ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 10 فروردين 1403
جمعه 10 فروردين 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 9 آبان 1396     |     کد : 180677

خداترس بود

آیت‌الله تبریزی شخصیتی بود که علما و مجتهدین بزرگی در محضرش تربیت یافتند. کانون درس او محل اجتهادپروری بود. از ویژگی‌های بارز او این بود که در شاگردانش عطش علم به وجود می‌آورد

آیت‌الله تبریزی شخصیتی بود که علما و مجتهدین بزرگی در محضرش تربیت یافتند. کانون درس او محل اجتهادپروری بود. از ویژگی‌های بارز او این بود که در شاگردانش عطش علم به وجود می‌آورد

کاظم تبریزی نخستین پسر خانواده‌ي آیت‌الله میرزا جواد تبریزی بعد از پنج فرزند دختر است؛ فرزندی که اکنون ریاست درمانگاه خیریه‌ي بقیه‌الله الاعظم قم را كه پدرش راه‌اندازی کرده برعهده دارد. با او درباره‌ي ویژگی‌های شخصیتی پدر بزرگوارش گفت‌و‌گو کردیم.

آنچه در این گفت‌وگو می‌خوانید بخش‌‌هایی از خاطرات پسر میرزا جواد تبریزی است که پدرش یکى از مفاخر و فقهاى نامدار شیعه، اکابر و متبحرین در علوم اسلامى و از ستون‌هاى فقهى و اجتهادى در فقه اسلامى بود.

وجودش برکات زیادی داشت. بسیار عابد، زاهد، اهل خشوع و تهجد بود و برای تحصیل علم و دانش مجدانه تلاش می‌کرد.

کاظم تبریزی معتقد است مرحوم پدرش بر تمام محبین اهل بیت و فضلا و طلاب حوزه حق دارد. مرحوم میرزا جواد تبریزى همزمان با طى مدارج علمى و سریع‌تر از آن مدارج معنوى و کمالات روحى را پیمود‌ تا آن‌جا که مصداق واقعى عالم ربانى شد.

    گناه در زندگی‌اش معنا نداشت

ویژگی‌های مرحوم پدر را نمی‌توان خلاصه و به طور مجمل بیان کرد. محسنات اخلاقی فراوانی داشت که نه تنها خودش از آن‌ها بهره می‌برد بلکه کسانی که اطرافش بودند یا با او مأنوس بودند هم از آن لذت می‌بردند و تحت تاثیر قرار می‌گرفتند.

مرحوم ابوي از زمانی که خودش را شناخت خلق و خویی را مدنظر گرفت که الهام گرفته از مکتب اهل بیتb بود.

درواقع آنچه شیعیان به آن توصیه شده بودند چراغ راه مرحوم میرزا بود. حرفی که همیشه آن را تکرار می‌کرد و واقعا عامل به آن بود خداترسی بود.

به تکالیف الهی اهمیت می‌داد. علاوه بر انجام تکالیف ديني به مستحبات هم اهمیت می‌داد و از مکروهات دوری می‌کرد. گناه در زندگی‌اش معنا نداشت.

اطرافیانش ترس از خدا را در وجودش مشاهده می‌کردند. لذا خصوصیات بارز او خصوصیاتی بود که اهل بیت بر آن تاکید داشتند.

خداترسی، تواضع، تقوا، فروتنی، ارزش دادن به دیگران، خدمت به دین و تربیت طلاب از خصوصیات بارز مرحوم میرزا جواد بود. در یک کلام ملکه‌ي خصوصیات خوب بود.

    غرور به مقام و منزلت نداشت

تواضع و فروتنی مرحوم میرزا زبانزد بود. هيچ‌وقت طوری برخورد نكرد که احساس شود نسبت به مقام و منزلتش مغرور است.

فرقي نمي‌كرد چه كسي پيش او مي‌آمد. طلبه‌‌هاي جوان، نوجوان، میانسال و پیر که می‌آمدند واقعا از فروتنی و تواضع پدر لذت می‌بردند. اگر مدتی با کسی زندگی کنید طبیعی است که خلق و خو و صفات خوب او در شما اثر ‌کند.

مرحوم میرزا مملو از صفات حمیده بود. هر کس به او نگاه می‌کرد واقعا لذت می‌برد. ما زندگی، خداشناسی، محبت به اهل بیت، برخورد با خانواده و تربیت فرزندان را از پدر الگو ‌گرفته‌ایم و زندگی‌مان مرهون از صفات والای اخلاقی اوست.

لذا هرچه فکر می‌کنم می‌بینم اگر صفات خوب داریم، بانی آن پدر بوده. در طول زندگی این الگوهای زیبا را به ما نشان داد و ما را شیفته‌ي الگوهای الهی کرد تا علاقه‌مند و عامل به آن شویم.

    شیوه‌ي تربیتی پدر

مرحوم پدر برای آموختن احکام دینی به ما با صبر و تحمل عمل می‌کرد اما آن‌ گونه نبود که از او حساب نبریم.

دو راه را مدنظر می‌گرفت: آن‌جا‌ که باید قاطعانه مسئله‌ای را گوشزد می‌کرد یا نیاز بود که با تندی و با بلند کردن صدا مسئله را برساند این کار را می‌کرد اما آن‌جا که به نرمش، صبر و تحمل و گذران وقت نیاز بود، مراعات می‌کرد و این نبود مگر الگوگیری از معصومين و با توجه به تبحر او در روایات، با خانواده مطابق با فرامینی برخورد می‌کرد که اهل بیت نسبت به ارتباط با اهل خانواده توصیه و تاکید داشتند.

    وقف شده در علم

کار اصلی پدر مطالعه و درس و بحث بود. اوقات زندگی او طوری بود که درس و بحث و زیست علمی‌اش بخش عمده‌ای از وقتش را مي‌گرفت و بقیه‌ي اوقات را صرف اهل خانه می‌کرد.

زندگی پدر مملو از آموزه‌های مکتب اهل بیتb بود. با این‌که بخش زیادی از عمرش صرف خدمت به تحقیق در حوزه‌ي دین شد اما بی‌توجه به ارتباطات خانوادگی نبود.

آن‌قدر دقت در امور داشت که آنچه را نیاز خانواده بود برطرف می‌کرد. رفتار با والده‌اش همیشه برای ما الگو بود.

با این‌که از تبریز به قم، از قم به نجف و از نجف هجرت كرد که مصادف با اواخر عمر مادربزرگم بود اما پدر هرچه در توان داشت برای خدمت به مادرش صرف کرد. رفتار مرحوم ابوي با مادربزرگم برای ما درس بود.

    اسطوره‌ي اخلاق بود

رفتار او با فرزندان و خانواده هم براساس قاطعیت بود و هم نرمش. جایی که باید قاطعانه برخورد می‌کرد، چنین می‌کرد و البته روش‌های خودش را داشت و با لحنی نسبتا تند تذکر می‌داد تا اثر کند.

عاطفه‌ي پدر و پسری طوری بود که همیشه به پدرم نیاز داشتم. چه در سخن گفتن و چه در امور زندگی.

گاهی پدر نشان می‌داد که ناراحت است و گاهی هم مرا نصحیت می‌کرد. اگر هم جایی نیاز بود که تندی کند برای این بود که آن کار یا عمل ناپسند تکرار نشود.

هر روش تربیتی‌اي که داشت برای ما درس بود. گاهی اگر نیاز بود که نسبت به کاری فکر کنیم، این فرصت را می‌داد تا درباره‌ي آن فکر کنیم و گاهی اگر خلافی واضح بود، قاطعانه در برابر آن می‌ایستاد. واقعا اسطوره‌ي اخلاق بود.

    زندگی‌اش فرقی نکرد

همه‌ي زندگی پدر برای من خاطره است. الان که میرزا در کنار ما نیست، می‌بینیم چقدر در زندگی ما الگو بوده. يادم هست سال‌ها پیش تازه گلابی به بازار آمده بود.

قدری خریدم و به منزل بردم پدر سر سفره نشسته بود. میوه را شستم و سرسفره آوردم. پدر گفت این‌ها چیست؟ گفتم تازه به بازار آمده بود، كه خريدم.

خیلی ناراحت شد و گفت مگر همه‌ي مردم می‌توانند گلابي بخرند!

بردار ببر خودت بخور. من از این‌ها نمی‌خورم. بعد من را نصیحت کرد و گفت پسرم سعی کن روش زندگی‌ات طوری باشد که مثل مردم حرکت کنی.

آنچه مردم توانایی خرید آن را دارند همان‌ را بخر. این موارد را رعایت می‌کرد و قناعت داشت. خیلی وقت‌ها به طلبه‌ها می‌گفت ناهار بمانند و به همان آبگوشت آخوندی اکتفا می‌کرد. زندگی‌اش در زمان مرجعیت با زمانی که آخوند بود هیچ فرقی نکرد.

    حوزه‌ي مطالعاتی آیت‌الله

عمده‌ي مطالعات مرحوم ابوي روی مباحث دینی و حوزوی بود. معمولا کتاب‌هایی در باب فقه، اصول و رجال جلوی او باز بود و غیر از این‌ها ندیدم کتاب دیگری را مطالعه کند.

اهل تماشای فیلم نبود و به هیچ عنوان فیلم تماشا نمی‌کرد. به اخبار گوش می‌داد. گاهی وقت‌ها به برنامه‌های مذهبی‌اي که روحانیون داشتند همان‌طور که در حال مطالعه بود گوش می‌داد.

یادم هست یک روز آمد و خیلی ناراحت بود. پرسیدم آقا چه شده؟ گفت دیروز در تلویزیون طلبه‌ای حدیثی خواند که عدالت امام حسین را زیر سوال برد. بروید به او زنگ بزنید و بگویید مسئله را اصلاح کند.

بارها شده بود که به ما می‌گفت تذکر بدهید که در رسانه‌ي ملی این‌گونه کلام‌ها را نگویند. بیشتر اخبار گوش می‌داد و به حوادثی که در عالم رخ می‌داد آگاه بود و شاگردانش می‌دیدند چقدر واقف به مسائل عالم اسلام است.

منبع:همشهري آيه


نوشته شده در   سه شنبه 9 آبان 1396  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
 
Refresh
SecurityCode