اینجا آذربایجان به ویژه تبریز محرم و عزاداریهای حسینی، چون تابلویی روشن و گویا، هم شعور حسینی و فلسفه قیام سیدالشهدا(ع) را تبیین می کند و هم شعر و احساس و هجران کاروان کربلا را چه قبل و چه بعد از حادثه خونین عاشورا به تصویر می کشد.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، «محرم» مرکز ثقل شهادت و ایثار و آزادگی در جهان است. بیتردید هیچ حادثه و رویداد تاریخی را نمیتوان نام برد که به اندازه حادثه عاشورای سال 61 هجری، چنین بر اندیشهها، رفتار و حرکتهای بعدی تاثیرگذار باشد.
جنگ های بسیار بزرگ و با تلفات بسیار سهمگینتر از رویداد عاشورا در طول تاریخ به وقوع پیوسته است، اما هیچ یک از این نبردهای بزرگ، به اندازه حماسه عاشورا تاریخ ساز، ماندگار و تحول آفرین نبودهاند. گواه این ادعا، استمرار و یادآوری آن رویداد در جوامع مسلمان و گرامیداشت سالانه آن است. گرامیداشتی که به لحاظ تنوع، تکثر و تاثیراتش بر افکار پیروان آئیناش، نظیری در تاریخ نمیتوان برایش پیدا کرد. آئینهایی که در قالب سوگواری، عزاداری، شبیهخوانی، سینهزنی، زنجیرزنی و به ویژه «شاه حسین گویان» برگزار میشود.
«ایران» امالقرای اسلام و آذربایجان و تبریز و اردبیل، قلب طپنده دنیای تشیع، سلسله جنبان حرکت عظیم دستجات حسینی به شمار میآیند. نبض تشیع علوی، حبعلی و عشق حسینی و خاندان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در قلب آذربایجان میطپد این را میتوان از اشک و آه مردمانش، از نوحههای جانسوز مداحانش، از آواهای ماندگار کربلائی و از دستجات بلند سینهزنی و زنجیرزنی این منطقه از جهان اسلام به نظاره نشست. تا جایی که دوست و دشمن، بزرگ و کوچک بر سوز و حال بینظیر عزاداریهای مردم آذربایجان اعتراف میکنند.
چه بسیار مسلمانان داخلی و خارجی و حتی غیرمسلمانان سایر کشورها که برای مشاهده و دگرگونی حال خویش به آذربایجان میآیند و آئینهای سوگواری آذربایجانیها را به تماشا مینشینند. اشک دیده در این دیار، بیاختیار سرازیر میشود از بس که سوز و ناله نوحه خوانان و شرکتکنندگانش از روی صدق دل و صفا و حقیقت است. دیگر اینجا، رئیس و مرئوس، مدیر و ارباب، دکتر و مهندس معنی مفهوم اداری و سازمانی خود را از دست می دهد. همه افتخار نوکری دستگاه حسین را میطلبند و میخواهند بیهیچ تکلف و مانعی، رشتهای از وجود خویش را به آستان این دستگاه متصل کنند. باور دارند که آذربایجان، تبریز، اردبیل و سایر شهرها و روستاهای این دیار، رسم ارادت و مهرورزی به راه و رسم اباعبدالله (ع) و سلاله پاک پیغمبر را به زیبایی به تصویر میکشند.
اینجا محرم و عزاداریهای حسینی، چون تابلویی روشن و گویا، هم شعور حسینی و فلسفه قیام سیدالشهدا را تبیین میکند و هم شعر و احساس و هجران کاروان کربلا را چه قبل و چه بعد از حادثه خونین عاشورا به تصویر میکشد.
مردم متدین و عاشق حسینی نیز در منطقه آذربایجانشرقی، به یاد شاهدان خونین بال دشت نینوا، از فردای عید غدیرخم خود را آماده حلول ماه محرم الحرام میکنند.
مردم این سرزمین باور دارند که فراموشی و عدم درک پیام غدیرخم، آبشخور و عامل اصلی حادثه کربلا بوده است، بنابراین با برافراشتن پرچمهای سیاه از فردای عید غدیرخم در محلات، تکایا و جلوی مساجد، به پیشواز این ماه میروند.
مراسم «طشتگذاری و احرام بندی» از جمله همان آئینهایی است که بنیانگذار اصلی آن مردم آذربایجان هستند و در برخی تکایا و محلات آذربایجان مرسوم است.
به گواه مردم کشورمان، عزاداری مردم آذربایجان و شهر تبریز، حال و هوای دیگری دارد. صداقت در نوحه خوانی، ظرافت در مرثیه سرایی، معنویت در عزاداری و تنوع در شبیه خوانی در آذربایجان خود حدیث مفصلی است در طریق دلدادگی و سرسپردگی مردم این خطه به آستان حضرت سیدالشهدا(ع).
در طلیعه مراسم عزاداری، نوحه ها و مرثیههای ویژهای خوانده میشود. این مراسم شامل برپا کردن تکیهها، برافراشتن عَلَمها و بیرقهای سرخ (به نشانه شهادت)، سبز (به نشانه تشیع) و سیاه (به نشانه ی عزاداری) است. هر روز رفته رفته با نزدیک شدن به ماه محرم و متعاقب آن تاسوعا و عاشورای حسینی، تنوع و زمان برپایی مراسم نیز افزایش مییابد.
یکی از مهمترین آئینهای عزاداری در آذربایجان، برپایی دستجات «شاه حسین گویان» است. این مراسم تقریباً در همه شهرها و روستاهای آذربایجان برگزار میشود. در این نوع عزاداری، مردان شهر از پیر و جوان گرفته تا میانسال و کودک، کنار هم، شانه در شانه و دست در دست هم در صفهای طویل، طول خیابان و محله را شبهای محرم و در روزهای تاسوعا و عاشورا طی میکنند. یکی از اعضای هیات اشعار مذهبی، مداحیها و نوحههای جانسوز را با آهنگهای دلنشین و حماسی قرائت میکند و شاهحسین گویان جواب میدهند. حرکت آرام و طولی این دسته به همراه چراغها و فانوسهایی که در میان جمعیت روشن است، همواره عظمت دلسوختگان حسین را در اذهان متبادر میسازد.
در برخی دستجات، از طبل های بزرگ و کوچک و سنج و شیپور برای حفظ ریتم آهنگ نوحه ها استفاده می شود. در برخی از دستجات، از چوبهای بزرگی استفاده میشود و با حرکت دادن سریع آنها شاهحسین گویان، آمادگی خود را برای حضور در رکاب امام (ع) و جنگ با دشمنان و شهادت در راه آرمان حسینی اعلام میدارند و به نوعی احساس نفرت خود نسبت به یزید و افکار پلید اُموی مانند تسلیم و ریا و نفاق را ابراز میکنند.
برخی از دستجات طبل و سنج ندارند. چوب دستی هم به دست نمیگیرند. بلکه آئین شاه حسین گویان به همان حرکت طولی و شانه به شانه هم و نوحهسرایی و سینه زنی بسنده میشود. (مانند دسته سینه زنی شتربان).
مراسم شاه حسین گویان و سینه زنان بسیاری از محلات به لحاظ عظمت، بزرگی دستهها، تعداد افراد، توانایی نوحه خوانان، تنوع و سوز مرثیهها و حتی شهرت مداحان و نوحهخوانان معروف هستند. به عنوان مثال هیاتهای: شتربان، کوچه باغ، تپلی باغ، اهراب، مارالان، قره آغاج ، ثقهالاسلام و حتی ولیعصر برای خود اسم و رسمی داشته و از سابقهای طولانی برخوردارند.
برخی از دستجات، رسم جالبی هم دارند و آن، مهمان رفتن و انجام عزاداری در محلات همسایه و حتی محلات دوردست شهر است. به این ترتیب، نوعی الفت و دوستی و وفاق در بین شهروندان ایجاد میشود ضمن آنکه محلات دیگر شهر نیز با نحوه عزاداری محلات همسایه آشنا می شوند و از فیوضات نوحهخوانی محلات دیگر بهره میبرند.
در همه این عزاداریها، ادای نذر و احسان نیز به راه است. از چایی گرفته تا شربت و نان روغنی و کیک و بیسکویت و حتی غذاهای آماده، سیبزمینی، شله زرد، ساندویچ، خرما و ...
برخی از افراد مومن و عزادار نیز در این منطقه، برنامه سالیانهای برای خود و خانواده و حتی محله و شهر تعریف و ثبت کردهاند. به عنوان مثال برخی از خانوادهها در ظهر تاسوعا، ناهار نذری می دهند و استمرار این پخش نذور سبب شده تا قریب به اتفاق عزاداران و خانوادههای دیگر بدانند که در این روز در فلان خانه، غذای آماده احسان میدهند. و یا برخی از خانوادهها، یکی از روزهای دهه اول و دوم محرم را به عزاداری و مرثیهسرایی برای یکی از یاران شهید امام حسین اختصاص دادهاند و در این روز با دعوت از دوستان و هم هیاتیهای خویش ضمن به راه انداختن دستجات سینهزنی، نذورات خویش را در این راه ادا میکنند. مانند: نذر حضرت علیاکبر، نذر علیاصغر، نذر حضرت ابوالفضلالعباس و ...!
از صادقیه تا مظفریه: عزاداری در بازار سرپوشیده و تاریخی تبریز
یکی از جالبترین، بزرگترین و خاطره انگیزترین عزاداریهای مردم آذربایجان، در یکی از اماکن تاریخی این شهر برگزار میشود. بازار تبریز از دیر باز کانون عبادت و مبارزه و مبلغ آئینهای مذهبی بوده است. بازاریان تبریز نیز در موضوع سوگواریهای حسینی همیشه پیشگام بودهاند. با توجه به قدمت تاریخی این مجموعه و عظمت آن، بخشی از مراسم سوگواری مردم آذربایجان در این محل برگزار میشود. تا جایی که اغلب رسانههای صوتی و تصویری و رادیو و تلویزیون این مراسم را به طور زنده پخش میکنند.
در طی روزهای 8 تا 12 محرم، همه دستجات حسینی محلات مختلف شهر بر اساس یک برنامه از پیش ابلاغ شده به نوبت از درب بزرگ بازار صادقیه در جنوب بازار وارد محل شده و با حرکت آرام و نوبتی خود، در قلب این بازار یعنی بازار مظفریه به عزاداری میپردازند. این مسیر حدودا دو کیلومتری را عزاداران به سینهزنی، زنجیرزنی و نوحهخوانی طی میکنند. در این عزاداریها از طبل و شیپور و عَلَمهای بزرگ خبری نیست. اما همه عزاداران با سربندهای سیاه و جامههای بلند مشکی در سوگ حسین و یارانش نالهها سر میدهند. معمولاً سه نوع دسته عزاداری در این محل و در طی این روزها قابل تشخیص است. «هیات زنجیرزنان، دستجات عرب و دستجات عجم! »
دستجات عزاداری عرب و عجم با مکث و طمانینه سینه زده و حسین حسین و آه و فغان سر میدهند و بر سینههای باز و بیپوشش خود میزنند. دستجات عرب، معمولاً با دو دست باز و گشاده سینه میزنند و دستجات عجم، یک دستی. با نگاهی به نحوه عزاداری این دستجات میتوان تفاوتها و شباهتهای جالبی را هم مشاهده کرد.
جایگاه ویژه علمدار کربلا در عزاداریهای آذربایجان
اما یکی از جالبترین عزاداریهای مردم آذربایجان در مورد حضرت عباس (ع) است. سوگواری مردم آذربایجان برای علمدار جانباز کربلا، از حال و هوایی ویژه برخوردار است. آذربایجانیها ارادت خاص و اخلاص بیبدیلی به پیشگاه حضرت عباس دارند. برای همین، شما در این منطقه با کودکانی که نام آنها «عباس» یا «ابوالفضل» باشد زیاد برخورد میکنید. رنگ سبز عباسی هم در این منطقه به عنوان نماد علمدار کربلا، شهرت عام و خاص دارد. تا جایی که نوحه عباس که در دستجات حسینی خوانده میشود بیاختیار اشک زنان و مردان از پیر و جوان سرازیر شده و بر مظلومیت و وفاداری بیبدیل علمدار کربلا مویه سر میدهند.
امام حسین(ع) در کلام شهریار
یکی از مهمترین نوحههای ذکر شده در هیاتها، شعر زیبای استاد شهریار است:
حسینه یئرلر آغلار گویلر آغلار
بتول و مرتضی پیغمبر آغلار
(زمین و آسمان در عزای حسین می گریند، بتول و مرتضی و پیغمبر میگریند)
و یا این جمله بیشتر به گوش می رسد:
هانسی گروهون بئله مولاسی وار؟!
شیعه لرین حضرت عباسی وار؟!
(کدامین گروه چنین مولایی دارند؟! شیعیان مولایی چون حضرت عباس دارند)
سوگواری بانوان، پا به پای مردان
در ایام محرم و به ویژه در دهه دوم محرم، زنان و دختران آذربایجان نیز، با برپایی مجالس عزاداری و نوحهخوانی در منازل شخصی در این آئینها، شرکت میکنند. آئینهای عزاداری بانوان معمولا در بعد از ظهرها و خانههای شخصی و یا حسینیهها برگزار میشود.
آئینهای عزاداری بانوان نیز به عنوان تقویم عزاداریهای مردم این منطقه پای ثابتی در بین خانوادهها پیدا کرده و سالهای متمادی بر اجرای مرتب و سالانه آنها تاکید میشود. در آئینهای زنانه نیز، بانوان مجلسی از مناقب یاران امام و شرح ایثار و شهادت خاندان سیدالشهدا(ع) و نیز فلسفه نهضت عاشورا سخنرانی میکنند.
آئین شبیهخوانی
یکی از زیباترین و پراحساس ترین آئینهایی که در جای جای آذربایجان برگزار میشود مراسم شبیهخوانی و تعزیهگردانی است که عمدتاً در روز عاشورا و گاهی در روز تاسوعا و حتی اربعین حسینی (به عنوان نمونه در شهرستان تسوج) برگزار میشود.
مطابق سنت برجای مانده از سالهای دور، گروهی از عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) با پوشیدن لباسهای رنگی و بر پا داشتن خیمههای ویژه، حماسه عاشورا را بازسازی میکنند. گروهی لباس قرمز پوشیده و در نقش سپاهیان عمرسعد و شمر (لعنت ا... علیه) ظاهر میشوند و برخی دیگر، نقش یاران امام حسین(ع) را ایفا میکنند.
عبارات شعرگونه و موزون و تعزیهها و گفتوگوهای میان یاران حضرت سید الشهداء و لشکریان کفر، یکی از زیباترین صحنهها و تابلوهای رزمی جهان را به تصویر کشیده و نشانگر ایثار و شهادتطلبی امام و مظلومیت خاندان او و شقاوت قاتلان اوست.
در برخی از شهرها و روستاها، با بهرهگیری از صحنههای بدیع و ابتکاری و اشعار، نوحهها و مرثیههای سوزناک، شور وصفناپذیر ارادت به بارگاه اباعبدا... الحسین در بهترین ردیف و قافیه به سرایش در میآید.
آئینهای بعد از عاشورا
عزاداریهای حسینی با شور وصفناپذیر، در شبهای دهه اول محرم به اوج خود میرسد و تا روزهای تاسوعا و عاشورا و حتی سومین روز از شهادت سیدالشهدا ادامه مییابد. بر طبل کوبیدن و چنین حرکتهای تند و ریتمیک تا ظهر عاشورا تداوم مییابد و با نوای اذان ظهر روز عاشورا به پایان میرسد.
از بعد از ظهر عاشورا، مراسم خیابانی و عزاداریهای محلهای، به داخل مساجد منتقل میشود. معدود دستجات هم، به نشانه عزاداری و سوگواری از حادثه کربلا، با پای برهنه، آغشته کردن لباس خود با گِل و کاه گل، زمین گذاشتن طبل، چوب و سنج و بیرقهای رنگی، در دست گرفتن شمعهای روشن، شام غریبان کاروان داغدار و ماتم زده امام حسین (ع) را به عزا مینشینند.
احسان و نذورات عاشورایی
قربانی کردن گوسفند و احسان و صدقه دادن و ادای نذر، از معنویترین و خالصانهترین آئینهای مردم آذربایجان است. پخش ناهار و نان و چای و شربت و آش و شله زرد و سایر خوراکیها، اهدای تجهیزات مربوط به آئین شبیهخوانی، لوازم مورد نیاز دستهجات و مساجد و هیاتها همه و همه، در این ماه عزیز رونق میگیرد. در این ایام، شیفتگان حسین( ع) برای پذیرایی از عزاداران از هم سبقت میگیرند.
جاری خون ایثار و شهادت بر پیکر جامعه
نذرها و نیازها، به همراه دست های دعا، شفاعتطلبی و دست به دامن شدن ها، اینک بعد از 1400 سال از آن حماسه عظیم، گویای این نکته است که هنوز خون ایثار و آزادگی در برابر ذلت و تسلیم در کالبد جامعه اسلامی، جریان دارد.
قیام حسین(ع) حرکت ابا عبدالله و حماسه کربلا، زیباترین تصاویر، ماندگارترین روایت، موزون ترین شعر عشق و گویاترین تابلوی معرفت و قرب الی الله است که همواره در رگهای مردم آذربایجان و ایران زمین جریان خواهد داشت.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی است که جان ها همه پروانه ی اوست
نگارنده: محمدامین خوشنیت