ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 31 فروردين 1403
جمعه 31 فروردين 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 20 مرداد 1399     |     کد : 193218

روز شمار تاريخ

دوشنبه20مرداد1399-20ذی الحجه1441-10آگوست2020

تصويب آيين نامه تأسيس مؤسسات خبري و نمايندگي خبرگزاري‏هاي خارجي در ايران (1358 ش)

تصويب آيين نامه تأسيس مؤسسات خبري و نمايندگي خبرگزاري‏هاي خارجي در ايران (1358 ش)

تصويب آيين نامه تأسيس مؤسسات خبري و نمايندگي خبرگزاري‏هاي خارجي در ايران (1358 ش)
هیات وزیران دولت موقت انقلاب اسلامی ایران در جلسه مورخ بیست مرداد سال 1358 بنا به پیشنهاد مورخ دوم مرداد 1358 وزارت ارشاد ملی و به استناد بند ط قانون تاسیس وزارت اطلاعات و جهانگردی مصوب تیرماه 1353 ه ش ( وزارت ارشاد ملی )، آیین نامه تاسیس موسسات خبری و نمایندگی خبر گزاری های خارجی را درایران در چهارده ماده به تصویب رساند .

تصويب قانون مطبوعات پس از انقلاب اسلامي(1358 ش)

تصويب قانون مطبوعات پس از انقلاب اسلامي(1358 ش)
لايحه قانوني مطبوعات در بيستم مردادماه ۱۳۵۸ش به تصويب مجلس رسيد. اين قانون در چهل و يک ماده به تصويب رسيد که البته بعدها اصلاحاتي در آن صورت گرفت. در لايحه قانوني مصوب، موضوعاتي چون تعريف مطبوعات، شرايط کسب امتياز نشريه، جرائم مطبوعاتي و نحوه رسيدگي به جرائم پيش‏بيني شده بود. • در سال ۱۲۸۶ش، نخستين قانون مطبوعات در ايران در پنجاه و سه ماده به تصويب رسيد. مورخان نوشته‏اند در عصر ناصرالدين‏شاه، کنت مونت فرت مستشرق ايتاليايي براي نخستين‏بار قانوني جزائي را براي ناصرالدين‏شاه به رشته تحرير درآورد که البته در آن موادي چند به جرائم مطبوعاتي اشاره داشت. نخستين قانون مطبوعاتي مدون پس از مشروطه به تصويب رسيد؛ لذا چون مطبوعات و آزادي بيان يکي از دغدغه‏هاي مشروطه‏طلبان بود، اين قانون به‏عنوان يکي از نخستين قوانين به تصويب رسيد. هرچند اين قانون با مخالفت برخي از روزنامه‏نگاران هم‏چون سيدرضا مساوات روبه‏رو شد. او در روزنامه خود با نام "مساوات" به‏شدت اين قانون را مورد انتقاد قرار داد. علاوه بر اين‏ها، قانوني براي مطبوعات در تاريخ سي‏ام فروردين‏ماه سال ۱۳۷۹ش از تصويب نمايندگان مجلس شوراي اسلامي گذشت. در ماده دوم اين قانون، رسالت مطبوعات چنين تعريف شده است: رسالتي که مطبوعات در نظام جمهوري اسلامي بر عهده دارند عبارت است از: الف- روشن کردن افکار عمومي و بالا بردن سطح معلومات و دانش مردم در يک يا چند زمينه مورد اشاره در ماده يک. ب- پيشبرد اهدافي که در قانون اساسي جمهوري اسلامي بيان شده است. ج- تلاش براي نفي مرزبندي‌هاي کاذب و تفرقه‌انگيز و قرار ندادن اقشار مختلف جامعه در مقابل يکديگر مانند دسته‏بندي مردم براساس نژاد، زبان. رسوم، سنن محلي و... د- مبارزه با مظاهر فرهنگي استعماري (اسراف، تبذير، لغو، تجمل‏پرستي، اشاعه فحشا و...) و ترويج و تبليغ فرهنگ اصيل اسلامي و گسترش فضايل اخلاقي. هـ- حفظ و تحکيم سياست نه شرقي نه غربي. تبصره: هريک از مطبوعات بايد حداقل در تحقق يکي از موارد فوق‏الذکر سهيم و با موارد ديگر به هيچ‏وجه در تضاد نبوده و در مسير جمهوري اسلامي باشد.

انتخاب شهيد "محمدعلي رجايي" به عنوان نخست ‏وزير جمهوري اسلامي ايران (1359ش)

انتخاب شهيد "محمدعلي رجايي" به عنوان نخست ‏وزير جمهوري اسلامي ايران (1359ش)
پس از انتخاب ابوالحسن بني‏صدر به رياست جمهوري، به دليل آن كه مجلس شوراي اسلامي، نامزدهاي معرفي شده از طرف او براي احراز پست نخست‏وزيري را واجد صلاحيت‏هاي اسلامي و انقلابي نمي‏دانست كار اختلاف مجلس با بني‏صدر بالا گرفت. در نهايت قرار براين شد كه از ميان هيئت پنج نفره‏اي از نمايندگان مجلس، فردي به عنوان نخست وزير معرفي گردد. از اين رو پس از بررسي‏هاي طولاني و پس از حذف دو نفر از آنان به دليل حزبي بودن،نظر هيئت سه نفره به اتفاق آرا بر اين قرار گرفت كه شهيد رجايي شايستگي تصدي مسؤوليت خطير نخست وزيري را دارد. در جريان راي اعتماد مجلس كه 153 راي موافق اخذ شد، شهيد رجايي با سه جمله خود را اينگونه معرفي كرد: من مقلد امام، فرزند مجلس و برادر رييس جمهورم. بني‏صدر ابتدا در برابر اين انتخاب بناي مخالفت گذاشت ولي وقتي احساس كرد در مقابل مجلس كاري از پيش نخواهد بُرد به ناچار با اين پيشنهاد موافقت نمود. اما در هر فرصت ممكن از تضعيف شخصيت شهيد رجايي در افكار عمومي با به كارگيري تعابير و القاب زشت و ناپسند خودداري نمي‏كرد. در برابر اين جسارت‏ها و توهين‏هاي بني‏صدر به عنوان رييس جمهور، شهيد رجايي با توجه به حساسيت جو موجود، تمامي اين تلخي‏ها و اهانت‏ها را در كمال صبر و بردباري و متانت تحمل و در مواقع لزوم با ارايه استدلال‏هاي محكم و منطقي به ايرادات مكرر بني صدر پاسخ مي‏داد. سرانجام كارشكني‏هاي بني‏صدر و اختلاف‏آفريني او كار را به جايي رسانيد كه بنا به توصيه حضرت امام، مجلس شوراي اسلامي مسأله عدم كفايت سياسي او را با توجه به اخباري كه دالّ بر مسلّح كردن منافقين توسط او بود به بحث گذاشت و با راي مثبت به آن، بني صدر از رياست جمهوري عزل گرديد.

تولد فقيه مجاهد "سيدمحمد طباطبايي" از رهبران اصلي نهضت مشروطه(1258 ق)

تولد فقيه مجاهد "سيدمحمد طباطبايي" از رهبران اصلي نهضت مشروطه(1258 ق)
آيت اللَّه سيد محمد طباطبايى، در كربلا (و به قولي در تبريز) به دنيا آمد و در دو سالگي به ايران آورده شد. پس از گذراندن تحصيلات ابتدايى، در محضر ميرزا ابوالحسن جلوه و شيخ هادي نجم آبادي، حكمت و اخلاق را فرا گرفت و سپس درعتبات به درس ميرزاي شيرازي راه يافت. آيت اللَّه طباطبايى پس از واقعه‏ي تحريم تنباكو به درخواست ميرزاي بزرگ شيرازي راهي تهران گرديد و مبارزات سياسي خود را در راستاي نهضت مشروطه وسعت بخشيد. آيت اللَّه سيدمحمدطباطبايى، عالم بزرگ مسلمان و از روحانيون آزادي خواه ايران و رهبران اصلي نهضت مشروطيت به شمار مي‏رفت. ايشان با همكاري آيت اللَّه سيد عبداللَّه بهبهاني يكي ديگر از رهبران روحاني نهضت مشروطه، در راه مبارزه با استبداد قاجاريه، كوشش و مجاهدت بسيار كرد. هنگامي كه عين الدوله، صدر اعظم مظفرالدين شاه قاجار، آزادي خواهان را به سختي تحت فشار قرار داد و علاءالدوله حاكم تهران، چند تن از بازرگانان را به چوب بست، اين دو روحاني والامقام، به همراه عده‏ي كثيري از مردم به حرم حضرت عبدالعظيم در ري پناهنده شده و در حرم آن حضرت تحصُّن كردند. اين تحصُّن زمينه‏ي انقلاب مشروطه را فراهم آورد. اما پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلي شاه قاجار، آيت اللَّه سيد عبداللَّه بهبهاني تبعيد شد و آيت اللَّه طباطبايى در منزل خود، تحت نظر قرار گرفت. سيد محمدطباطبايى، درعين مجاهدت در راه خدا و آزادي مردم مسلمان ايران، دانشمندي آگاه و مطلع از اصول و مباني احكام اسلامي بود و براي گسترش علوم و معارف ديني، به تربيت شاگردان برجسته، اهتمام بسيار ورزيد. اين شخصيت برجسته‏ي ديني و سياسي، سرانجام پس از رنج فراواني كه در قيام مشروطه و پس از آن تحمل نمود، در حدود سال 1339 ق (1299 ش) در 81 سالگي درگذشت و در حرم حضرت عبدالعظيم در ري مدفون شد.

افتتاح موزه بزرگ "لووْرْ" فرانسه در پاريس (1793م)

افتتاح موزه بزرگ "لووْرْ" فرانسه در پاريس (1793م)
ساختمان تاريخي لووْرْ در ابتدا در سال 1204م ساخته شد در حالي كه از سبك يوناني الهام گرفته و در ميان آثار معماري، كم نظير بود. اين قصر با شكوه زماني مقر پادشاهي شاهان فرانسه بوده تا اين‏كه پس از انقلاب كبير فرانسه، كميته‏اي جهت ايجاد يك موزه در اين ساختمان تشكيل شد. در نهايت در دهم اوت 1793م موزه بزرگ لووْرْ در اين محل افتتاح گرديد و در هشتم نوامبر همان سال، به موجب قانون ملي شدن مجموعه‏هاي هنري سلطنتي، اين موزه به صورت ملي درآمد. از آن پس شاه‏كارهاي فراواني از سراسر اروپا و جهان در آن جمع‏آوري شد به طوري كه تعداد اين آثار در موزه، بالغ بر 280 هزار قطعه تخمين زده شده است كه از اين تعداد، 5600 اثر را نقاشي و شاه‏كارهاي هنرمندان معروف جهان تشكيل مي‏دهند. لازم به ذكر است بسياري از اين اشياء به ويژه آثار عتيقه و باستاني موجود در موزه لووْرْ، توسط مستشرقان اروپايى واستعمارگران فرانسوي ازنقاط مختلف جهان از جمله ايران به يغما رفته‏اند و يا از دلالان آثار باستاني خريداري شده‏اند. اهميت موزه لوور تنها به دليل وسعت و تعداد آثار نگهداري شده در آن نيست بلكه كيفيت آثار هنري موجود در موزه، وسعت تالارها و ارزش مجموعه‏هاي موجود در آن، اين بنا را پراهميت‏ترين مركز نگهداري آثار هنري جهان ساخته است. در حال حاضر، ساليانه ميليون‏ها نفر از سراسر جهان، براي بازيد از اين موزه، راهي فرانسه و شهر پاريس مي‏شوند و درآمد هنگفتي را نصيب آن مي‏سازند.

عزل "لويي شانزدهم" پادشاه فرانسه از سلطنت در جريان انقلاب كبير فرانسه (1792م)

عزل "لويي شانزدهم" پادشاه فرانسه از سلطنت در جريان انقلاب كبير فرانسه (1792م)
با آغاز انقلاب كبير فرانسه و درگيري جمهوري خواهان با سلطنت‏طلبان، موقعيت لويى شانزدهم، پادشاه فرانسه در خطر افتاد و فرار نافرجام او و خانواده‏اش در بيستم ژوئن 1791م لطمه سنگيني بر وجهه وي وارد آورد. اين مساله باعث شد تا تلاش براي بركناري لويى شانزدهم و الغاي رژيم سلطنت از فرداي آن روز آغاز شود. پس از چندي، مجلس قانون‏گزاري فرانسه به جنگ عليه اتريش راي داد و با وقوع شكست‏هاي اوليه فرانسه در اين جنگ، شايعاتي درباره ارتباط دربار با دشمن انتشار يافت كه بر هيجان و مخالفت عمومي با رژيم سلطنتي افزود. از اين رو از روز بيستم ژوئن سال 1792م، تظاهراتي عليه رژيم در پاريس آغاز شد كه به تدريج گسترش يافت. از اوايل ماه اوت آن سال، كمون‏ها يا انجمن‏هاي محلي كه تحت نفوذ مخالفان سلطنت بودند، قطعنامه‏هايى مبني بر تقاضاي عزل لويى شانزدهم از سلطنت صادر كردند و روز دهم اوت را به عنوان ضرب الاجل براي اجراي درخواست خود تعيين نمودند. ولي مجلس در رسيدگي به اين تقاضا مردد بود. تا اينكه روز دهم اوت 1792م، گروهي از انقلابيون مسلح به كاخ محل اقامت خانواده سلطنتي يورش بردند و پس از چند ساعت درگيري، آن را به اشغال خود درآوردند. مجلس قانون‏گزاري فرانسه نيز پس از اين واقعه، به عزل لويى شانزدهم از مقام سلطنت راي داد ولي اتخاذ تصميم نهايي درباره سرنوشت خانواده سلطنتي و رژيم آينده كشور را به مجلس ديگري كه كُنوانسيون ناميده شد محول نمود. بحث كنوانسيون درباره سرنوشت لويي شانزدهم، 24 ساعت به طول انجاميد و در نهايتْ به عزل و سپس اعدام او در 21 ژانويه 1793م منجر گشت. (ر.ك: 21 ژانويه)

تجزيه امپراتوري عثماني در پي شكست در جنگ جهاني اول و نيرنگ استعمار (1920م)

تجزيه امپراتوري عثماني در پي شكست در جنگ جهاني اول و نيرنگ استعمار (1920م)
پس از شكست امپراتوري عثماني در جنگ جهاني اول، طرف‏هاي پيروز تصميم به تجزيه اين امپراتوري و الحاق متصرفات عثماني به سرزمين خود گرفتند. در اين راستا پيمان استعماري سايْكْسْ - پيكو، كه توسط وزراي امور خارجه انگلستان و فرانسه تهيه و امضا شده بود، شرايط سياسي منطقه را براي تفكيك اراضي خاورميانه و تجزيه مستملكات آسيايى امپراتوري عثماني فراهم آورده بود. در قرارداد سايكس - پيكو كه نوعي تباني استعماري و توسعه طلبانه متفقين به شمار مي‏آيد، منطقه خاورميانه عربي بين سه كشور فرانسه، انگليس و روسيه تقسيم شد. به موجب اين پيمان بخش‏هاي شرقي تركيه در محدوده‏اي به وسعت پنجاه هزار مايل به روسيه واگذار شد. فرانسوي‏ها هم قسمت‏هاي ديگري از تركيه همراه با خاك سوريه و لبنان را از آن خود ساختند و بالاخره انگليسي‏ها توانستند قسمت‏هاي عمده سرزمين عراق و نيز فلسطين را صاحب شوند. فرانسه و انگليس توافق كردند تا متصرفات خاورميانه‏اي خويش را به اميرنشين‏هاي متعدد تبديل نمايند و در هر اميرنشين، احساسات قومي، نژادي، زباني و مذهبي را عليه عثماني تحريك كنند تا راه شكست نهايى عثماني از اين طريق فراهم شود. از سوي ديگر اشغال مناطق گسترده‏اي از اراضي اين امپراتوري توسط نيروهاي روس، انگليس و ايتاليا، باعث شد تا دولت عثماني با عقد قرارداد سور در سال 1920م موافقت نمايد. امضاي اين قرارداد در واقع به معناي پايان امپراتوري عثماني و رسميت يافتن تجزيه آن بود. از اين پس بود كه علي‏رغم تجزيه و فروپاشي امپراتوري عثماني، قيام‏هاي مردمي در اين نواحي عليه استعمارگران آغاز شد و زمينه‏هاي استقلال برخي كشورها از جمله تركيه و عراق فراهم آمد.

جدا شدن اتريش از آلمان (1806م)

جدا شدن اتريش از آلمان (1806م)
امپراتور اتريش پس از جدايي آلمان با عنوان فرانسواي اول حكومتش را بر اتريش آغاز كرد. جدايي آلمان از اتريش و استقلال كشور اتريش از نتايج مهم ايجاد اتحاديه امارات منطقه رن در ژوئيه همان سال يعني ۱۸۰۶م بود که سرانجام به انحلال امپراتوري مقدس روم و ژرمن انجاميد. • جمهوري اتريش يکي از کشورهاي اروپاي مرکزي است. قدمت کشور اتريش مدرن به قرن نوزدهم ميلادي برمي‌گردد. اين کشور با کشورهاي آلمان و جمهوري چک از شمال، اسلواکي و مجارستان از شرق، اسلووني و ايتاليا از جنوب و سوئيس و ليختن‌اشتاين از غرب همسايه است. قسمت اعظم اتريش را کوه‌هاي آلپ و ساير کوهستان‌ها در قسمت غرب و جنوب در بر گرفته، قسمت‌هاي شرقي و شمالي آن نسبتاً کم‏ارتفاع هستند. آب و هواي اتريش در زمستان‌ها سرد و در تابستان‌ها ملايم همراه با بارندگي نسبتاً زياد است. سرزمين فعلي اتريش از قرن چهارم پيش از ميلاد، مسکن قوم سلت بوده است. در همان قرن اين سرزمين به‏دست رومي‌ها افتاد و طي قرن‌ها مرکز تاخت و تاز مهاجمان شد. اتريش از سال ۱۴۵۳م عنوان دوک‏نشين پيدا کرد. در سال ۱۹۱۴م که آغاز جنگ جهاني اول بود اتريش نقش بزرگي در آن داشت. بهانه‌اي که باعث برافروختن آتش جنگ شد قتل فرانتس فرديناند، وليعهد اتريش، در سفري به صربستان بود. او به‏دست يک دانشجوي صرب به‏نام پرنزيپ ترور شد. دولت اتريش پس از اين واقعه خواستار اعزام نمايندگاني براي تحقيق شد ولي با مخالفت صربستان، اتريش در بيست و هشتم ژوئيه سال ۱۹۱۴م به آن کشور اعلان جنگ داد. با شروع جنگ، روسيه به نيروهاي خود آماده باش داد و در پي آن آلمان به حمايت از اتريش وارد جنگ شد. در سال‌هاي اوليه پيروزي بيش‏تر با متحدين (اتريش، آلمان، عثماني، بلغارستان) بود ولي سرانجام شکست‌ها آغاز شد. در اواخر سال ۱۹۱۸م اتريش شکست نهايي را پذيرفت. در سال ۱۹۳۸م هم‏زمان با اوج پيشرفت هيتلر و نازيسم در آلمان، نازي‌ها اتريش را تحت اشغال خود درآورده و تا پايان جنگ دوم اين الحاق وجود داشت. در سال ۱۹۴۵م اتريش به‏وسيله متفقين تسخير شد و بار ديگر داراي حکومت جمهوري شد. اتريش در سال ۱۹۹۵م عضو اتحاديه اروپا شد اما از نظر قانون اساسي همانند برخي ديگر از کشورها چون سوئد بي‌طرف باقي ماند.


نوشته شده در   دوشنبه 20 مرداد 1399  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode