ط امير مؤمنان و قدوه پارسايان در سخناني كه در كتاب گرانسنگ غُرَر و دُرَر نقل شده، بيش از سيصد بار با بيانهاي گوناگون چهرهٴ دنيا را ترسيم و آن را تحقير كرده و در سراسر نهج البلاغه با تعبيرهاي ناخوشايند از آن ياد كرده است؛ چنانكه فرمود: «عباداللّه، اُوصيكم بالرّفض لهذه الدّنيا التّاركة لكم وإن لم تحبّوا تركها، و المُبْلِية لأجسامكم وإن كنتم تحبّون تجديدها، فإنّما مَثَلُكم و مَثَلُها كسفرٍٍ سلكوا سبيلا ً فكأنّهم قد قطعوه، و أمّوا عَلَماً فكأنّهم قد بلغوه…«﴿1﴾؛ اي بندگان خدا! شما را به ترك دنيا سفارش ميكنم.دنيا شما را رها ميسازد، گرچه به ترك آن ميل نداشته باشيد. كالبدهاي شما را كهنه كرده ميپوساند، اگر چه شما دوست داريد تازه بماند. داستان شما و دنيا همچون داستان مسافراني است كه به راهي ميروند و گويا راه را به پايان رسانده و نشانهاي را منظور خويش قرار داده و به آن رسيده اند… . آيا در گذشتن پدران شما عبرت و پندي نيست؟ آيا نديديد كه گذشتگان از شما باز نميگردند؟ آگاه باشيد، در هنگام شتاب به انجام كارهاي زشت مرگ را به ياد آريد كه لذّتها و خوشيها را ويران ميكند، وعيشها را برهم ميزند و آرزوها را قطع ميكند﴿1﴾. به دنيا نظر كنيد، مانند نگاه كردن كساني كه از آن اعراض و دوري جسته اند؛ زيرا به خدا سوگند دنيا به زودي ساكنش را دور ميكند، و صاحب نعمت، دولت و امنيت را مصيبت زده و اندوهناك ميسازد. چيزهايي كه پشت كرده (همچون جواني) باز نميگردد و آنچه پس از اين خواهد آمد نامعلوم است. خوشي آن به اندوه آميخته، قوّت، توانايي و جواني مردان آن به ضعف و ناتواني وپيري ميرسد. خدا رحمت كند مردي را كه انديشه كند و عبرت بگيرد و بينا شود كه آنچه از دنيا باقي مانده به زودي نابود است و آنچه از آخرت موجود است زوال ناپذير و همواره بوده است: «اُنظروا إلي الدّنيا نظر الزاهدين فيها، الصّادفين عنها، فإنّها و اللّه عما قليل تُزيل الثّاوى السّاكن… رحم اللّه امْراً تفكّر فاعتبر، و اعتبر فأبصر…«﴿2﴾ امير بيان حضرت علي (عليهالسلام) دنيا را به ماري نرم، خوش خط و خال و زيبا تشبيه ميكند كه در عين حال سمّ آن انسان را از پاي درميآورد. آن حضرت براي سلمان (عليهالسلام) چنين مينگارد: «فإنّما مَثَل الدّنيا كمثل الحيّة: ليّن مسّها، قاتل سمّها، فَأعرِضْ عمّا يعجبك فيها، لقلّة ما يصحبك منها…«﴿3﴾؛ اي سلمان دنيا مانند مار نرم اندامي است كه زهرش كشنده است. بنابراين، دوري گزين از آنچه تو را در دنيا شاد ميگرداند، براي آن كه از كالاي آن اندكي (كفني) با تو همراه ميماند، چنانكه بهره تو نيز از دنيا كم خواهد بود و اندوههاي آن را از خود دور ساز براي آن كه به جدايي از آن و تغيير احوالش باورداري و هر وقت انس و خوي تو به دنيا بيشتر است از آن هراسانتر باش….
1 ـ نهج البلاغه، خطبه 99
2 ـ نهج البلاغه، خطبه 103
3 ـ نهج البلاغه، نامه 68
معاد در قرآن، ص 66 ـ 67 .
سايت اسرا