ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 18 فروردين 1393     |     کد : 70036

بشارت یک دیدار

پیامبر (ص) در بستر بیماری قرار گرفته و یاران گروه گروه برای آخرین دیدار به حضور ایشان می رفتند. همگی پروانه وار به دور آن حضرت می گشتند و در این میان فاطمه بیش از دیگران نگران و غمگین بود.

پیامبر (ص) در بستر بیماری قرار گرفته و یاران گروه گروه برای آخرین دیدار به حضور ایشان می رفتند. همگی پروانه وار به دور آن حضرت می گشتند و در این میان فاطمه بیش از دیگران نگران و غمگین بود.

عایشه، یکی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید: رسول خدا به سخن گفتن با فاطمه پرداخت، به طوری که فاطمه سخت از آن گریان و نالان شد. هنگامی که پیامبر ناراحتی دختر خود را دید، به آرامی به او چیزی گفت که این بار فاطمه خندید.

عایشه می گوید: از فاطمه علّت خنده پس از گریه اش را پرسیدم، فرمود: گفته های پدرم را فاش نمی کنم. پس از رحلت پیامبر دوباره این سۆال را از او پرسیدم، فاطمه گفت که پدرم فرمود: مرگ من فرارسیده است، به همین دلیل گریستم، ولی بعد فرمود: فاطمه جان، تو اولینِ از اهل بیت هستی که به زودی به من ملحق می شوی، و این خبر بسیار مرا شاد کرد.


نوشته شده در   دوشنبه 18 فروردين 1393  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode