ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 10 فروردين 1403
جمعه 10 فروردين 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 22 آذر 1398     |     کد : 190319

روز شمار تاريخ

جمعه22آذر 1398-15ربیع الثانی 1441-13دسامبر 2019

رحلت مرجع بزرگ و فقيه كبير "ميرزا حبيب اللَّه رشتي" (1273ش)

حلت مرجع بزرگ و فقيه كبير "ميرزا حبيب اللَّه رشتي" (1273ش)

رحلت مرجع بزرگ و فقيه كبير "ميرزا حبيب اللَّه رشتي" (1273ش)
مرجع عاليقدر تشيع، ميرزا حبيب اللَّه رشتي در سال 1198ش (1234ق) در املش گيلان به دنيا آمد. وي پس از يك درگيري كه با خان منطقه پيدا كرد، راهي قزوين شد و نزد شيخ عبدالكريم ايرواني شاگردي نمود تا اين كه در 25 سالگي به اجتهاد دست يافت. ايشان سپس براي استفاده از معارف ديني، راهي نجف اشرف شده و از محضر فقيه بزرگ، شيخ محمدحسن نجفي، صاحب جواهر و شيخ مرتضي انصاري فيض برد. ميرزا حبيب‏اللَّه رشتي پس از ارتحال شيخ انصاري از جمله اركان مرجعيت بود ولي هيچ گاه خود را براي رياست حوزه معرفي نكرد و وجوه شرعي را قبول ننمود. در حلقه درس ميرزاي رشتي شاگردان فاضل بسياري شركت مي‏كردند كه حضرات آيات عظام: علامه سيدمحمدكاظم يزدي، آقا ضياءالدين عراقي، ميرزا حسين ناييني، شيخ عبداللَّه مازندراني، شيخ فضل اللَّه نوري و سيدابوالحسن اصفهاني و... از آن جمله‏اند. همچنين آثار متعددي از اين فقيه وارسته و مرجع جليل بر جاي مانده كه بدايعُ الافكار، الالتقاط، الامامه و الاجتماعُ الامرِ و النهي و... از كتب ارزشمند ايشان مي‏باشد. سرانجام ميرزا حبيب‏اللَّه رشتي در 22 آذر 1273ش برابر با 14 جمادي‏الثاني 1312 ق در 75 سالگي در نجف اشرف رخ در نقاب خاك كشيد و در يكي از حجره‏هاي صحن مطهر علوي به خاك سپرده شد.

مهاجرت علماي تهران به ري معروف به "مهاجرت صغري" (1283ش)

مهاجرت علماي تهران به ري معروف به "مهاجرت صغري" (1283ش)
در اثر فراگير شدن ظلم و فساد و فقر و قحطي، در اواخر سلطنت مظفرالدين شاه قاجار، علما كه از وضع موجود به شدت رنج مي‏بردند، جهت اصلاح اوضاع و فشار به دولت، تصميم به مهاجرت از تهران به حرم حضرت عبدالعظيم در شهر ري گرفتند. اين سفر كه در 22 آذر ماه 1284 ش برابر با 16 شوال 1323 صورت گرفت به مهاجرت صغري شهرت يافت و در ابتدا شامل دو هزار نفر بود. پس از چند روز، به تعداد متحصّنين افزوده گشت و از ده هزار تن فراتر رفت. وعاظ و خطبا دائماً بر منبر رفته و از استبداد حكومت عين الدوله، صدر اعظمِ وقت، سخن مي‏گفتند و خواستار تشكيل عدالت خانه مي‏شدند. مظفرالدين شاه با مشاهده وخامت اوضاع، درصدد حل قضيه برآمد و سرانجام با خواسته آنان كه تاسيس عدالتخانه در كليه شهرهاي ايران، اجراي قوانين اسلام در سراسر كشور، عزل موسيونوژ رييس بلژيكي گمرك ايران و نيز عزل علاءالدوله حاكم ظالم تهران، موافقت نمود. اين تحصن سرانجام در 22 دي 1284 ش به پايان رسيد و با ادامه مبارزه توسط علما و مردم، مظفرالدين شاه مجبور شد فرمان مشروطه را در چهاردهم مرداد ماه 1285 ش امضا كند.

تغيير متمم قانون اساسي و تفويض و انتقال مقام سلطنت ايران به "رضاخان سوادكوهي" (1304 ش)

تغيير متمم قانون اساسي و تفويض و انتقال مقام سلطنت ايران به "رضاخان سوادكوهي" (1304 ش)
پس از مدت‏ها تلاش براي قدرت‏طلبي و تغيير حكومت توسط رضاخان، سرانجام در نهم آبان 1304 ش مجلس مؤسسان كه براي انتقال سلطنت از سلسله قاجار به خاندان پهلوي تشكيل شده بود، مأموريت خود را با تغيير اصولي از قانون اساسي انجام داد. 22 آذر 1304 مجلس موسسان با تغيير 4 اصل از متمم قانون اساسي، سلطنت را به رضاشاه و اعقاب وي تفويض كرد؛ تصميمي كه سرآغاز تغيير و تحولات زيادي در عرصه سياسي، اقتصادي و اجتماعي جامعه ايراني شد. به اين ترتيب 153 سال حاكميت شاهان قاجار بر ايران خاتمه يافت و حكومت 53 ساله رژيم پهلوي به طور رسمي از اين روز آغاز شد. ويژگي‏هاي مشترك سلاطين قاجار به ويژه در سال‏هاي آخر آن و نيز پهلوي، استبداد داخلي، بي‏كفايتي و فرمان‏برداري آنان از دولت‏هاي بيگانه بود. رضاخان ميرپنج كه يك درجه‏دار ارتش بوده و با توطئه و كمك انگليس، در سال 1299 ش دست به كودتا زده بود، زمام امور را به دست گرفته و در اين روز، رسماً شاه ايران شد. او در 15 ارديبهشت سال بعد، پس از مراسم تاج گذاري، تاسيس سلسله پهلوي را اعلام كرد. رژيم ديكتاتوري پهلوي نيز به دليل وابستگي به قدرت‏هاي بيگانه و نيز روا داشتن ظلم و ستم فراوان بر مردم ايران، در بهمن 1357 در پي پيروزي انقلاب اسلامي، سرنگون گرديد.

درگذشت "گوسْتاوْ لوبون" مستشرق و نويسنده معروف فرانسوي (1931م)

درگذشت "گوسْتاوْ لوبون" مستشرق و نويسنده معروف فرانسوي (1931م)
 
گوسْتاوْ لوبون، دانشمند متفكر و نويسنده فرانسوي متخصص در تاريخ تمدن اسلامي در سال 1841م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي دروس مقدماتي، به تحصيل در رشته پزشكي پرداخت و در اين رشته فارغ‏التحصيل شد. دكتر لوبون از پزشكاني بود كه به اين نكته پي برد كه در پيكر انسان نيرويى است كه با هر درد و درماني رابطه مستقيم دارد و شخص را زودتر از هر چيز رنجور مي‏سازد و بهتر از هر چيز درمان مي‏بخشد. وي دريافت كه روح انسان نيرويى است كه هم پزشك است و هم بيمار، هم درد است و هم دارو؛ همان چيزي كه اگر دردمند شد ديگر داروي پزشكان به درمان آن توانا نيست و نيروي طب در برابر آن، ناتوان خواهد شد. لوبون دانست كه پزشك بايد بيشتر از راه روان، بيمار را شفا بخشد زيرا انسان در ميان جماعت زندگي مي‏كند و در پيرامون جامعه رنجور مي‏شود و جامعه روان، او را رنجور مي‏گرداند. وقتي كه روان، بيمار شد، بدن هم بيمار مي‏شود. پس پزشك بايد روان پزشك هم باشد. از اين رو، گوستاو لوبون راه نزديكي بين روان و پيكر آدمي را پيمود و از كالبد به روح پرداخت و جان و تن را به يك‏ديگر نزديك ساخت. وي در اين زمينه به بررسي‏هاي عميقي درباره روابط آن دو با يك‏ديگر پرداخت و اساس تحقيقات خود را بر روان‏شناسي قرار داد. با اين حال، آن چه گوستاو لوبون را به شهرت رساند، تحقيقات تاريخي و اجتماعي او بود چرا كه به بررسي درباره روان‏شناسي اجتماعات مختلف و توسعه و تكامل فرضيه روان‏شناسي اجتماعي علاقه تامّي داشت. وي اساس تحقيقات اجتماعي خود را بر روان‏شناسي قرار داد و براي شناختن روحيات ملل مختلف به سير و سياحت پرداخت. لوبون هم‏چنين كتاب‏هاي متعددي در اين موضوع نگاشت كه مورد استقبال متفكران كشورهاي گوناگون، قرار گرفت و به زبان‏هاي مختلف ترجمه شد. گوستاو لوبون در سياحت‏هاي طولاني خود، مجذوب تمدن مشرق زمين شد و درباره آن، بررسي‏هاي عميقي به عمل آورد و حاصل آن را در چهار كتاب مشهور خود تحت عنوان تمدن عرب، تمدن هندوستان، تمدن مصري و تمدن عرب در اندلس انتشار داد. دكتر گوستاو لوبون سرانجام در 13 دسامبر 1931م در نود سالگي در نزديكي پاريس درگذشت.


نوشته شده در   جمعه 22 آذر 1398  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
 
Refresh
SecurityCode