عمليات غدير جهت دفع مجدد تجاوز دشمن از مرزهاي جنوبي در منطقه شلمچه (1367ش)
در پي قبول قطعنامه 598 از جانب جمهوري اسلامي ايران، رژيم عراق به تصور ضربه زدن مجدد به نظام اسلامي، حملات گستردهاي را عليه ايران آغاز كرد. از اينرو عمليات غدير جهت دفع اين تجاوز، در منطقه شلمچه توسط رزمندگان اسلام به اجرا درآمد. ماموريت بغداد آن بود كه تلاش كند خوزستان و منابع نفتي آن را طي چند روز به اشغال خود درآورد و شانس خود را در اين زمينه بيازمايد. تهاجم سنگين دشمن در سراسر خطوط مرزي به خاطر آن بود كه چنين هدفي را تعقيب كند و دقيقاً به همين دليل بود كه رسانههاي استكباري و حتي مزدوران منطقهاي استكبار به احياي طرح جداسازي خوزستان از ايران دامن ميزدند. اما پاسخ سريع و قاطع ملت و نيروهاي اسلام، بسيار تكان دهنده و هشيارانه بود و تلفات سنگيني را به نيروهاي متجاوز در منطقه وارد آوردند. در اين عمليات، صدها كيلومتر از سرزمينهاي ميهن اسلاميمان كه به مدت 3 روز به اشغال متجاوزين در آمده بود، باز پس گرفته شد و رزمندگان موفق شدند بخشهايي از استان خوزستان در منطقه عمومي شلمچه، جاده خرمشهر، اهواز، پادگان حميد و جفير را آزاد ساخته و دشمن بعثي را در منطقه جنوب تا مرزهاي بينالمللي عقب برانند. در اين عمليات علاوه بر كشته و زخمي شدن تعداد زيادي از قواي دشمن و چند درجهدار عالي رتبه، چندين تيپ و گردان زرهي و پياده و كماندويي بعث به ميزان 60 الي 100 درصد منهدم شد.
صدور اعلاميه مشترك علما در تأييد مرجعيت حضرت "امام خميني"(ره) (1342 ش)
پس از دستگيري حضرت امام خميني(ره) و رويداد واقعه 15 خرداد 1342، تعدادي از علما و مراجع، از قم، مشهد و ديگر شهرها راهي تهران شده و ضمن تهيه نامهاي مبني بر تأييد مرجعيت ايشان خواستار آزادي حضرت امام گرديدند. تعدادي از مراجع عاليقدر و علماي اعلام كه در اين حركت شركت داشتند عبارتند از: سيد شهابالدين مرعشي نجفي، مرتضي حائري يزدي، سيدمحمدهادي ميلاني، سيدعلي بهبهاني، خادمي، جزائري، خسروشاهي، روحاللَّه كمالوند، محمد صدوقي، سيدروحاللَّه خاتمي، سيدمرتضي پسنديده، اكبر هاشمي رفسنجاني، صدرالدين حائري شيرازي، ابراهيم اميني و... . اين حركت و نيز ادامه اعتراضات مردمي در پي دستگيري حضرت امام، رژيم را به در پيش گرفتن سياست آرام سازي و تشنج زدايي وادار كرد و با حركتي نمايشي در صدد برآمد با آزاد نمايي رهبر نهضت اسلامي ايران، خشمها را فرو نشاند. در نهايت حضرت امام در يازدهم مرداد 1342ش از طرف رژيم آزاد شدند و پس از مدت كوتاهي در منزلي در تهران در حالت حَصر قرار گرفتند.
برگزاري دومين انتخابات رياست جمهوري و انتخاب شهيد "محمدعلي رجايي" (1360ش)
در حالي كه جمهوري اسلامي ايران درگير جنگي نابرابر بود و تمام توان و نيروي عناصر انقلابي در مسأله جنگ مصروف ميشد، اختلافات بين رييس جمهوري و مجلس، اوضاع داخلي را آشفته ميكرد. سرانجام كارشكنيهاي بنيصدر و اختلاف آفريني او كار را به جايي رسانيد كه بنا به توصيه حضرت امام خميني(ره)، مجلس شوراي اسلامي مسأله عدم كفايت سياسي او را به بحث گذاشت و آن را تصويب كرد. پس از عزل بني صدر از مسند رياست جمهوري كه قبل از آن، حضرت امام نيز منصب فرماندهي كل قوا را كه به او تفويض كرده بودند از وي باز ستاندند، كشور در حالي مهياي دومين انتخابات رياست جمهوري ميشد كه اثر تلخ اين حادثه هنوز هم در كام ياران انقلاب وجود داشت. در اين انتخابات، زمينهاي فراهم شد تا لياقت كارداني و تعهد شهيد رجايي بيشتر از قبل آشكار شود. در نهايت در تاريخ دوم مرداد 1360 ش، انتخابات رياست جمهوري و مجلس شوراي اسلامي برگزار شد كه از مجموع چهارده ميليون و هفتصد و بيست و دو هزار راي ماخوذه، برادر محمدعلي رجايي در حدود سيزده ميليون راي را به دست آورد و به عنوان دومين رييس جمهوري اسلامي ايران انتخاب شد. اين شهيد والامقام در حالي اين پست خطير را برعهده گرفت كه به تازگي، بنيصدر مخلوع از ايران فراري شده و ايران پس از حادثه هفتم تير 1360، دوراني ويژه را ميگذارند. حكم رياست جمهوري محمدعلي رجايي در تاريخ يازدهم مرداد 1360 توسط حضرت امام تنفيذ شد و ايشان تا زمان شهادت به مدت كمتر از يك ماه، در اين پست خدمت كرد.
هلاكت قوم عاد به امر پروردگار
در مصباح كفعمى و تقديم المحسنيين آمده كه، ايام نحسى كه حق تعالى در آن قوم عاد را هلاك كرد، در آخر شوال بوده يعنى اول ايام نحسات بوده. ولی به نظر صاحب وقایع الأیام قمی،روز های نحس ـ كه مراد آن هفت شب و هشت روزی است که بر قوم هود عليه السلام طوفان شدید وزید و آنها را هلاك كرد ـ مبدأ آن ایام، اول شوال مطابق اول ايام بردالعجوز بوده. به این جهت آن ايام را بردالعجوز گفتند كه عجوزى در آن چند روزه، مسكنى در زير زمين مرتب داشته، پنهان بود. در روز ششم، باد به آن جا نيز داخل شد و او را هلاك كرد.
انعقاد عهدنامه ی گلستان ميان روسيه و ايران پس از شكست ايران از روس(1228 ق)
عهدنامهي گلستان از نتايج جنگهاي ده سالهي ايران و روسيه بود كه به سبب بيكفايتي فتحعلي شاه قاجار به شكست ارتش ايران منجر شد. به موجب اين عهدنامه، بخشهايى از سرزمين ايران در شمال غربي كشور از جمله گنجه، شيروان، باكو، داغستان و گرجستان تا درياي خزر به روسيه ضميمه شد. در مقابل، دولت روسيه متعهد گرديد كه ولايتعهدي عباس ميرزا را به رسميت بشناسد. با اين حال، سيزده سال بعد در 1241 ق، بار ديگر روسيه به خاك ايران تجاوز نمود و مناطقي ديگر را اشغال كرد كه اين بار به انعقاد معاهدهي ننگين تركمانچاي انجاميد. نتايج شوم اين قراردادها در سالهاي بعد از آن، بيشتر دامنگير ملت ايران گرديد.
پايان جنگ هفت ساله بين امپراتوري ايران و روم با شكست روميان (579م)
فزونخواهي دو قدرت بزرگ قرن ششم ميلادي يعني ايران و روم كه هر يك سعي داشت سرزمينهاي بيشتري را در اختيار داشته باشد، باعث شد تا در طول ساليان طولاني، بين اين دو امپراتوري، جنگ و درگيري صورت گيرد. يكي از اين جنگها، موسوم به جنگ هفت ساله است كه در تاريخ نهم سپتامبر 572 م، در زمان امپراتوري ژوستينين پادشاه روم و به فرمان او براي تسخير پارهاي متصرفات غربي ايران آغاز شد. اما اين جنگ پس از هفت سال در 24 ژوئيه 579 م با شكست روميان به پايان رسيد. اين شكست چنان براي ژوستينين گران آمد كه از مقام خود استعفا داد و جانشين او با پرداخت چهل و پنج هزار سكه طلا به عنوان غرامت، انوشيروان پادشاه سلسله ساسانيان را حاضر به صلح كرد. با اين حال، با مرگ انوشيروان، جانشين وي هرمز چهارم دوباره جنگ با روميان را آغاز كرد. جنگهاي طولاني بين ايران و روم حاصلي در برنداشت جز اينكه دو قدرت را به ضعف كشاند. در نهايت با ورود اسلام، دو امپراتوري ايران و روم در برابر سپاه اسلام به زانو درآمدند و تسليم شدند.