ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 28 فروردين 1403
سه شنبه 28 فروردين 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 31 خرداد 1388     |     کد : 3345

ضرب‌المثل‌های فارسی«س»

«سال به دوازده ماه ما می‌بینیم یکدفعه هم تو ببین.»...

«سال به دوازده ماه ما می‌بینیم یکدفعه هم تو ببین.»

«سال به سال دریغ از پارسال.»

«سالها میگذره تا شنبه به نوروز بیفته.»

«سالی که نکوست از بهارش پیداست.»

«سبوی خالی را به سبوی پر مزن.»

«سبوی نو آب خنک دارد.»

«سبیلش آویزان شد.»

«سبیلش را باید چرب کرد.»

«سخن خودتو کجا شنیدی، اونجا که حرف مردمو شنیدی.»

«سر بریده سخن نگوید.»

«سر بزرگ بلای بزرگ داره.»

«سر بشکنه در کلاه، دست بشکنه در آستین.»

«سر بی‌صاحب میتراشه.»

«سر بی‌گناه، پای دار میره اما بالای دار نمیره.»

«سر پیری و معرکه‌گیری.»

«سر تراشی را از سر کچل ما میخواد یاد بگیره.»

«سر حلیم روغن میرود.»

«سر خر باش، صاحب زر باش.»

«سر را با پنبه میبرد.»

«سر را قمی می‌شکنه تاوانش را کاشی میده.»

«سر زلف تو نباشد سر زلف دگری.»

«سرش از خودش نیست.»

«سرش به تنش زیادی میکنه.»

«سرش به کلاش میارزه.»

«سرش بوی قورمه سبزی میده.»

«سرش توی حسابه.»

«سرش توی لاک خودشه.»

«سرش جنگه اما دلش تنگه.»

«سرش را پیراهن هم نمیدونه.»

«سر قبری گریه کن که مرده توش باشه.»

«سر قبرم کثافت نکن از فاتحه خواندنت گذشتم.»

«سر کچل را سنگی و دیوانه را دنگی.»

«سر کچل و عرقچین.»

«سرکه مفت از عسل شیرین‌تره.»

«سرکه نقد بهتر از حلوای نسیه‌است.»

«سر که نه در راه عزیزان بود// بار گرانیست کشیدن بدوش» سعدی

«سر گاو توی خمره گیر کرده.»

«سرگنجشکی (کله‌گنجشکی) خورده.»

«سر گنده‌اش زیر لحافه.»

«سرم را می‌شکنه نخودچی جیبم می‌کنه.»

«سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی// که ما هم در دیار خود سری داریم و سامانی.»

«سرنا را از سر گشادش میزنه.»

«سرناچی کم بود یکی هم از غوغه اومد.»

«سری را که درد نمی‌کند دستمال مبند.»

«سری که عشق ندارد کدوی بی‌بار است.» (لبی که خنده ندارد شکاف دیوار است ...)

«سزای گرانفروش نخریدنه.»

«سفره بی‌نان جله، کوزه بی‌آب گله.»

«سفره نیفتاده (نینداخته) بوی مشک میده.»

«سفره نیفتاده یک عیب داره؛ سفره افتاده هزار عیب.»

«سفید سفید صدتومن، سرخ و سفید سیصدتومن، حالا که رسید به سبزه هرچی بگی میارزه.»

«سقش سیاه است.»

«سگ بادمش زیر پاشو جارو می‌کنه.»

«سگ باش، کوچک خونه نباش.»

«سگ پاچه صاحبش را نمیگیره.»

«سگ، پدر نداشت سراغ حاج عموشو میگرفت.»

«سگ چیه که پشمش باشه.»

«سگ در حضور به از برادر دور.»

«سگ در خانه صاحبش شیره.»

«سگ را که چاق کنند هار میشه.»

«سگ زرد برادر شغاله.»

«سگست آنکه با سگ رود در جوال.»

«سگ سفید ضرر پنبه‌فروشه.»

«سگ سیر دنبال کسی نمیره.»

«سگش بهتر از خودشه.»

«سگ که چاق شد گوشتش خوراکی نمیشه.»

«سگ گر و قلاده زر؟»

«سگ ماده در لانه، شیر است.»

«سگ نازی آباده، نه خودی میشناسه نه غریبه.»

«سگ نمک‌شناس به از آدم ناسپاس.»

«سگی به بامی جسته گردش به ما نشسته.»

«سگی که برای خودش پشم نمیکند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»

«سگی که پارس کنه، نمیگیره.»

«سلام روستائی بی‌طمع نیست.»

«سنده را انبر دم دماغش نمیشه برد.»

«سنگ به در بسته میخوره.»

«سنگ بزرگ علامت نزدنه.»

«سنگ بنداز بغلت واشه.»

«سنگ خاله قورباغه را گرو میکشه.»

«سنگ کوچک سر بزرگ را میشکنه.»

«سنگ مفت، گنجشک مفت.»

«سنگی را که نتوان برداشت باید بوسد و گذاشت.»

«سواره از پیاده خبر نداره، سیر از گرسنه.»

«سودا، به رضا، خویشی بخوشی.»

«سودا چنان خوشست که یکجا کند کسی.» (دنیا و آخرت به نگاهی فروختیم) قصاب کاشانی

«سوداگر پنیر از شیشه می‌خوره.»

«سودای نقد بوی مشک میده.»

«سوراخ دعا را گم کرده.»

«سوزن، همه را میپوشونه اما خودش لخته.»

«سوسکه از دیوار بالا میرفت مادرش میگفت: قربون دست و پای بلوریت.»

«سهره (سیره) رنگ کرده را جای بلبل میفروشه.»

«سیب سرخ برای دست چلاق خوبه؟»

«سیب مرا خوردی تا قیامت ابریشم پس بده.»

«سیبی که بالا میره تا پائین بیاد هزار چرخ میخوره.»

«سیبی که سهیلش نزند رنگ ندارد.» (تعلیم معلم بکسی ننگ ندارد)

«سیلی نقد به از حلوای نسیه.»


نوشته شده در   يکشنبه 31 خرداد 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
 
Refresh
SecurityCode