جزيره بحرين واقع در جنوب خليج فارس، تا اوايل دوران قاجار تحت نظر ايران اداره ميشد ولي پس از چند سال، انگليسيها به بهانه اينكه ايران فاقد نيروي دريايي است، طي قراردادي با قاجار، حفظ امنيت خليج فارس و بحرين برعهده نيروي دريايي بريتانيا گذاشته شد. اين حاكميت كه بيش از يكصد و پنجاه سال به طول انجاميد، بعدها به طور مكرر مورد مخالفت دولتهاي وقت ايران واقع ميگرديد ولي هر بار به نحوي با شكست مواجه ميشد. در نهايت وقتي كه ايران در سال 1336 ش در لايحه تقسيمات كشوري، بحرين را استان چهاردهم ايران اعلام كرد، موجي از مخالفت در كشورهاي عربي را برانگيخت. در اين ميان شاه كه نميخواست حمايت كشورهاي عربي را از دست بدهد و ضمناً براي اينكه بتواند حاكميت ايران نسبت جزاير ديگر خليج فارس از قبيل تنب كوچك و تنب بزرگ و ابوموسي را تثبيت كند، يكباره و به طور ناگهاني، تصميم خود را مبني بر چشمپوشي از ادعاهاي ديرينه ايران به بحرين اعلام نمود و پس از آن، دولت، ميانجيگري دبير كل سازمان ملل را در اين مسأله تقاضا كرد. بنابراين در 21 ارديبهشت 1349 ش برابر 11 مي1970 م شوراي امنيت براساس گزارش هيئت اعزامي به بحرين مبني بر تمايل اكثريت قاطع اهالي بحرين به استقلال، قطعنامهاي صادر كرد كه مفاد آن قطعنامه مبني بر لزوم استقلال بحرين، در 24 ارديبهشت آن سال به تصويب مجلس شوراي ملي ايران رسيد. هنوز استقلال بحرين رسماً اعلام نشده بود كه هيئت حسن نيت ايراني راهي بحرين شد و هيئتي نيز از آنجا به ايران آمد. سرانجام اين جزيره مهم و استراتژيك و سرشار از منابع انرژي در 23 مرداد 1350 ش اعلام استقلال كرد و ايران نخستين كشوري بود كه يك ساعت پس از اعلام استقلال، آن كشور را به رسميت شناخت
سايت اسنادانقلاب اسلامي