاك سپرده شد.
تبعيد "امام خميني"(ره) از قم به تركيه توسط ايادي رژيم فاسد پهلوي (1343 ش)
كابينه اسداللَّه علم در مهرماه 1342 به دستور شاه، پيشنهاد آمريكا مبني بر اعطاي مصونيت قضايي به اتباع آمريكا را به صورت يك لايحه قانوني در هيئت دولت تصويب كرد و در اوايل 1343ش از تصويب مجلس شوراي ملي و سنا نيز گذشت. وقتي اين خبر محرمانه به امام رسيد، ايشان تصميم گرفتند حقايق را به مردم گفته و آنها را از فاجعه بزرگي كه به دست رژيم به وقوع پيوسته بود باخبر كنند. بنابراين پس از تبادل نظر با علماي بزرگ حوزه، در چهارم آبان 1343، با ايراد نطقي تاريخي، رژيم را رسوا كرده و مفاسد كاپيتولاسيون را مطرح نمودند. به دنبال اعتراض شديد و گسترده امام خميني عليه تصويب لايحه اعطاي حق كاپيتولاسيون به اتباع آمريكايي مقيم ايران، ماموران مسلح شاه، نيمه شب سيزدهم آبان 1343، خانه امام را در قم محاصره كرده و از بالاي ديوار، وارد منزل شدند. آنان امام را دستگير و با اتومبيل به تهران منتقل كردند و از آنجا مستقيماً به تركيه تبعيد نمودند. اين تبعيد با واكنش شديد اقشار مردم مواجه شد و تظاهرات بسياري در شهرها به راه افتاد.
تسخير لانه جاسوسي آمريكا و روز مبارزه با استكبار جهاني (1358 ش)
با پيروزي انقلاب اسلامي، باران توطئهها باريدن گرفت و شيطان بزرگ، آمريكا، با دخالتهاي آشكار و پنهان، سعي در ايجاد جريانهاي انحرافي در نهضت مردمي داشت. همچنين در سراسر كشور به ويژه در دانشگاهها حركتهايي صورت ميگرفت تا جوّ سياسي جامعه را پيچيده كرده و به نفع آمريكا به پيش ببرند. در چنين شرايطي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، با درك فرمايش امام مبني بر اين كه همه گرفتاريهاي ما از آمريكاست، به عنوان لبيك به بيانات امام و وادار كردن آمريكا به استرداد شاه و اموال ملت ايران، سفارت آمريكا در تهران را به تصرف خود درآورند. فرداي آن روز، امام، حركت دانشجويان را تاييد كردند و آن را انقلابي بزرگتر از انقلاب اول خواندند. با فتح لانه جاسوسي، علاوه بر افشاي ماهيت چهرههاي سازشكار داخلي ودميده شدن روحيه بيداري، هوشياري، وحدت و همبستگي در امت مسلمان، ابهت پوشالي آمريكا در جهان شكسته شد و هيئت حاكمه آمريكا را به خفت كشاند.
ولادت حضرت امام "محمد باقر(ع)" (57 ق)
حضرت امام محمد باقر(ع) امام پنجم شيعيان در مدينه به دنيا آمد. مادرش، فاطمه معروف به ام عبداللَّه، دختر امام حسن(ع) ميباشد و اين امام از پدر و مادر علوي و هاشمي است. ابوجعفر كنيهي ايشان و باقر و باقرالعلوم نيز از القاب آن حضرت ميباشند. وليد بن عبدالملك، سليمان بن عبدالملك، عمر بن عبدالعزيز و هشام ابن عبدالملك در زمان حيات آن امام همام حكومت ميكردند. اولاد آن حضرت را پنج پسر و دو دختر نقل كردهاند. در زمان امام باقر(ع) عليرغم هرج و مرج موجود به جهت تغيير حاكميت اموي به عباسي، زمينهاي براي قيام عليه دستگاه جور فراهم نبود. با اين حال در اين ميان، قيام عِلمي، ممكن بود. اين حركت علمي امام در حالي صورت گرفت كه مُلاّهاي درباري كه متكي به زر و زور سلاطين بودند، هر يك مذهبي از خود تراشيده، سبب انحراف شده بودند. امام باقر(ع) در آن دوران، مطالب علمي و اسلامي را بازگو ميكرد و چنان در بسط علوم متبحّر بود كه به باقرالعلوم يعني شكافندهي دانشها، معروف گرديد. اين تلاش مقدس به حدي بود كه شيخ مفيد آن را منحصر به فرد ميداند و ميزان ظهور علوم دين، آثار و سنت و علوم قرآن، تاريخ و فنون آداب را در اين زمان، بينظير توصيف ميكند. اگر به روايات شيعه رجوع كنيم، خواهيم ديد كه بيشترِ آنها از امام باقر و امام صادق عليهماالسلام است، زيرا امامانِ ديگر، مانند آن دو بزرگوار، براي نشر حقايق مجال نيافته اند.
تولد "شيخ الرئيس ابوعلي سينا" فيلسوف و دانشمند شهير ايراني در بخارا (370 ق)
فيلسوف و پزشك نابغهي مسلمان ايراني ابوعلي سينا ملقب به شيخ الرئيس، حجة الحق و استاد استادان در بلخ به دنيا آمد. وي با كمك هوش سرشار خود، به سرعت، تعليمات مقدماتي را آموخت و در ده سالگي كل قرآن را حفظ نمود. ابن سينا پس از فراگيري منطق، هندسه و نجوم، به فلسفه روي آورد و در علوم زمان خود، سرآمد عصر خود گرديد. ابوعلي سينابه خاطر درمان نوح بن منصور،پادشاه سلسلهي ساماني، توانست به كتابخانهي دربار او راه يابد واز آن بهره ببرد. ابن سينا مدتي را نيز به مشاغل ديواني از جمله وزارت گذراند. با اين حال، مطالعه و تاليف كتاب از هر كاري براي ابن سينا مطلوبتر بود. او نگارش كتاب را از 21 سالگي شروع كرد و در مدت 58 سال زندگي خود، آثار پر ارزشي بر جاي گذارد كه هنوز مورد استفادهي مجامع علمي واقع ميشود. از جمله كتابهاي ابن سينا، قانون و شفا و اشارات است. اين دانشمند در سال 428 ق وفات يافت و در همدان مدفون گشت.