ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 2 آبان 1389     |     کد : 10620

یکشنبه 2 آبان 15 ذي القعده 24 اکتبر

آغاز جشنواره عكاظ در عصر جاهليت ...

آغاز جشنواره عكاظ در عصر جاهليت
در عصر جاهليت و پيش از ظهور دين مبين اسلام، بازارهايي موقت و سرپايي در برخي از نواحي جزيرﺓ العرب برگزار مي شد و عرب هاي مناطق مختلف، در آن ها گرد آمده و به داد و ستد مي پرداختند. مانند بازار عدن [در جنوب يمن]، از اول تا دهم ماه مبارك رمضان؛ بازار صنعاء [در شمال يمن]، از نيمه ماه مبارك رمضان تا آخر آن؛ بازار رابيه [در حضرموت]، بازار عكاظ [در نجد] و بازار ذي مجاز ]در مكه[ و بازارهاي ديگر.
اين بازارها، گرچه در لغت عربي به "سوق" و "اسواق" تعبير شده است، كه معادل فارسي آن، "بازار" و "بازارها" است، وليكن در عمل، برخي از آن ها از داد و ستد بازرگاني معمولي، كه هدف اولي و اصلي آن ها بود، فراتر رفته و به محل هنرنمايي، شعر خواني و تفاخر قبيله اي و طايفه اي تبديل شده و در واقع، جشنواره سالانه عرب ها بودند.
بازار عكاظ، كه از مهمترين بازارهاي سالانه عرب ها بود، از همين طيف بود.
اين بازار، بزرگترين بازار و يا بزرگترين جشنواره سالانه عرب ها بود كه قبيله هاي بزرگ جزيرﺓ العرب، مانند قريش، هوازن، بني حارث، بني عضل، بني ديش، بني حيا و بني مصطلق و گروه هايي ديگر از قبايل و طوايف، در آن حضور مي يافتند.
جشنواره عكاظ، از پانزدهم تا آخر ذي قعده و به قولي از اول تا هشتم ذي قعده، در هر سالي برگزار مي گرديد.
برخي از طوايف و قبايل عرب، مانند بني اسد، بني طي، بني بكر و گروهي از بني عامر، ايام برگزاري بازارهاي سالانه را، براي زورگويي، ستم گري و اجحاف بر ديگران، مباح و روا مي دانستند و به محلّين [يعني حلال كنندگان حرام الهي] شهرت يافتند، ولي در برابر آنان، برخي از طوايف و قبايل ديگر، مانند بني عمرو بن تميم، بني حنظله و گروهايي از هذيل، بني شيبان و بني كلب، اين رويه را محكوم كرده و خود را براي ياري ستم ديدگان و محرومان آماده مي كردند و با پوشيدن لباس هاي رزمي و گرفتن سلاح، از هر گونه اباحه گري، فتنه انگيزي و افسار گسيختگي محلّين جلوگيري مي كردند.
اين گروه، "ذادﺓ المحرمون" ناميده مي شدند.

قتل عام بني اميه در شام توسط سپاهيان عباسي در سال 132 هجري قمری
مروان بن محمد بن مروان، معروف به مروان حمار، آخرين زمامدار بني اميه بود كه به مقام خلافت مسلمانان دست يازيد. وي، پس از خلع ابراهيم بن وليد در صفر سال 127 قمري، از مردم براي خويش بيعت گرفت و تا محرم سال 132 در اين منصب قرار داشت و در اين زمان به دست انقلابيون عباسي كشته شد و به حكومت پنج ساله مروان و خلافت نود و چند ساله امويان پايان داده شد.
سپاهيان بني عباس پس از فتح شهرهاي مختلف، به سوي دمشق رسپار شده و آن را در محاصره خويش گرفتند.
پنجاه هزار تن از مدافعان اموي، به فرماندهي وليد بن معاويه بن عبدالملك بن مروان، در برابر مهاجمان بي شمار عباسي به فرماندهي عبدالله بن علي بن عبدالله بن عباس قرار گرفتند و نبرد سنگيني ميان آنان به وقوع پيوست و سرانجام امويان متحمل شكست و اضمحلال شدند و عباسيان به قتل عام آنان پرداختند.
ابن ابي الحديد، در اين باره گفت: و قتل عبدالله بن علي بدمشق خلقا كثيراً من اصحاب مروان و موالي بني اميه و اتباعهم.
آن گاه عباسيان به سوي رود ابي فطرس در اردن هجوم آوردند و در اين مكان، كه بازماندگان اموي، از جمله خانواده و كسان مروان حمار را كه پناه گرفته بودند مورد تاخت و تاز خويش قرار داده و تعدادي از آنان را قتل عام كردند.
صاحب وقايع الايام در اين باره گفت: در اين روز (15 ذي قعده) سال 132، بني عباس جمع كثيري از بني اميه را در نهر اردن به قتل رسانيدند. پس از آن فرشي بر روي ايشان گسترانيدند و به طعام خوردن مشغول شدند، در حالي كه بني اميه ناله و اضطراب مي نمودند و در تحت ايشان جان مي دادند.

بناي شهر سامرا توسط معتصم در سال 220 هجري قمري
ابواسحاق، محمد بن هارون الرشيد، معروف به "المعتصم بالله" [هشتمين خليفه عباسيان]، پس از وفات برادرش مأمون عباسي، در سال 218 قمري، به خلافت رسيد.
مقر حكومت عباسيان، از زمان منصور دوانقي تا زمان وي، شهر بغداد بود. ولي حضور سپاهيان خليفه از نقاط مختلف اسلامي در بغداد، از جمله مغاربه [جنگجويان مصري و شمال افريقا] و فراغنه [سرابازان سمرقند، فرغانه و خراسان] در مقر خلافت، مزاحمت هاي روزافزوني براي ساكنان اين شهر به وجود مي آورد و موجب نارضايتي آنان از سپاهيان خليفه مي گرديد.
معتصم عباسي، تصميم گرفت، پايتخت خود را از بغداد به مكاني ديگر انتقال دهد. بدين جهت در سال 219 قمري، احمد بن خالد، معروف به ابووزير را مأموريت داد كه به "قاطول" در 124 كيلومتري شمال بغداد رود و زمين هاي آن جا را برآورد و برانداز كند و آن ها را از صاحبانشان خريداري كند.
احمد بن خالد، آن مكان را براي تأسيس شهري جديد مناسب يافت و اراضي آن را از صاحبانش خريداري كرد و برخي از زمين هاي قاطول از مسيحيان بود و آنان را نيز ترغيب به فروش زمين هايشان كرد.
وي، مقدمات ايجاد يك شهر بزرگ را فراهم كرد و سپس به بغداد برگشت و معتصم را از وضعيت قاطول باخبر گردانيد.
معتصم، در پانزدهم ذي قعده سال 220 قمري به همراه خانواده، دبيران، درباريان، قضات و فرماندهان انتظامي و نظامي وارد قاطول شد و بناي انواع ساختمان ها را در آن جا آغاز كرد و براي خود، در كنار رود دجله، كاخ مجلل و زيبايي بنا كرد و آن را "جوسق" ناميد. وي در آباداني اين شهر تلاش زيادي نمود و سرمايه داران و صاحب منصبان را به آبادي و عمران آن بسيار ترغيب و تشويق كرد و سرانجام در سال 221 قمري رسماً در آن سكونت گزيد. از آن هنگام، اين شهر "دارالخلافه" عباسيان گرديد و معتصم آن را "سرّ من راي" [يعني: هر كسي مرا ببيند، مسرور و خوشحال گردد] ناميد ولي مردم، آن را مختصر و كوتاه كرده و "سامرا" ناميدند.

درگذشت « اِبن فاخِر» در سال500هجري قمري
« اِبن فاخِر» نحوي و لغوي بزرگ در سال500هجري قمري دربغداد درگذشت. او پس ازسالها مطالعه درنحو، لغت و همچنين حديث استادي توانا شد و شاگردان بسياري بدورخود گردآورد. بطوريكه حتي اهل يمن نيزازدانش او بهره بردند. شيوه نگارش ابن فاخر بنا برگفته ابن مكتوم مبتني برنثري مكلّف و آميخته با صنايع لفظي است. ازجمله آثاراين نحوي بزرگ كه خطي زيبا داشت كتابهاي« اَلمُعَلِّم درنحو، نحوُ الصَّرف و شَرحُ الاَلِف وَ اللّام مازني» را مي‎‏توان نام برد.

تولد ابنُ القُف فيلسوف و طبيب برجسته عرب در سال630هجري قمري
ابنُ القُف فيلسوف و طبيب برجسته عرب در سال630هجري قمري دركَرَك اردن بدنيا آمد. وي تحصيلاتش را با مطالعه فنون اوليه و اساسي علم طب و كتابت تَقدِمَةُ المَعرفَة اثربقراط آغازكرد. پس ازآن آثاررازي دانشمند و كاشف ايراني را مطالعه كرد و درزمينه معالجه امراض و علل و علائم آنها و طبقه بندي بيماريها تحقيقات جامع و گسترده‎اي انجام داد. اِبنُ القُف براي ادامه تحصيل به دمشق رفت و حكمت طب، فلسفه و رياضيات را آموخت. ابنُ القُف ازفعالترين مدرّسان و مؤلفان عصرخود بشمارمي‎رفت. ازآثاراو كتاب اَلعُمدَة را مي‎توان نام برد. اين كتاب مفصّل ترين كتاب قرون وسطي درباب جراحي است. دراين كتاب پيوند حياتي ميان شريانها و وريدها و جريان خون ميان آنها تشريح شده است. جامِعُ الفَرض ديگراثراِبنُ القُف درباره جنين شناسي، دوران رشد كودك، چگونگي رفتاربا نوزاد و پرستاري ازكودك است.

درگذشت آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني در سال1368 هجري شمسي
آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني از مدرّسان برجسته حوزه علميه مشهد و معلم اخلاق در سال1368 هجري شمسي درگذشت. ايشان با ره‎ توشه‎اي از زهد، تقوي، عرفان و جهاد دارفاني را وداع گفت. اين عالم فرزانه پس از تحصيل در تهران و نجف اشرف به مشهد مقدّس عزيمت كرد و بيش از40 سال از عمر خويش را در حوزه علميه اين شهر سپري كرد. آيت الله تهراني به تفسير و تدريس اصول و اخلاق اسلامي پرداخت و جمع زيادي از فضلا از منبع علم و عرفان او استفاده كردند. «ميزانُ الْمَطالِب؛ عارف و صوفي چه مي‏گويند؛ فلسفه بشري و اسلامي و آئين زندگي در اخلاق اسلامي ازجمله آثار متعدد آيت الله تهراني مي‎باشند. 


نوشته شده در   يکشنبه 2 آبان 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode