ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 1 ارديبهشت 1403
شنبه 1 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 30 فروردين 1388     |     کد : 2396

چرا مسیحیان از فارقلیط که مژده حضرت مسیح است به روح القدس تعبیر کرده اند؟

شاید با این انگیزه چنین معنا کرده اند که تا بشارت به دین پیامبر اسلام(ص) را محو نمایند...

شاید با این انگیزه چنین معنا کرده اند که تا بشارت به دین پیامبر اسلام(ص) را محو نمایند. توضیح این که: پیامبران الهى از حضرت آدم ابوالبشر تا حضرت خاتم (ص)، جملگى در یک خط سیر قرار دارند. و همه براى هدایت بشر مبعوث شده و در پى شناساندن بشر به شناخت راستین جهان از مبدأ تا معاد، قوانین الهى و فضایل اخلاقى مى باشند، و هر یک مصدّق (تأیید کننده) پیشین و مبشّر پسین اند. قرآن در سوره صف این حقیقت را از زبان حضرت عیسی(ع) بیان مى دارد که به بنى اسرائیل خطاب نمود که من پیامبر خدا هستم و مصدّق موسى و مبشّر احمد هستم.1

به قول محمد شبستری:

یکى خط است از اوّل تا به آخر بر او خلق خدا جمله مسافر

در این ره انبیا چون ساربانند دلیل و راهنماى کاروانند

وز ایشان سید ما گشته سالار هم او اوّل هم او آخر در این کار

قرآن از بشارت پیامبران گذشته درباره پیامبر اسلام(ص) حکایت مى کند و در تورات و انجیل کنونی، با وجود تحریفات، نوعى بشارت به ظهور پیامبر اسلام(ص) وجود دارد2

بشارت هاى موجود در کتاب هاى آسمانى پیشین دلیلى براى رسالت پیامبر اسلام(ص) و زمینه اى براى مسلمان شدن یهودیان و مسیحیان به شمار مى آید.

عالمان اهل کتاب، آنان که نمى خواستند مردم به پیامبر اسلام ایمان بیاورند و از مسلمان شدن دیگران ناخشنود بودند، در پى تحریف این بشارت ها بر آمدند. برخى را حذف و برخى را نادرست ترجمه نمودند. لفظ «فارقلیط» از این قبیل است. در انجیل یوحنا در فصل هاى چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم لفظ فارقلیط آمده است. فارقلیط در اصل کلمه یونانى و ریشه آن «پریقلیتوس» به معناى بسیار ستوده بود که با پراقلیتوس به معناى تسلى دهنده اشتباه کرده اند.

نویسندة کتاب «چراغ» در جزوه اى عین متن لاتین،‌انجیل یوحنا را از کتاب موسوم به اناجیل، ‌چاپ پاریس، تألیف «لامنه»، موجود در کتابخانه مجلس شوراى اسلامی، در ‌آغاز کتاب خود آورده است و به خوبى نشان مى دهد که فارقلیط در آن جا به صورت «پرکلیت» (به معناى بسیار ستوده = احمد) آمده است. نیز نوشته است: قدماى نصارا از لفظ «پرکلیت» اسم خاص فهمیده بودند، چون در ترجمه هاى سریانى وعبرانى عین لفظ فاراقلیط را آوردند؛‌در واقع این واژه مانند واژه هاى احمد،‌ محمد و على است که در ترجمه عینى همین واژه ها آورده مى شود، مثلاً ترجمه جمله «جاء علیٌّ» مى شود.

على آمد، نه این که بگوییم بلند مرتبه آمد. على در این جا به معناى اسم خاص است نه بلند مرتبه. امّا متأسفانه علماى مسیحى در زمان هاى بعدى براى محو نشانه نبوت پیامبر اسلام(ص) اوّلاً: پرکلیت را به پاراکلیت تبدیل کردند و ثانیاً آن را از صورت اسم خاص بیرون آوردند و به معناى وصفى در آوردند و آن را به تسلى دهنده ترجمه کردند3

علامه شعرانى در کتاب نثر طوبى مى گوید: در یک لغت یونانى دیده ام که «فارقلیط» را به معناى بسیار ستوده و کسى که بر سر همه زبان ها افتاده و از او به نیکى یاد مى کنند ترجمه کرده اند.4

در دایره المعارف بزرگ فرانسه آمده است: محمد مؤسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است. کلمه «محمد» به معناى بسیار حمد شده است، و از ریشه حمد که به معناى تجلیل و تمجید است،‌ مشتق گردیده و بر اثر تصادف عجیب، نام دیگرى که آن هم از ریشه حمد است و مرادف لفظ محمد مى باشد؛ یعنى احمد ذکر شده که احتمال قوى مى رود، مسیحیان عربستان آن لفظ را به جاى «فارقلیط» به کار مى بردند. احمد، یعنى بسیار ستوده شده و بسیار مجلل،‌ ترجمه لفظ «پیرکلتوس» است که اشتباهاً لفظ پاراکلتوس را جاى آن گذاردند؛ به این ترتیب نویسندگان مذهبى مسلمان مکرر گوشزد کرده اند که مراد از این لفظ بشارت به ظهور پیامبر اسلام است. قرآن مجید نیز آشکارا در آیه شگفت انگیز سورخ صف به این موضوع اشاره مى کند.5

------------------------

1. صف آیة 6.

2. تورات، سفر تکوین، فصل 7، جملات 17 – 20؛ فصل 49، جمله 10؛ سفر تثنیه، فصل 33،‌جملات 1 _ 5؛ انجیل یوحنى فصل 14، جمله 16؛ نیز فصل 15، جمله 26 و فصل 16، جمله 7.

3. ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن،‌ ج 8، ص 388 – 389.

4. همان، ص 389؛ نثر طوبی، شعرانی، ج1، ص 197.

5. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 24، ص 76.

 

سايت پاسخگو


نوشته شده در   يکشنبه 30 فروردين 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode