«محمدتقي فهيم» با اشاره به اين كه موفقيت «ملك سليمان»، پيروزي سينماي ايران است، گفت: همين كه «ملك سليمان» توانسته به نمونهاي ارتفا يابد كه مخاطب خاص و عام را تؤامان هدفگيري كند، بدون اين كه به ورطه روشنفكرنمايي بيفتد، گام مهمي در الگودهي سينماي سالم فرهنگي برداشته است.
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، «محمدتقي فهيم» منتقد سينما در بخشي از نشست برپا شده در خبرگزاري فارس به بهانه اكران عمومي فيلم «ملك سليمان» اظهار داشت: در عصر حاضر و به ويژه در دهه اخير بيش از پيش ثابت شده كه سينما از علوم متنوع بهره ميبرد و متكي به علوم است. اين كه سينما در عين هنر - صنعت بودن، يك رسانه مؤثر در انتقال اطلاعات است و اين قضيه حالا فراتر قابل دريافت است.
وي اظهار داشت: اما اين هنر-صنعت صرفاً كاركرد علمي ندارد بلكه بهشدت در خدمت ديپلماسي عمومي و تسخير اذهان مخاطبان به نفع توليدكننده و صاحب آن، جريانسازي ميكند. امري كه متأسفانه در سالهاي گذشته از سوي جريانات بيگانه با سيماست، اما در كمين سينما، نه تنها به نفع انقلاب اسلامي مورد بهرهبرداري قرار نگرفته كه در بسياري از مواردي عليه داشتهها و ارزشهاي انقلاب كاركرد يافته است.
فهيم گفت: نمونه واضح و آشكار اين رويكرد، سينماي غالب جهان، يعني هاليوود است كه پيش و پس از هر لشكركشي نظامي آمريكا و كشورهاي هدف اين جهانخوار - به لحاظ سياسي فرهنگي - وارد عمل شده و با ذهنيتسازي، جاده صافكن هجومي بيمحابا شده است.
اين منتقد اظهار داشت: متأسفانه سينماي ما به رغم داشتن دستمايههاي فرهنگي اخلاقي و حتي مقولههاي موردنظر انسانهاي اقصي نقاط جهان، با تشتت در آراء، نتوانست صاحب فرم و ساختاري بومي براي مدلسازي و الگونمايي به داخل و خارج شود، اما حالا با توليد «ملك سيلمان»، نه تنها بخشي از اين خلاء پر شده، بلكه الگويي محتوايي و فرمي براي حركت روبه جلو سينماي ايران بر افراشته شده است.
وي ادامه داد: قاعدتاً نميتوان منكر ضعفهاي «ملك سليمان» به ويژه در بخشها و عناصري كه ميتواند يك اثر قصهگوي قهرمانپرداز را واجد قوت ارتباطگيري و كشش و همذاتپنداري براي مخاطب كند- شد، اما همين كه «ملك سليمان» توانسته به نمونهاي ارتفا يابد كه مخاطب خاص و عام را تؤامان هدفگيري كند، بدون اين كه به ورطه روشنفكرنمايي يا منورالفكرستيزي بيفتد و يا از عوامل جذابيتهاي سطحي به منظور تحميق تماشاگر سود ببرد، گام مهمي در الگودهي سينماي سالم فرهنگي برداشته است.
وي اظهار داشت: فراموش نكنيم كه آنچه تحريفات ديني تاريخي به منظور بهرهبرداري سياسي در تودههاي انبوه صورت گرفته، به وسيله سينماي سرگرميساز محقق شده است، لذا «ملك سليمان» در اين حوزه نيز يك جهاد تحريفزدايي را پيشروي خود گسترده است، گرايشي كه دقيقاً و تحقيقاً برگرفته از مباني اصيل و الهي است. اينجاست كه نقش سينماگر صاحب صلاحيت در هر دو حوزه تخصصي و ديني بيش از پيش مشخص ميشود. سينماگري كه بايد ضمن داشتن دانش و علم سينما از دانش ديني و اطلاعات مذهبي در كنار زيروبمهاي سياسي روز داخل و خارج همزمان همپهلو بهرهمند باشد. در اين صورت است كه اثر او با دستمايه قرار دادن تاريخ و قصص قرآني، نيازهاي روز و عصر كنوني را پاسخ ميدهد. اگر غير از اين بود «ملك سليمان» نميتوانست در دل روايت يك قصه آشناي ديني و روايت مذهبي، تا اين حد داراي نشانههاي توصيف و تحليل مقولههاي روز اجتماعي سياسي باشد.
وي اظهار داشت: چرا سينماي آمريكا را سياسيترين نمونه در ميان سينماي جهان ميشناسيم؟ چرا ضعيفترين يا سنگينترين آثار هاليوود از لايهبنديهاي مختلف سياسي براي ادارك اقشار متنوع جوامع مختلف جهان برخوردار است، سينمايي كه در عين داشتن اين عناصر، اما در شاكله كاركرد پيامدهي خود، نظام كاپيتاليستي جهان زير سلطه آمريكا را تأييد و مترقي و به حق معرفي ميكند و بسياري چراهاي ديگر كه در صورت تدقيق در آنها، بيش از پيش پي ميبريم كه ما در سينما نتوانستهايم به اين كارآيي دست پيدا كنيم.
فهيم در اين نشست گفت: بيترديد «ملك سليمان» به نسبت و حتي بيش از نسبت قوتها و طرفدارانش، مخالفاني را در صف روبهروي خود دارد كه اين صفآرايي، البته همهشان بغض در گلو مانده از انقلاب را با خود يدك نميكشند، حتماً طيفي قابل توجهي - خصوصاً در ميان كارشناسان سينما و متقدان - عناصر مغفول مانده دراماتيك را مدنظر دارند و حتي بخشي از اين گروه قياس با سينماي با پروداكشن بالاي هاليوود، عامل نكتهسنجيهايشان است، مواردي كه نبايد از كنارشان به سادگي گذشت و برعكس، توجه و به كارگيري اظهارات فني تخصصي آنان ميتواند راهگشاي توليدات بعدي در اين زمينه باشد.
فهيم در بخشي ديگر از نشست گفت: فراموش نكنيم كه هزينه كردن از هر نظر - مادي و معنوي - براي توفيق «ملك سليمان» در گيشه، سود مضاعف است. موفقيت «ملك سليمان»، پيروزي سينماي ايران است. ديگران اگر امروز سينمايي دارند كه به آن ميبالند و به وسيله آن ارزشهاي خود را به ديگران تزريق ميكنند، بيشك هزينههاي سرسامآور روانه اين عرصه كردهاند كه حالا دارند برداشت ميكنند.
وي اظهار داشت: امروز شاهديم كه تريبونهايي مانند بيبيسي و VOA براي منظورهاي موردنظر مالكان پشتپرده - هزينههاي هنفگتي را به خود اختصاص ميدهد - تريبونهايي كه حتي يك دلار، نه درآمد آگهي تجاري دارند و نه بازگشت پول ديگري در كار است، فقط خرجبردار هستند چون كاركرد لازم را براي سياستمداران دارند.
وي تأكيد كرد: توليد «ملك سليمان» هر هزينهاي برده باشد، در برابر ديگر هزينههاي جاري برخي موارد، به حساب نميآيد. از سويي اگر اين را بپذيريم كه «ملك سليمان» در زمينه ارائه فيلمهاي استاندارد بعدي، پيشرو است و اگر مدافع تأثير «ملك سليمان» بر ارتقاي زيرساختهاي سينماي ايران باشيم، حتي ميبايستي به تبليغ و رونقبخشي نمايش آن بپردازيم. اين كه «ملك سليمان» در زمينه عبور از روشهاي سنتي توليد عبور كرده است، نبايد دست كم بگيريم، همچنان كه بايد اين پروژه را ظرفيت و پتانسيل سينماگران انقلاب در گرايش ديني - تاريخي به حساب آوريم، ظرفيتي كه آبروي سينماي ايران را خريده و در نزد مدعيان روسفيد است.