صدور پيام امام خميني(ره) در محكوميت كشتار دانش آموزان در 13 آبان توسط رژيم(1357 ش)
حضرت امام خميني(ره)به مناسبت كشتار دانشآموزان و دانشجويان مسلمان در سيزدهم آبان ماه 1357 طي پيامي فرمودند: "من از جناياتي كه اخيراً در دانشگاهها با فرزندان اسلام نمودهاند در سوگم. من از دانشجويان عزيز كه در راه اسلام و كشور، فدايي دادهاند و در مقابل شاه با مشتي گره كرده ايستاده و او را محكوم كردهاند، تشكر ميكنم".
رحلت جانسوز پيامبر گرامي اسلام "حضرت محمد (ص)" (11 ق)
پيامبر عظيم الشأن اسلام حضرت محمد(ص) در سن شصت و سه سالگي پس از 23 سال رسالت و نبوت به لقاي معبود شتافت. دين اسلام در مكه به كندي پيش ميرفت و آزار مشركان مانع رشد اسلام بود اما درمدينه، تحول بزرگي در نشر اسلام حاصل شد و اسلام، تمام جزيرةالعرب را فرا گرفت. هرچندرسول خدا(ص) تلاش فراواني در حفظ نظم و انضباط ديني مردم انجام دادندولي پس از رحلت آن بزرگوار، مردم به بزرگترين وصيت حضرتش كه پيروي از اميرالمؤمنين(ع) بود، عمل نكردند.
تولد "ماري كوري" كاشف راديوم و پلوتونيوم در لهستان (1867م) (ر.ك: 4 ژوئيه)
ماري كوري در سال 1867 در لهستان متولد شد. او با حافظه خارقالعادهاش به عنوان يك كودك، مردم را شگفتزده ميكرد و خواندن را وقتي تنها چهار سالش بود، آموخت. پدرش پروفسورعلوم بود و ابزارهايي كه در جعبه شيشهاي نگهداري ميكرد، ماري را مجذوب مي ساخت. ماري رؤياي دانشمند شدن را در سر ميپروراند، اما مي دانست كه اين كار آسان نخواهد بود. وي در سن 18 سالگي، به دليل فقر خانوادگي، معلم سرخانه شد و به خواهرش براي درس خواندن در پاريس كمك مالي ميكرد. بعدها خواهرش نيز او را در تحصيل ياري نمود. در آن زمان، در لهستان دانشگاهي براي دختران وجود نداشت. بنابراين، در سال 1891، ماري به دانشگاه سوربن در پاريس رفت. او به قدري فقير بود كه تنها نان و كره ميخورد و لباسهاي كهنهاي را كه با خود از Warsaw آورده بود، ميپوشيد. هر روز تا ساعت 10 شب در كتابخانه درس ميخواند، پس از آن به اتاق سرد كوچكش ميرفت و تا ساعت 2 يا 3 صبح مطالعه ميكرد. ماري بعد از 4 سال، با پير كوري يك فيزيكدان مشهور، در سوربن ازدواج كرد. ماري و پير به دنبال عناصر جديد گشتند. آنها سنگ معدن اورانيوم را آسياب كردند، سپس آن را جوشاندند و با اسيدها و ساير مواد شيميايي مورد آزمايش قرار دادند. سرانجام پس از چهار سال كار سخت و مصرف چندين تن سنگ معدن، يك دهم گرم راديوم خالص به دست آوردند. بدين ترتيب، آنها نخستين عنصر راديواكتيو را كشف كرده بودند. در سال 1903، ماري، پير و يك دانشمند ديگر به نام Henry Becquerel به دليل كشف راديوم و مطالعه راديواكتيويته، جايزه نوبل را در فيزيك از آن خود كردند. ماري كوري اولين زني بود كه جايزه نوبل فيزيك را مي برد. بعدها او يك جايزه نوبل ديگر هم در شيمي دريافت كرد. در زمان جنگ جهاني اول، ماري بر روي اشعههاي X كار ميكرد. او باور داشت كه آنها ميتوانند در درمان بيماريهايي مانند سرطان موثر باشند. وي هيچگاه از كشفياتش براي مالاندوزي استفاده نكرد، زيرا معتقد بود كه بايد به ديگران كمك نمود. بخشي از سخنراني پي ير كوري در مراسم اهداي نوبل «آيا گشايش رموز طبيعت كاري درست است يا خير؟ آيا بشر آمادگي استفاده از اين رموز را دارد؟ اكتشاف نوبل از مواد منفجره ما را به شك مي اندازد. اينك مواد منفجره در دست جنايتكاران است و باعث جنگ بين دولتها مي شود. با وجود اين، من با نوبل هم عقيده ام كه گشايش رموز طبيعت رويهم رفته به نفع بشريت است». گفته هاي كوري به ياد ماندني هستند. در اين زمان، پي ير 44 ساله و ماري 36 ساله بود. با وجود اين، بدن هايشان تحليل رفته و سلامت شان به خطر افتاده بود. 7 سال طول كشيد تا ماري دكترايش را بگيرد و بالاخره تز دكتراي خود را در سال 1904 نوشت كه به نوعي همان مقاله سال 1900 او بود. در سال 1906 پير درگذشت و در سال 1911 ماري دومين جايزه نوبل را در شيمي دريافت كرد. در اين دوران به اندازه كافي معروف شده بود و به همين دليل، دولت فرانسه پول كافي در اختيارش قرار داد و سرانجام آزمايشگاه مفصلي همچون «نوشداروي پس از مرگ سهراب» به ماري اعطا شد! وي در سال 1934 در آسايشگاه كناره هاي آلپ، سفر زميني خود را ترك گفت.
تولد "آلبر كامو" نويسنده معروف فرانسوي (1913م)
آلبر كامو نويسنده فرانسوي در هفتم نوامبر 1913م در الجزاير و در خانوادهاي فقير به دنيا آمد. كودكي كامو در فقر و تنگدستي گذشت و در ميان طبقه كارگر بزرگ شد. وي دوران تحصيل را با نمرات درخشان به پايان رسانيد و سپس به تدريس و تحصيلات دانشگاهي نيز پرداخت. كامو چندي بعد به روزنامهنگاري و فلسفه علاقهمند شد و عشق فراواني به درام و درامنويسي پيدا كرد. از اينرو دريك گروه نمايشي سيار مشغول به كار شد و در ايفاي نقشهاي كلاسيك شركت جست. سپس، خود گروهي نمايشي تشكيل داد و آثار متعددي را آماده نمايش نمود. هرچند كامو در دوران تحصيل مبتلا به مرض سل شده بود، ولي مطالعه و نويسندگي را رها نكرد و پايان نامه دكتراي خود را در رشته مسيحيت و اعتقاد يوناني به رشته تحرير درآورد. وي سفرهايى به ايتاليا، استراليا و چكسلواكي نمود و چندين اثر بزرگ نگاشت. كامو در سال 1940م به پاريس رفت و نشريه كومبا را كه از انتشارات نهضت زيرزميني مقاومت ملي فرانسه در برابر نازيها بود تأسيس كرد و چندي نگذشت كه همين روزنامه، ارگان رسمي و اساس نهضت مقاومت ملي شد. وي پس از جنگ جهاني دوم، نويسندگي را ادامه داد و با نگارش كتاب معروف طاعون به شهرت دست يافت و در سال 1957م موفق به اخذ جايزه ادبي نوبل شد. طاعون، رمزي است براي فرانسه اشغال شده از طرف آلمان و رمزي است براي وضع بشر به طور كلي. آلبركامو، به عنوان يكي از صاحبنظران بزرگ قرن بيستم ميلادي به شمار ميرود و آثار و شخصيت او، نماينده اختلافات بزرگ اين قرن است كه تمدن جهان غرب را متزلزل ساخته است. كامو در جستوجوي يك عقيده فلسفي يا ديني نبود، بلكه در جستوجوي يك راه زندگي بود كه در آن، منطق دل و احساس، با منطق انديشه و تفكر مورد احترام قرار گيرد و حدودي كه واقعيت بر افراد تحميل كرده است، در نظر گرفته شود. به همين جهت، كامو يك اگزيستانسياليست خوشبين است كه بر اصالت وجود و انسانگرايى عقيده دارد و درصدد پيدا كردن اخلاقي است كه بر پايه همبستگي و سعادت و عشق باشد. كامو را همچنين از مردان مبارز و در عين حال پوچانديش زمان خود دانستهاند كه مدتها با نيش قلم خود، با ديكتاتوريهاي زمان به مبارزه پرداخت. كامو در عين حال كه در مجاورت نزديك امور واقعي و جاري كشورش به سر ميبرد، پا را از وقايع فراتر مينهاد تا به مسائل واقعيتر و والاتر دست يابد. شيوه بيان كامو به شيوه نگارش باب روز بستگي ندارد و از فصاحت و سادگي سبك كلاسيك برخوردار است. از كامو آثار متعددي بر جاي مانده كه سوء تفاهم، حكومت نظامي، درستكاران، پشت و رو، جشنها و بيگانه از جمله نمايشنامهها و آثار ادبي او ميباشند. آلبركامو سرانجام در چهارم ژانويه 1960م بر اثر برخورد اتومبيلش به درخت در چهل و هفت سالگي درگذشت.