ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 26 آذر 1404
چهارشنبه 26 آذر 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 24 مهر 1395     |     کد : 107770

زمینه­ های قیام شهدای فخ

تحلیل موضع‌گیری امامان شیعه: در مقابل عملکرد اجتماعی ‌سیاسی افراد و گروه‌های هم‌دوره خود، می‌تواند زمینه‌ساز ترسیم الگویی مشخص برای پیروی شیعیان از این بزرگواران در هر عصر باشد.

تحلیل موضع‌گیری امامان شیعه: در مقابل عملکرد اجتماعی ‌سیاسی افراد و گروه‌های هم‌دوره خود، می‌تواند زمینه‌ساز ترسیم الگویی مشخص برای پیروی شیعیان از این بزرگواران در هر عصر باشد.

 

چکیده

تحلیل موضع‌گیری امامان شیعه: در مقابل عملکرد اجتماعی ‌سیاسی افراد و گروه‌های هم‌دوره خود، می‌تواند زمینه‌ساز ترسیم الگویی مشخص برای پیروی شیعیان از این بزرگواران در هر عصر باشد. در دوره امامان: قیام­های متعددی صورت گرفت که یکی از آنها قیام شهید فخ (169 ق) بوده است. تحلیل و بررسی ماهیت این قیام هدف این مقاله است. در آغاز به بیان مقدمه‌ای کوتاه درباره چگونگی قیام و عوامل وقوع آن پرداخته می­شود؛ سپس به بررسی ماهیت سیاسی فکری قیام، متناسب با اهداف مطرح‌شده از سوی رهبر قیام، و در پایان به اعتبار‌سنجی قیام با معیار قیام امام حسین­(ع) در کربلا توجه خواهد شد.

نتیجه این پژوهش، دستیابی به رهیافتی است که ضمن تأکید بر ماهیت سیاسی ـ فکری قیام فخ، اعتبار آن را در مقایسه با خط‌مشی جهادی که پیشوایان بزرگ شیعه: در عصر خود انتخاب نموده‌اند، به‌ویژه امام موسی کاظم­(ع) که هم‌عصر با این رخداد بوده است، می‌سنجد. وجود نمودهای مشابه یا متفاوت در این قیام با نهضت امام حسین (ع) به‌عنوان یک قیام معتبر و اصیل شیعی، بررسی نقادانه ماهیت سیاسی ـ فکری این قیام را ضروری می­نماید.

کلیدواژگان

قیام؛ شهید فخ؛ حسنیان؛ عباسیان؛ قیام عاشورا؛ امام حسین‌(ع)

مقدمه

پس از صلح امام حسن(ع) و قیام امام حسین(ع) ، جامعه شیعی با توجه به سلیقه‌های موجود در آن، شاهد بروز مشی‌های متفاوتی بوده ‌است. امام باقر(ع) در روایتی ظریف، تشتت آرا و تفاوت موضع‌گیری‌های شیعیان (به معنای اعم) را در مقابل پیشوایانشان ـ که همان ائمه: باشند ـ به تصویر می‌کشند. ایشان می‌فرمایند: به خدا قسم، کاری که حسن­بن­علی(ع) انجام داد، از آنچه خورشید بر آن می‌تابد، برای این مردم بهتر بود... آنها [از امام حسن(ع) ، اعلام] جهاد را خواستند، ولی هنگامی که جهاد به همراه حسین(ع) بر آنها واجب شد، گفتند: پروردگارا! چرا بر ما جهاد واجب کردی؟ ای‌کاش تا فرصتی نزدیک آن ‌را به تأخیر می‌انداختی...» (کلینی، ج8، 1413ق، ص33).

 در این روایت، تطبیقی واضح بین طیف‌های مختلف از پیروان ائمه اطهار: را در میزان ولایت­مداری و پیروی­شان از امام عصر خود می­بینیم؛ تطبیق کسانی که برای دست کشیدن از جنگ، به امام حسن(ع) اعتراض می‌کردند، بر کسانی که در آیه (أَ لَمْ تَرَ إِلَی الذینَ قیلَ لَهُمْ کُفوا أَیْدِیَکُمْ وَأَقیمُوا الصلاه وَآتُوا الزکاه) (نساء: 77) سرزنش شده­اند؛ و تطبیق کسانی که هنگام وجوب جهاد، پا پس کشیدند، بر کسانی که در فراز دیگر همان آیه (فَلَما کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَریقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ الناسَ کَخَشْیَه اللهِ أَوْ أَشَد خَشْیَه وَقالُوا رَبنا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتالَ لَوْلا أَخرْتَنا إِلی‏ أَجَلٍ قَریبٍ) سرزنش می‌شوند.

ابتکار عمل در قیام‌های شیعی دوره بنی‌امیه به دست شاخه حسینی علویان، یعنی زید (م 122 ق) و فرزندش یحیی (م 126 ق) بود؛ اما قیام‌های سیاسی ـ نظامی شیعی در دوره عباسیان، به شاخه حسنی علویان منتقل شد. حسنیان در برابر حکومت دو موضع متفاوت گرفتند. بیشتر آنان به همراه عبدالله­بن­حسن(ع) و فرزندانش در برابر عباسیان قرار گرفتند. آنان بیشتر تحت تأثیر شعار زیدبن­علی(ع)، مشروعیت حکومت را فقط از آن فرزندان فاطمه3 می‌دانستند که طبیعتاً منحصر در نسل امام حسن(ع) و امام حسین(ع) می‌شد. (صفری فروشانی، 1388، ص61). عده کمی نیز، از جمله حسن­بن­زیدبن­حسن(ع) و جعفربن­حسن­بن­حسن(ع) برخلاف جریان حسنیان، با عباسیان همراه شدند (کاتب واقدی، ]بی‌تا[، ج4، ص7 نیز ر.ک: ابن عساکر، 1419ق، ج27، ص368).

حسنیان متأثر از آموزه‌های زیدیه، امر به معروف و نهی از منکر را در هر شرایطی واجب می‌دانستند. از سوی دیگر، به آموزه تقیه چندان اعتقاد نداشتند (آموزه‌ای که امامان شیعه سخت بدان معتقد و امامیه در تلاش برای پایبندی به آن بوده‌اند)؛ از این رو، به­محض به دست آوردن کوچک‌ترین موقعیتی، در برابر حکومت عباسی قیام می­کردند (اصفهانی، 1349، ص81-63 به نقل از: صفری فروشانی، 1388، ص62). فراگیر شدن این نظریه موجب از بین رفتن انسجام شیعیان حول ائمه معصومین و چنددستگی میان اقلیت شیعه در طول تاریخ آن شده است.

از جمله حسنیانی که برضد خلافت عباسی در دوره دوم تاریخ اسلامی قیام کردند، حسین­بن­ علی­بن ­حسن (مثلث) بن حسن (مثنی) بن حسن­بن علی­بن ابی­طالب(ع) معروف به صاحب فخ، نبیره امام حسن مجتبی(ع) و امام آن زمان زیدیان (طبری،1403ق، ج6، ص410)، در عصر موسی الهادی، خلیفه عباسی بود. وی به سبب اهانت و شدت گرفتن ستم والی مدینه، عمربن عبدالعزیزبن عبدالله­بن عمر­بن خطاب، بر آل علی(ع)، در مدینه برضد خلافت عباسی قیام کرد و در ابتدا موفقیت‌هایی به­دست آورد؛ اما سرانجام شکست خورد و در هشتم ذی­الحجه 169 ق (ژوئن 786)، پای کوه البارود در «فخ»،[1] موضعی در نزدیکی مکه، همراه با یارانش شهید شد (Veccia Vaglieri, p.1986).

یحیی و برادرش ادریس، فرزندان عبدالله، از این قیام جان سالم به­در بردند. یحیی به یمن رفت و برای مدتی در آنجا اقامت گزید؛ سپس روانه ری و خراسان شد و دعوت خود را آشکار کرد. پس از مدتی با هارون­الرشید صلح کرد و از او امان­نامه گرفت. سرانجام، هارون با ادعای خدشه­دار بودن متن امان­نامه، آن را باطل اعلام کرد و در سال 184ه.ق یحیی را در زندان کشت (طبری، 1403ق، ج8، ص192 و 193/ ج5 ص25/ ابن خلدون، 1979م، ج3، ص215/ اصفهانی، 1349، ص 431 به بعد / ابن اثیر، 1380،‌ ج6، ص90/مسعودی، 1377ق، ج33، ص263).

1. روش­ شناسی تحقیق

روش­شناسی مطالعه یا استراتژی تحقیق، به چگونگی برنامه‌ریزی و اجرای تحقیق مربوط می­شود. این امر به معنای انتخاب روش مناسب تحقیق و یافتن نحوه به­کار بردن آن در حوزه مورد مطالعه است (گیدنز، 1387، ص716). دستیابی به ماهیت سیاسی ـ فکری قیام فخ در این پژوهش، به دو روش صورت گرفته است:

1-1. مطالعه اسنادی

پژوهش اسنادی (Documentary Study)، در واقع یکی از فراگیرترین روش­هایی است که به شکل‌های گوناگون در گردآوری داده‌ها استفاده می‌شود (همان، ص733). اسنادی که در تحقیق استفاده می­شوند، عملاً همیشه شامل اطلاعات و نتایجی است که نویسندگان قبلی در حوزه مورد بحث فراهم کرده­اند. در بسیاری از تحقیقات، به همان اندازه که به تهیه داده­های کاملاً جدید توجه می­شود، به گردآوری و تحلیل اطلاعات از کارهای دیگران نیز ابراز علاقه می­شود (همان).

بنابراین در این پژوهش، به مهم­ترین منابع تاریخی، اعم از متن نامه­ها، سخنرانی‌ها و...، یا منابع پژوهشی موجود مانند کتب، تحقیقات، پژوهش­های تحلیلی و پایگاه­های اطلاع­رسانی، و نیز دایره‌المعارف‌های اسلامی، رجوع شده است. همچنین به مطالعه کتب تحلیلی از زندگانی ائمه معصومین:، به­ویژه امام موسی کاظم(ع) و مقالات متنوع گزارشی-تحلیلی پرداخته شده و همان­گونه که ذکر شد، رجوع به مخزن اصلی قیام­ها و نهضت­های شیعی در تاریخ اسلام، نقش اساسی را ایفا کرده است.

1-2. مطالعه تطبیقی

ساختن الگویی از مطالعه، بر مبنای یک اصل موضوعی یا مفهوم کلی، که به­عنوان پیش­فرض تفسیر پدیده موضوع تحقیق انتخاب شده است، آغاز می­شود (کیوی، 1385، ص150). این الگو، با استدلال منطقی، فرضیه­ها، مفاهیم و شاخص‌هایی را می‌سازد که داده‌های مشاهده­شده باید آنها را تأیید کنند (همان).

در پژوهش­های تاریخی، داده‌های موجود بی­حدوحصرند (ببی، 1387، ص684). در ابتدای یک پژوهش تاریخی، این نکته را باید به ­یاد داشته باشیم که مورخان ممکن است آنچه را که شما می‌خواهید بررسی کنید، گزارش کرده باشند. بنابراین تحلیل آنان می‌تواند زمینه اولیه را به شما عرضه کند و سکوی پرش برای تحقیقی عمیق­تر باشد (همان). سرانجام برای دستیابی به نتیجه­ای فراتر از نتیجه­گیری­های دیگران، و بررسی برخی از «داده‌های خام» و ارائه نتیجه نو، ضروری است که از روش مطالعه تطبیقی ـ تاریخی استفاده شود (همان، ص685).

در روند پژوهش­های تاریخی، نمی­توان به دقیق بودن برخی مدارک، اعم از رسمی و غیررسمی، و دست اول و دست دوم، اعتماد کرد. آنچه پژوهشگر را از خطا دور می‌دارد، تکرار است. در پژوهش تاریخی، «تأیید» (Corroboration) از اهمیت شایان توجهی برخوردار است؛ یعنی هرگاه چند منبع به­طور یک­سان به مجموعه‌ای از «واقعیت‌ها» اشاره کنند، اعتماد شما به­طور قابل ملاحظه‌ای به آنها بیشتر می­شود (همان، ص686).

در پژوهش حاضر، پیش‌فرض تفسیری از قیام فخ، وجود الگوی کربلای حسینی‌(ع) است. در این الگو، داده‌های موجود درباره حادثه فخ که در چند منبع قابل اعتماد آمده باشد، گردآوری شده و سپس مورد آزمایش و اعتبارسنجی قرار گرفته است. ازاین­رو، ماهیت سیاسی ـ اجتماعی قیام فخ، بر اساس ماهیت سیاسی ـ اجتماعی قیام کربلا به رهبری امام معصوم (ع) و چگونگی تعامل رهبر این قیام با امام عصر(ع) خود ارزیابی خواهد شد.

2. مفهوم ­شناسی

در آغاز مناسب است برخی واژگان مورد توجه قرار گیرد تا بر اساس تعریف و تبیینی که از آنها وجود دارد، فرایند بحث پیگیری شود و از برداشت­های متفاوت در خوانش تحقیق پرهیز گردد.

2-1. ماهیت سیاسی

ماهیت به معنای حقیقت چیزی مستعمل است (دهخدا، 1377، ص20061). ماهیت یک جنبش، به اندیشه و تفکر حاکم بر آن بسیار ارتباط دارد؛ به­ویژه اگر آن جنبش جایگاه سیاسی و دینی داشته باشد. جنبش شهید فخ، جایگاه سیاسی و دینی مهمی داشت و زمینه یک تحول را فراهم ساخت. بنابراین، در بررسی ماهیت سیاسی این نهضت، از دو محور مهم در چهارچوب شرایط سیاسی اجتماعی حسین­بن­علی، صاحب فخ، سخن خواهد رفت؛ اما پیش از ورود به این بحث، مبنای زیدیه در باب امامت مطرح خواهد شد تا زوایای پنهان تحلیل رویدادهای این قیام و دیگر قیام‌های حسنی را روشن کند.

مذهب زیدیه بر وجوب عقلی امامت، به ­مثابه فرعی از فروع دین استدلال می­کند. به نظر پیروان زیدبن­ علی(ع)، امامت، ریاست عامه، و از واجب­ترین و مهم­ترین واجبات است و به دو شیوه تحقق می‌یابد: نخست از طریق «تعیین»
که جز در اهل‌بیت: امکان ندارد؛ دوم از راه «ترشیح»، و معنای ترشیح آن است که مردم یکی از آل‌البیت (فرزندان امام حسن و حسین(ع)) را که واجد بیشترین شروط امامت است و دیگران را به اطاعت خدا دعوت می­کند، به امامت برگزینند.

زیدیه معتقد به امامت علی­ بن ­ابی­طالب(ع) هستند، اما امامت او را نه از طریق نص و تصریح پیامبر9 به اسم و شخص، بلکه از آن روی مشروع و مسلم می­دانند که هم بیشترین شرایط امامت را داشت و هم مدعی این مقام بود و مردم را به امامت خویش فراخواند.

زیدیه به عصمت امامان و اندیشه تقیه، آن‌گونه که در شیعه دوازده­امامی مطرح است، معتقد نیستند و برخی از آنها بر درستی خلافت ابوبکر و عمر ایمان دارند. شیعه زیدی، شجاعت و قیام را شرط اساسی امام می­داند و چنین می­اندیشد: کسی که در خانه نشسته، صورت خود را می­پوشاند و از جهاد پرهیز می­کند، شایسته امامت نیست؛ بلکه امام همان کسی از آل­البیت است که قیام می‌کند و مردمان را به کتاب خدا و سنت پیامبر9 فرا می­خواند و در این راه به­ شهادت می­رسد و کس دیگری به­جای او قیام می­کند؛ زنجیره این امامان مجاهد تا پایان دنیا تداوم خواهد داشت (الزین، 1985م/ 1405ق، ص177-178 و ص181).

بر اساس گزارش­های به­جای مانده، حسین­بن­علی معروف به شهید فخ، مردم را این­گونه به بیعت با خود فرامی­خواند: «ادعوکم الی الرضا من آل محمد و علی أن نعمل فیکم بکتاب الله و سنه نبیه والعدل فی الرعیه، والقسم بالسویه» (اصفهانی، 1349ق، ص378). او در این دعوت، بر دو نکته تأکید کرده است: نخست اینکه در صورت پیروزی، حکومت را به اهل‌بیت می‌سپرد؛ دوم اینکه عدالت‌گرایی را ـ که با مفهوم «تقسم بالسویه» عنوان می‌شد ـ به عنوان شعار خود مطرح کرده است (جعفریان،1381، ص250). بر این اساس می­توان ماهیت جنبش شهید فخ را ماهیتی دینی، سیاسی و اجتماعی دانست که درصدد واگذاری حکومت به افراد شایسته و برحق و مورد رضایت رسول خدا9 و خاندان او و نیز اجرای عدالت برای رفاه و آسایش مردم است.

2-2. جنبش و قیام

جنبش واژه­ای است فارسی و اسم مصدر فعل «جنبیدن» و به معنای حرکت و در مقابل آرام و سکون است (دهخدا، 1377، واژه «جنبش»). در دایره المعارف دموکراسی، جنبش این گونه تعریف شده است: به آن دسته از اقدام­های جمعی گفته می­شود که تشکیلات منظم و کاملی ندارند و گروه­های بدون نماینده یا کسانی که مدعی نمایندگی این گروه­هایند، به ارتباط مداوم با نخبگان، مقامات یا دیگر گروه­ها مبادرت می­کنند (لیپیست، 1383، ص547). رهبران جنبش­های تاریخی نیز مثل فعالان جنبش‌های سیاسی جدید، دست به اقدام جمعی هماهنگ برضد مخالفان می­زدند (همان).

اقدام جمعی، ویژگی جامعه بشری است و قدمت آن به زمان بروز تضادهای اجتماعی، یا در واقع همان زمانی می­رسد که می­توان گفت جامعه بشری پیدا شده است (همان، ص549). البته این­گونه اقدام‌ها معمولاً خواست‌های مردم عادی را مستقیماً در محل بیان می­کردند؛ پاسخی محدود به اعتراض­های فوری می­دادند؛ به مقابله با مخالفان برمی­خاستند؛ و تقریباً هیچ­گاه در پی متحدی در میان دیگر گروه­ها یا نخبگان سیاسی نبودند (همان).

حاصل این وضع، وقوع طغیان­های پیاپی بود که به­ندرت متشکل و سازمان­یافته، و معمولاً کوتاه و گذرا بودند و دوره­های انفعال و رخوت در پی داشتند. این طغیان­ها موجب شکل­گیری اقدامات جمعی حاد شدند؛ اما جنبش اجتماعی سراسری نبودند (همان). جنبش اجتماعی را می­توان کوشش دست جمعی برای پیشبرد منافع مشترک، یا تأمین هدفی مشترک از طریق عمل جمعی خارج از حوزه نهادهای رسمی تعریف کرد. از آنجا که میان انواع گوناگون جنبش تفاوت وجود دارد، این تعریف باید کلی باشد (گیدنز، 1387، ص679).

 انواع جنبش‌ها را از دیدگاه آنتونی گیدنز می‌توان این گونه تقسیم‌بندی کرد: جنبش­های دگرگون­ساز؛ جنبش­های اصلاح­طلب؛ جنبش­های تغییردهنده؛ و نهایتاً جنبش­های رستگاری­بخش. می­توان مدعی شد که جنبش و حرکت شهید فخ، از نوع «جنبش رستگاری بخش» بوده است. گیدنز در تعریف این قسم از جنبش­ها می‌گوید: جنبش‌های رستگاری­بخش درصدد نجات افراد از آن شیوه زندگی­اند که فاسدکننده پنداشته می­شود (همان، ص681). جنبش در اصطلاح، به معنای حرکت و «نهضت»، و معادل لاتین آن «Movement» است. اصطلاح «جنبش» عمدتاً در علوم سیاسی استفاده شده است. صاحب­نظران معاصر برای حرکت­های سیاسی حسنیان، اصطلاح «ثوره» را به کار برده­اند. (الهی­زاده، 1385، ص46).

در این پژوهش، «قیام» به معنای ایستادگی چند نفر یا جمعی از افراد برای احقاق حق درنظر گرفته شده، که بیشتر برضد حکومت و قوانین حاکمه ‌است. اصولاً از یک نگاه، دو نوع قیام قابل تصور است: نخست قیامی که تعداد حاضران در آن، واقعاً انگشت­شمار بوده و سرانجامی تراژیک داشته‌اند. این دسته، قیام‌هایی را شامل می‌شود که برای دوره‌های بعد، حالت اسوه و الگو به­ خود می‌گیرند.

برای نمونه در تاریخ ایران، قیام کاوه آهنگر چنین حالتی پیدا کرده است. این تصویری است که فردوسی از آن برای ما ارائه کرده است و قاعدتاً باید تا روزگار وی همچنان در اذهان پابرجا بوده باشد. در ادبیات اسلامی، به­ویژه ادبیات شیعی نیز قیام امام حسین(ع) حالت نوعی الگو و اسوه یافته است؛ یعنی از حالت یک واقعه در یک زمان درآمده، تعمیم یافته و نوعی بی­زمانی یا فرازمانی در آن لحاظ شده است.

نوع دیگر قیام، قیامی است که با توجه به اهداف خود در یک مقطع تاریخی انجام می­گیرد و پرونده‌اش همان­جا بسته می­شود؛ چه موفق باشد، چه ناموفق. (جعفریان، 1381، ص248) ازاین­رو پژوهش درباره این نوع قیام‌ها، در قالب پژوهش‌های تاریخی قرار خواهد گرفت. در این پژوهش، قیام امام حسین(ع) به­عنوان الگو، سنجه و سنگ محکی برای ارزیابی قیام شهید فخ استفاده شده است.

3-3. شهید فخ

فَخّ، محلی است در شش کیلومتری جنوب مکه (حموی، [بی‌تا]، ج4، ص237). امروزه آن را خیابان شهدا می‌نامند. حسین­بن علی­بن حسن­بن حسن­بن حسن­بن علی­بن ابی­طالب، رهبر قیامی بود که در این منطقه با حکومت عباسی جنگید. مادر او زینب، دختر عبدالله­بن­حسن بود و پدر و مادرش را به دلیل عبادات مستمر و طولانی‌شان «زوج صالح» می­نامیدند (اصفهانی، 1349، ص431). حسین در حدود سال 128ق متولد شد (حسنی، 1423، ص463). دوران زندگی او با دوره امام کاظم(ع) و دوران خلافت عباسیان همراه بوده است و قیام او در اوایل خلافت هادی عباسی اتفاق افتاد. (طبری، 1375، ج8، ص187 و 213 / مسعودی، 1377 ق، ج3، ص335/ مقدسی، 1926م، ص99).

3-4. حسنیان

در برابر امویان چند گروه قرار داشتند که حسینیان، حسنیان و عباسیان از مهم­ترین آنان بودند. حسینیان فرزندان و نوادگان امام حسین(ع) بودند که فرقه امامیه به امامت فرزندان او باور داشتند؛ هرچند برخی از نوادگان ایشان نیز ادعای رهبری داشتند و قیام کردند. عباسیان، فرزندان عبدالله­بن­عباس بودند که پس از رسیدن به قدرت، بیش از پنج قرن بر قسمت اعظم دنیای اسلام فرمانروایی کردند و به نظر برخی، خلافت آنان به دو دوره تقسیم شده است: دوره اول (132-334ق) و دوره دوم (334-656ق) (Lewis, 1989, p.17) گرچه نظر درست آن است که به پنج دوره تقسیم می­شود. آنان در آغاز، در برابر حکومت امویان قرار گرفته بودند و پس از به قدرت رسیدن، جنبش­هایی از سوی فرزندان و نوادگان امام حسن(ع) که به حسنیان مشهور شدند، در برابر آنان پدید آمد.

اصطلاح «حسنیان» به لحاظ تاریخی، به فرزندان امام حسن(ع)، برای بازشناسی از فرزندان امام حسین(ع) (حسینیان) اطلاق می‌شود (Deverdun, Vol.3, 1979, p.256). نسب حسنیان، به زیدبن­حسن(ع) برمی­گردد. از لحاظ تاریخی، این اصطلاح بیشتر برای فرزندان حسن­بن­حسن(ع) کاربرد داشته است؛ زیرا ایشان در حوداث و رویدادهای تاریخی و سیاسی سده­های نخستین اسلامی، صاحب نقش بودند و موفق شدند حکومت‌هایی در مغرب و یمن تأسیس و مبانی عقاید فرقه زیدیه را تدوین کنند.

 این اصطلاح تازه­ای نیست که معاصران ابداع کرده باشند؛ بلکه در همان زمان، یعنی قرن دوم هجری، درباره قیام­کنندگان حسنی به­کار می­رفت (الهی­زاده، 1389، ص47). در برخی پژوهش­ها، مدارک تاریخی برای وجود اصطلاح «بنی­الحسن» یا حسنیان گردآوری شده است که چند مورد ذکر می­شود:

عبدالله­بن­مصعب زبیری (از بیعت­کنندگان با نفس زکیه) خطاب به او ابیاتی گفت؛ از جمله این بیت:

قوموا ببیعتکم ننهض بطاعتنا                                  ان الخلافه فیکم یا بنی حسن

(اصفهانی، 1349ق، ص477)

غالب­ بن­ عبدالله عثمانی نیز در یکی از مراثی خود برای نفس زکیه و ابراهیم، اصطلاح «بنی ­الحسن» را به­ کار برده است:

امست بلاقع من بنی                                                الحسن بن فاطمه الارشد

(همان، ص385)

در مرثیه­ای دیگر از شاعری نامعلوم برای حسین­بن­علی (شهید فخ) نیز این اصطلاح آمده است:

یا عین بکی بدمع منک منهمر                      فقد رایت الذی لاقی بنو حسن

(حموی، [بی­تا]، ص481)

اهل­بیت(ع) نیز اصطلاحی تاریخی، قرآنی، حدیثی و کلامی است که معنای آن، «خانواده پیامبر9» است (ابن­منظور،1364، ص253/ فیروزآبادی، 1412ق، ص486). «اهل» کلمه­ای است که برای انسان، قبیله، شهر، دین، خانه و حکومت به­کار می­رود. و مصغر «آل» است. «اهل­بیت» به معنای کسانی است که نسب خانوادگی، وسیله جمعشان است (راغب اصفهانی، 1362، ص30).

در متون تاریخی، خبری که نشانگر استفاده شایع اصطلاح «اهل­بیت» پیش از اسلام باشد، وجود ندارد؛ ولی پس از اسلام، به ویژه پس از نزول آیات 32ـ34 سوره احزاب، این اصطلاح درباره حضرت علی(ع) و فاطمه3 و فرزندان آن دو به­کار رفته است.

پس از قرن اول و با وجود استفاده زودگذر عباسیان از این اصطلاح برای خود، از لحاظ تاریخی، تنها گروهی که این اصطلاح یا مفهوم را با عنوان یک استراتژی و شعار برای خود به­کار برده و بیشتر درصدد بهره­گیری سیاسی از آن بر ضد جریان­های حاکم و غاصب بوده و معمولاً هنگام بیان حقانیت یا تظلم از آن استفاده کرده­اند، علویان (حسنیان و حسینیان) از نسل فاطمه3 بوده­اند (الهی­زاده، 1385، ص58).

حسنیان این اصطلاح را در معنای نسبی آن و به معنای نسل پیامبر(ص) به­کار می­بردند، ولی حسینیان آن را به دسته معینی از نسل فاطمه3 محدود می­دانستند. استفادۀ فراوان امامان شیعه: از این اصطلاح درباره خود، در احادیث آشکار است. از جمله، در باور شیعیان، مقصود از اهل­بیت در احادیثی چون حدیث ثقلین، حدیث سفینه و حدیث نجوم، امامان دوازده­گانه­اند؛ زیرا به دلایل عقلی و نقلی، منزلتی که در این احادیث آمده، تنها برای آنان ثابت است؛ چنان­که جمعی از اهل­سنت هم به آن تصریح کرده‌اند.

شیعیان بر اساس دلایل یادشده و شواهدی که در تاریخ اسلام آمده است، معتقدند که واژه اهل­بیت: صرفاً به چهارده معصوم اطلاق می­شود و بنابر آن شواهد، حتی همسران پیامبر خدا(ص) نیز داخل در مفهوم اهل بیت: نیستند؛ هرچند به­عنوان همسر پیامبر خدا(ص) جایگاه آنان محفوظ است. فراوانی کاربرد اصطلاح اهل­بیت یا مفهوم آن، در سخنرانی­ها، نامه­ها و دعوت­های قیام­کنندگان حسنی دیده­ می­شود و قیام حسین­بن­علی (صاحب فخ) در پژوهش حاضر، مؤید این سخن است.

3. زمینه­ های قیام

مهم­ترین نگرانی و تهدید خلافت عباسیان، جنبش علویان بود. این جنبش از ابتدای خلافت به­وجود آمد و علویان با موروثی شدن خلافت در خاندان عباسی، به مبارزه با آن پرداختند. در سال 144ق خلیفه عباسی بسیاری از حسنیان را در حالی که غل و زنجیر به پا و گردن داشتند، از زندان مدینه به زندان‌های عراق منتقل کرد، منصور در سال 145ق پایتخت خود را از هاشمیه در نزدیکی کوفه که مرکز تجمع هواداران علویان بود، به بغداد انتقال داد.

پس از تشکیل حکومت عباسی، حسنیان دو موضع متفاوت دربرابر آن حکومت اتخاذ کردند. بیشتر آنان به همراه عبدالله­بن­حسن(ع) و فرزندانش در مقابل عباسیان قرار گرفتند و عده کمی، از جمله حسن­بن­زید­بن حسن(ع) و جعفربن­حسن‌بن­حسن(ع) با آنان همراه شدند (کاتب واقدی، ]بی‌تا[، ج4، ص7/ نیز ر.ک: ابن­عساکر، 1419ق، ج27، ص368).

از جمله حسنیانی که در برابر حکومت عباسی قیام کرد، ابوعبدالله حسین­بن­علی‌ بن­حسن (مثلث) بن حسن (مثنی­) بن حسن­بن علی­بن ابی­طالب(ع) از بزرگان بنی‌حسن(ع) در عصر حکومت موسی الهادی بود. تا زمانی که مهدی، پدر هادی عباسی خلافت داشت، وضعیت حسنیان مناسب بود؛ اما با مرگ مهدی و روی کار آمدن هادی، وضعیت دگرگون شد. وی عمربن ­عبدالعزیزبن­ عبدالله­بن عمربن خطاب را به ولایت مدینه منصوب کرد. وی بر علویان بسیار سختگیری می­کرد؛ به­گونه­ای که در این برهه از زمان، احساس نارضایتی شدیدی در علویان ایجاد شد. بر اساس شواهد تاریخی، می‌توان به مواردی از دلایل عینی ایجاد این نارضایتی اشاره کرد.

برای نمونه، حسین­بن­علی صاحب فخ، به راحتی به دربار مهدی عباسی رفت و آمد می­کرد و مطالبات خود را به خلیفه عرضه می‌داشت؛ حتی می‌توان مدعی شد رابطه وی با خلفای عباسی قبل از هادی، حسنه بود و ظاهر امر نشان­دهنده پذیرش خلافت عباسیان از سوی وی بوده ‌است؛ اما با اعمال فشارهای خارجی ناشی از سیاست خلیفه وقت عباسی بر علویان، این حسن ارتباط به تنشی جدی بین آن دو به نمایندگی از دو تفکر مختلف در جامعه اسلامی آن روز تبدیل شد و نارضایتی‌ها به سمت هادی عباسی سوق پیدا کرد.

سختگیری‌های حاکم مدینه چنان زیاد ‌شد که تکاپوی هرچه بیشتر علویان برضد دستگاه حکومتی آن روز را برانگیخت و دامنه این جنبش تا شوریدن بر ضد هادی خلیفه عباسی پیش رفت؛ حسین­بن­علی، رهبر این جنبش، ابتدا موفقیت‌هایی را به‌دست آورد. اما سرانجام شکست خورد و در هشتم ذی­الحجه سال 169ق در «فخ» همراه با یارانش شهید شد. یحیی و برادرش ادریس که از فرزندان عبدالله­بن‌ حسن(ع) بودند، از این قیام جان سالم به­در بردند. یحیی به یمن رفت و برای مدتی در آنجا اقامت گزید؛ سپس روانه ری و خراسان شد و دعوت خود را آشکار کرد. پس از مدتی، با هارون­الرشید صلح کرد و از او امان­نامه گرفت.

سرانجام، هارون با ادعای خدشه­دار بودن متن امان­نامه، آن را باطل اعلام کرد و در سال184ق وی را در زندان کشت (طبری، 1375، ج8، ص192 و 193/ ج5، ص25/ الاعلام، ج2، ص264/ ابن خلدون، 1979م، ج3، ص215/ اصفهانی، ص431 به بعد/ ابن­اثیر، 1380، ج6، ص90 / مسعودی، 1377ق، ج33، ص263) ادریس نیز راه مغرب را درپیش گرفت و در آنجا دولت ادریسیان را بنیان نهاد.

مورخان برآن­اند که انگیزه قیام صاحب فخ، به شکنجه­های هولناک و ستم فراوانی برمی­گردد که وی شاهد آن بوده است. موسی الهادی، خلیفه عباسی که مردی تندخو، سنگ­دل و بداخلاق بود (مسعودی، 1377ق، ج 3،ص 335)، عمربن­عبدالعزیز، نوه عمربن‌ خطاب را که به مخالفت و دشمنی با امیرالمؤمنین علی(ع) و آل او شهرت داشت، بر مدینه گمارده بود (ابن­طباطبا، ص171/ یعقوبی، 1374، ج3، ص136). و در خوار ساختن علویان و ستم بر آنان تندروی می­کرد و هر روز از آنان تعهد می­گرفت که نزد وی حاضر شوند تا خود شخصاً بر آنها نظارت داشته باشد و هر یک از علویان را ضامن دیگری قرار داده بود تا به­موقع یکدیگر را نزد وی حاضر سازند.

در جریان سرپیچی علویان از این قانون، حاکم مدینه برخورد تند و ناشایستی را با آل علی(ع) انجام داد (قرشی، 1368، ج1، ص520) این سیاست­ها، اثر اقدامات اندک دوره مهدی را که برای بهبودی روابط میان دو خاندان به­وجود آمده بود، ازبین برد و دوباره تنش میان علویان و عباسیان برقرار شد.

این رویدادها و هتک حرمت­ها به علویان، انگیزه و عامل اصلی قیام فخ و مخالفت وی با حکومت شد (اصفهانی، 1349، ص297/ طبری، 1375، ج8، ص193). از سوی دیگر، ستم حاکمان عباسی بر ضد طالبیان، عاملی شد تا آنها نیز بی­توجهی را کنار نهند و آشکار کردن هویت واقعی وی را در دستور کار خود قرار دهند. در اخبار و روایات موجود، از جمله در المصابیح ابوالعباس حسنی و نیز در اخبار فخ احمدبن­سهل رازی، نشانه­ها و شواهدی در زمینه برنامه­ریزی­ها و تلاش­های حسین­بن­علی برای قیام در دوران مهدی وجود دارد.

 در سفر وی به بغداد و در ادامه به کوفه، عده زیادی از شیعیان با او بیعت کردند. وی زمان حج را برای قیام درنظر گرفت و برای افراد مورد اعتماد خود در خراسان و جبل و دیگر نواحی، نامه نوشت (رازی، 1995م، ص284).

این گونه اخبار، بیانگر فعالیت­های سیاسی پنهان حسین­بن­علی، دست­کم در دوران خلافت مهدی عباسی است و می­توان گفت هدف اصلی حسین از عزیمت به عراق، دیدار با پیروان و هواداران عراقی خود بود. در واقع، طلبکاران او همان پیروانش بودند که درصدد تهیه زمینه قیام بودند و او آن مبالغ را برای امر دعوت، میان آنها توزیع کرده بود.

پی نوشت:

[1]. محلی بین مکه و مدینه،که هم­اکنون در بافت شهری مکه معظمه، در مجاورت خیابان شهدا قرار گرفته است.

مراجع

منابع
1. ابن‌اثیر(عزالدین)، تاریخ کامل، ترجمه محمدحسین روحانی، ج8، تهران، اساطیر،1380.
2. ابن‌اعثم کوفی، محمدبن‌علی، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.
3. ابن‌بابویه، محمدبن‌علی (شیخ صدوق)، الامالی، قم، نسیم کوثر، 1389.
4. ابن‌حبیب، محمد، المحبر، تصحیح الیزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الافاق الجدیده، 1361ق/ 1319ش.
5. ابن‌خلدون، عبدالرحمان، العبر، ج 3، بیروت، مؤسسه جمال للطباعه والنشر، 1979م.
6. ابن‌طباطبا، محمدبن‌علی، تاریخ الفخری، ترجمه محمدوحید گلپایگانی، تهران، علمی و فرهنگی.
7. ابن‌عساکر، علی‌بن‌حسین،تاریخ مدینه دمشق، تحقیق علی شیری، بیروت، دار التراث العربی، 1419ق.
8. ابن‌عنبه، احمد بن علی، عمده الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، قم، انصاریان، 1417ق.
9. ابن‌قتیبه، عبدالله‌بن‌مسلم، ج1، المعارف، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء،1410ق.
10. ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل، البدایه و النهایه، تحقیق علی عبدالساتر و دیگران، ج7و10، چاپ دوم، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1987م.
11. ابن‌منظور، محمد‌بن‌مکرم، لسان العرب المحیط، بیروت، دارالجیل، دار لسان العرب، 1364.
12. ابوالعباس حسنی، احمدبن‌ابراهیم، المصابیح، عبدالله‌بن‌ عبدالله‌بن احمد الحوثی،چاپ دوم، عمان، مؤسسه الامام الزید بن علی الثقافیه، 1423ق.
13. ابی‌مخنف، لوط‌بن‌یحیی الازدی الغامدی الکوفی، وقعه الطف، تحقیق محمدهادی الیوسفی الغروی، قم، جماعه المدرسین، مؤسسه النشر الاسلامی، 1367.
14. اشعری، علی‌بن‌اسماعیل، مقالات الاسلامیین واختلاف المصلین، تحقیق محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، المکتبه العصریه، 1419ق، 1999م، 1378ش.
15. آشوری، داریوش، فرهنگ علوم انسانی، تهران، نشر مرکز، 1374.
16. اصفهانی، ابوالفرج علی‌بن‌حسین، مقاتل الطالبیین، ترجمه سیدهاشم رسولی محلاتی، اسلامیه، 1349.
17. آقابخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، مرکز اطلاعات و مدارک ایران، 1374.
18. الامینی، محمد هادی، بطل فخ، نجف اشرف، مطبعه الحیدریه، 1969م.
19. ببی، ارل، روش‌های تحقیق در علوم اجتماعی، ترجمه رضا فاضل، چاپ چهارم، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی و دانشگاه‌ها (سمت)، 1385.
20. بلاذری، احمدبن‌یحیی، انساب الاشراف، تحقیق عبدالعزیز الدوری، بیروت، دار النشر، 1398ق.
21. جعفریان، رسول، تأملی در نهضت عاشورا، قم، انصاریان، 1381.
22. حسن ابراهیم، حسن، تاریخ سیاسی اسلام،ج2، ط الساده، بیروت، دار الاندلس، 1964.
23. حسنی، احمد‌بن‌ابراهیم ابوالعباس، المصابیح، عمان (اردن)، مؤسسه الامام زیدبن علی الثقافیه، 1422 ق، 2002م.
24. حموی، شهاب‌الدین یاقوت‌بن‌عبدالله، معجم البلدان، تصحیح محمد عبدالرحمن مرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و مؤسسه التاریخ العربی، [بی‌تا].
25. خوئی، ابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث وتفصیل طبقات الرواه، ج6، بغداد، المکتبه الوطنیه، 1978.
26. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، 1377.
27. رازی، احمدبن‌سهل، اخبار فخ و خبر یحیی‌بن‌عبدالله واخیه ادریس‌بن‌عبدالله؛ تحقیق ماهر جرار، بیروت، دار الغرب الاسلامی، 1995 م/1374ش.
28. راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، المفردات فی غریب القران، چاپ دوم، مرتضوی، 1362.
29. راوندی، قطب‌الدین، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه الامام المهدی7،1409ق.
30. رضوی اردکانی، ابوفاضل، ماهیت قیام شهید فخ، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1370.
31. الزین، محمد خلیل، تاریخ الفرق الاسلامیه، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، 1985 / 1405ق.
32. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، 1410ق.
33. صفری فروشانی، نعمت‌الله، «تحلیلی بر قیام‌های علویان در دوران امام رضا† و ارتباط آن با ولایت‌عهدی»، فصلنامه علمی ـ پژوهشی شیعه‌شناسی، س 7، ش 26، تابستان 1388.
34. طبری، محمدبن‌جریر،تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده،ج11، چاپ چهارم، تهران، اساطیر، 1375.
35. علی بابایی، غلامرضا، فرهنگ علوم سیاسی، چاپ دوم، تهران، شرکت نشر و پخش ویس، 1396ق.
36. فیروزآبادی، محمدبن‌یعقوب، القاموس المحیط، ج3، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی،1412ق.
37. قرشی، شریف‌باقر، تحلیلی از زندگی امام کاظم†، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا†، 1368ـ1369.
38. قمی، عباس، سیمای پرفروغ محمدˆ، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، قم، ناصر،1370.
39. کاتب واقدی، محمدبن‌سعد، الطبقات الکبری ، ج7، بیروت، دار الصادر، ]بی‌تا[.
40. کاظمی پوران، محمد، قیام‌های شیعه در عصر عباسی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380.
41. کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی فی الأصول، تحقیق محمدجواد الفقیه، بیروت، دار الاضواء، 1413ق.
42. کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی فی الأصول، ج1، باب مایفصل به بین دعوى المحق والمبطل فی أمر الامامه.
43. کیوی، ریمون، و لوکوان، کامپنهود، روش تحقیق در علوم اجتماعی (نظری و عملی)، تهران، نشر توتیا، 1385.
44. گیدنز، آنتونی، جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی، 1387.
45. لیپیست، سیمور مارتین، دایره المعارف دموکراسی، ترجمه کامران فانی، نورالله مرادی، تهران، وزارت امور خارجه، کتابخانه تخصصی، 1383.
46. اللیثی، سمیره مختار، جهاد الشیعه فی عصر العباسی الاول، ترجمه محمدحاجی تقی، تهران، مؤسسه شیعه‌شناسی، 1384.
47. مجلسی، بحارالأنوار، ج48، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1385ق.
48. محدثی، جواد، فرهنگنامه عاشورا، قم، معروف، 1375.
49. المحلی، حمیدبن‌یزید، الحدائق الوردیه فی مناقب الائمه الزیدیه، تحقیق مرتضی‌بن‌زید المحطوری الحسنی، صنعا، مطبوعات مکتبه مرکز بدر، 1423ق.
50. مسعودی، علی‌بن‌حسین، مروج الذهب ومعادن الجوهر، ج3، تحقیق محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، المکتبه الاسلامیه، 1377ق/1958م.
51. مفید، الارشاد، تصحیح محمدباقر ساعدی خراسانی و محمدباقر بهبودی، تهران، اسلامیه، 1380.
52. مقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین، ترجمه عزیزاللهی کرمانی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، 1381.
53. مهری، محمدجوادبن‌عباس، قبسات من کلمات الامام الحسین، طهران، وزاره الارشاد الاسلامی، 1402ق/ 1360ش.
54. نوروزی‌ خیابانی، مهدی، فرهنگ لغات و اصطلاحات علوم سیاسی، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1372.
55. هارونی، ابوطالب یحیی بن حسین ، الافاده فی تاریخ الائمه الزیدیه، تصحیح و تحقیق محمدکاظم رحمتی، تهران، مرکز پژوهش‌های میراث مکتوب، 1387.
56. الهی‌زاده، محمدحسن، جنبش حسنیان، قم، شیعه‌شناسی، 1385.
57. یعقوبی، ابن‌واضح، تاریخ یعقوبی، تحقیق عبدالامیر مهنا،ج1و2، بیروت، مؤسسه العلمی للمطبوعات، 1413.
58. یعقوبی، ابن‌واضح، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1374.
59. Deverdun, G. “Hasani”, Encyclopedia of Islam, vol.VIII,Leiden, 1993.
60. Lewis.B ,”abbasids”, Encyclopedia of Islam, vol.1, leiden, 1989.
61. Deverdun.G “hasani”, Encyclopedia OF Islam Vol.3, leiden 1979.
62. Veccia Vaglieri, Laur, “FaKHKH”, P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel, and W.P.
63. Heinrichs, In: Encyclopaedia of Islam. Second ed, Brill Online, 1986.

نویسندگان:

مسلم طاهری کل کشوندی؛ محمدرضا بارانی

فصلنامه شیعه شناسی شماره 46


نوشته شده در   شنبه 24 مهر 1395  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode