ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 1 ارديبهشت 1403
شنبه 1 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 25 اسفند 1386     |     کد : 401

سيدمحمدعلی صائب ‌تبريزی

‌يكی از درخشان‌ترين‌ كواكب‌ آسمان‌ ادبيات‌ و عرفان‌اعرف‌العارفين‌ و المشتاقين‌ سيد محمدعلی صائب‌تبريزی مي‌باشد كلب‌ آستان‌ شاه‌ ...

يكی از درخشان‌ترين‌ كواكب‌ آسمان‌ ادبيات‌ و عرفان‌اعرف‌العارفين‌ و المشتاقين‌ سيد محمدعلی صائب‌تبريزی مي‌باشد كلب‌ آستان‌ شاه‌ عباس‌ پس‌ از آنكه‌اصفهان‌ را به‌ پايتختی برگزيد از همه‌جا خصوصاً ازتبريز علما و ثروتمندان‌ را مشوق‌ تطميعاً بر كوچيدن‌ ورحل‌ اقامت‌ افكندن‌ در اصفهان‌ شد پدر صائب‌ ميرزاعبدالرحيم‌ تاجر اوْغلو هم‌ كه‌ از تجار بزرگ‌ تبريز بود ازهمان‌ اشخاص‌ مي‌باشد كه‌ به‌ سال‌ 1017 كه‌ شاه‌ عباس‌ به‌تبريز آمده‌ طبق‌ دستور او از تبريز كوچيد و در عباس‌آباد اصفهان‌ ساكن‌ گرديد و به‌ تجارت‌ اشتغال‌ ورزيدصائب‌ از ايام‌ كودكی در اصفهان‌ تحصيل‌ علوم‌ گوناگون‌را وجهة‌ همت‌ خود قرار داد و مدارج‌ عالی كمالات‌ را طي‌نمود و به‌ (مستعدفان‌) ملقب‌ شد لكن‌ در عالم‌ ادبيات‌عندالادبا و الفضلا (ملك‌الكلام‌) لقب‌ ثانوی او بود بهرة‌كامل‌ از سجايای اخلاقی داشت‌ (صائب‌) هم‌ مي‌گفتندش‌به‌ فارسی و توركی آثار پربهائی از خود به‌ يادگارگذاشته‌ است‌ اينك‌ نموزجاً يك‌ غزل‌ عرفانی از ايشان‌درج‌ مي‌شود.

راز دل‌ را مي‌توان‌ دريافت‌ از سيمای مانشاء مي‌تابد چو رنگ‌ از پردة‌ مينای ما

گرچه‌ او هرگز نمي‌گيرد زحال‌ ما خبردرد او هر شب‌ خبر گيرد ز سرتا پای ما

سبحة‌ ذكر ملا يك‌ از نظام‌ افتاده‌ است‌پس‌ كه‌ پيچيده‌ است‌ در گوش‌ فلك‌ غوغای ما

چون‌ بساط‌ سبزه‌ زيرپای سرو افتاده‌ است‌آسمان‌ در زير پای همت‌ والای ما

ريخت‌ شورحشر در پيمانة‌ عالم‌ نمك‌مي‌زند جوش‌ سينه‌ مستي‌، همان‌ صهبای ما

حال‌ باطن‌ را قياس‌ از حال‌ ظاهر مي‌كنددام‌ را در خاك‌ مي‌بيند دل‌ دانای ما

پای ما يك‌ خار را نگذاشت‌ صائب‌ بي‌شكست‌آه‌ اگر خار انتقام‌ خود كشد از پای ما

صائب‌ عارف‌ ربانی بوده‌ از وحدت‌ وجوديها نيست‌مي‌بينيم‌ كه‌ در اشعارش‌ پايش‌ نلغزيده‌ است‌. اين‌ عارف‌توانا زادگاه‌ خود تبريز را همواره‌ علاقه‌ نشان‌ داده‌ اين‌بيت‌ بعنوان‌ نمونه‌ درج‌ مي‌شود (صائب‌ از خاك‌ پاك‌تبريز است‌ هست‌ سعدي‌گر از گل‌ (شيراز) در اين‌ بيت‌تعريضاً و به‌ حق‌ و حساب‌ سعدی هم‌ رسيده‌ است‌ بمحض‌رسيدن‌ به‌ حد بلوغ‌ به‌ مكه‌ مشرّف‌ گرديده‌ از آنجا به‌مشهد رفته‌ است‌ چنين‌ گويد.

(لله‌ الحمد كه‌ بعد از سفر حج‌ صائب‌عهد خود تازه‌ به‌ سلطان‌ خراسان‌ كردم‌)

از اصفهان‌ دلگير شده‌ به‌ شبه‌ قاره‌ هند سفر كرده‌ در آن‌ممالك‌ دانش‌ خود را به‌ حد اكملی مي‌رساند و از مقرّبين‌جهانشاه‌ پدر دارالشكوه‌ مي‌گردد و مورد حرمت‌ حاكم‌كابل‌ ظفرتان‌ (احسن‌) مي‌شود جهانشاه‌ او را با لقب‌(مستعدخاني‌) و منصب‌ (هزاره‌) مفتخر مي‌گرداند.(خيرالبيان‌) تذكره‌ئيست‌ كه‌ در آن‌ مذكور شده‌ لقب‌مستعدفان‌ را درويشی بنام‌ (حق‌ آه‌) بر صائب‌ داده‌ است‌شاه‌ عباس‌ ثانی صائب‌ را ملقب‌ به‌ ملك‌الشعرا گردانيدبيشتر از هفت‌ هزار غزل‌ سروده‌ است‌ كه‌ به‌ هيچ‌ يك‌ ازشعرا ميسر نبوده‌ است‌ وسعت‌ فكر صائب‌ گويا اختصاص‌بر خود او دارد معرفتی كه‌ صائب‌ بر فيوضات‌ صبح‌رسانيده‌ در اين‌ خصوص‌ كوس‌ خاقانی را نواخته‌ است‌صائب‌ از مخالفين‌ سرسخت‌ ميخواران‌ است‌ فرمايد(زاشك‌ تاك‌ بر روشندلان‌ روشن‌ شد اين‌ معنا / كه‌ داردگرية‌ تلخ‌ پشيمانی شراب‌ از پي‌) صائب‌ به‌ سبك‌آذربايجانی شعر سروده‌ ولی با سبك‌ عراقی ممزوج‌ساخته‌ است‌ (اظهار عجز پيش‌ ستمگر زابلهيت‌ / اشك‌كباب‌ موجب‌ طغيان‌ آتش‌ است‌) صائب‌ كه‌ از شعراي‌ذواللسانين‌ است‌. به‌ تركی غزلهای دلنشينی داردنموزجاً چند بيتی از غزلی درج‌ مي‌شود (نه‌ احتياج‌ كه‌ساقی وئره‌ شراب‌ سنه‌ / كی اؤز پياله‌سينی وئردي‌آفتاب‌ سنه‌ / شراب‌ لعل‌ ايچون‌ تؤكمه‌ آبرو زينهار / كه‌دمبدم‌ لب‌ لعلون‌ وئرور شراب‌ سنه‌ / سنين‌ صحيفة‌حسنون‌ كلام‌ صائب‌ دير / كی دام‌ صيد اوْلور، خال‌،انتخاب‌ سنه‌) در تاريخ‌ تولدش‌ اقوال‌، گوناگون‌ است‌999 قريب‌ به‌ صحت‌ مي‌باشد به‌ سال‌ 1087 در اصفهان‌مرغ‌ روح‌ پهناورش‌ از قفس‌ تن‌ آزاد گشت‌ و در آن‌ شهرمدفون‌ گرديد اخيراً قبرش‌ پيدا شده‌ است‌.

 

 

 

 

 

 


نوشته شده در   شنبه 25 اسفند 1386  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode