مساله مهدویت از جمله مسائل مهم از منظر فریقین می باشد.در نهج البلاغه نیز به همین جهت، مورد توجه ویژه حضرت علی(ع) قرار گرفته است. یادداشت حاضر، تلاش دارد تا در یک نظام، بیانات امیرمونان در خصوص مهدویت را ارائه نماید.به همین منظور در چند بخش، این مطالب ارائه می گردند:
الف- امامت یک امر مستمر و دائمی است.
علی(ع) در نهج البلاغه با تشبیه ائمه هدی(ع) به نجم بیان می دارند که زمین هیچگاه از وجود این ستارگان، خالی نمی گردد.
"اَلا اِنَّ مَثَل َآل مُحَمَدٍ(ص) کَمَثَلِ نُجُومِ السَّماءِ اِذاخَوی نَجمٌ طَلَع نَجمٌ فَکَاَنَّکم قَد تَکامَلَت مِنَ اللّهِ فیکُمُ الصنائِع وَ اَراکم ماکُنتُم تَامَلُون ؛بیدار باشید مثل آل محمد(ص) چونان ستارگان آسمان است اگر ستاره ای غروب کند، ستاره دیگری طلوع خواهد کرد(این امر تا ظهور امام زمان ادامه دارد و در دوران اوست که) گویا می بینم(در پرتو خاندان پیامبر) نعمت های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید رسیده اید."(خطبه 100)
ایشان در حکمت 147، به این نکته اشاره می کنند که زمین هیچگاه از حجت خالی نمی گردد و در این خصوص می فرمایند:
"اللَّهُمَّ بَلَی لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ" (حکمت 147)
خداوندا، آرى زمین از کسى که به حجّت خدا براى خدا قیام نماید تهى نمىماند، قایمى آشکار و مشهور، یا ترسان و پنهان، تا دلایل الهى و بیّناتش باطل نگردد.
در همین راستا روایات معتبر 12 خلیفه قابل توجه است.
عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ دَخَلْتُ مَعَ أَبِی عَلَی النَّبِی صلی الله علیه و سلم، فَسَمِعْتُهُ یقُولُ إِنَّ هَذَا الأَمْرَ لَا ینْقَضِی حَتَّی یمْضِی فِیهِمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً قَالَ ثُمَّ تَکلَّمَ بِکلَامٍ خَفِی عَلَی، قَالَ؛ فَقُلْتُ لأَبِی مَا قَالَ؛ قَالَ کلُّهُمْ مِنْ قُرَیشٍ.
در برخی از روایات به ابتدا و انتهای این زنجیره مبارک اشاره شده است.
"عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ فَهُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیائِی وَ أَوْلِیائِی وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی أُمَّتِی بَعْدِی الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْکرُ لَهُمْ کافِرٌ؛ امامان بعد از من دوازده نفرند. اول آن ها علی بن ابی طالب می باشد و آخر آنان هم قائم است. این عده جانشینان و اوصیاء من هستند و از طرف خداوند بر امت من حجت می باشند. مؤمن اقرار به امامت آنان می کند و کافر هم منکر فضل و مقام آن ها می باشد"
ب- غیبت امام عصر(عج)
امام دوازدهم به غیبت می روند.در این خصوص در نهج البلاغه به صورت اشکاری دو مفهوم غروب حضرت و نیز پنهان شدن وی از چشم مردمان مورد توجه قرار گرفته است.
"اَلا وَ اِنَّ مَن اَدرَکَها مِنّا یَسری فِیها بسِرِاجٍ مُنیرٍ و یَحذُو فیها عَلی مِثالِ الصّالِحین لیَحلَّ فیها رِبقاً وَ یُعتِقَ فیها رقّا وَ یَصدَعُ شَعباً، وَ یَشعَبَ صَدعاً، فی سُترَةٍ عَنِ النّاسِ لایُبصِرُ القائِفُ اَثَرَهُ وَلَو تابَعَ نَظَرهُ(خطبه 150)؛بیدار باشید و براستی آن کس از ما(یعنی حضرت مهدی(ع)) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد، و برهمان روش صالحان (پیامبر اکرم(ص) و امامان گذشته) رفتار می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان (و ملّت های اسیر) را آزاد سازد، و جمعیّت گمراه (و ستمگر را) پراکنده، و جریان پراکنده حق را جمع آوری کند (حضرت مهدی(ع) سالهای طولانی) در پنهانی از مردم به سر می برد آن چنان که اثر شناس اثر قدمش را نمی یابد گرچه در یافتن اثر (و نشانه ها) تلاش فراوان نماید"
در این عبارت، علی(ع) تاکید می کنند که صاحب الامر(عج) از چشم مردم در حجاب خواهد بود به نحوی که اثر شناس اثر قدمش را نمی یابد گرچه در یافتن اثر (و نشانه ها) تلاش فراوان نماید.
در موردی دیگر در نهج البلاغه می بینیم:
"فَهُوَ مُغتَرِبٌ اِذا اغتَرَبَ الاِسلامُ، وَ ضَرَبَ بِعسببِ ذَنبِهِ وَ الصَقَ الاَرضَ بِجِرانِهِ، بَقیّةٌ مِن بَقایا حُجّتِهِ، خَلیفَةٌ من خَلائِفِ اَنبِیائِهِ(خطبه 182)؛ در آن هنگام اسلام غروب می کند و چونان شتری(در راه مانده) دم خود را به حرکت در آورده گردن به زمین می چسباند او (حضرت مهدی) پنهان خواهد شد (و غیبت صغری و کبری آغاز خواهد شد) او باقیمانده حجّت های الهی و آخرین جانشین از جانشینان پیامبران است.
ج- دوره غیبت و شکل گیری دو روند:
در طول دوره غیبت دو روند شکل می گیرد.از یک طرف، مردم، سرگردانند و در حال تجربه کردن راه حلهای مختلف برا دستیابی به زندگی سنجیده اند.علی (ع) در این مورد می فرمایند:
"و اخذوا یمینا و شمالا ظعنا طعنا فی مسالک الغی، و ترک المذاهب الرشد(خطبه 150)
گمراهان برای حرکت در مسیرهای گمراهی و رها کردن طرق رشد و کمال به راست و چپ زدند".
اما بعد از این تجربه ها، تشنگی برای معارف اهل بیت، فزونی می گیرد.علی (ع) در یکی از کلماتشان می فرمایند:
لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها.ثم تلاعقیب ذلک: و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.(حکمت 209)
امیر مومنان فرمود: دنیا پس از چموشی- همچون شتری که از دوشیدن شیرش (بخاطر بچهاش) امتناع میورزد - با مهربانی همانند مادر نسبت به بچه خود به ما روی میآورد آنگاه آیه فوق را خواند که فرماید : میخواهیم بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدند تفضل نموده و آنان را پیشوایان جهان و وارثان زمین قرار دهیم.
همچنین، ظلم و استکبار افزایش می یابد و اقلیتی مستکبر، اکثریتی مستضعف را در چنبره خود می گیرند.از عبارت علی(ع) که فرمودند لیَحلَّ فیها رِبقاً وَ یُعتِقَ فیها رقّا وَ یَصدَعُ شَعباً، وَ یَشعَبَ صَدعاً،این بر می اید که قبل از قیام حضرت حجت، جریان استکبارف متحد و جریان حق، پراکنده اند و ملتها به اسارت گرفته شده اند.
اما از طرف دیگر و آن روی سکه غیبت، افرادی برجسته رشد می کنند.حضرت در این خصوص می فرمایند:
ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ اَلْقَیْنِ اَلنَّصْلَ تُجْلَى بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ وَ یُرْمَى بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ وَ یُغْبَقُونَ کَأْسَ اَلْحِکْمَةِ بَعْدَ اَلصَّبُوحِ
پس گروهى در کشاکش آن فتنهها بصیرت خویش را چنان صیقل دهند که آهنگر تیغه شمشیر را. دیدگانش به نور قرآن جلا گیرد و تفسیر قرآن گوشهایشان را نوازش دهد و هر شامگاه و بامداد جامهاى حکمت نوشند.
در طول دوره غیبت چنین افرادی رشد می یایند و خود حضرت در این دوره پنهانی، مدیریتی می نماید که جبهه مستضعفین، متحد و جبهه مستکبرین پراکنده گردند.
د- بعد از ظهور
بعد از ظهور و اغاز علنی قیام، مردم فوج فوج به سمت حضرتش می گروند.علی (ع) در این باره می فرمایند:
فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ ضَرَبَ یَعْسُوبُ اَلدِّینِ بِذَنَبِهِ، فَیَجْتَمِعُونَ إِلَیْهِ کَمَا یَجْتَمِعُ قَزَعُ اَلْخَرِیفِ
چون زمانش در رسد، « یعسوب » دین با پیروان خود به راه افتد و مردم بر او گرد آیند چون « قزع » (ابرهای) پاییز که به هم پیوندند .
آنگاه حضرت، حاکمیت جهانی خود را شکل خواهد داد.در این زمان، مهمترین روش ایشان احیاء کتاب و سنت الهی است.علی(ع) در مورد دوران بعد از ظهور در بیاناتی می فرمایند:
"او خواسته ها را تابع هدایت وحی می کند، هنگامی که مردم، هدایت را تابع هوس های خویش قرار می دهند... آگاه باشید فردایی که شما را از آن هیچ شناختی نیست، زمامداری حاکمیت پیدا می کند که غیر از خاندان حکومت های امروزی است؛ او عمّال و کارگزاران حکومت ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد. زمین، میوه های دل خود (معادن طلا و نقره) را برای او بیرون می ریزد و کلیدهایش را به او می سپارد. او روش عادلانه و حکومت حق را به شما می نمایاند و کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را که تا آن روز متروک ماندند، زنده می کند"(خطبه 138)